سعدی شیراز به اتفاق چند سالک صحرانورد به دیدار مردی در اقصای روم می رود که به پارسایی و لطف و کرم شهره است. میزبان از آنها استقبال می کند و سر و رو و دست مهمانان را می بوسد، با عزت زیاد آنها را در اتاقی می نشاند و مرتب به آنها سر می زند و کفش هایشان را جفت می کند . اما دیگدان میزبان سرد و خاموش است و خبری از غذا و پذیرایی نیست . سحرگاه که میزبان تعارفات خود را از سر می گیرد ، یکی از مهمانان گرسنه زبان به شکایت می گشاید که : "به خدمت منه دست بر کفش من/ مرا نان ده و کفش بر سر بزن / کرامت جوانمردی و نان دهی است/ مقالات بیهوده طبل تهی است" (باب دوم بوستان)
در ادبیات فارسی، اشعار و ضرب المثل های زیادی با این مضمون وجود دارد. ضرب المثل " ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزای " و یا " دوصد گفته چون نیم کردار نیست" در این زمره اند.
حالا حکایت ما معلمان است و رفتار مسئولان در قبال مطالبات ما . اگر با متر معیشت و رفاه معلمان به این وزیر (فانی ) و اسلافش (از جمله حاجی بابایی ) نمره بدهیم ، همه وزرای 50-60 سال اخیر رفوزه می شوند. از ملک الشعرای بهار و محمود حسابی و درخشش و پرویز ناتل خانلری و فرخ رو پارسا قبل از انقلاب، تا برسیم به دکتر شکوهی و اکرمی و نجفی و مظفر و حاجی و فرشیدی و حاجی بابایی و فانی.
عملکرد وزرا، چیزی حدود ده درصد با هم متفاوت است ، البته ویژگی های شخصتیی آنها فرق می کند. مثلا فانی کمتر سخنرانی و مصاحبه می کند و چندان هم زبان آور و سخنور نیست. اما حاجی بابایی، مانند مرد رومی داستان سعدی رفتار می کند ، سر و رو و دست معلمان را می بوسد . دائما کفش آنها را جفت می کند، اما او هم امتحانش را داد و دیگدان او هم مثل بقیه وزرا خالی بود. حرف های او در گرفتن دست معلمان و نشاندن آنها بر قله به قول سعدی ، "مقالات بیهوده" و مانند " طبل تهی " است . دیگدان او با دیگدان فرشیدی و حاجی و فانی فرقی نداشت. او فقط لاف و گزاف بیشتری می زد/ می زند.
حاجی بابایی اگر آن طور که در رزومه اش آمده، دکتر الهیات و معارف دانشگاه آزاد اسلامی و عاشق معلمی است، در کمیسیون بودجه و برنامه و محاسبات مجلس چه می کند؟
حاجی بابایی بی تعارف ،عدد نمی شناسد. مدتی پیش ادعا کرد که "در سال 92 سهم آموزش و پرورش از GDP، حدود 8 درصد بود و این رقم در سال 94 به حدود 2.5 درصد رسید" ؛ با استفاده از منابع، نشان دادم ( اینجا) که اگر ادعای حاجی بابایی درباره سهم آموزش و پرورش از GDP در سال 92 را بپذیریم با همان فرمول و محاسبات سهم آموزش و پرورش از GDP ، درسال 94 ، حدود 11.8 (11 ممیز 8 دهم درصد ) است!
بدیهی است که سهم آموزش و پرورش از GDP ، نه در سال 92 ، 8 درصد بوده و نه در سال 94 به حدود 11.8 درصد رسیده است.
حالا هم در نطق میان دستور ادعا کرده ( اینجا) که " سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت از سال 91 تا سال 95 از 15.8 دهم درصد به 9 درصد کاهش پیدا کرده است." در حالی که سهم بودجه آموزش و پرورش در سال 92 8 درصد بودجه عمومی بوده و در سال 93 به 9.5 درصد و سال 94 به9.7 درصد افزایش یافته است.
آقای حاجی بابایی توضیح بدهند که بر پایه کدام روش محاسباتی عدد 15.8 درصد را به دست آورده اند؟
جهت اطلاع کسانی که اهل تحقیق هستند بودجه عمومی دولت در سال 92 شامل اعتبارات هزینه ای ، درآمد اختصاصی و تملک دارایی های سرمایه ای، مجموعا 2،101،460،224 میلیون ریال بوده است. در سال 92 بودجه مصوب آموزش و پرورش شامل اعتبارات هزینه ای ، درآمد اختصاصی و تملک دارایی ها مجموعا 168،156،270 میلیون ریال بوده است. درصد بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت در سال 92 دقیقا 8 درصد است. عدد 15.8 که حاجی بابایی ارائه داده ، درصورتی صحیح است که بودجه آموزش و پرورش در سال 92 دو برابر بودجه واقعی آن بوده باشد !
حاجی بابایی برای اثبات عدد خود باید دو رقم بودجه عمومی دولت در سال 92 و بودجه آموزش و پرورش در این سال را اعلام کند.
ظاهرا حاجی بابایی دو تا پایش را در یک کفش کرده تا ثابت کند سال 92 دوره درخشان معیشت و رفاه معلمان بوده است!
به همین دلیل چنین گاف بزرگی داده است. من تعجب می کنم که آقای داود محمدی و همکاران ایشان در کمیسیون آموزش چرا بر اساس وظیفه قانونی خود و تعهدی که در برابر ملت دارند رسما به نطق تبلیغاتی و پر از غلط های فاحش حاجی بابایی جواب نمی دهند ؟
غلط گیری نطق حاجی بابایی دفاع از حقیقت است و نه دفاع از فانی یا شخص دیگر . اگر این تصحیح رسما صورت نگیرد ممکن است این اعداد قلابی توسط دیگران هم مورد استفاده قرارگیرند و پایه تحلیل های غلط شوند.
عدد و رقم و آمار در دولت گذشته به کلی بی اعتبار شد.
به نظر می رسد این روند همچنان ادامه دارد. آقای حاجی بابایی سال 92 یعنی آخرین سال وزارت خود را سال طلایی می داند و با عدد سازی می خواهد اثبات کند که همه شاخص ها بعد از ایشان به خصوص در بخش بودجه و معیشت سقوط آزاد کرده اند.
وزارت آموزش و پرورش ، کمیسیون آموزش مجلس و مرکز پژوهش ها هم با سکوت خود به این وضعیت آشفته دامن می زنند. هیچ نماینده یا مسئولی هم از حاجی بابایی نپرسید که بر اساس کدام محاسبه در سال 92 سهم آموزش و پرورش از GDP ، 8 درصد بوده و بر اثر کدام زلزله اقتصادی در سال 94 به 2.5 درصد رسیده است؟
به گمان من حاجی بابایی نه مفهوم GDP را می داند و نه معنای بودجه عمومی دولت را !
جایی چیزی به گوشش خورده و روی هوا گرفته است. حاجی بابایی ذهن تحقیقی و آکادمیک ندارد. حتی از نظر ادبی هم وضعش روبه راه نیست. مثلا فرق بین غزل و رباعی را نمی داند. در یکی از سخنرانی های خود در جمع معلمان کرج گفت که برای قبول وزارت به دیوان حفظ تفال زده است ؛ اما به جای غزل یک رباعی خواند !
عدد برای او وسیله ای تبلیغاتی در جهت تحکیم ادعاهای سیاسی اش است. در انتخاب واژه و عدد و رقم و مفاهیم و اصطلاحات به شدت بی دقت و سهل انگار و عوام است.
او دولت را به "دور شدن از اقتصاد مقاومتی و فرو رفتن در اندیشههای نوکلاسیک و در اقتصاد نولیبرال" متهم می کند. معلوم نیست که حاجی بابایی از اقتصاد مقاومتی چه تصوری دارد؟ در اقتصاد مقاومتی مورد نظر او ، قرار است که هزینه شعارهای رفاهی حاجی بابایی از کجا تامین شود ؟
آیا کار نماینده مجلس شعار دادن و ارائه آمار و ارقام جعلی است؟
حاجی بابایی آدم سیاسی و جناحی است. او مخالف صد درصد برجام است و برجام را " توهمات سیاسی" می داند. او مثل چپی ها ، دولت روحانی را طرفدار اندیشه های " نو کلاسیک نئولیبرالی " می داند. احساسات ضد امپریالیستی و ضد امریکایی او در حال فوران است. اما روشن نمی کند که در چهار سالی که عضو کابینه بود، آیا دولت احمدی نژاد اقتصاد مقاومتی را اجرا می کرد ؟
آیا واردات کالاهای بنجل از چین و روسیه با قیمت دولا پهنا ، اعمال تحریم های کمرشکن بر اساس قطعنامه های شورای امنیت ( کاغذ پاره ها ) ، ناتوانی ایران در صدور نفت، ناتوانی دولت در انتقال ارز حاصل از فروش نفت و کالاهای دیگر و خلاصه بازگشت به دوره انتقال ارز از طریق چمدان و صراف ها ، اقتصاد مقاومتی بود؟ اگر نبود، چرا حاجی بابایی در همان دوره اعتراض نکرد و خواستار اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی نشد؟
دوره طلایی مورد علاقه حاجی بابایی ، همان دوره ای است که افرادی مانند بابک زنجانی با ادعای دور زدن تحریم ها ، پول های دولت را دزدیدند. دوره ای که مشخصه اصلی آن چپاول اموال دواتی توسط باندهایی است که یک سرشان در دولت است و سر دیگرشان در کانادا و اروپا و مالزی و تاجیکستان . دوره ای که بزرگترین اختلاس ها و دزدی های تاریخ ایران اتفاق افتاد. دوره پرونده های دزدی سه هزار میلیارد تومانی . در این دوره حاجی بابایی که امروز طرفدار اقتصاد مقاومتی است، کجا بود و چه می کرد ؟
حاجی بابایی اگر 4 سال وزیر فاسد ترین دولت در تاریخ ایران نشده بود ، امروز می توانست از اقتصاد مقاومتی یا هر نوع دیگری از اقتصاد دفاع کند، اما چگونه می توان پذیرفت که فردی که در برابر اقتصاد غارتی دوره احمدی نزاد سکوت کرده بود ، امروز خودش را اصولگرا جا بزند و شعارهای پوپولیستی سر بدهد ؟
در میان اصولگرایان تندرو، نوعی تقسیم کار علیه دولت روحانی به چشم می خورد . عده ای به برجام حمله می کنند ، عده ای در حال تحریک مطالبات اقتصادی اقشار مردم هستند. احمدی نژاد به اوباما نامه می نویسد .حاجی بابایی هم مسئول بسیج معلمان علیه دولت روحانی است. این همان نقشی است که حاجی بابایی در دولت دوم محمد خاتمی بازی کرد.
او در فاصله سال های 80 تا 83 در جلسات صنفی معلمان شرکت می کرد و با شعارهای معیشتی، معلمان را علیه دولت خاتمی تحریک می کرد. در یک جلسه کانون صنفی گفت که ما می خواهیم حقوق معلمان را اضافه کنیم اما چون در مجلس (ششم ) اقلیت هستیم زورمان نمی رسد ؛ به ما رای بدهید که تبدیل به اکثریت شویم تا مشکلات شما را حل کنیم !
طرح تثبیت قیمت ها در اسفند 83 نمونه ای از پوپولیسم اصولگرایانه بود. حداد عادل رییس مجلس هفتم این طرح را هدیه مجلس به ملت در سال جدید اعلام کرد. احمد توکلی اقتصاد دان و نماینده مجلس به خاتمی حمله می کرد که قیمت واقعی بنزین 100 تومان نیست و 35 تومان است و چرا دولت گران فروشی می کند. سه ماه بعد، انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد !
تبلیغات حاجی بابایی ، طرح تثبیت قیمت ها و وعده بنزین 35 تومانی توکلی، مقدمه روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد بود. فلاکتی که در 8 سال حاکمیت یک دست اصولگرایان اتفاق افتاد نیازی به توصیف ندارد. معیشت مردم و به خصوص معلمان، برای اصولگرایان فقط ابزاری سیاسی بود برای کسب آرای مردم در انتخابات.حالا دوباره با شعارهای معیشتی به میدان آمده اند !
باید مواظب باشیم بازی نخوریم. باید مواظب باشیم در زمین یاران احمدی نژاد بازی نکنیم. در دبیرستان ما یک دبیر روشنفکر بود که اصلاح طلبان را سازشکار و سوپاپ اطمینان می دانست و زنگ تفریح مرتبا علیه خاتمی تبلیغ می کرد. در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 او از زاویه جدیدی همکاران را تشویق به حمایت از احمدی نژاد کرد و گفت : " با رای به احمدی نژاد بگذاریم که حاکمیت یکدست شود. احتمال دارد که حاکمیت یک دست بتواند کارآمد شود.اما اگر این اتفاق نیفتد، سرنگونی رژیم تسریع می شود.پس به احمدی نژاد رای بدهیم تا تکلیف جمهوری اسلامی یکسره شود." بسیاری از معلمان با تحلیل ها و انتظارات متفاوت سال 84 به احمدی نژاد رای دادند اما اغلب آنها از رای خود پشیمان شدند.
مارکس جمله یی از هگل فیلسوف آلمانی نقل می کند که « تاریخ دوبار تکرار می شود » و در ادامه این جمله ی هگل، می افزاید: «بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کُمِدی». حاجی بابایی می کوشد نقش سال 83 و 82 خود را در تحریک معلمان را دوباره بازی کند. اما با توجه به 4 سال وزارت او ، تکرار شعارهای معیشتی ، نوعی کمدی است. حاجی بابایی امتحان خودش را در جایگاه اجرایی پس داده است.
کارنامه او به عنوان وزیر نه خیلی درخشان تر از بقیه وزرای آموزش و پرورش است و نه خیلی بدتر از بقیه است. وضع معیشتی معلمان در دوره او دچار تحول نشد و حتی در اثر تورم دو سال پایانی بدتر هم شد. حاجی بابایی که تا قبل از وزارت تقاضاهای معیشتی معلمان را تحریک می کرد در سال 91 گفت : "با معلمان قرارداد اخلاقی دارم که اسم معلم را با پول نیاورم." اما حالا اسم معلم را دوباره با پول می آورد !
وزرای سابق و اسبق آموزش و پرورش ذخایر مدیریتی این وزارتخانه هستند. طبیعی است که وزرا گرایش های سیاسی متفاوتی دارند. حاجی بابایی حق دارد از موضع سیاسی خود، عملکرد مدیران آموزش و پرورش و سیاست های این دولت را نقد کند . اما نه با غوغاسالاری و سر هم کردن دروغ و طرح شعارهای احساسی و از خود تعریف کردن.
با نقد عالمانه و مستند و استفاده از اعداد و آمار صحیح و قابل اعتماد، سطح مباحث آموزش و پرورش را ارتقا دهد.
حاجی بابایی درحالی که روی معلم بودن خود مانور می دهد برای عضویت در کمیسیون آموزش مجلس کاندیدا نشد.
او دنبال جاه طلبی و بلندپروازی های سیاسی خودش است و رفتارهای سیاسی او این شبهه قوی را ایجاد کرده که از مشکلات معلمان فقط استفاده ابزاری کرده و می کند.
ایجاد دوگانه فانی – حاجی بابایی یک حرکت انحرافی است. این دو در 90 درصد موارد عملکرد مدیریتی یکسانی داشته و دارند. معلمان نباید خود را تا حد مرید و مجیزگوی این یا آن وزیر پایین بیاورند و ذوب در شخصیت افراد شوند. هرچند فانی هم در قضیه گنگو زهی برای پرهیز از تبعات مرگ یک معلم دست به حرکات عوام فریبانه زد اما در موضوع مورد بحث این یادداشت، فانی رفتار قابل قبول تری دارد.
فانی کمتر حرف می زند و البته نسبت به حاجی بابایی دقیق تر سخن می گوید. نمی دانم سکوت و یا کم حرفی فانی از روی شناخت فضیلت سکوت است یا دلیلش ناتوانی او در سخنوری و چرب زبانی ؟ دلیل کم حرفی فانی هر چه باشد، عملی پسندیده است. بزرگی گفته است: "سعی کن درست صحبت کنی و گرنه عاقلانه این است که سکوت کنی."
حاجی بابایی در 4 سال وزارت خود حدود 800 سخنرانی عمومی در جمع معلمان برگزار کرد. هر شهری که می رفت یک میتینگ راه می انداخت . برخی از سخنرانی های او بیش از دوساعت طول می کشید و باعث آزار مستمعان می شد. از دل این همه سخنرانی، به نظرم به سختی می توان 4 صفحه مطلب سنجیده و قابل اعتنا بیرون آورد. مطالبی که مثلا در یک جمع آکادمیک به عنوان نظرات حاجی بابایی مطرح شود. رفتار حاجی بابایی هیجان زده و است. سخنان او مخلوصی از چرب زبانی ، تعریف و تمجیدهای بی مبنا از معلم ، خودستایی ، پرخاشگری به دیگران، نقل خاطرات و در یک کلام تبلیغات بود. کار وزیر نه سخنرانی است و نه تبلیغات . وزیری که هفته ای دوبار ار گوشه و کنار کشور سخنرانی می کند قطعا از انجام وظایف اصلی خود باز می ماند.
حاجی بابایی بر خلاف تصور خودش ، یک سیاست مدار درجه 3 و اصولگرایی فرصت طلب است که خیلی ها او را به بازی نمی گیرند. هر جا که باد قدرت بوزد همان جا حاضر است.
در رزومه اش ادعا کرده که مدتی عضو حزب عدالت و توسعه ( نزدیک به رفسنجانی ) بود. اما در سال 86 و در آستانه انتخابات مجلس هشتم از حزب عدالت و توسعه خارج و به احمدی نژاد نزدیک شد و نهایتا سمت وزارت در دولت احمدی نژاد را در سال 88 پذیرفت.
اگر بر اساس عملکرد کارنامه او را بررسی کنیم ، او کاری فراتر از وزرای سلف و وزیر جانشین خود انجام نداده است. با ارزیابی سخنرانی ها و مصاحبه هایش به نظر می رسد که فاقد دانش آکادمیک در حوزه سیاست و آموزش و پرورش است . احتمالا هر چه یاد گرفته از طریق گوش و شنیدن بوده و اهل خواندن نیست.
به گمان من او هم مثل بسیاری از شخصیت های سیاسی و اجرایی ، ارزیابی درستی از موقعیت و توانایی های خود ندارد و توسط حلقه ای از افراد کم سواد احاطه شده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کلا بودن این فانی احساس خواب به من میده .لاقل یکی باشه عرضه حرف زدن داشته باشه کاری که نمیتونن بکنن .. 4 تا بدرد نخور هم دور خودش جمع کرده هی آمار بیخود الکی میده . جیب من ملاکه این آمار و عدد شما روی هزار هم که باشه چیزی عاید من نشه چه سود ؟
نمی دونستی؟
سقف حقوق کارکنان دولت را به 10میلیون افزایش می دهند و شاغلین هم کمی افزایش می دهند.
ضعفا(بازنشسته ها) که صدایشان به جایی نمی رسد را فراموش می کنند.غافل از اینکه خدایی هست و ظالمین سرانجام رسوا می شوند.
طبیعی ست که همزمان با افزایش حقوق شاغلین حقوق بازنشسته ها هم باید اضافه بشه تا شکاف و تبعیض ایجاد نشه.اگر بودجه نیست همان که هست باید عادلانه تقسیم شود.
خيلي زحمت كشيديد سند تحول را نوشتييد
خيلي زحمت كشيديد دانشگاه فرهنگيان دائر كرديد
خيلي زحمت كشيديد براي دانش آموزان ابتدايي يك روز استخر را طراحي كرديد
خيلي زحمت كشيديد مدارس نمونه را براي مردم مستضعفي كه پول غير انتفاعي را ندارند رشد داديد
خيلي زحمت كشيديد هنرستان ها را براي مبارزه با بيكاري رشد داديد
خيلي زحمت كشيديد وضع معيشت فرهنگيان را رشد داديد
خيلي زحمت كشيديد بيمه طلايي را ايجاد كرديد
خيلي زحمت كشيديد عزت معلمان را بالا برديد
صد حيف كه نمونديد تا ادامه بدهيد
صد حيف بعد از شما عده اي با 180 درجه مخالف مصالح آموزش و پرورش اومدند و تا تونستند خراب كردند
دوران حاجی دوران طلایی آ پ بود
در ضمن فعلا وزیری برای آموزش و پرورش نیامده که اقدامات مهم و ادامه داری انجام داده باشد و این از ضعف دولت های بر سر کار آمده بعد از انقلاب است
عده ای مثل معلمان-نظامیان و برخی از ادارات دولتی حقوق بسیار پایینی میگیرند
و برعکس بعضی از نهادها مثل بانکها و به خصوص وزارت نفت 10برابر سایر کارمندان دولت حقوق میگیرند
فانی،حاجی بابایی و افرادی که نام بردید ،برای ما تنها یک اسم
هستند و امیدوارم همه اونها برن به جهنم!
ما فقط منزلت و معیشت نداشته یا از دست رفته معلمان رو
می خواهیم.
جدای از دلایل بسیار متقن وعلمی متن و ادبیات بسیار زیبای نوشته های شما بسیار تاثیر گزار است.اکر توانایی وقدرنی داشتم آن را در کتاب های فارسی دبیرستان قرار می دادم؛ تادانش اموزان از خواندن متن های زیبای نقد واعتراض لااقل لذت ادبی ببرند.
خداوند این قلم را برای معلم ها حفظ کند واستاد شیرزاد به روشنگری ادامه دهد.
ای شیرزاد اهل ایلام
بر تو درود بر تو سلام
ای شیرزاد اهل ایلام
بر تو درود بر تو سلام
ای شیرزاد اهل ایلام
بر تو درود بر تو سلام
ای شیرزاد اهل ایلام
بر تو درود بر تو سلام
.....
سقف حقوق کارکنان دولت را به 10میلیون افزایش می دهند و شاغلین هم کمی افزایش می دهند.
ضعفا(بازنشسته ها) که صدایشان به جایی نمی رسد را فراموش می کنند.غافل از اینکه خدایی هست و ظالمین سرانجام رسوا می شوند.
طبیعی ست که همزمان با افزایش حقوق شاغلین حقوق بازنشسته ها هم باید اضافه بشه تا شکاف و تبعیض ایجاد نشه.اگر بودجه نیست همان که هست باید عادلانه تقسیم شود.
استاد گرانقدر ، همکار گرامي جناب آقاي شيرزاد عبدالهي
دستمريزاد .
چه استادانه و هنرمندانه حاجي بابايي را تحليل نموده ايد !
ّبا تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
ایشان درمجلس نه به نیت خدمت به خلق ورضایت حق تعالی،بلکه درپی صدارت ووزارت ازدست رفته خودهستندوازهرگونه آمار پوپولیستی وغیرپوپولیستی دریغ نمیکنند.
ایشان عملکردخودرا بادقت مطالعه کندخواهددیداگردرمقاطعی منصفانه عمل میکرد وضعیت فرهنگیان بهترازامروزبود.
ایشان وتیمش امتحان خودراپس داده وکارنامه خودراازدست فرهنگیان بایدبگیرد.
یاحق
حاجی بابایی کارنامه اش را گرفته. او چیز خارق العاده ای در چنته نداشت. نه بهتر از بقیه بود و نه بدتر از وزرای قبلی و بعدی .
مطالبت سفسطه است وناشی ازکینه ی شمانسبت به حاج بابایی.مطالب ازروی حب وبغض نمی تواند توفیق داشته باشه
قطعا از افشای حقوقهای نجومی دوستانت در دولت خیلی ناراحتی و پایان عمر دولت را در سال آینده پیش بینی می کنی که رفقای سیاست بازت دیگر در دولت حضو ر نخواهند داشت تا بیشتر از بیت المال غارتگری کنندوباید در برابر موضع به حق دکتر حاجی بابایی عصبانی شوی من کاملا به شما حق می دهم .
و ام_______________________________________ا
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری
شارلاتانیزم دیگر جواب نمی دهد
اگر می خواهی محبوب شوی
پی شیله پیله باش
معلم آگاه تر از این حرفهاست
عاقبت بخیر باشید
من به عنوان يك معلم تو را در جايي نمي بينم كه بخواهم جوابت را بدهم اما اينكه به شعور معلمان توهين مي كني مشخصه پست ترين هستيد
براي دولت تدبيري كه ما بهش راي داديم تاسف مي خورم كه امثال تو را دارد تازه فهميديم امثال تو كه در دولت قبل جايگاهي نداشتند چه كار خوبي بود تازه فهميديم وزير دولت قبل چه مرد بزرگي بود تازه فهميديم وزير دولت فعلي چقدر ضعيف است و تازه فهميديم در سال 96 به كي راي بدهيم
سقف حقوق کارکنان دولت را به 10میلیون افزایش می دهند و شاغلین هم کمی افزایش می دهند.
ضعفا(بازنشسته ها) که صدایشان به جایی نمی رسد را فراموش می کنند.غافل از اینکه خدایی هست و ظالمین سرانجام رسوا می شوند.
طبیعی ست که همزمان با افزایش حقوق شاغلین حقوق بازنشسته ها هم باید اضافه بشه تا شکاف و تبعیض ایجاد نشه.اگر بودجه نیست همان که هست باید عادلانه تقسیم شود.
سقف حقوق کارکنان دولت را به 10میلیون افزایش می دهند و شاغلین هم افزایش می دهند.در سه سال گذشته در پرداخت ها تبعیض ها خیلی ضالمانه و کم سابقه شده.
ضعفا(بازنشسته ها) که صدایشان به جایی نمی رسد را فراموش می کنند.غافل از اینکه خدایی هست و ظالمین سرانجام رسوا می شوند.
طبیعی ست که همزمان با افزایش حقوق شاغلین حقوق بازنشسته ها هم باید اضافه بشه تا شکاف و تبعیض ایجاد نشه.اگر بودجه نیست همان که هست باید عادلانه تقسیم شود.
قطعا از افشای حقوقهای نجومی دوستانت در دولت خیلی ناراحتی و پایان عمر دولت را در سال آینده پیش بینی می کنی که رفقای سیاست بازت دیگر در دولت حضو ر نخواهند داشت تا بیشتر از بیت المال غارتگری کنندوباید در برابر موضع به حق دکتر حاجی بابایی عصبانی شوی من کاملا به شما حق می دهم .
و ام_______________________________________ا
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری
شارلاتانیزم دیگر جواب نمی دهد
اگر می خواهی محبوب شوی
پی شیله پیله باش
معلم آگاه تر از این حرفهاست
عاقبت بخیر باشید . احسنت احسنت حرف دل مارا گفتي