محمد دیمه ور معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با انتشار نامه ای کوتاه (اینجا ) خطاب به " همراهان صمیمی و ارجمند " استعفای خود را اعلام کرد. اینکه می گویم استعفا ، در واقع استنباط من از این نامه است . در متن نامه رمانتیک آقای دیمه ور کلمه استعفا نیامده است.
در این نامه احساسی آقای دیمه ور خبر داده که از این به بعد "بنا به دلایل و مصالحی" افتخار همکاری با "معاونین عزیز و گرانمایه آموزش ابتدایی , روسای بزرگوار ادارات سه گانه و کارشناسان فکور ادارات کل استان ها ، ادارات شهرستان ها و مناطق ، مدیران فداکار و آموزگاران شریف مدارس " در مسیر نورانی و سعادت آفرین نخواهد داشت. از همه جال تر شعار انتهایی نامه است : " خالق عشق نگهدار شما " ؛ مدیریت صحنه عشق ورزی و شعار و شعر نیست.
طبق قاعده اداری، یک مدیر استعفای خود را به مقام بالاتر و در اینجا "وزیر" باید اعلام کند، اما مخاطب این نامه همه هستند الا آن که باید نامه خطاب به او نوشته شود. ممکن است ایشان ادعا کند که به همکاران ارجمند خود بهای بیشتری می دهد، اما این ادعا هم پذیرفتنی نیست. آقای دیمه ور اگر به همکاران خود بها می داد ، به جای این همه حرف های شاعرانه بهتر بود که به "همراهان صمیمی و ارجمند ؛ تلاشگران صبور و مدّبر عرصه دانایی و توانایی" می گفت که دلایل استعفایش چه بوده است؟ کدام "دلایل و مصالح " باعث شده که ایشان "این مسیر نورانی و سعادت آفرین" را ترک کند؟ این کلمات و جملات شاعرانه را چگونه باید رمزگشایی کرد و فهمید که دلیل استعفا یا برکناری چه بوده است؟
آقای دیمه ور می توانست بگوید که این موانع مشخص بر سر ادامه کار ایشان وجود داشته و تلاش کرده که موانع را رفع کند اما چون موفق به رفع موانع نشده است مجبور شده که کناره گیری کند. آقای دیمه ور این را نمی گوید اما در ادامه باز هم با همان لحن شاعرانه از دستاوردهای مدیریتی خود سخن می گوید : " در این مدت کوتاه ، علی رغم بعضی محدودیت ها و موانع ، با تدبیر شما نیکان بارقه های زیبای امید در آسمان تعلیم و تربیت نوآموزان و دانش آموزان عزیزمان درخشیدن گرفته است. " قطعا ایشان در مدت حضورشان در معاونت ابتدایی زحمت کشیده و طرح ها و برنامه هایی را اجرا کرده است. تلاش ایشان در حوزه پیش دبستانی شایان تقدیر است اما "درخشش بارقه های امید در آسمان تعلیم و تربیت " که گزارش کار یک مدیر نیست.
این نامه لحن یک آدم آزرده خاطر را دارد که در عین ترک صحنه دنبال جمع کردن عده و عُده برای آینده است و برای خودش تبلیغات و سرمایه گذاری می کند.
برخی گزارش ها حاکی از پادرمیانی عده ای از مدیران برای دل جویی از دیمه ور و پس گرفتن استعفای او است. استعفا و بازگشت احتمالی دیمه ور نشان می دهد که اولا استعفای او مساله ای احساساتی و تصمیمی شتاب زده و فاقد تدبیر بوده و ثانیا در مدیریت وزارت آموزش و پرورش، کشمکش های شخصی و باندگرایی و قهر و ناز حرف اول را می زند و برخلاف ادعاها اراده واحدی حول برنامه و یا سیاست های مدیریتی فانی وجود ندارد.
اگر بخواهیم کوتاه بودن سقف اندیشه و تفکر مدیریت در آموزش و پرورش را نشان دهیم این نامه یک نمونه کلاسیک است. این زبان و گفتار غیر رئالیستی و پر رمز و راز در شان یک مدیر مدرن در حد معاون وزیر نیست. این زبان فرمول بندی شده ی یک مدیر محافظه کار است . با معیارهای روزنامه نگاری مدرن محتوای نامه به کلی فاقد اعتبار است. آنچه از این نامه به صورت مبهم می شود فهمید این است که آقای دیمه ور با وزیر اختلاف داشته و استعفا داده یا مجبور به استعفا شده است. بقیه اجزای خبر را باید بر اساس شایعات و شنیده های غیر موثق تکمیل کرد. هیچ کس در این نکته تردیدی ندارد که این استعفا از پیامدهای طرح استیضاح وزیر است و این نامه فقط به شایعات دامن می زند.
عده ای به زبان شاعرانه می گویند که دیمه ور برای تصدی پست وزارت خیز برداشته بود و فانی پر و بال او را قیچی کرده است. به زبان غیر شاعرانه، برخی مقامات دولتی (احتمالا نوبخت ) دیمه ور را صدا زده و به عنوان یکی از گزینه های احتمالی جانشینی فانی با او گفت و گو کرده اند. اما خبر این دیدار که به فانی و اطرافیان او می رسد زیرآب معاون ابتدایی را می زنند. البته این خبر با واقعیت های علنی صحنه سیاست از جمله تصمیم دولت و فراکسیون امید مجلس برای دفاع از وزیر فعلی و منتفی شدن طرح استیضاح همخوانی ندارد. اما طبیعی است که وقتی اطلاعات مستند و کافی در اختیار فرهنگیان قرار نمی گیرد ، شایعه نقش برجسته ای پیدا می کند.
می توان تعبیر دیگری هم از این برکناری داشت. شاید یکی از شرایط نمایندگان برای پس گرفتن امضاها، برکناری برخی مدیران از جمله دیمه ور بوده است؟ این گمانه هم چندان استحکام ندارد. دلیل حساسیت نمایندگان به دیمه ور چه بوده است؟ البته این احتمال وجود دارد که برداشته شدن برخی امضاها از پای نامه استیضاح به دلیل وعده و قول و قرارهایی بوده است اما از قول آقای نوبخت نقل شده که تا تعیین تکلیف مساله استیضاح با وقوع هر تغییری در بین مدیران آموزش و پرورش در کلیه سطوح برخورد خواهد شد .
تاکید من روی سبک گفتار و نوشتار غیر رئالیستی و فرمول وار مدیران است. زبان فرمول بندی شده و به شدت محافظه کارانه و تا حدودی رمانتیک در فضای مدیریتی آموزش و پرورش، عمومیت دارد ؛ همین زبان مانع شکل گیری واقع بینی می شود. می گویند آقای دیمه ور اصلاح طلب است. این اصلاح طلبی باید در گفتار او و عمل او بازتاب داشته باشد. خود فانی هم با این زبان سخن می گوید.
وزیر آموزش و پرورش به مناسبت « روز جهانی معلم » پیامی صادر کرد . در اولین پاراگراف آن می نویسد : " اوراق زرین تاریخ تعلیم و تربیت، مزین به نام معلمان بزرگی چون ابراهیم (ع) ، موسی (ع) ، عیسی (ع) و پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) است. مربیان سترگی که منادی بشر به توحید، عدالت و برابری انسان ها بودند و آموزش و پرورش را بر پایههای تزکیه، علم و فضیلت بنا نهادند"
اینکه پیامبران معلمان جامعه بشری بوده اند حرف درستی است، اما طرح این بحث چه ارتباطی دارد با روز جهانی معلم که یک روز قرار دادی از جانب یک سازمان بین المللی برای قدردانی از تلاش معلمان است؟ عدالت و برابری انسان ها چه ارتباطی با 5 اکتبر دارد ؟ با وجود استفاده از زبان قراردادی و فرمول بندی شده معلوم نیست که آقای فانی چرا در بین پیامبران اولی العزم حضرت نوح (ع ) را از قلم انداخته است؟ آیا ما باید از مفاهیم دینی و ارزشی در هر متنی به جا و نابه جا استفاده کنیم ؟ آیا این کار یادآور مفهوم اشباع دینی نیست ؟
به نظر من آقای فانی ، آقای دیمه ور و دیگران به جای تنازع برای بقا در پست های مدیریتی باید سعی کنند سطح گفتمان و سقف اندیشه را در آموزش و پرورش بالا ببرند. تعابیر رماتیک و شاعرانه زیبنده کلام و نوشتار یک مدیر ارشد نیست. دعوا برای پست و مقام را نباید پشت مفاهیم ارزشی یا عاطفی پنهان کرد.
این کارها با ارزش های دینی که مدیران آموزش و پرورش این همه در حرف روی آن تاکید می کنند ناسازگار است. سیاسی کاری و استفاده ابزاری از احساسات پرسنل هم در شان یک مدیر نیست.
پیشنهاد من این است که مدیران زبان زرگری را کنار گذاشته و با زبان رئالیستی حرف بزنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ور در انتها برای ایشان از خداوند می خواهم
که آرامش را همچون دانه های برف آرام و بیصدا بر قلب نازنینشان بباراند.
آمین
برای ایشان آرزوی توفیق روزافزون و صحت و سلامتی دارم .
نمونه بارزش گرفتن معلم انهم فقط با امضا مدیر کدام عاقلی میتوان باورکند مربی در سر کلاس بوده وبا ا پ همکاری میکرده ولی یک برک کاغذ بعنوان سند ندارد وحتی هیچ کجا اسمیشان ثبت نشده است این چه بیتدبیری وظلمی هست که به این مقطع سرنوشت ساز وارد کرده اند وهنوزم ابلاغ میاد که جامانده ها را بگیرید
لطفاپیگیر باشید تا قبل از اینکه به نابودی کامل برسد
سلیقه وضعف مدیریتی بیداد میکند
معلم کم داشتند از طریق ازمون
یا لااقل مربیان غیردولتی که سالها سر کلاس هستند ودوره گذرانده وتجربه کسب کرده اندهرچندبهترین روش نیست ولی حداقل واقعامربی بوده و مدرک ومستندات دارند وتجربه
اما الان چی راه رابطه باز وهموارهست وخودتان ببینید چه افرادی معلم شده اند کسانی که اصلا ر کلاس نبوده وهرگز مربی مرکز دولتی نبوده اند
دیمه ور کیلویی چند ؟ اصلا فانی چیه که .... باشن .
جمع کن شیرزاد بساطتتو!
در ارتباط با روز جهانی معلم ربط دادن این موضوع به استعفای دیمه ور بی مورد است . من به جای شما بودم فانی را به خاطر توجهش به روز جهانی معلم تشویق می کردم .
شاید چون نوح الان پیروانی ندارد نامش در چمع انبیا جهانی نیامده است. به نظر می رسد از سر غرض یا تنگ شدن قافیه به پیام روز جهانی معلم پرواخته اید و گرنه شما می دانید رسالت معلمان علاوه بر یاد دادن خواندن و نوشتن تربیت یک شهروند خوب است . یک شهروند خوب باید به فضلیت هایی مثل عدالت و برابری انسانها و مهربان بودن باهم و صلح معتقد باشد و یاد دادن این اصول یکیاز وظایف همه معلمان جهان است .
این گونه و با این بیان خود را مدیون این بزرگوار نسازید. نشناخته صحبت بی ربط و بدون اطلاعات انجام ندهید.
ایشان مدیر جسوری هستن و با شهامت بی مثالشان مدیریت می کنند.
با وزیری همچون فانی که محافظه کار است کارکردن برای ایشان مشکل بوده است. من ایشان را به عنوان وزیر قبول دارم .
با سلام و تحیات
با ورود حسین مقصودی به مجلس شورای اسلامی فصل جدیدی از خدمتگذاری برای مردم سبزوار و کل کشور اتفاق افتاده است. به عنوان نماینده سبزوار بزرگ، رئیس مجمع نمایندگان خراسان رضوی؛ سخنگوی مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس شورای اسلامی و سخنگوی شوراهای مجلس، طراح استیضاح فانی و پیگیر مطالبات فرهنگیان و کارگران کشور. برای شناخت بیشتر این تفکر نامه استیضاح فانی را که با 26 دلیل امضا و تقدیم رئیس مجلس شد را مطالعه نمایید. بحث استیضاح فانی را مطرح کرد برای اینکه دلسوز جامعه فرهنگی. توسعه و پیشرفت هر کشوری در سایه توجه به معلم و آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش سرآغاز تحول و، توسعه، عدالت در تمامی جنبه های زندگی افراد یک جامعه است. وابستگی به هیچ جناحی ندارد. مستقل و پیرو ولایت. سازندگی در وجود او نهفته و معنا یافته است. سازندگی از جنس انقلاب و 8 سال دفاع مقدس! با ورود حسین مقصودی در مجلس شورای اسلامی آموزش و پرورش متحول خواهد شد . مطمئن باشید.
نه هر كه چهره برافروخت ،دلبري داند
نه هر كه آينه سازد، سكندري داند
نه هركه طرف كلاه كج نهاد وتند نشست
كلاه داري و آيين سروري داند
متاسفم
تا انجا که من میدانم پرداختهای بیمه ما در دوران جوانی و سلامت باید امروز به دردمان میخورد که نمیخورد ،چرا؟
در مدرسه ما در دوشیفت 110 دانش آموز هنوز معلم ندارند.فانی از روز اول ساماندهی معلمان را از کارهای اساسی خود میداند.اینم نتیجه ش
کفرمان درآمده ...
جلیل جان کمی باهات شوخی کنم. یادت رفت بگویی روحانی مدارس را به سرمایه داران لیبرال فروخت ، معلمان را اخراج کرد. باقیمانده معلمان که هنوز اجراج نشده اند در انتخابات آینده به احمدی نژاد رای بدهند تا حاجی بابایی دوباره وزیر بشه و اوضاع مملکت گلستان بشه و شما هم پست مدیریت بگیری . من توصیه می کنم کتاب بربادرفته یا کابوس نیمه شب را حتما بخوانید.
حتما برای پاداشت به معلمین درروزحهانی معلم همه باهم ازوزیر تاپایین دسته باهم استعفا می ذهنذبه امیدان روز
انشاءالله که شما درست بگی.
برای ایشان آرزوی توفیق روزافزون و صحت و سلامتی دارم .
در روزنامه نگاری مدرن- که ممنون میشم که آقای شیرزاد عبداللهی همه چیز دان-اون رو برای ما توضیح بدن چی هست
روزنامه نگاری مدرن هیچ ربطی به آسمون ریسمون بافتن های همیشگی شیرزاد عبداللهی نداره اتفاقا.
ولی آقای دیمه ور یک نامه نوشتن برای استعفاشون که شاعرانه و غیر واضحه,قبول
اما این چه ربطی به تنظیم خبر داره, تنظیم خبر وظیفه خبرنگاره نه آقای دیمه ور
ضمنا اینایی که شما گفتین اصول کلاسیک روزنامه نگاریه و نه اصول مدرن.چیزی رو که نمیدونین بیخودی به مخاطب فخر فروشی نفرمایید
اصلاح سیستم به نفع فرهنگیان نیستند بلکه بدنبال امتیازگیری به نفع خودشان هستند
به گفته علمای علم "سینماتوگراف"، یکی از ژانرها یا گونه های
سینمایی، ملودرام و از سوزناکترین این قسم سینما "ملودرام
بالیوودی با چاشنی پوپولیسم" بوده که در هر دو مرقومه به
شکل آشکاری رخ می نماید!
از ویژگی های این ژانر تحمیق مخاطب تا سر حد جنون و درآوردن
اشک تا خشکی چشم می باشد و با پوپولیسم مستتر در خود
سبب تهییج توده مردم شده ولی تاثیر آن حداکثر تا 30 دقیقه
پس از پایان فیلم؛ بخوانید نامه و بیانیه بوده و پس از آن سوبژه
خوبی برای کاریکلماتور می باشد!
در پایان هم بسی مشعوفم که برای اولین بار با جنابعالی کاملا
هم عقیده بوده و آن را به فال نیک می گیرم!
کامنت را که دوباره خوندم دیدم چقدر از کلمه چالش استفاده کرده ام!!!
اما افسوس كه هيچ اتفاقي نيفتاد گويا كسي نمخواهد باور كند!
دوباره ابلاغ دادند كه جامانده ها هم بگيريد
بقول ي مسيولي (البته جسارت به معلمان بزرگوار نشه همه ميدونيم كه بعضياشون واقعا از جان مايه ميزارند واحترام بهشون واجب)اينا ي نبصر ميخوان تا بچه ها را سر كلاس نكه داره وكنترل كنه سر ساعت معين تو ملاس حضور داشته باشن
شماهم بزرگوار اگه زخمت بكشيد مسيله پيچيده اي نيست وخيلي راخت اطلاعتون اگه دراين مور كمه كامل ميشه
ياعلي
جدا کردن راه از فانی و مخفی شدن پشت اصلاح طلبی و کارشکنی و استعفا های نمایشی تبدیل به روش دوستان اصلاح طلب شما شده است . فانی با تمام مشکلات و ضعف ها یش حداقل ادعای اصلاح طلبی نداشته اما این رفتار های بچه گانه اصلاح طلب ها را تحمل کرده است . وقتی مس گویید نماینده مجلس حق ندارد در عزل و نصب ها مشاوران و معاونان روحانی هم حق ندارند برای ماندن کسی که دلش با وزیر نیست لابی گری کنند و فشار بیاورند .
این متن نامه استعفا ایشان نبوده است.چه طور با این درک دیگران را میخواهید اموزش دهید
سایرین هم کهاز سطح رییس اداره تا معاون تیم احمد ی نژاد هستند