شناسايي كاستي ها و بهبود روش ها و اصلاح فرآندها، همواره مورد نظر يك سيستم پويا و كارآمد است؛ چرا كه در سايه نقد و روحيه انتقاد پذيري، بهتر مي توان پس خوراندهاي مفيد و واقعي را وارد حلقه ارزيابي منظم در راستاي كارآمد نمودن يك سيستم نمود. هر چند كه فضاي نقد، زماني وارد بستر مناسب و عالي مي گردد كه برآيندهاي آن در مرحله اجرا نيز مورد استفاده عيني و واقعي قرار گيرد.
مساله برخورداري از فضاي نقد و گفت و گو، همواره مورد نظر و آرزوي مصلحان اجتماعي بوده و امروزه اهميت آن به حدي است كه تفكر انتقادي جزئي از مهارت هاي ده گانه زندگي تلقي مي گردد و حتي در برنامه هاي پيش گيري از آسيب هاي اجتماعي به عنوان يك مهارت هاي بنيادي مطرح مي شود.
در جامعه ايران با توجه به بررسي پيشينه آن در زمينه حاكم شدن فرهنگ نقد و گفت و گو، همواره مشكلاتي وجود داشته و فراز و نشيب هاي مختلفي در اين ارتباط تجربه شده است؛ هر چند كه در کشور ما تجربه ای طولانی در زمینه نقد و انتقاد وجود نداشته است؛ به همین خاطر است که گاهی رسانه ها و یا خود مردم عادی حرف هایی را به نام نقد منتقل می کنند و یا چیزهایی را به نام جواب نقد به هم می گویند که به نظر نمی رسد بتوان نام آن ها را نقد گذاشت و بیشتر به همان پرتاب گلوله آتش شبیه هستند.
فقدان روحيه نقدپذيرى در جامعه ما و در پى آن در مديران سازمان ها موضوعى تاريخى است. در طول تاريخ ايران، مديران خود را ملزم به پاسخ گويى نمى دانسته اند و تنها مدت اندكى است كه بحث لزوم پاسخ گويى مديران مطرح شده است؛ البته لازم است سازوكارهايى وجود داشته باشد كه بتوان براساس آنها درستى عملكردها را تشخيص داد و نسبت به آنها واكنش مناسب نشان داد. به عنوان مثال مدير هتلى كه مى داند انتقاد مشترى موجب افزايش و يا كاهش امتيازات هتلش نمى شود، نسبت به اين انتقادات عكس العملى نشان نمى دهد و در اين صورت مشتريان هميشه ناراضى خواهند بود.
تاملي كوتاه بر فضاي نقد در زمان دولت دكتر روحاني و مقايسه آن با شرايط زماني دكتر احمدي نژاد، نشان از بهبود شرايط و زمينه ها در اين ارتباط مي باشد كه در ذيل به چند مورد اشاره مي شود:
1. اعتراض هاي معلمان به تبعيض هاي حقوقي و درآمدي :
مساله اعتراض و حق خواهي فرهنگيان نسبت به تبعيض هاي درآمدي همواره در همه دولت ها مطرح بوده است و هيچ دولتي از اين اعتراض ها، بي بهره نبوده است؛ اما آنچه كه در اين ميان مهم بوده واكنش مديريت نهاد آموزش و پرورش نسبت به اين اعتراض ها بوده است. حافظه تاريخي همكاران فراموش نخواهند كرد كه در دولت قبلي با اعتراض كنندگان چگونه برخورد شد و چه تبعيدها، محروم شدن از بعضي فعاليت ها و يا باز شدن پرونده هاي حراستي متوجه آن ها گرديد؛ اما در دولت روحاني، برخوردهاي امنيتي و حراستي با معترضين نشد ( اگر هم اتفاق افتاده باشد، بسيار كم بوده) و در برخي موارد، خود مسئولان آموزش و پرورش نيز با اين اعتراض ها همراه شدند.
2. فضاي نقد در سطح مدارس:
تقويت شرايط خاص در زمينه نقد در دولت قبلي براي همگان مشخص است كه به استثناي يكي دوسال آخر عمر دولت دهم، وضعيت نامناسبي در ارتباط با نقد در مدارس حاكم بود به طوري كه همكاران جرات طرح اعتراض ها و مخالفت هايشان را نسبت به عملكرد دولت به صورت صريح نداشتند؛ اما در دولت فعلي در اين ارتباط تاكنون مشكل خاصي متوجه همكاران نبوده و يا تعداد آن بسيار اندك بوده است.
3. وضعيت اجراي نظام آموزشي 3-3-6:
در شرايطي كه در دولت قبلي، نظام آموزشي 3-3-6 وارد چرخه اجرا شد؛ مسئولين آموزش و پرورش در جلسات مديران تاكيد داشتند كه كسي نبايد با اين سيستم آموزشي مخالفت كند و طوري اين مساله را مطرح مي كردند كه شايد عواقب نامناسبي براي منتقدان اين سيستم در انتظار باشد؛ اما در شرايط دولت فعلي انتقادات گسترده اي توسط كارشناسان و معلمان و حتي خود مسئولان متوجه اين نظام آموزشي مي گردد.
4. انتقاد از وزير آموزش و پرورش :
با اندكي تامل مي توان نتيجه گيري كرد كه مشكلات آموزش و پرورش، مشكلات ريشه اي بوده كه از گذشته جريان داشته و در شرايط موجود انباشته شده است و دولت كنوني نيز وارث اين مشكلات بوده است و در اين ميان شايد به راحتي بتوان گفت كه هيچ وزيري به اندازه آقاي فاني مورد اعتراض هاي گسترده اي قرار نگرفته است(هر چند كه معتقد هستيم در شرايط كنوني با توجه به حجم و تنوع مشكلات و پيچيده بودن ماموريت ها در آموزش و پرورش، وزيري با قدرت دانش تربيتي بالا، توانايي رايزني و لابي گري بيشتر و داراي نفوذ گسترده در ساختار حاكميتي لازم است و انتظار بر اين است كه دكتر روحاني هر چه سريعتر به اين امر ورود پيدا كنند).
5. تلطيف فضاي سياسي در دستگاه تعليم و تربيت:
در بررسي عملكرد دولت قبلي در آموزش و پرورش، شاهد حذف گسترده مديران جناح رقيب بوديم كه نمونه هاي آن براي همگان روشن است؛ اما در دولت فعلي، اكثريت مديران قبلي، همچنان بر صندلي مديريت تكيه زده اند.
6. ايجاد شرايط مناسب براي فرهنگيان در انتخابات مجلس دهم:
نگاهي به شرايط انتخابات مجلس شوراي اسلامي در دوره دهم و فعاليت فرهنگيان در اين فرآيند و مقايسه آن با شرايط دولت قبلي نشان مي دهد كه در اين دوره، همكاران علاقه مند به شرايط سياسي و انتخاباتي جامعه با اطمينان خاطر و با سهولت بيشتر و نيز شفافيت گسترده تر در اين جريان فعاليت داشتند.
7. انتخابات مجمع عمومي كانون صنفي فرهنگيان در سال1395:
با توجه به تعطيلي كانون هاي صنفي معلمان در دولت قبلي، در دولت كنوني كانون هاي صنفي وارد فضاي مناسبي شدند كه مشاهده خود بنده از انتخابات مجمع عمومي كانون صنفي فرهنگيان استان آذربايجان شرقي، نشان از شادابي خاص در اين ارتباط بين همكاران بوده و تالار معلم تبريز با كيفيت مناسبي توسط مديريت آموزش و پرورش استان در اختيار همكاران قرار گرفته بود.
8. اقبال گسترده همكاران به رسانه"صداي معلم":
بدون هيچ نوع گرايش خاص سياسي و يا سليقه رفتاري بايد به مديريت اين رسانه وزين تبريك و دست مريزاد گفت كه مقاله هاي انتقادي همكاران در حوزه هاي مختلف آموزش و پرورش را بدون توجه به مكانيزم حذف و سانسور منتشر مي كنند كه سهم به سزايي در توسعه فضاي نقد و گفت و گو در آموزش و پرورش دارند ( اگر اين رسانه تحليلي در دولت قبلي با اين شرايط وجود داشت؛ عواقب آن قابل پيش بيني بود).
لذا اميد است كه اين فضاي حاصل در سطح قابل توجه و نه ايده آل رو پاس داشته و در تقويت آن بكوشيم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نگران نباش صدای معلم سفارش شما را به دولت تدبیر و امید خواهد کرد شما فقط تشکر ازدولت یادت نرود برادرعزیز
هنوز فراموش نكرده ايم، انتخاباتي كه كانونهاي صنفي در سراسر كشور مجوز گرفته اند به مدد دفاع ايشان در كميسيون ماده ١٠احزاب وزارت كشور بوده است
هنوز فراموش نكرده ايم كه حفظ حرمت منتقدين فرهنكي ارمغاني بود كه ايشان به ما فرهنكيان داد
اين بود تقدير از زحمات اقاي موحد
اقاي فاني به خاطر اين اقدام كه بي احترامي به زحمات اقاي موحد بوده، سريعتر استعفا دهيد
امیدورام این سایت آنقدر گسترده و جامعیت داشته باشد تا بتواند یکی از تاثیرگزا ترین اهرمها بر مراکز قدرت برای جلوگیری از اجحاف و کتمان حقوق اساسی معلمان باشد.
سر منتقدین و نارضایتی ها از عملکرد و بی عدالتی وتبعیض را با پنبه بریدن نشانه فضای باز سیاسی و دموکراسی نیست، این بی خیالی وبی تفاوتی به مردم و حقوقشان است، نه سکوت و بی تفاوتی وبی تدبیری نشانه دموکراسی وآزاداندیشی است ونه سرکوب و فشار سیاسی پسدیده است ،آنکه مهم است نتیجه مطلوب ورضایتمندی مردم از عملکرد دولت درراستای تحقق عدالت ورفع تبیض در جامعه فرهنگی واجتماع درپسا انتقاد واعتراضات است