رجوع به خرد جمعی از دیرباز مرجعی قابل اطمینان بود. خرد جمعی، زبان واحد اصناف و تشکل هاست و این وقتی ممکن است که نقطه آمال گروه، تحقق اهداف بلند مدتی را شامل شود؛ که همگان به آن اهداف باور داشته باشند. اهداف بلند مدت در سایه کار جمعی محقق می شود. وزنه اصلی هر تشکل توان اجرایی آن را بالا می برد اگرچه طرح شیوه نامه ها حرکت جمعی را منسجم تر می کند ؛ از تک روی ها می کاهد؛ اما باید در نظر داشت هراس از تک روی ها می تواند به تک صدایی منجر شود. چند صدایی بودن خاصیت گریزناپذیر تشکل هاست .خاصیت چند صدایی موجب می شود هرکس در جایگاه خود از توانش کنش گری بهره مند گردد.
پیشینه ی تشکل های معلمی تاریخچه ی مشخصی ندارد تا با استناد به آن ،فراز و فرود فعالیت تشکل ها بررسی شود. گاه در برهه ای خاص تشکل هایی با اهدافی از پیش تعیین شده جهت رسیدگی به خواسته های معلمان شکل می گرفت اما هرگز منتج به نتیجه نمی شد . اغلب تشکل ها جنبه ی تشریفاتی دارند و فاقد توان اجرایی هستند و این عامل کافی است تا فرهنگیان از عضویت در تشکل ها صرف نظر کنند.
به طور حتم علت اصلی تشکل گریزی فرهنگیان را باید در نوع کنش گری برخی تشکل ها جست و جو کرد ، هرچند بحث تشکل گریزی معلمان بحث تازه ای نیست اما تا حدودی باید این حق را به فرهنگیان داد که تمایلی به فعالیت های گروهی نداشته باشند . به همین منظور تلاش شد تا ضمن واکاوی این معضل ،فعالیت تشکل ها نیز در دهه ی اخیر نقد شود.
برخی از تشکل ها از ابتدای تشکیل سمت و سوی سیاسی برای فعالیت های خود تعریف کردند و با وجود آن که در مرامنامه های خود توجه به ارتقاء و جایگاه معلمی وتوجه به آموزش های نوین جهانی را گنجانده بودند اما در طول سال ها فعالیت، اتفاق چشم گیری در این بخش از فعالیت آنان مشاهده نشد و آنچه بیشتر به چشم می خورد فعالیت سیاسی تشکل در دوران انتخابات بود .
اگر جناح همسو با تشکل پیروز می شد با تمام توان به دنبال سهم خواهی و تصاحب میزهای مدیریتی بود ؛ در صورت شکست در انتخابات ،کرکره ی فعالیت تشکل پایین می آمد و تا انتخابات آتی از دایره ی فعالیت صنفی خارج می شد .
اما بخش دیگری از انجمن ها ، مجمع ها و سازمان های معلمی فقط در حد اسم باقی ماندند. اغلب این تشکل ها در شهرستان ها ناشناخته اند و معلمان از وجودشان بی خبر هستند . فعالیت مسکوت تشکل ها بعد از انتخابات ۹۲ آرام آرام وارد مرحله ی جدیدی شد و این در حالی بود که با گسترش شبکه های فضای مجازی ، شرایط تا حدودی تغییر کرد.
فضای مجازی به سرعت در میان فرهنگیان حکم رسانه ای را یافت که آخرین اخبار مربوط به معلمان را در چند ثانیه به سرعت منتقل می کرد . این فرصت خوبی بود تا گروه های فرهنگیان که هر کدام مطالبات خاص خود را داشتند گرد هم جمع شوند .
فرصت به دست آمده می توانست به بهترین شکل ممکن سازماندهی شود اما اقدامات شتاب زده ی برخی از اعضای اصلی تشکل ها زمینه ی اختلافات درونی را فراهم ساخت و به دنبال آن بدبینی فرهنگیانی که به تازگی با این قسم فعالیت آشنا می شدند؛ آنان را در لاک محافظه کاری فرو برد.
قدم های آغازین این حرکت می توانست به فرصت تبدیل شود اما این اتفاق نیفتاد و فرصت به دست آمده به تهدید بدل شد. هزینه ی برخی اقدامات نسنجیده ،تک روی های سلیقه ای منجر به عقب نشینی مجدد معلمان از پیوستن به تشکلی واحد شد که می توانست در راستای مطالبات به حق معلمان حرکت کند.
شاید بزرگترین عامل بدبینی معلمان را بتوان بی توجهی مسئولان امر نسبت به فعالیت هایی از این دست دانست به خصوص با علم بر این که فعالیت های آنان را هیچ مرجع ذی صلاحی تأیید نمی کرد و ممکن بود بابت خواسته ای صرفا صنفی بهایی گزاف بپردازند.
برهمگان واضح و مبرهن است ؛ اعتماد سازی در لوای کار گروهی ممکن نیست مگر آن که تشکل با هر مرام و مسلکی ،قبل از شکل گیری از مراجعه قانونی مهر تأیید بگیرد و مجوز فعالیت داشته باشد تا بسیاری از بدبینی ها در سایه اعتماد سازی مرتفع گردد.
بنابراین در قدم اول مهمترین مطالبه کار صنفی درخواست فعالیت قانونی از مراجع ذی صلاح است.
در مراحل بعدی برگزاری انتخابات با حضور حداکثری فرهنگیان است که این مهم درصورتی امکان پذیر خواهد بود که تأسیس " سازمان معلمی " در دستور کار دولت و مجلس قرار گیرد و به دور از انتظارات جناحی و سهم خواهی ها فعالیت خود را آغاز کند.
هرچند دور نمای فردای آموزش و پرورش همزمان با شیب تند سهم خواهی های جناحی دست یابی به چنین سازمانی را بعید می داند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بگیرد بلاشکازخواستههایجزیرهایخارجوبهسمت
اهدافواقعی(جایگاه ٬معیشتو. . .)خواهیمرسیدبه
امیدآنروز