صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه صدای معلم

خرافات صنفی مرسوم میان معلمان ! فرهنگ شفاهی زنگ تفریحی حالا به فضای مجازی راه پیدا کرده است!

ترویج خرافات صنفی در بین معلمان یک حرکت ارتجاعی و سیاسی است/ یک معلم بازنشسته گفت که در آمریکا ماشین ها به احترام نشان روی یقه کُت من می ایستادند / برخی همکاران تصور می کنند که مرغ همسایه غاز است و  معلمان در همه جا به جز ایران در ناز و نعمت بسر می برند/ برخورد اغلب همکاران با غرب بین دوقطب نفرت و شیفتگی نوسان دارد/ معلمان با صاحبان شغل های دیگر  از موضع تحقیر یا طلبکاری برخورد نکنند/ هیچ عیبی ندارد که هر گروهی شغل خود را مهم و حیاتی بداند/ پرسش سهراب سپهری این است که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست/ این تصور که معلمان در جوامع غربی طبقه ای ممتاز و غرق در ناز و نعمت هستند واقعی نیست/ آیا در برخی کشورها به معلمان به جای حقوق چک سفید امضا می دهند / آیا واقعا پزشکان آلمانی از خانم آنجلا مرکل خواستند حقوق آنها را با معلمان برابر کند / در آلمان سه گروه نباید پشت چراغ قرمز بمانند؛ آمبولانس، آتش نشانی و  معلمان/ آیا معلمان آلمان با یونیفرم و خودروهایی به رنگ خاص و آژیرکشان از خیابان ها عبور می کنند/ چرا  هیتلر در جنگ جهانی دوم ،معلمان را در سنگرهای بتونی در اعماق زمین مخفی کرد تا به آنها آسیبی نرسد/ این گونه مطالب را تحت عنوان خرافات صنفی باید طبقه بندی کرد و باعث وهن جامعه معلمان است/ انتشار این داستان ها عمدی و با هدف ایجاد تعصب ، خودبرتربینی و نفرت به اقشار جامعه و دولت در لایه های کم سواد معلمان صورت می گیرد/ برای طرح مشکلات خود نیاز به داستانسرایی در باره وضع معلمان آمریکا و المان و... نداریم/ فضای مجازی مانند شمشیر دو لبه است. هم می تواند عامل ارتقای اطلاعات و سطح تحلیل و اندیشه افراد و هم می تواند عامل انتشار داده های  غلط و دامن زدن به تعصب و مانعی در راه رشد تفکر انتقادی باشد/ سکوت ما در برابر ترویج  خرافات صنفی ممکن است حمل بر همراهی و رضایت شود/ خرافات صنفی باعث گسترش افکار متعصبانه و ضدیت با اقشار دیگر و دانش آموزان و گسترش نوعی نگاه فاشیستی در بین اقلیتی از معلمان می شود

خرافات صنفی میان معلمان و قضیه پشت چراغ قرمز نایستادن معلمان در آلمان و هیتلر  "یک معلم بازنشسته مسن برای دیدن پسرش به آمریکا رفت ، پسر یک نشان کوچک روی یقه کت او نصب کرد و گفت حالا تنها هم می توانی بیرون بروی . پدر هرجا می رفت احترام می دید. هنگامی که از خیابان پیاده عبور می کرد ماشین ها به احترامش می ایستادند ، در فروشگاه ها و مغازه ها برایش صندلی می گذاشتند. می دانید روی نشان چه نوشته بود ؟ فقط یک جمله ( این یک معلم است) " ... مانند این داستان ها در فضای مجازی و صفحات معلمان زیاد است . همکاری در پاسخ به این کامنت نوشت: "یعنی راننده ها پشت فرمان، آن نشان کوچک را روی یقه‌ی کت عابر را دیده و بعد به احترامش زده اند روی  ترمز؟ "

این تنها یکی از ایرادات تکنیکی داستان است. قاعدتا این معلم گرامی توی پیاده ها راه می رفته ، نگاه راننده ها هنگام رانندگی در  همه جای دنیا به سمت جلو است و فقط می توانند با زاویه حداکثر 30 درجه تابلوها و بیلبوردهایی را که کنار خیابان نصب شده اند، ببینند. بنابراین فقط درصورتی راننده ها می توانند این نشان را روی یقه کت معلم ببینند که ابعاد نشان، در اندازه یک تابلو راهنمایی و رانندگی بوده و عابر پیاده کنار سواره رو ایستاده باشد. بدیهی است نه نشان می تواند چنین ابعادی داشته باشد و نه این معلم بازنشسته کنار جدول خیابان ایستاده بوده است.  

نکته دیگر تکنیکی این است که در آمریکا و کشورهای دیگر از جمله ایران رسم نیست که اتومبیل ها به عنوان ادای احترام به یک رهگذر ، توقف کنند. این کار هم خطرناک است و هم باعث توقف ترافیک می شود. البته در کشورهای غربی، اولویت عبور در خیابان ها با عابر پیاده است و معمولا هم رانندگان و هم پیاده ها مقررات رانندگی را رعایت می کنند . اما اگر عابری در منطقه ای غیر از محل های خط کشی شده و مجاز به هر دلیل وارد خیابان شود و بخواهد از عرض خیابان بگذرد ، خودروها توقف می کنند و اولویت عبور عابر را رعایت می کنند. چنین اتفاقی هم به ندرت می افتد.  

حق تقدم در هر حالتی با عابر پیاده است.  جنگ بین عابر پیاده و خودروها که در خیابان های تهران و چهار راه های این شهر جریان دارد احتمالا در دنیا بی نظیر است. این را هم اضافه کنم که در غرب هم تخلفات رانندگی صورت می گیرد منتها چون هزینه و ریسک تخلف بالا است  افراد ترجیح می دهند که کمتر تخلف کنند و گرنه انسان ها همه جای دنیا،  دنبال منفعت شخصی و استفاده از راه های میانبر برای راحتی خود هستند.

بر خلاف تصور برخی ، جوهر و جنم و ژنتیک ایرانی تفاوتی با شهروندان کشورهای توسعه یافته ندارد.

در بخشی از این کامنت آمده که در فروشگاه ها برای این پیرمرد بازنشسته صندلی می گذاشتند. در امریکا اغلب فروشگاه ها بسیار بزرگ هستند. خرید نوعی سرگرمی و تفریح هم محسوب می شود. حتی اگر کسی ناتوان باشد می تواند سوار ویلچیر اتوماتیک خرید کند.  در ایران هم چنین فروشگاه هایی وجود دارد. احترام به افراد مسن (سینیور ) نهادینه است و برای افراد معلول و ناتوان در فروشگاه ها تسهیلات زیادی قایل می شوند. اما این تسهیلات و احترام مختص شغل خاصی نیست و رعایت حرمت پیران و کودکان و معلولان نوعی فرهنگ اجتماعی بدل شده است.

خیلی بعید است که همکار بازنشسته ما دچار توهم شده و تصور کرده باشد که راننده ها فقط به احترام او ایستاده اند و در فروشگاه ها و جاهای دیگر فقط به خاطر شغلش به او احترام گذاشته اند. احتمالا این همکار محترم در بازگشت خاطرات خود را در جمعی از همکاران تعریف کرده و عده ای که همیشه مرغ همسایه را غاز می بینند و تصور می کنند معلمان در همه جا به جز ایران در ناز و نعمت به سر می برند ، با استفاده از شگرد یک کلاغ چهل کلاغ ، پیاز داغش را زیاد کرده و  خواسته اند بگویند شغل معلمی در همه جا بهترین شغل است و بهترین مزایا و منزلت را دارد اما در ایران دولت ها عمدا به معلم ها را در فقر نگه داشته اند.

ما معلمان شغل خود را دوست داریم و به آن افتخار می کنیم . اما مواظب باشیم که با صاحبان شغل های دیگر  از موضع تحقیر یا طلبکاری برخورد نکنیم. هیچ عیبی ندارد که هر گروهی شغل خود را مهم و حیاتی بداند ، اما در یک ارزیابی منطقی همه مشاغل در جای خود با اهمیت و مفید هستند. من تصور می کنم رفتگران شهرداری مهم ترین گروه شغلی جامعه هستند. اگر رفتگران نباشند شهر در گند و کثافت غرق و نابود می شود . می توان این استدلال را در مورد معلمان ، پلیس، آتش نشان ، پزشکان ، نیروهای مسلح ، ماموران وزارت نیرو و... هم ارائه داد. همه مشاغل با اهمیت و مفیدند.

سهراب سپهری می گوید :من نمی دانم/ که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست/ و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست/ گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد .... کرکس که ما او را به تحقیر لاشخور می نامیم،  نقش رفتگر طبیعت را بازی می کند. همه اجزاء طبیعت و همه جانداران و گیاهان ضروری هستند. در جامعه همه مشاغل با اهمیتند. نگاه ما به مسایل جامعه باید فرهنگی باشد و نگاه فرهنگی با برتری طلبی و پرخاشگری میانه ای ندارد. مثلی داریم که می گوید : "مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید" اهمیت شغل معلمی به گفتن ما نیست بلکه به عمل معلمان در 100 هزار مدرسه بستگی دارد.

نکته دیگر تصوری است که ما در مورد غرب و به خصوص معلمان در آمریکا و آلمان و سوئد و.... داریم. برخورد اغلب همکاران با غرب بین دو قطب نفرت و شیفتگی نوسان دارد. در یک نگاه ، غرب مظهر تمام پلیدی ها ، مفاسد ، ستم ها و تاریکی ها است. در نگاه دیگر ؛ غرب کعبه آمال ، بهشت روی زمین ، سرزمین خوشبختی و عیش و نوش و راحت و شادی تصور می شود. هر دو نگاه، توام با پیش داوری ایدئولوژیک است. غرب واقعی نه این است و نه آن. معلمان در کشورهای غربی در دهک های میانی جامعه خود قرار دارند . این تصور که معلمان در این جوامع طبقه ای ممتاز و غرق در ناز و نعمت هستند واقعی نیست.

معلمان قدیمی تر به یاد دارند که 20 سال پیش در دفتر مدرسه نقل معلمان کویت و امارات و عربستان بود و اینکه معلمان فلان کشور سرماه چک سفید امضا شده تحویل می گیرند و هر مبلغی که دلشان بخواهد می توانند بنویسند و بگیرند. همکاری می گفت عرب ها اصلا کار نمی کنند و سرماه پست چی ، سهم پول نفت شان را در پاکتی به آنها تحویل می دهد و آنها به جز خوردن و خوابیدن و مسافرت و تفریح کار دیگری نمی کنند. اگر کسی تشکیک می کرد متهم می شد که از دولت و حکومت طرفداری می کند. البته گویندگان این حرف ها هم هیچ سندی برای ادعای خود ارائه نمی دادند. فرهنگ شفاهی زنگ تفریحی حالا به فضای مجازی راه پیدا کرده است.

مطلب دیگری که بارها در گروه های معلمی فوروارد شده و می شود ملاقات خانم مرکل با پزشکان آلمانی است. ظاهرا پزشکان آلمانی در این ملاقات از خانم مرکل تقاضا می کنند که حقوق آنها را با معلمان برابر کند. خانم مرکل خطاب به پزشکان می گوید: چطور انتظار دارید که حقوق تان با افرادی که شمارا تربیت کرده اند برابر باشد؟ پزشکان هم قانع شده و از خیر برابری حقوق با معلمان گذشته اند. من با یک خبرنگار ایرانی مقیم آلمان تماس گرفتم و از او خواستم این خبر را به زبان آلمانی سرچ کند. نتیجه این بود که چنین ملاقاتی با چنین محتوایی جایی ثبت نشده است و احتمالا ساخته تخیل برخی همکاران است !

در آلمان حقوق پزشکان نسبت به کشورهای غربی دیگر پایین تر است اما در آلمان میانگین حقوق یک پزشک سه برابر یک معلم است. مقایسه حقوق معلم و پزشک در ایران و آلمان موضوع این یادداشت نیست. مدعای نوشته این است که  آنجلا مرکل با پزشکان ملاقاتی در باره حقوق نداشته که در آن پزشکان تقاضای برابری حقوق با معلمان را کرده باشند و مرکل گفته باشد نباید انتظار بربری حقوق با معلمان را داشته باشید. این داستان ساختگی و فاقد منبع معتبر است. یک همکار معلم نباید اخبار فاقد منبع معتبر را منعکس و ترویج کند. انتقادمان را از زبان خودمان بگوییم ، مرکل و هیتلر و دیگران را واسطه نکنیم.

در یک کامنت دیگر که بارها در گروه های معلم فوروارد شده ، آمده است که در آلمان سه گروه نباید پشت چراغ قرمز بمانند؛ 1- آمبولانس، 2-  آتش نشانی ، 3- معلمان. جنبه استهزا آمیز این خبر بر جنبه های دیگر ان می چربد. فلسفه سرعت ماشین پلیس و آتش نشانی کاملا روشن است. اما معلم چرا نباید پشت چراغ توقف کند؟ معلم ساعت کار معینی دارد، در حالی که پلیس و آتش نشانی هر لحظه باید منتظر وقوع یک اتفاق پیش بینی نشده باشند. از این نکته که بگذریم ماشین پلیس و آتش نشانی رنگ مشخص و آژیر دارند. آیا معلمان هم صبح ها در خودروهایی با رنگ مشخص آژیرکشان سرکار خود می روند؟

مطلب دیگری که واقعا مایه وهن معلمان است داستانی است در باره حمایت هیتلر از معلمان !

هیتلر در طول جنگ جهانی دوم مدارس آلمان را تعطیل کرده و معلمان را در سنگرهای بتونی در اعماق زمین مخفی کرده بود... هیتلر در جایی گفته که ما اگر  در جنگ پیروز شویم برای ترویج اندیشه هایمان به معلمان نیاز داریم و اگر شکست بخوریم بازهم برای ساختن افکار مردم به معلمان نیاز داریم.

مروجان این داستان به این نکته توجه نکرده اند که با ساختن این داستان ، معلمان را در حد اس. اس های نازی و همدستان هیتلر و  جماعتی نژادپرست و طرفدار فاشیسم پایین آورده اند.

به نظرم کسانی که این داستان را ساخته اند قصد بی اعتبار کردن معلمان را داشته اند و عده ای هم از روی بی اطلاعی این مطلب را در فضای مجازی ترویج می کنند.  

این گونه مطالب را تحت عنوان خرافات صنفی باید طبقه بندی کرد که هدف ار انتشار آنها  در گروه های معلمی،  ایجاد تعصب شدید و غیر منطقی نسبت به شغل خود (نه دلبستگی و علاقه که خوب و ضروری است  ) و قرار دادن معلمان در مقابل صاحبان مشاغل دیگر و نا امید کردن آنها از دولت و جامعه و دادن تصویری دروغین و بهشت آسا از وضع معلمان در کشورهای دیگر است.

اولا هر مطلب صحیحی باید منبع معتبر داشته باشد و گرنه ارزش نقل ندارد. ثانیا با عقل متعارف جور دربیاید و باورپذیر باشد. فضای بدون سانسور مجازی مانند شمشیر دو لبه است. هم می تواند عامل ارتقای اطلاعات و سطح تحلیل و اندیشه افراد باشد و هم می تواند عامل انتشار اطلاعات غلط و دامن زدن به تعصب و مانعی در راه رشد تفکر انتقادی شود. 

ما برای طرح مشکلات خود نیاز به داستان سرایی در باره معلمان آمریکا و آلمان و... نداریم. خودشیفتگی به غرب روی دیگر سکه نفرت از غرب است. ما باید به تعادل برسیم.

اگر می خواهیم اهمیت شغل معلمی را به مسئولان گوشزد کنیم باید به استدلال دانشمندان علوم تربیتی و جامعه شناسی در باب اهمیت تعلیم و تربیت عمل و استناد کنیم. این داستان های بی ارزش  نه تنها چیزی به منزلت ما اضافه نمی کند، بلکه منزلت ما را در چشم بخش های فرهیخته تر جامعه تنزل می دهد.

سکوت ما در برابر ترویج  خرافات صنفی ممکن است حمل بر همراهی و رضایت شود.

علاوه بر این این گونه مطالب ممکن است لایه های کمتر فرهیخته معلمان را تحت تاثیر قرار دهد و به گسترش افکار متعصبانه و ضدیت با اقشار دیگر و دانش آموزان و گسترش نوعی نگاه فاشیستی در بین اقلیتی از معلمان منجر شود.

 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 11 مرداد 1395 11:51 خوانده شده: 8360 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +26 -9 --
ناشناس 1395/05/11 - 13:29
باز هم شمشیر رو از رو کشیدید جناب شیرزاد.
شاید تو این سایت نقش پلیس بد رو بازی میکنید.
خرافات زنگ تفریح؟!!!!!!!
اولین بار این همه نفرت از معلم و حرفها و عقاید معلمان حاضر در کلاس درس رو میبینم و میشنوم. چرا معلم کلاس رو میگم, چون مدیران و معاونان مدارس و ستادیها هیچ موقع زنگ تفریح ندارند(حیوونکیها).
مگه تضارب عقاید آن هم بعد از یک کار خسته کننده بین معلمان بد است؟! چرا باید از این تضارب ترسید؟!!!
البته ابزار امروزه زنگ تفریح معلمان رو وسعت داده, به کوری چشم دشمنان معلم, این ابزار باعث نزدیکی و همدلی بیشتر معلمان شده است.
اگر تلگرام و اینترنت نبود ار کجامیفهمیدبم که این خدمتگذران دلسوز گاها تا ۲۰-۳۰ برابر یک معلم دریافتی دارند. خیلی جالبه از اینها در همین آموزس و پرورس هم زیادند. غندالی چند هزار میلیارد از پول معلمان رو بر باد داده, ولی با پشتوانه وزیر با حقوق چند ده میلیونی هنوز مثل کنه به آن چسبیده!!!!
به میمنت همین تکنولوژی روز فهمیدیم که واقعا مرغ همسایه غازه.
اکثر ارگانها تا چند برابر ما دریافتی دارند, و اصلا هم دروغ و اغراق نیست.
ادامه
پاسخ + 0 0 --
بهلول 1395/05/11 - 15:53
الان شيرزاد مياد يكي يكي همه را ميبنده رگبار . وايسا ...
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 03:16
گفتگو تضارب آرا در زنگ تفریح و جاهای دیگر از جمله تلگرام ایرادی نداره و خیلی هم خوب است . در این نوشته انتقاد من به حرفهای عوامانه و بی سروته و فاقد مبنا و منبع به عنوان دفاع از حقوق معلم است. مثل این حرف که در آلمان خودرو پلیس و آتش نشان و معلم می توانند از چراغ قرمز رد شوند. یا مثلا در فلان کشور به معلمان چک سفید امضا می دهند و.... معلمان قشر فرهیخته ای هستند و اظهار نظر آنها دقیق و متناسب با شان فرهیخته آنها باشد. هر یادداشتی موضوع مستقلی دارد. نمی شود در یک یادداشت در باره همه جیز حرف زد. مثل اینکه در کلاس ادبیات نباید در باره شیمی حرف زد. اگر به موضوع صندوق ذخیره و حقوق های نجومی برخی مدیران علاقمندی ، حداقل 4 یا 5 مقاله از من در همین سایت منتشر شده است.می توانی به آنها رجوع کنید. طبقه بندی مطالب اصلی است که هر معلمو محققی باید آن را رعایت کند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/12 - 09:21
جناب شیرزاد شما از معلم چه توقعی داری؟!!!
معلم دو مشکل اساسی و خرد کننده دارد. اول معیشت و تبعیض تحقیر امیز نسبت به کارمندان دیگر.
دوم شخصیت اجتماعی که به واسطه سیستم غلط آموزش و پرورش حتی یک دانش اموز ارج و قرب بیشتری دارد. دلایل زیادی هم برای این حرف دا م.
حالا معلم به جای حرف زدن از این دو درد اساسی و مقایسه خود با دیگران, حتی با کشورهای دیگه, از چی حرف بزنه؟!!
اگر هم گاها هم به قول شما اغراق میشه, خرده ای نیست.
معلمان از بی توجهی و بی عاری مسولان و افزایش فاصله خود با دیگران به تنگ آمده و کارد به استخوانشان رسیده.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 12:28
عزیزم معلم حق داره درباره همه چیز حرف بزنه . من چکاره ام که بگم حرف بزنه یا نزنه ؟بحث من در مورد خرافات صنفی و مطالب جعلی و بدون منبع و تا حدودی مسخره و توهین آمیز است . حرف زدن از تبعیض و معیشت و مقایسه با معلمان خارجی آری ، دروغ بافی و داستانهای سرهم بندی کردن و وصل کردن معلمان به هیتلر و چراغ قرمز نه ! توقع من اینه که مطالب دروغ و مزخرف را فوروارد نکنیم. ساده تر از این بگم !؟
پاسخ + 0 0 --
معلمان 1395/05/12 - 13:47
جواب شیرزاد

مطالعه کنید در خارج کشور با منبع معتبر
بالا بودن حقوق پزشکان ایرانی نسبت به دیگر کشورها
کدخبر:۲۵۹۱۴ سه شنبه، ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۴:۴۰ ۱۸۳۹ بازدید
بحث فیش‌های حقوقی برخی مدیران دولتی و پزشکان این روزها بسیار داغ شده است. صرف‌نظر از اینکه این بحث برای جامعه بسیار مفید و ...
پاسخ + 0 0 --
ali 1395/05/18 - 07:57
سلام جناب شیرزاد سخن خارجی ها هیچ ، نظر شما در مورد سخنان ائمه در مورد معلم چیست ؟ یا به نظر شما انها هم خرافات است ؟
پاسخ + +21 -3 --
ناشناس 1395/05/11 - 13:30
خلاصه معلمان راهشون رو پیدا کردند و تا رسوا کردن خایینین ساکت نخواهند شد. ما تازه فهمیدبم که همه این سالها ما رو یا سرکوب کردند ویا با حرف های دروغ ایثار و گذشت و... فریب دادند.
جناب شیرزاد معلمان تازه از لاک دگمیت و تعصبات کور خارج شده اند.
"باش تا صبح دولتت بدمد
کاین هنوز از نتایج سحر ست"
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/11 - 19:40
مثل اینکه عادت ما معلمهاست که مسائل رو با هم قاطی کنیم،تو این مقاله گفته شده از روش های منطقی و با استدلال درخواستهایمان را دنبال کنیم،و قصه های بی معنی رو تکرار نکنیم،قصه هایی که شخصا از زبان خیلی از همکارانم شنیده ام،آخه این چه ربطی به حقوق های نجومی بعضی افراد داره.
درضمن همدلی و اتحادی که با پایه توهمات باشه،هیچ وقت مشکلات معلمان رو حل نمیکنه.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/11 - 21:34
توهم همون سالها جهل معلمان از وضعیت جامعه بود. همه ما رو با گذشت و ایثار و.... خر کرده بودند.
آیا فاصله معلمان از اکثریت کارمندان توهم است؟!!!
آیا مشکل اصلی ما تبعیض در دریافتیها نیست؟!!!
پس هر معلمی خارج از این مشکلات حرف بزنه, متوهم و جاهل به وضعیت خودش و جامعه است.
چرا هر وزیر و وکیلی حرف میزنه ما معلمان رو در کنار دون پایه ترین کارگران مینشونه؟!!!
چرا کار به اینجا کشیده؟!! دلیل اصلیش خودمان هستیم که توقعات خودمون رو پایین و پایین تر آوردیم تا شدیم دون پایین ترین قشر.
پاسخ + 0 0 --
Morteza Hajibabaei 1395/05/11 - 21:50
شنیده ام اقای شیرزاد در خارج از ایران زندگی می کند .اگر این طور باشد نمی تواند درک درستی از وضعیت اپ در ایران داشته باشد .اقای شیرزاد به جای این که به اصل بمردازد به حاشیه ها پرداخته است
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 03:23
دوست ناشناس نوشته من با کامنت جنابعالی در مخالفت با تعصب کور مشترک است. بقیه فرمایش شما ربطی به موضوع مقاله یعنی خرافات صنفی ندارد. خرافات صنفی یعنی مطالب بی سروته و بدون منبع . دفاع بد و جاهلانه از معلم نوعی حمله و هجوم به معلم است. فکر کنید این داستانهای سخیف مانند اینکه هیتلر معلمان را در زیرزمین مخفی کرد که به آنها آسیب نرسد! را اساتید دانشگاه ونویسندگان و فرهیختگان جامعه در گروه های معلمی ببینند در باره ما چه قضاوتی می کنند؟ دفاع از حقوق معلم باید با زبان پاکیزه و استدلال متین و معقول صورت گیرد نه با ترویج دستانهای مبتذل و دروغ . امیدوارم شما و بنده و همه معلمان همانگونه که نوشته ای ، موفق شویم از لاک دگم بودن و تعصبات کور خارج شویم و معقول و مستند و مستدل نظرات خودمان را در هر زمینه ای بیان کنیم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 03:31
پاسخ دوست ناشناس دوم : نه عزیزم من در این نوشته بحثی در مورد فاصله معلمان از اکثریت کارمندان نکرده ام. در باره گذشت و ایثار هم حرفی نزده ام. هر وزیر ، وکیل و فعال صنفی که معلمان رو در کنار دون پایه ترین کارگران مینشونه، کار بیجایی کرده !در باره بالا و پایین بودن توقعات هم حرفی نزده ام. این حرفها را از کجای نوشته من درآورده ای ؟ بحث نوشته من در مورد خرافات صنفی است و اینکه مثلا یک معلم بازنشسته ایرانی، رفته آمریکا و پسرش نشانی روی یقه کتش زده که این یک معلم است و ماشینها به افتخار او توقف می کنند! این گونه مطالب نه با عقل جور در می آید و نه منبع دارد. اینها به نظرم خرافات صنفی در جهت تقویت جهل و تعصب در میان معلمان ساخته شده است و اطلاعات غلط می دهد. اگر بپذیریم که هرکس در مورد مساله ای غیر از فاصله حقوقی معلمان با کارمندان حرف بزنه ، متوهم و جاهل است ، باید همه مباحت تعلیم و تربیتی را تعطیل کنیم !فرمایش شما احتمالا از روی تعصب و کم اطلاعی از جایگاه معلم است.
پاسخ + +22 -4 --
بیدار خفته 1395/05/11 - 13:34
سرور محترم صدای شما از جای گرمی بلند میشود (فرزندی از مادرش پرسید از عاشقی بدتر چیست مادر گفت هنوز سراغ گرسنگی نرفته ای)عزیز دلم شاید موهایت را دراسیاب سفید کرده ای
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 03:09
بیدار خفته عزیز اگر منظورت از این مثل این است که معلمان گرسنه اند، این تعبیر شما توهین به معلمان است. فرض کن این کامنت شما را دانش آموز شما بخواند چه تصوری در مورد معلم گرسنه خواهد داشت؟ از این گذشته بحث این نوشته عاشقی نیست ، در باره خرافات صنفی و اشاعه افسانه های توهین آمیزاست. شما و یا هرکس دیگر می توانید عالمانه و مستند حقوق معلمان ایران و آلمان را مقایسه و نتیجه گیری کنید. اما آخه کدام عاقلی باور می کند که خودرو معلم آلمانی حق عبور از چراغ قرمز را دارد ؟این چه مزیتی برای معلم است؟ فکر کنم این داستانها توسط کسانی ساخته شده که خواسته اند معلمان را دست بیاندازند.
پاسخ + 0 0 --
علی ش 1395/05/13 - 15:35
جناب عبداللهی عزیز:
مثبت و منفی های این کامنت جناب بیدار خفته میتونه شما را متقاعد کنه که معلمان واقعا اگر گرسنه نیستند ولی به زور خود و خانواده را سرپا نگه داشته اند یا نه؟
بخدا اگر کسی وضعیت مالی خوبی داشته باشد هیچ وقت خود را ندار و گرسنه نشان نمیدهد آن هم معلم !!!!
پاسخ + +17 -1 --
علی 1395/05/11 - 13:39
نمیدونم چرا وقتی حرف از حقوق و معیشت معلم میشه بعضیا مثل همین روحانی در سخنرانی روز معلم امسال میگن شغل معلمی شغل انبیاست فراتر از اون چیزی که بخواهیم با مادیات جبران کنیم ... ای کاش موقع پرداخت حقوق و مزایا هم شغل معلمی مثل بقیه مشاغل دیده میشد . آقای شیرزاد ،معلم نمیخواد که باهاش مثل از ما بهترون رفتار کنن ،فقط میخواد بیشتر ازین تحقیرش نکنن ،بهش دروغ نگن، با انتشار اخبار کذب مبنی بر توجه و رسیدگی بیش از حد به معلم ذهنیت جامعه را نسبت به فرهنگی بد نکنن ،
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 03:06
علی جان من با محتوای پیام شما موافقم اما ربطی به نوشته من ندارد. بهتر بود در موضوع حرف می زدی . بنده از خرافات صنفی انتقاد کرده ام. خرافات صنفی یعنی یک مشت حرفهای بی سرو ته و بدون استدلال و منطق در دفاع از معلم. شما لابد شنیده ای که دفاع بد از یک حقیقت، بیشترین ضربه را به آن حقیقت می زند. برادر عزیز کسی که برای دفاع از معلم ، به اعمال هیتلر استناد می کند بیشترین ضربه را به معلم می زند. این داستان که مرکل از درخواست پزشکان برای برابر شدن حقوقشان با معلمان عصبانی شد و بقدری فنجان چای را فشار داد که فنجان در دستش خرد شد توهین به شعور معلم است...معلم انسان فرهیخته و عاقل و با سوادی است. دفاع معلم از حقوقش باید متناسب با شخصیت فرهیخته او باشد.
پاسخ + +20 -1 --
ناشناس 1395/05/11 - 13:39
جالب و با واقع گرایانه بود ولی در کشور ما معلمان نسبت به سایر کارکنان خیلی عقبترند احتمالا این فاصله در کشورهای دیگر نیست
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 03:03
ممنون از اظهار نظر شما . اضافه کنم که در این نوشته فقط مطالب غیر واقعی و غیر مستند ، مانند داستانهایی که در متن ذکر شده، نقد شده است. اینکه حقوق معلمان از سایر کارمندان کمتر است یا فاصله حقوقی معلمان و کارمندان در کشورهای دیگر بیشتر یا کمتر است موضوع بحث نیست. هر نوشته ای را باید مستقلا بر اساس موضوع خودش نقد کرد. فرض کنیم مثلا یک نفر در نقد این مطلب بگوید که پنهان کردن معلمان توسط هیتلر در زیرزمین در فلان منبع تاریخی ذکر شده است. یا مثلا منتقد لینکی معتبر در مورد عبور معلمان از چراغ قرمز در المان ارائه دهد یا اصلا فایده عبور معلمان از چراغ قرمز را بنویسد. یا فرضا بگوید دفاع از معلم نیاز به سند و مدرک و دلیل ندارد و هرچه به ذهنمان می رسد راست و دروغ بنویسیم و بگوییم. این گونه نقد مرتبط با موضوع است. در بیشتر کامنتها مطالبی گفته شده که ارتباطی با این نوشته ندارد.
پاسخ + +13 -4 --
ب ن منتظرپاداش ۹۴ 1395/05/11 - 14:58
آقاشیرزادشماازاینهابدتریدخوبه پست ومقام مهمی نداریدوگرنه نان بچه هایمان رامی بریددشماهمه کامنت هاراساخته خیال معلمان دانستیدمن هم گفته های شماراگازمعده تلقی کرده وتوصیه میکنم به انتخاب خودکتاب اقتصاداموزش وپرورش یکرازنویسندگان خودمان رابخوانی آنگاه خواهی فهمیدکه حق وحقوق معلمان دیگرممالک باماتفاوت هفت آسمون رانشان خواهددادبرای مثال حقوق معلم ژاپنی درمقطع ابتدای درسال۱۳۸۴ما۵۰۰۰دلارامریکا بودومال ماازآن بیشتربودولی هرمعلم ژاپنی ۵باربن خریدوسایل دریافت میکردکه هربارش ۵برابرحقوق سالانه اش بود.بروعلمت رازیادکن باغرورمعلمان بازی نکن ودردمان راازاین بیشترنکن.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 03:41
نه دوست عزیز همه کامنتها ساخته خیال نیست. کامنتهایی که حاوی دروغ و افسانه و مطالب بدون منبع و خرافات است ساخته وهم و خیال است یا احتمالا افراد طنز پرداز برای دست اندختن معلمان می سازند نمونه هایش را در متن آورده ام. شما هم اگر مانند دکتر سرکارآرانی مطلب مستندی در مورد آموزش و پرورش تطبیقی با رعایت فرمت و اصول تحقیق بنویسید بنده هم شما را تحسین می کنم و هم از شما می آموزم. اما اگر من و شما داستان هیتلر و پنهان کردن معلمان را فوروارد کنیم یا عبور معلمان از چراغ قرمز در آلمان یا افسانه دیدار مرکل با پزشکان را اشاعه بدهیم به ترویج خرافات صنفی کمک کرده ایم و نتیجه آن گسترش جهل در میان لایه های کمتر فرهیخته و کمتر باسواد معلمان و رواج تعصب و نفرت خواهد بود. کمک
پاسخ + 0 0 --
ب ن منتظرپاداش ۹۴ 1395/05/12 - 10:10
شماخودتان نیزناخواسته باتاییدوتاکیدمرکل وچراغ قرمز تاییدمیکنیدکه وضع آنهاازماخوبه. شیرزادجان اقای کن توهم فیش حقوقت رادراین سایت بزارتاببینیم توچقدرمیگیری که تمام کارهای اینان راناخواسته تاییدمیکنی. موفق باشی
پاسخ + +11 -3 --
علی 1395/05/11 - 15:05
شیرزاد اینجا صدای معلمه نه صدای ضد معلم ، نه صدای فانی و بطحایی و .. !!!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 04:43
حرف شما را اگر به این مقاله مربوط بدانیم، معنایش این است که هرکس با خرافات صنفی و حرفهای بی مبنا و خنده دار در باره معلمان کشورهای دیگر مخالفت کند ضد معلم است و لابد انتشار دهندگان این داستانهای جعلی مدافع معلمان هستند. ضمنا شما به طور غیر مستقیم فانی و بطحایی را منطقی و مستدل معرفی کرده ای !می بینی که دفاع بد، کار دست آدم می دهد. دوست عزیز من معتقدم که معلمان طبقه ای با سواد و فهمیده و اهل فضل و منطق هستند و باید این مشخصات در نوشته های صنفی و غیر صنفی آنها مشهود باشد. انتشار مطالب مضحک و بی مایه به نام دفاع از معلم که نمونه هایش را در متن آورده ام ، باعث وهن و آبروریزی معلمان است. معلمان باید از انتشار این گونه مطالب بی مایه و خنده دار خودداری کنند.
پاسخ + +8 -4 --
علی 1395/05/11 - 15:08
شیرزاد کار شما تو این سایت فقط و فقط زخم زبون زدن به معلمه و این کارو بطرز ناشیانه ای در قالب تحلیلات به اصطلاح کارشناسانتون انجام میدین.....،!!!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 04:52
علی جان اگر همان علی های بالایی هستی، حرفات را جمع کن و یکجا بنویس. دفاع برخی دوستان از معلم، با مطالب سخیفی مانند پیوند هیتلر و معلمان و عبور معلمان از چراغ قرمز، شبیه عمل قرآن خوان گلستان سعدی است : "ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی‌خواند صاحب دلی برو بگذشت گفت ترا مشاهره چندست؟ گفت هیچ. گفت پس این زحمت خود چندین چرا همی‌دهی؟ گفت از بهر خدای می‌خوانم. گفت از بهر خدای مخوان که ک گر تو قران بر این نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی " دفاع جاهلانه برخی از همکاران از صنف معلم با انتشار خرافات و داستانهای خنده دار آبروی معلمان را در بین اقشار جامعه مخدوش می کند.
پاسخ + +8 -2 --
سید محمد حسن حسینی 1395/05/11 - 15:52
تبعیض و بی عدالتی رو نمیشه کتمان کرد:
آیت اله صدیقی امام‌جمعه موقت تهران، تحريم را از الطاف خفيه خداوند دانست كه ملت ايران را هر روز استوارتر و آسيب ‌ناپذيرتر می‌کند"!؟"
دکتر صادق زیباکلام:
میگن بعضی آخوندها ﻣﻨﺒﺮﻱ ۲ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﻴﮕﻴﺮن؛
ﺍﮔﻪ ﻳﻪ ﻣﻨﺒﺮ ۱ ﺳﺎﻋﺖ ﻃﻮﻝ ﺑﮑﺸﻪ، ﻫﺮ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻫﻢ ۷۰ - ۸۰ ﮐﻠﻤﻪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ، ﻋﺼﺒﺎﻧﻲ ﻧﺒﺎﺷﻪ، ﺭﻳﻠﮑﺲ، ﺑﺨﻮﺍﺩ حرفش ﻧﻔﻮﺫ ﮐﻨﻪ ﻭ ﻋﻤﻴﻖ ﺑﺸﻴﻨﻪ، ﻣﻴﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺍﺭ کلمه‌ای ﺣﺪﻭﺩ ۴64 ﺗﻮﻣﻦ ﺗﺎ 465 ﺗﻮﻣﻦ، ﻳﻌﻨﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻴﮕﻪ ":ﺗﺤﺮﻳﻢ ﻫﺎ از ﺍﻟﻄﺎﻑ خفیه ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖض ض." ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺸﻪ 170۰۰ ﺗﻮﻣﻦ !!!!......
ﺣﺎﻻ ﻳﻪ ﺩﺑﻴﺮ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺩﺑﻴﺮﺳﺘﺎﻥ با اون کار مشقت بارش "ﺳﺎﻋﺘﻲ" ۴۰۰۰ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ؛ ﺍﮔﺮ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺩﺭ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺭﻭ ﻣﺴﺎﻭﻱ ﻓﺮﺽ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﻴﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺍﺭ کلمه‌ای ۸ قرون ﺗﺎ ۹.۵ قروﻦ ...
ﻳﻌﻨﻲ ...
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 04:54
موضوع بحث این نوشته تبعیض و بی عداتی نیست. انتشار داستانهای دروغ و وهن آور به نام دفاع صنفی از حقوق معلمان است. من این مطالب بی سروته و دروغ و تا حدودی خنده دار را زیر عنوان خرافات صنفی طبقه بندی کرده و از آن انتقاد کرده ام.
پاسخ + +7 -1 --
بیاتی فرد 1395/05/11 - 16:03
آقای شیرزاد با بخشی از نظر شما موافقم!
بله هر شغلی در جای خود ارزشمند ومهم است،این هم که گفته می شود معلمان در سایر بلاد با سایر کارکنان تفاوت فاحش دارند درست نیست تازه اگر اختلاف اندکی هم باشد بخاطر این است که بهترین ومستعد ترین افراد را برای این شغل انتخاب می کنند ومثل ما کسی با تحصیلات زمین شناسی را بعنوان کارشناس ابتدایی انتخاب نمی کنند تا بعنوان بازرس سر کلاس بفرستند.
اما این سؤال هم همیشه پیش همکاران بی جواب مانده است که اصلا شغل ما باتوجه به اینکه با تربیت انسان سرکار داردو به زعم شما ومن که هیچ فرقی ندارد!اما چرا با توجه به هم اهميت بودن شغل ما با سایر کارکنان اینقدر اختلاف در دستمزد ها باشد. معدل حقوق پزشکان در آلمان سه برابر معلمان است، درست اما حقوق معلمان نسبت به سایر مشاغل چگونه است یعنی معلمان اونجا هم مثل ما همیشه تو زنگ های تفریح بحث حقوق می کنند یا با حقوق کم می سازند یا اینکه نسبتی در حقوقشان با سایر حقوق بگیران دارند که منطقی ورضایت بخش است؟ تمام اعتراض معلمان بخاطر عدم رعایت این نسبت است نه جایگاه شغل معلمی.
پاسخ + 0 0 --
قاسم 1395/05/11 - 20:57
حرف حق . آفرین.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 05:09
جناب بیاتی فرد ممنون از مطالب ارزشمندی که در این کامنت مطرح فرمودید و نیز پرسش های هوشمندانه شما . ابتدا یک تذکر روش شناسی عرض می کنم و آن اینکه محور بحث این نوشته خرافات صنفی یعنی انتشار مطالب بدون منبع و اغلب خنده دار و غلو آمیز در باره معلمان کشورهای اروپایی و تلقین این باور نادرست که اروپا و آمریکا بهشت برین است و ما بدبختیم و آنها خوشبخت ... این نوعی خودباختگی و شیفتگی و بی اطلاعی را نمایش می دهد. بنابر این بحث تبعیض در حقوق معلمان وتفاوت حقوق معلم و کارمندان خارج از موضوع این یادداشت است. در مورد حقوق و رضایت شغلی و مقایسه تطبیقی شرایط مادی زندگی معلمان ایران و کشورهای غربی اظهار ظر در یک کامنت باعث سوء تفاهم می شود. اما این بحثی است تحقیقی و با انتشار داستانهای مضحک متفاوت است. من مشتاقم نظر شما را در مورد ترویج خرافات صنفی به عنوان دفاع از معلم بدانم که موضوع این مقاله است.
پاسخ + +8 -4 --
حسین صدارت 1395/05/11 - 16:36
از خودم متنفر میشوم وقتی می بینم که همکار باز نشسته ای چون تو دارم. راستی اقای شیرزاد ! اگر شما در ارگان دیگری که دریافتی چند برابر معلمان دارند بودید چه می کردید؟!!! دقیقا چه می کردید؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 05:37
جناب صدارت نفرت را از خودت دور کن و بدون پیشداوری یکبار دیگر متن را بخوان . اگر ما معتقدیدیم که دفاع از حقوق معلم و یا هر انسانی امری شرافتمندانه است برای این دفاع باید از ابزار شرافتمندانه استفاده کنیم. با دروغ نمی شود از حقیقت دفاع کرد. اصلا در این مقاله بحث بر سر اضافه و کم کردن حقوق معلمان نیست ! آنچه مورد انتقاد من است انتشار متن های بی سروته و خنده دار که در ظاهر برای دفاع از حقوق معلم است اما در اصل نوعی مسخره کردن معلمان است. شما فقط تصور کن که هیتلر معلمان را در زیرزمین ها حبس کرده که آسیبی به آنها نرسد.معلمی که این خبر را نشر می دهد نه هیتلر را می شناسد و نه فاشیسم و نازیسم را. یا مثلا جناب صدارت عزیز ، عبور ماشین معلمها از چراغ قرمز چه ضرورتی دارد و چه فایده ای برای معلمان ؟ من فکر می کنم پشت این داستانها افراد رندی نشسته اند که معلمان را دست می اندازند.
پاسخ + +7 0 --
علی 1395/05/11 - 16:59
یک گفته هم تو فضای مجازی پخش شده بود آقای شیرزاد (اگر پزشک اشتباه کند فردی از بین میره و اگه معلم اشتباه کنه جامعه ای از بین می رود) حالا چقدرش وهم و خیالات نمیدونم .ولی در کل موافقم که مشک باید خود ببوید .ولی برای برداشت محصول خوب به غیر از سایر عوامل سرمایه گذاری خوب هم لازمه.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 05:47
بسیار خوب علی آقا ، امیدوارم یک علی آقای جدیدی باشی. فرمایش شما درسته . اشتباه معلم در تربیت عواقب وخیمی دارد. یک سیلی معلم ممکن است نطفه جنایتی را در آینده ببندد و یک لبخند معلم ممکن است منشا یک اتفاق نیکو در آینده بشود. برای همین استت که عرض می کنم معلمان باید مواظب گفتار و نوشتار و رفتار خود باشند و مطالب سخیف و مسخره در دفاع از معلم را منتشر نکنند. یا داد و بیدا راه نیاندازند که ما گرسنه ایم ! مطالبات خود را با ادبیات معقول و منطقی بیان کنند. جمله اخر شما هم درسته معلم به تنهایی کافی نیست بلکه بودجه و امکانات کافی هم برای تربیت کودکان ضروری است. همچنان که معلم آموزش دیده و حرفه ای و علاقه مند هم باید از حقوق مکفی برخوردار باشد.
پاسخ + +5 -2 --
Morteza Hajibabaei 1395/05/11 - 17:01
همان روز ها میگفتند معلمی شغل انبیاست حقوقش نصف انبیاست اقای شیرزاد چرا خرفات صنفی در بین بقیه کارمندان نیست. همه ی این ها که شما اشاره نموده اید حاصل تبعیضی است که بین اپ و دیگر کارمندان وجود دارد اصل را رهانموده ای وبه حاشیه پرداخته ای
این روش کار برایم چقدر اشناست .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 05:58
آقای حاجی بابایی انبیا که کارمند دولت نبودند که حقوقشان را با معلمان مقایسه می کنید! ما معلمان در ارزیابی کارخود اغلب گرفتار افراط و تفریط سیاسی می شویم. یک زمانی نوشته های آرمانگرایانه در وصف رسالت معلم می نوشتیم و معلم را درحد یک عارف و زاهد بالا می بردیم و حالا از آن شمت بام افتاده ایم و به کلی منکر معنویت و عشق و هنر و رسالت معلمی و... می شویم و فقط حقوق و مزایای مادی را می بینیم. به نظرمن باید بین وجوه مختلف شغل معلمی به تعادل برسیم. معلمی هم عشق است و هم هنر و هم سواد و علاوه بر اینها معلم انسانی است با نیازهای مادی که باید به تناسب کارش حقوق مناسب بگیرد....من منکر تبعیض نیستم اما آیا تبعیض ، ترویج خرافات را توجیه می کند؟ چرا تبعیض را با منطق و استدلال و زبان پاکیزه نشان ندهیم؟ عبور از چراغ قرمز چه مزیتی برای معلمان دارد؟ تعریف هیتلر از معلمان مایه ننگ است و نه افتخار ... یادمان باشد که معلمان قشز فرهیخته ای هستند. این فرهیختگی باید در کلام و رفتار ما بارز باشد.
پاسخ + 0 0 --
Morteza Hajibabae 1395/05/12 - 10:29
چرا مغلطه می فر مایید اقای شیرزاد شما بهتر است بحث عدالت اجتماعی را در جامعه مد نظر قراردهیدبسیاری از مسائل دیگر خود به خود حل میشود معلمان کارمند انبیا نبوده اند خواستم بگویم اکر خواستید از خرافات صنفی بگیید کامل بگویید ..
زمانی که محصل بودم با اعتصاب معلمان مواجه شدم ان هم اگر اشتباه نکنم به خاطر در گذشت یک معلم به خاطر فروش کلیه اش بود شاید این هم جز خرافات صنفی باشد .
پاسخ + +6 -10 --
جواد نصیریان 1395/05/11 - 17:32
سلام آقای شیرزاد, برخلاف بسیاری از همکاران, به نظر من مطلب شما مستدل و منطقی بود, ما گاهی دفاعمان از معلم‌ها را با خرافات و اوهام مخلوط می‌کنیم, بی توجهی به اهمیت آموزش و پرورش در ایران اظهر من الشمس است, ولی باید منطقی حرف بزنیم و منطقی دفاع کنیم, تا بتوانیم حرفمان را به جامعه بقبولانیم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:00
ممنونم . بله دقیقا فرمایش شما درست است. دفاعمان از معلم‌ها را با خرافات و اوهام مخلوط نکنیم, بی توجهی به اهمیت آموزش و پرورش در ایران اظهر من الشمس است, ولی باید منطقی حرف بزنیم و منطقی دفاع کنیم, تا بتوانیم حرفمان را به جامعه بقبولانیم.
پاسخ + +4 -1 --
علی 1395/05/11 - 18:05
آقای مدیر چرا نماد مثبت منفی روی نظرات نمیزنی!!!!؟؟؟؟؟
پاسخ + +7 -15 --
سلیمی 1395/05/11 - 18:24
آقای عبدالهی، واقعا عالی بود. بعضی وقتها فضا در بین همکاران طوری است که آدم جرات نمی کند بگوید این جور مسائل درست نیستند و اصلا عقلانی نیستند.
درست است که وضع معیشتی معلمان نامطلوب است اما باید بپذیریم ما یکی از قشرهای جامعه هستیم و فروتر و برتر از دیگران نیستیم. شاید فرق ما با دیگران در این باشد که اگر کارمان را درست یا غلط انجام دهیم 10 یا 20 سال بعد نتیجه اش در جامعه نمایان خواهد شد.
درست است که هنوز اکثریت مردم، لااقل بر اساس نظر سنجی چند سال قبل، معلمان را مورد اعتمادترین قشر جامعه می دانند اما این دلیل نمی شود که معلم همه جا تکرار کند من معلم هستم. عمل و شخصیت معلم باید نشان دهد که معلم است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:06
جناب سلیمی ممنون از حسن نظر شما . فرمایش شما درسته . در متن هم گفته ام : "ما معلمان شغل خود را دوست داریم و به آن افتخار می کنیم . اما مواظب باشیم که با صاحبان شغل های دیگر از موضع تحقیر یا طلبکاری برخورد نکنیم. هیچ عیبی ندارد که هر گروهی شغل خود را مهم و حیاتی بداند ، اما در یک ارزیابی منطقی همه مشاغل در جای خود با اهمیت و مفید هستند." دفاع از حقوق معلم، لزوما نباید با پرخاشگری و تحقیر صاحبان مشاغل دیگر همراه باشد. حداقل ضرر این نوع برخورد موضع گیری متقابل آنها در مقابل معلمان است. ما به حمایت همه جامعه برای رسیدن به مطالبات خود نیاز داریم. پرخاشگری و طلبکار بودن از همه و خودبرتر بینی ، واکنش منفی ایجاد می کند حتی در جمع های خانوادگی .
پاسخ + +7 -16 --
م.رسول 1395/05/11 - 18:39
آقای شیرزاد گرامی قلم موشکافتان را می ستایم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:07
ممنونم آقای رسول
پاسخ + +7 -3 --
حسين 1395/05/11 - 20:21
جناب شيرزاد
صرف نظر از تمام حرفها شما قبول نداريد كه حقوق معلمان ايران از حقوق اغلب كشور ها خيلى كمتر است؟
واقعا از شخصى با تجربه مثل شما بعيد است كه چنين سخنانى را بر زبان اوريد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:18
جناب حسین اول پاسخ سوال شما را می دهم : رقم حقوق معلمان ایرانی مثلا نسبت به معلم امریکایی بسیار کمتر است. مثلا میانگین حقوق معلم ایرانی در سال حدود 7200 دلار است و میانگین حقوق معلم امریکایی 45000 دلار . اما مقایسه علمی نیاز به لحاظ کردن تولید ناخالص ملی دو کشور و رقم درآمد سرانه و نیز قیمت سبد کالاها و... دارد. دوم چه چیز از من بعید است ؟ اینکه از خرافات صنفی انتقاد کرده ام؟ اینکه داستان چراغ قرمز و ملاقات مرکل با پزشکان و نصب مدال معلمی و داستان معلمان و هیتلر را فاقد منبع و مسخره می دانم ؟ اینکه بگوییم همه مشاغل مهم هستند و معلم نباید با شغل های دیگر برخورد پرخاشگرانه داشته باشد از من بعید است؟ شما از روی متن یک جمله یا عبارت ناپسند را به من نشان بده تا از پیشگاه شما عذرخواهی کنم. برادر عزیر نقد باید ارتباطی با نوشته داشته باشد.
پاسخ + +7 -2 --
دبیر 1395/05/11 - 20:38
جناب شیرزاد ،فضای ایجاد این "خرافات صنفی " را هم در بیسوادی معلمان میدانید؟؟؟؟ بنظر میرسد همه چیز را دست در دست هم قرار داده اند تا معلم و دستگاه تعلیم و تربیت را بی اهمیت کنند...
دانشمندان علوم تربیتی و جامعه شناسی هم از این سیاست مستثنی نیستند...
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:24
معلمان کلیت یکپارچه ای نیستند. معلمان فرهیخته و با اخلاق فراوانند . اما بخشی از معلمان هم بیسواد و از زیرکار در رو و بی انگیزه اند. خرافات صنفی در بین بخش کمتر فرهیخته و کم سواد معمان نفوذ می کند. بخش مهمی از اهمیت تعلیم و تربیت بسته به نوشته ها و گفته ها و رفتار ماست. فرض کنیم در یک گروه تلگرامی معلمان داستانهای سخیفی مانند آنهایی که ذکر کرده ام را کسانی خارج از آموزش و پرورش ببینند چه قضاوتی می کنند؟ الان عصر اطلاعات است شما یا بنده اگر همین داستان چراغ قرمز معلمان المانی را در کلاس درس راهنمایی تعریف کنیم دانش آموزان با سوالهای هوشمندانه خود ما را دست می اندازند. معلم باید مواظب حرف زدن خود باشد و حرف بی اساس نگوید.
پاسخ + +9 -1 --
علی 1395/05/11 - 20:49
ما هرچی چوب میخوریم از برخی همکارای خودمونه که واقعیت های دردناک اطراف خودشونو نمیبینن بعد توقع داریم دولت دردهای مارو ببینه...!!! حرف معلم این نیست که مارو برتر ببینید بلکه اینه که مارو تااین حد بازی ندید و فروتر از بقیه کارمندان نبینید... کدوم مدیر ارشد کشوری صلاحیت داره که به تناسب لیاقت و درآمد معلم زون کردن..؟؟؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:34
علی آقای شماره 6 ! امیدوارم علی آقای قبلی نباشی. اگر هم باشی عیبی ندارد. فقط اگر همان علی آقایی ، شما که 6 بار کامنت می گذاری لااقل یکبار نوشته را بخوان. این کامنت شما چه ربطی به مضمون نوشته من دارد؟ نقد باید مرتبط با موضوع باشد. سرکلاس درس علوم شما نباید شعر بخوانی و یا سر کلاس ادبیات تمرین ریاضی حل کنی . طبقه بندی موضوعات اولین موضوعی است که کودکان در مدرسه یاد می گیرند. نه شما نه بنده نماینده معلم نیستیم و نمی توانیم بگوییم "حرف معلم" این است یا نیست. من حرف خودم را می زنم شما هم حرف خودت را . احتمالا تصور کرد ای که این نوشته در باره مقایسه حقوق معلمان و کارمندان است! نه برادر این نوشته در باره خرافات صنفی رایج در دفتر معلمان و فضای مجازی است . معنای خرافات هم سخنان پریشان و بیهوده و نامربوط است.
پاسخ + 0 0 --
علی 1395/05/14 - 21:04
شیرزاد اول ببین مندر پاسخ به کی این مطلب نوشتم بعد قضاوت کن.. آره من نماینده معلمم اما شما بیشک نیستی
پاسخ + +5 -1 --
علی 1395/05/11 - 20:52
با این تحلیل های مغرضانه دردی دوا نمیشه بعضی وقتا حرف حق از دهن ناحقی بیرون میاد که طعم نیش و کنایه به خودش میگیره.....
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:38
یعنی می فرمایید داستان هیتلر و پنهان کردن معلمان و عبور معلمان از چراغ قرمز و ملاقات مرکل با پزشکان ، حرفهای حقی است که از دهن ناحقی بیرون آمده است؟ نمی دانم درست متوجه فرمایش علی شماره 7 شدم یا نه ؟ علی جان لااقل برای تنوع هم که شده اسم مستعارت را عوض کن.
پاسخ + +7 0 --
Morteza Hajibabaei 1395/05/11 - 21:22
لطفا همه نظرات رابگذارید
پاسخ + +8 0 --
معلم درمانده 1395/05/11 - 21:24
جناب شیرزاد عبدالهی لطفا کتاب آموزش و پرورش تطبیقی را بخوانید بخوانید بخوانید تا دغدغه های اصلی معلمان بفهمید. سپاس
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:47
آموزش تطبیقی دکتر سرکار ارانی را من سالها پیش خوانده ام کتاب ارزشمندی است پایه کار استاد بر تحقیق گذاشته شده است. تمام نقل قولها و مطالب کتاب سند و مرجع دارد که در کتاب ذکر شده است. این کتاب نمونه ای از یک کار تحقیقاتی و نقطه مقابل مطالب بی ارزشی است که در باره معلمان کشورهای دیگر در گروه های معلمی تلگرام منتشر می شود. بحث من در این یادداشت در باره دغدغه معلمان نیست، در باره خرافات صنفی است. در باره مطالب دروغ و بدون سند و منبع معتبر است. من نمی دانم شما چه وجه مشترکی بین مطالب سخیف و خنده داری از این دست که من نقد کرده ام، مانند داستان "هیتلر و معلمان" و عبور معلمان آلمانی از چراغ قرمز با نوشته های عالمانه جناب سرکارآرانی دیده اید؟
پاسخ + +8 -2 --
معلم درمانده 1395/05/11 - 21:27
جناب شیرزاد عبدالهی تبحر خاصی در تغییر اذهان عمومی به سمت خرافات دارید. پیام معلمان رفع تبعیض و معیشتی بوده است. ...لطفا موضوع اصلی را بگیرید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 06:52
این یادداشت در باره پیام معلمان نیست . من نماینده معلمان نیستم که پیام آنها را منتشر کنم. این مطلب در باره خرافات صنفی است. ضمنا نقد شما بی ربط است. زیرا نقد یک نوشته یا گفتار باید با متن آن نوشته و گفتار رابطه داشته باشد. در نوشته من بحث تبعیض و معیشت مطرح نشده است .
پاسخ + +4 -11 --
شهسوارزاده 1395/05/11 - 21:30
به نام دوست
استاد فرهيخته و توانمند و عاشق معلمي وآگاه به مسايل روز دستمريزاد .

بحث مهم و اساسي " خرافه صنفي را با قلم متعهدانه و سازنده بيان نموديد !

مطالب ارزشمند شما راه گشاي نويسندگان و اهالي نهضت قلم مي باشد !

تلاش مسئولانه حضرتعالي براي پيشگيري از

نگاه فاشیستی در بین اقلیتی از معلمان ستودني مي باشد !

با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/11 - 23:02
فاشیسم؟!!!!!
از کی فاشیسم تعریفش شده این؟!!!!
اگه فاشیسم اینه که با پوپولیسم فانی و دروغ و ریاکاری فانی و حاکمیت نسبت به قشر معلم مبارزه کنی, من معلم فاشیسم ترین هستم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 08:33
جناب شهسوار زاده ممنون از لطف شما . وظیفه ما دفاع از مطالبات معقول معلمان با استفاده از روشهای اخلاقی است. در برخی مکاتب برای رسیدن به هدف می توان از هر وسیله ای از جمله دروغ و فریب استفاده کرد. اما معلمان به عنوان قشر فرهیجته برای طرح مطالبات شرافتمندانه خود نیازی به استفاده از ابزار غیر شرافتمندانه و جعل داستانهای مضحک ندارند. مروجان این داستان ها به این نکته توجه نکرده اند که با ساختن داستان پنهان کردن معلمان در زیر زمین توسط هیتلر ، معلمان را در حد اس. اس های نازی و همدستان هیتلر و جماعتی نژادپرست و طرفدار فاشیسم پایین آورده اند. برخی هم ممکن است فرق مرکل و هیتلر را ندانند . تصور من این است که این داستانها را عده ای از افراد سیاسی برای تخریب چهره معلمان می سازند و متاسفانه عده ای از همکاران بدلیل بی اطلاعی از تاریخ و نیز پای بند نبودن به انتشار مطالب با ذکر منبع ، در دام انها افتاده اند.
پاسخ + +10 -2 --
علی 1395/05/11 - 23:04
اینگونه خرافات فقط در بین معلمان نیست بلکه دربین آحاد مردم رایج است مردم اینقدر رنج کشیدن که از همه چیز غرب با غبطه یاد میکنند و اختصاص به محیط های آموزشی ندارد . درد معلم تبعیضه نه خود برتر بینی....
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 08:41
به طبقات کم سواد و بیسواد نمی توان ایراد گرفت چون نمی دانند اما معلمان فرهیخته چه ؟ معلمان حق ندارند مطالب بی ارزش و خنده دار و وهن آمیز در باره خود منتشر کنند. من در باره درد معلم ننوشتم ار خرافات صنفی انتقاد کرده ام. شیفتگی نسبت به غرب روی دیگر سکه نفرت از غرب است.
پاسخ + 0 0 --
علی 1395/05/14 - 21:06
شیرزاد خواهشا هندونه زیر بغل معلما نذارید این خرافات در صنفهای فریخته تر از معلما هم هست
پاسخ + +6 0 --
بازنشسته مهر93تبریز 1395/05/11 - 23:26
......
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/14 - 08:20
موافقم
پاسخ + +3 0 --
درستکار 1395/05/11 - 23:37
جناب آقای عبداللهی
دراین که ما باید اصلاح را از خودمان شروع کنیم شکی نیست و همان گونه که اشاره نموده اید ما اغلب اوقات از حقوق معلمان خیلی بد دفاع می کنیم که البته علل مختلفی دارد و سعی شما در اصلاح این شیوه های غلط ستودنی است.
اما کاش در کنار انتقادات بجا و درستی که به برخی از همکاران دارید به بی توجهی ها و جفاهای آشکاری که در حق معلمان و در واقع در حق تعلیم و تربیت شده است نیز با صراحت بیشتری اشاره می فرمودید و راهکارهای صحیح برای اصلاح این رونداز نظر خودتان را نیز مطرح می نمودید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 08:46
جناب درستکار ممنون از انتقاد شما . این مقاله فقط در باره دفاع بد از معلمان است. این مقاله فقط می خواهد این را بگوید که خرافات صنفی باعث ایجاد تعصب و خودبرتربینی و پرخاشگری می شود و معلم نوعی را در برابر اقشار دیگر قرار می دهد. مقالات من موضوعات متفاوتی دارند در یک مقاله نمی توان به همه موضوعات پرداخت . تفکیک موضوعات و تعیین چارچوب موضوعی یکی از اصول نگارش در روزنامه نگاری است
پاسخ + 0 0 --
درستکار 1395/05/12 - 13:54
سپاس از پاسختان
منظور بنده نیز مقاله ای جداگانه بود
البته در مقام توصیه یا حتی پیشنهاد نیستم اما علاقه مندم نظرات شما را در باب بی اعتنایی هایی که در همه ی دولت ها نسبت به اموزش و پرورش شده است را بخوانم.
پاسخ + +5 -2 --
ناشناس 1395/05/12 - 00:26
جناب عبداللهی!نمیخواهم در مورد صحت وسقم داستان رستم وسهراب ویا ضحاک ماردوش ویا علی با با وچراغ جادو ویا ارش کمانگیر ویا حتی طوطی وبازرگان نفهمش واز هزاران اینچنین که در فرهنگ ما وسایر ملل جزو گنجینه هایی هستند که سینه به سینه ونسل به نسل از پدران ومادران به نسل بعد از خود انتقال یافته اند،نمی خواهم سخن بگویم که گویا شما در راستی ازمایی انها تحقیقات کاملی به عمل اورده اید وعلاوه بر ان به ریشه یابی انها نیز پرداخته واین کشف عظیم را با چاشنی تمسخرامیزی تقدیم کام تلخ این روزهای همکاران نمودید که"فرهنگ شفاهی زنگ تفریح وخرافات صنفی مرسوم معلمان البته از نوع فاشیستشان"البته عیب وایراد وبه امثال حضرت مولانا وفردوسی بزرگ وبقیه تولید کنندگان این خرافات که هیچ کدامشان در تاریخ اتفاق نیفتاده نیز وارد است .اما میخواهم از جنابعالی به خاطر القابی که در مصاحبه با اقای دکتر جلایی پور نثار معلمان کردید گلایه کنم در ان گفتگو که در کانال تلگرامی ایشان است شما قاطبه معلمان را "مادی پولکی طالب کار کمتر وپول بیشتر گریزان از نظارت بیسواد و..."معرفی کردید واز ایشان ادامه دارد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 08:58
دوست عزیز ممنون از مطالب با ارزشتان . در تکمیل فرمایش شما باید عرض کنم که اصول خبر نویسی با اسطوره پردازی و داستانسرایی فرق می کند. در خبر چیزی را که اتفاق افتاده است را با جزییات نقل می کنیم. وقتی می گوییم مرکل در ملاقات با پزشکان المانی چنین گفت این یک خبر است. این خبر با داستان رستم و سهراب و حکایت های عرفانی مولوی از یک جنس نیست. فردوسی و مولوی روزنامه نگار و خبر نویس نبوده اند. خبر در روزنامه نگاری تعریف دارد. وقتی می گوییم معلمان المانی اجازه دارند از چراغ قرمز عبور کنند یعنی این اتفاق روزانه در خیابانهای المان می افتد. اما چنین چیزی در خیابانهای آلمان اتفاق نمی افتد پس این خبر دروغ است. اسطوره پرورده خیال است. اگر قرار باشد اخبار را بر اساس اسطوره و داستانهای عرفانی بنویسیم مفهوم خبر و اطلاع رسانی را باید به کلی تغییر دهیم.
پاسخ + +5 -1 --
ب ن منتظرپاداش ۹۴ 1395/05/12 - 00:27
نایجه گیری از۲۷ کامنت بالا جناب شیرزادعزیزوگرامی تعداد۲۲کامنت به غلط بودن فریضه شمایعنی معلمان ماتخیلی ودرعالم رویاینددرج شده که مبین ردنظریه شماینداماتعداد۵مورددرمدح وستایش نظرشماکامنت گذاشته اندبهترنیست تجدیدنظری درایده یتان بکنیدتاشایدبرای خوانندگان بچسبد؟ مشکل معلمان رادریابیدوتلاش کنیدمرحمی برای دردمعلمان باشید ویاپیداکنیدیکی ازمعاونین فانی دروغگوخبری رافاش کرده که قراره درآینده نزدیک ودرصورت تصویب نمایندگان نادان ونیازمندرای معلمان حقوق بازنشستگی میانگین ۵سال تعیین گرددنظرتان دراین باره چیست؟پایدارباشید.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 09:11
ممنون از همه کسانی که نظر دادند. اما ارزیابی یک مطلب بر اساس کامنتها چندان واقعی نیست. مثلا علی 6 یا هفت کامنت گذاشته است. می توان گفت از 400 نفری که این مطلب را تا حالا دیده اند به قول شما 22 نفر مخالف مقاله بوده اند . تکلیف 370 نفر دیگر چیست ؟ مخالف یا موافق ؟ من در مورد تخیلی بودن یا نبودن معلمان چیزی نگفته ام . از طرفداران خرافات صنفی که بخش کوچکی از معلمان هستند انتقاد کرده ام. کامنت های دوستان در مخالفت با مقاله اکثرا ربطی به این نوشته ندارد. حتی من تردید دارم که مطلب را خوانده باشند. روش نقد این است که قسمتی از مقاله را داخل گیومه نقل کنیم و با دلیل و سند بگوییم چرا غلط یا اشتباه است. بر خلاف تصور اکثر کامنت گذاران این مقاله در باره کم یا زیاد بودن حقوق معلمان ایرانی در مقایسه با کارمندان یا معلمان خارجی نیست در باره خرافات صنفی رایج در بین معلمان است و نمونه های این خرافات هم بیان شده است.
پاسخ + +6 -1 --
ناشناس 1395/05/12 - 00:42
ادامه خواستید که با مراچعه به سایت صدای معلم کامنتهای معلمان بیسواد به زعم شما را مطالعه نمایند ویک تحلیل جامعه شناسانه در خصوص انها ارایه کنند!واقعاجای بسی تاسف است که فردی که خود رافرهنگی می نامد با چنین الفا ضی در مورد هم صنفانش یاد کند اقای عبداللهی هدف از ان به اصطلاح شما خراافات صنفی فریاد منزلت وشان وحق وحقوق نادیده گرفته شده معلم است وبس!ودر پایان از زبان دروغگوی مولوی که مثنوی هفتاد من را پر کرده از داستانهای که هرگز وجود نداشته اند تقدیمتان می کنم:"بشنوید ای دوستان این داسنان
خود حقیقت شرح حال ماست ان"
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 09:23
دوست عزیز کدام الفاظ ؟ لطفا نمونه هایی از الفاظ نامناسب در مورد هم صنفان در مقاله را نام ببرید! گفته ای : "هدف از ان به اصطلاح شما خراافات صنفی فریاد منزلت وشان وحق وحقوق نادیده گرفته شده معلم است وبس!" در اخلاق بحثی داریم که آیا هدف ، وسیله را توجیه می کند؟ مثلا ما حق داریم برای دفاع صنفی از قشر معلم ، دروغ بگوییم و واقعیت را جعل کنیم ؟ آیا برای اهداف شریف می توان از ابزار غیر شرافتمندانه استفاده کرد؟ پاسخ علمای اخلاق این است : خیر! برای دستیابی به هدفهای شریف باید از ابزار شریف استفاده کرد. ما حق نداریم برای دفاع از حقوق معلم خبر جعل کنیم . آنهم خبرهای ناشیانه و مضحک !در کامنتهای بالا توضیح دادم که خبرنویسی با داستان نویسی و اسطوره پردازی فرق می کند. وقتی می گوییم معلمان در المان از چراغ قرمز عبور می کنند این یک داستان عرفانی یا داستان آرش کمانگیر نیست. این یک خبر است و خبر نویسی قاعده دارد. اولین اصل خبر نویسی این است که اتفاقی که ما از آن صحبت می کنیم واقعا افتاده باشد.
پاسخ + +4 -2 --
درد آشنای فرهنگی 1395/05/12 - 01:02
جناب آقای کا رشناس توهم، آیا فکر نمی کنید که چنین برداشتی از تفکر و اندیشه های حق طلبانه معلمین جهت احقاق حقوق ومطالباتشان با ارائه چنین مطالبی در فضای مجازی از سوی شما خودش نوعی توهم است، آیا نمی خواهید فضای واقعی معلمان رادرک کنید ؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 09:28
نوشته من پر از فکت است بنابراین نمی تواند توهم باشد. این داستانها را در گروه های تلگرام و فیس بوک به کرات دیده ام. بحث من در مورد اندیشه های حق طلبانه معلمین جهت احقاق حقوق ومطالباتشان نیست. در باره خرافات صنفی است . در باره خودباختگی و شیفتگی نسبت به غرب و در باره آثار مخرب خودپسندی و خودبرتر بینی است. در آینده مقاله ای در باره دوگانگی فکری برخی همکاران می نویسم که از یکسو از داشتن شغل معلمی خجالت می کشند و از سوی دیگر در مقابل اقشار دیگر با پرخاش و ستیزه و تظاهر به برتری شغل معلمی ظاهر می شوند.
پاسخ + +4 -1 --
ممقانی 1395/05/12 - 01:26
جناب شیرزاد واقعا مقال جالب و موشکافانه ای بود.
اینکه شما همیشه دوست دارید تعادلی در طرز فکر و رفتار همکارانی که زخم خورده از بی عدالتی هستند و تشنه اینکه دوست ندارند حرفی جز انی بشنوند که حقوق معلمان کم است و معلمان در جایگاه واقعی خود در اجتماع نیستند .
اعتراض به این مقاله شما به نوعی تایید محتوای آن است . ولی یک نکته را هم عرض می کنم که لاجرم تمامی این به اصطلاح داستان ها ساخته ذهن معلمان نیستند ومن بارها در خیلی از گروه های غیرمعلمی نیز این موارد را دیده ام
دوم اینکه خیلی از واقعیات دیگر در مقایسه وضعیت معلمان کشور ما با دیگر کشورها هست که چرا به آنها نمی پردازید و حتی در برنامه شما نیز نیست
نمیدانم چرا شما همیشه در این جهت حرکت می کنید که از حرف ها و رفتارهای موجود همکاران غلط گیری کنید نه همراهی و اصلاح ؟؟!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 09:44
جناب ممقانی ممنون از لطف شما. وجود داستانهای مشابه در گروه های غیر معلمی وجود این داستانهای وهن آمیز با ظاهر ستایش از معلم را موجه نمی کند. این داستانها اغلب توهین آمیز و یا بسیار ناشیانه و مضحک هستند. معلمان برای اثبات اهمیت خود نیاز به جعل داستان و افسانه سرایی ندارند. در مورد بقیه فرمایش شما معمولا نوشته های افراد را نقد می کنند و نه نانوشته های آنها را . من هم می توانم از شما انتقاد کنم که چرا شما در باره فلان مطلب و فلان موضوع مورد علاقه من نمی نویسید؟ شما می فرمایید برخی مطالب مورد علاقه شما حتی در برنامه من نیست. برایم جالب بود که شما از برنامه آینده من چگونه خبردار شده اید؟ برای اینکه برای شنا ثابت شود که این فرمایش شما که "همیشه در این جهت حرکت می کنید که از حرف ها و رفتارهای موجود همکاران غلط گیری کنید ..." صحیح نیست لطفا لیست و عنوان نوشته های مرا در سایت صدای معلم ببینید. فرض کنیم چنین باشد . این ایراد نیست. هیچکس را به خاطر مطالب ننوشته اش مورد مواخذه قرار نمی دهند.
پاسخ + 0 0 --
ممقانی 1395/05/13 - 00:52
جناب شیرزاد عزیز
همیشه مقالات شما برای بنده جالب بوده و از چندین سال قبل همیشه آنها را دنبال کرده ام و بدون اغراق به عنوان یک کارشناس شما را قبول دارم ولی این نکته را عرض کردم که
در اغلب آنها به نوعی نقد رفتار معلم را دیده ام تا همسویی با دردهای آنان و بعد تلاش برای اصلاح و این باعث می شود که جبهه گیری همکاران در نظرات این باشد که شما از سر سیری این حرف ها را می زنید و درد معیشت را به مفهوم واقعی نشناخته اید جسارتا
اینکه عرض کردم در برنامه شما هم نیست به دلیل همین تصور ذهنی است که از شما دارم
باور کنید معلم گرفتار در گرفتاری های معیشتی و اقتصادی برای رسیدن به طبقات بالای علمی و شغلی و اطلاعات بروز و درست علاقه دارد ولی توان نه !!
پاسخ + +1 -1 --
شهاب 1395/05/12 - 07:45
اقای شیرزاد چرا یادداشتی در موردوضعیت حقوق وجایگاه معلمان کشورهای دیگر تهیه نمی کنید تا به اصطلاح خودتان به این خرافات گویی ها پایان بدهید و واقعیت ها آشکار شود. واقعا باید تاسف خورد به حال کساتی که به جای کمک به بهبود وضعیت تعلیم وتربیت کشورسعی دارند این وضعیت را وخیم تر کنند آقای شیرزاد آیا می دانید امروز ارزشمندترین سرمایه سرمایه انسانی هر کشور است که در سیستم آموزشی آن کشور تربیت می شود برفرض غلو هایی هم در بعضی کامنت ها باشد آیا این غلوها باید ابزاری شود برای تحقیر رکن اصلی تعلیم وتربیت امروز کشور هایی را می بینیم که باتکیه برسرمایه انسانی خود واموزش وپرورش مدرن وبدون داشتن نفت درآمد سرانه ای 15 تا 20 برابر کشور ما که از منابع غنی نفت برخورداریم دارند مثل کشور ژاپن وسوئد فکر می کنید تااین نگاه های تحقیر آمیز به آموزش وپرورش وجود دارد ما پیشرفت می کنیم باید دغدغه ی اصلی کشور آموزش وپرورش به خصوص معلم باشد ولاغیر
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/12 - 10:32
1- شما باید بجای اینکه سفارش مقاله بدهید که چه بنویسم قاعدتا باید نوشته حاضر را نقد کنید. 2- با نوشتن یادداشتی در مورد وضعیت حقوق وجایگاه معلمان کشورهای دیگر توسط من احتمالا خرافات گویی برخی همکاران پایان نمی پذیرد. 3- گفته ای بر فرض غلوهایی در کامنت ها باشد آیا باید ابزاری شود برای تحقیر سرمایه انسانی .... نه ! مخالفت با اشاعه خرافات صنفی چه ربطی به تحقیر سرمایه انسانی دارد ؟ 4- در این نوشته خرافات صنفی که مایه وهن معلمان است مانند عبور از چراغ قرمز و پنهان کردن معلمان در زیر زمین توسط هیتلر و داستان مرکل و پزشکان و... مورد انتقاد قرار گرفته است. 5- مساله غلو نیست، خرافات صنفی که نمونه هایش ذکر شده کاملا ساختگی و مایه وهن معلمان است. این داستانها کوچک ترین مایه ای از واقعیت را ندارند. 6- اتفاقا زدودن خرافات صنفی در جهت اهمیت دادن به نیروی انسانی به عنوان موتور توسعه است. خرافات صنفی نگاه معلمان به بیرون را تقویت کرده و آنها را مایوس نموده و در مقابل اقشار دیگر جامعه قرار می دهد. 7- امیدوارم که شما آن شهابی که من فکر می کنم نباشی .
پاسخ + 0 0 --
دبیر 1395/05/12 - 14:49
جناب عبداللهی. هم ما و هم شما نیک میدانیم که این" داستان پردازیهای خرافی" با هدف هشدار و توجه به تنزل جایگاه عظیم تعلیم و تربیت ،خاصه معلم، است...و شما با خنثی کردن این حرکت، در اصل خواسته یا ناخواسته به این هدف شوم مدد میرسانید.
پاسخ + 0 0 --
شهاب 1395/05/13 - 06:41
آقای شیرزادچرا انسان ها به دنبال خرافات وخرافه گویی می روند یکی از علت های مهمش عدم آگاهی است بایک مثال موضوع را روشن می کنم در زمان قدیم اگر کسی دچار بیماری روانی می شد می گفتنداین فردجادو یا جن زده شده چون علت بیماری وراه درمان رانمی دانستندولی امروز علم روانشناسی علت بعضی از بیماری ها را تشخیص داده وافراد کمتری به جادوگران وافراد جن گیر مراجعه می کنند ودر مورد این افراد سخنان خرافی کمتری می گویندبنابراین زمانی انسان ها واقعیت ها را بدانند کمتردنبال موهومات می روند هدف من از نوشته ی بالا این است که وقتی شما حقایق را در مورد معلمان کشور های دیگر آشکار کنید یا همان آگاهی بخشی به جامعه مطمئن باشید کم کم این خرافه گویی ها ازبین خواهد رفت شما به معلول پرداخته اید نه به علت اگر دوستدار شان ومنزلت معلمان کشورمان هستید این کار را انجام دهید(نوشتن مقاله در مورد حقوق وجایگاه معلمان کشورهای دیگر) ببینید نتیجه می دهد یا نمی دهد ودر بخش
پاسخ + 0 0 --
شهاب 1395/05/13 - 06:42
بخش دوم دیگر سخنانم به اهمیت وجایگاه مهم آموزش وپرورش در هر کشور ی پرداخته ام وقتی سازمانی دارای چنین جایگاه والایی در رشد وپیشرفت هر کشور ی است پس چرا مسئولان ما درعمل برای این دستگاه تاثیر گذار اهمیتی قایل نیستنداگر اینگونه نیست شما با دلیل بفر مایید بنده با دیده ی منت می پذیرم البته بخش اول نوشته ام در پاسخ به مقاله ی شما بود وراهکاری برای حل موضوعی که شما مطرح کردید ارائه کردم با تشکر
پاسخ + 0 0 --
صدای معلم 1395/05/13 - 08:09
سلام
دوست عزیز
جناب شهاب

اگر آقای عبداللهی این کار را نمی کند ، دست و بال شما را که نبسته اند !

همین الان به صورت مستدل و مستند و با تکیه بر همان موضوعاتی که مد نظر شما و برخی دوستان است مطلبی نوشته و برای صدای معلم ارسال فرمایید .

پایدار باشید .
پاسخ + +2 -1 --
ناشناس 1395/05/12 - 12:33
جناب آقای شیرزاد در کشور آلمان ، معلمان از نظر دریافت حقوق و دستمزد در رده ی کارکنان سطوح بالای شغلی و کارمندان ارشد دولت قرار دارند و دستمزد آنها در مقایسه با دستمزد سایر کارکنان دولت از مقیاس بالایی برخوردار است.
منبع: کتاب آموزش و پرورش در کشورهای پیشرفته صنعتی ، آقازاده
لطفا قبل از نوشتن کمی هم مطالعه کنید.
پاسخ + 0 0 --
اصلانی 1395/05/12 - 19:23
جناب شیرزاد این پیام را پاسخ دهید .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 08:43
این جور رفرانس دادن های کلی از یک کتاب، با دقت علمی سازگار نیست. شما اگر مطلبی را به استاد گرانقدر دکتر احمد آقا زاده نسبت می دهید حتما باید نظر ایشان را در داخل گیومه نقل کنید. فرض کنیم فرمایش شما درست باشدو معلمان از نظر دریافت حقوق و دستمزد در رده ی کارکنان سطوح بالای شغلی و کارمندان ارشد دولت آلمان قرار داشته باشند. آیا موضوع این مقاله من بالا و پایین بودن حقوق معلمان آلمانی است ؟ نه عزیزم آب را گل آلود نکن! موضوع بحث نوشته من نقد خرافات صنفی مانند عبور معلمان از چراغ قرمز ، پنهان کردن معلمان توسط هیتلر در زیرزمین ، ملاقات مرکل با پزشکان و نشان جادوی معلمان در آمریکا است... این مطالب عوامانه و دروغ و مایه وهن معلمان است. اگر کسی می خواهد بگوید معلم آلمانی و انگیسی و آمریکایی وضعشان بهتر از معلم ایرانی است این کار را مثل دکتر آقازاده و دکتر سرکارآرانی به صورت عالمانه انجام دهد.نه اینکه افسانه های خنده دار را نشر دهد.شما که کتاب ارزشمند دکتر آقا زاده را خواندهید آیا اثری از خرافات صنفی در آن دیده اید؟ آیا نمونه ای از این مزخرفات تعصب آلود را در کتاب ایشن دیده ای ؟
پاسخ + +1 0 --
سید محمد حسن حسینی 1395/05/12 - 12:43
آیا اینکه یکی از ایمه دهان معلم فرزندش را بخاطر آموزش یک ایده پر طلا کرد هم خرافات صنفی است؟ حاکمان ما باید حداقل نگرش بزرگان خودمان را به معلمان در نظر بگیرند - البته اگر مسلمان هستند و تمام هم و غمشان غارت مردم و حفظ قدرت به هر قیمتی نیست.
پاسخ + 0 0 --
اصلانی 1395/05/12 - 19:27
پیامبر ص میفرماید انی بعثت معلما . حالا گیریم یکی دو تا از این حرفها که معلمان درباره خود میزنند درست نیست آیا شما باید معلمان را به عوام بودن متهم کنید .مسوولان هم مثل شما فکر میکنند که وضع ما این است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 08:47
مفهوم صنف ، مفهومی مدرن است و بنابراین خرافات صنفی هم یک مفهوم جدید است. بحث این مقاله فقط درباره خرافات صنفی رایج بین معلمان و تاثیرات مخرب آن در فضای کنونی است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 08:52
جناب اصلانی عزیز معلمان یک کلیت یکپارچه نیستند. عده ای که رندانه این گونه مطالب خرافی را به عنوان دفاع صنفی منتشر می کنند مخاطبشان بخشی از معلمان کمتر فرهیخته است. این را در متن به وضوح گفته ام . از شما می پرسم : آیا همه معلمان مدرسه شما فرهیخته هستند؟ آیا در مدرسه شما معلم بیسواد و بی اخلاق و از زیر کار در رو وجود ندارد؟ ... به نظر من همه جور معلم داریم و قضاوت کلی در مورد سواد و اخلاق و عملکرد معلمان کار درستی نیست.
پاسخ + 0 0 --
علی 1395/05/14 - 14:40
آقای شیرزاد اینجا صحبت سر وجه معلم کما هو معلمه وگرنه مردم علم غیب ندارن بتونن خوب وبدشون رو تشخیص بدن تا ببینن طرف لایق احترام هست یا نه... معلم حرمت میخواد نه برتری.. خواهشا حرفای خودتونو اینقدر توجیه نکنین
پاسخ + +4 -1 --
اصلانی 1395/05/12 - 19:29
پیامبر ص میفرماید انی بعثت معلما . حالا گیریم یکی دو تا از این حرفها که معلمان درباره خود میزنند درست نیست آیا شما باید معلمان را به عوام بودن متهم کنید .مسوولان هم مثل شما فکر میکنند که وضع ما این است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 08:56
جناب اصلانی کی گفته همه معلمان عوامند ؟ گفته ام مخاطب خرافات صنفی بخش های کمتر فرهیخته و بیسواد معلمان هستند.حتی در یک مدرسه مفروض هم همه معلمان یکسان نیستند.
پاسخ + +4 -1 --
احمد 1395/05/13 - 06:39
جناب شيرزاد عبداللهي همان طور كه قبلا هم گفتم جنابعالي و امثالهم عمله هاي جنگ رواني هستيد كه هدف آن ، نه جسم معلمان بلكه روح ، روان و انديشه آنان است، با اهدافي مشخص!
«جنگ روانی یکی از پیش پا افتاده‌ترین اصول زندگی بشر بر روی کره ی زمین است و اصولاً راز بقای او علاوه بر جنگ کلاسیک و فیزیکی، جنگ روانی نیز بوده‌است ولی در چند دههٔ اخیر که رسانه‌ها و اطلاعات رشد بسیار زیادی کرده‌اند و به قولی، انفجار اطلاعات رخ داده‌است، دیگر جنگ روانی یک امر عادی و پیش پا افتاده برای بقاء محسوب نمی‌شود، بلکه نبردی است برای تسلط بر افکار و اذهان .حال این نبرد می‌تواند برای برتری بر یک کلیت(ايجاد زمينه براي انتخاب مجدد رئيس دولت يازدهم در ارديبهشت 96) باشد و یا می‌تواند تنها برای قبولاندن چیزی جزئی(عدم مطالبه گري صنفي معلمان) در ذهن مردم باشد».
برو این دام بر مرغی دگر نه
که عنقا را بلند است آشیانه...! برو برادر من برو !
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 09:06
دوست عزیز قضیه را خیلی بزرگ گرفته ای ! یعنی اگر کسی بگوید اینکه معلمان المانی آزادند که از چراغ قرمز بگذرند یک داستان مزخرف و خنده دار است ، جنگ روانی می کند ؟ اگر کسی بگوید این مدال معجزه گر : " این یک معلم است " در امریکا وجود ندارد و ماشین ها به خاطر دیدن معلمان توقف نمی کنند برای استهزای معلمان ساخته شده دارد جنگ روانی می کند؟ آیا با این چرندیات می توان مطالبه صنفی کرد؟ کجای متن با مطالبه صنفی مخالفت شده است؟ شما برادر عزیر عنقا باش ، سیمرغ باش ، عقاب باش . اما این را توضیح بده که آیا از طریق خرافه پردازی می توان مطالبات معلمان را احیا کرد؟ با دروغ نمی توان دنبال حقیقت رفت. هدف شریف (مطالبه معلمان ) باید با ابزار شریف (راستگویی ) دنبال شود.
پاسخ + 0 0 --
احمد 1395/05/14 - 10:06
با سلام و احترام به استاد و پيش كسوت گرانقدر؛
عرض مي كنم كه :
هدف شریف (مطالبه معلمان ) باید با ابزار شریف (راستگویی و ايضا اعتماد به نفس ) دنبال شود.
مي دانيم كه در تمامي ارتش هاي دنيا براي فرمانبردار كردن و اطاعت بي چون و چراي افراد از ما فوق سعي در لگد مال كردن و سركوب عزت نفس آنان مي كنند.
امروزه معلمان ما نيازمند به اعتماد به نفس و جداسازي تصميم سازان بخش آموزش از سيستم اداري و وزارت نشينان هستند.
نمونه بارز اين تصميم سازي ممنوعيت ادامه تحصيل فرهنگيان تا يك مفطع بود كه تنها هدف آن همين عزت نفس بود!
به شما كه قطعا دلسوز معلمان هستيد توصيه مي كنم كه خواسته يا ناخواسته آب به آسياب آنان نريزيد!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 10:39
آقای احمد عزیز بنده هم به شما سلام می کنم و ارادت خود را خدمت شما همکار فرهیخته ابراز می دارم. شکاف اداره - مدرسه واقعیت دارد اما به سود مجموعه آموزش و پرورش نیست. به جای جدایی بین بخش اداری و اموزشی باید دنبال پرکردن این شکاف باشیم. تداوم این شکاف به سود مدیران رانتی است. شما می فرمایید که ممنوعيت ادامه تحصيل فرهنگيان بیش از يك مفطع ، تنها هدف آن از بین بردن عزت نفس معلمان بود. من وارد این بحث نمی شوم و دونکته را فقط عرض می کنم. اولا این بحث ربطی به مخالفت بنده با ترویج خرافات صنفی ندارد. ثانیا چرا احتمال نمی دهی ممکن است ده درصد یا یک درصد پشت این تصمیم یک نظر کارشناسی باشد؟ در فرصت دیگری در باره مزایا و معایب ادامه تحصیل معلمان می نویسم. اما اول به خودم و بعد به شما توصیه می کنم این قدر قاطع نظر ندهیم.
پاسخ + 0 0 --
احمد 1395/05/14 - 12:52
با سپاس از پاسخ حضرتعالي؛ سعي مي كنم از اين به بعد توصيه هاي شما پيشكسوتان گرانقدر را آويزه گوش نمايم.
با تشكر
پاسخ + +4 -1 --
حسن 1395/05/13 - 08:06
مقاله خوب وعالی بود این خرافات در میان معلمان ساری وجاری است.من خودم هم تا حدودی باورم شده بود چون خارج از کشور نرفته ام. ما معلمان ایرادات زیادی داریم کم مطالعه گاها مثل عوام رفتار میکنیم من در ابتدای استخدامم این واقعیت را نمی دانستم . ولی از وضع رقت بار همکارانم از صحبتهای بسیار با عرض پوزش کودکانه شان نا امید شده ام . همه ناراضی ونا امید. همکاری که به من می گوید از اینکه تو به کتاب نگاه میکنی من حالم میگیرد!!! حرف علمی ورفتار و شان معلمی را اصلا باور ندارند. تبعیضهای دهشتناک وملموس ما را عصبی ناامید بی مسولیت و نق نقو خرافه پذیربار اورده امیدوارم روزی برسد که ما معلم باشیم و جامعه وحکومت هم مارا معلم بداند ومطابق شان ما رفتار کند.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 09:19
البته بهتر بود شما هم می گفتی بخشی از معلمان چنین هستند و قطعا منظور شما هم همین است. یکی از مشکلات مدارس بخصوص دبیرستانهای پسرانه همین است که فضای غالب در زنگ تفریح را همکارانی در دست گرفته اند که کارشان مسخره کردن و دست انداختن هر معلم جوانی است که کارخود را جدی می گیرد. در برخی مدارس اگر یک معلم نکته ای آموزشی یا تربیتی مطرح کند با نگاه تمسخر آمیز همکاران مواجه می شود. این فضا متاسفانه گاهی روی همکاران جوان تاثیر می گذارد و آنها هم به تدریج به گروه افراد کم کار و پرمدعا که همه چیز را سیاسی و ضد دولتی می بینند و فقط نق می زنند ، می پیوندند.
پاسخ + 0 -1 --
دوست 1395/05/13 - 10:47
معلمان غیر از زنگ تفریح و دفتر مدرسه زمان و مکان دیگری برای گفتگو ندارند.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 09:22
توی همین زنگ تفریح به جای حرفهای بی سرو ته و رواج شایعات به صورت عالمانه و منطقی از مطالبات معلمان حرف بزنند. منظور من این نیست که زنگ تفریح حرف نزنند. گفته ام که برخی همکاران خرافات و شایعات پخش نکنند.
پاسخ + 0 0 --
ام البنین 1395/05/13 - 19:36
من هم همچون آقا رسول ایضا .قلم شمارا می ستایم .وبه شما افتخار می کنم .به نظرمن هم این قضیه خیلی داره لوث میشه.شدیم موجبات خنده وشادی سایرین!!ازقدیم گفتن اگه خواستی به کسی حمله کنی کافیه بد ازش دفاع کنی.عینهو همین جریان ....
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 09:28
دفاع بد و جاهلانه از یک آرمان یا خواسته بیشترین ضرر را به آن می زند. در مثل مناقشه نیست . اگر تمام مخالفان اسلام با هم جمع می شدند و علیه اسلام تبلیغ و مبارزه می کردند به اندازه داعش و طالبان و افراطی های دیگر نمی توانستند چهره اسلام را تخریب کنند. هواداری جریانهای افراطی از اعتقادتشان جاهلانه است و تفکر جاهلانه منجر به عمل جنایتکارانه می شود.
پاسخ + +1 -1 --
عبدالله حقگو 1395/05/13 - 23:40
بنام خدائی که دراین نزدیکیست

ضمن سپاس ازمطلب زیبای جناب عبدلهی ،بایدعرض کنم رفتارومنش معلمی درتمام زوایای زندگی یک معلم بایدمشهودباشدکه همین امربه خودی خودموجب احترام اجتماعی خواهدشد،
یکی ازهمین رفتارهارهای معلمی درجامعه نرفتن. بدنبال توهم ونپذیرفتن مسائل دروغین است.
اگرتوانستیم به چنین رفتارهایی برسیم یقینأبازیچه سیاسیونی نخواهبم شدکه مایندابزارسرکوب معلم را به دست خودمعلم فراهم کنند.
یکی ازآموزشهای سیاسیون ایجادجنگ روانی است ووقت جامعه معلم را درجایگاه شخصی ساده لوح ببیندیامعلم رادروغگووخیال پردازتصورکند،ریادبه حق معلم هم دیگر محلی إعراب نخواهدداشت.
معلمن بایدمراقب گفته های خودباشندتا در دام دشمنان اعتلای رهنگ جامعه نیفتند(همانهیی که به طمع مال اندوزی کیان فرهنگی را نشانه گرفته اند) وبایدبدانندخرافه هم یکی ازموانع رشدفرهنگی ورشدفرهنگیان است.


یاحق
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 09:30
با همه فرمایش شما موافقم مخصوصا این قسمت که خرافه یکی ازموانع رشدفرهنگی ورشدفرهنگیان است
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/05/14 - 01:38
نظر اقای عبداللهی در جواب سو ال جلایی پور در باره معلم
۲) «حداقل می توانم در مورد معلمانی که در فضای مجازی فعالند این را بگویم که دنبال کارکمتر ، حقوق و مزایای بیشتر ، نظارت کمتر و خلاصه منافع بیشتر در مقابل حداقل کار هستن. مطالبات به شدت مادی است. چرا معلمان از موضع فرهیختگی وارد نمی شوند؟ بازهم در آن بخش از معلمان که می شناسم عنصر فرهیختگی و حتی سواد معمولی نایاب است. به نظر من جامعه معلمان و یا حداقل بخش معترض آن تا جایی که من می شناسم اغلب بیسواد و بی انگیزه و بسیار پرمدعا و ضد حکومت و سیاسی است. هر چه بیشتر درباره معنویت تبلیغ شده معلمان مادی تر و پولکی تر شده اند. اگر یک حزب سیاسی دنبال جذب معلمان است چاره ای ندارد جز اینکه شعارهای پوپولیستی بدهد یعنی رک و راست دروغ بگوید و سوار موج شود. کاری که امثال حاجی بابایی راحت انجام می دهند.»
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 09:44
این یک گفتگوی ویرایش نشده است. استاد بزرگوار جناب دکتر جلایی پور با من تماس گرفت و نظر مرا در مورد برخی مسایل جویا شد. البته انتشار مطلب با اجازه من بوده . اما تصور کردم صرفا در جمع اعضای حزب اتحاد ملت مطرح می شود. در همین جملاتی که شما از متن طولانی تر نقل کرده اید، گفته ام معلمانی که من می شناسم. این را در گفتگو بارها تکرار کردم یعنی منظورم همه معلمان نیست. واقعیت این که گفتمان معیشت محور نه فقط در فضای معلمی حتی بین مسئولان هم گفتمان غالب است. این به نظر من ایراد دارد. در 35 سال گذشته از تریبونهای رسمی آموزش و پرورش بانگ معنویت رسا بوده اما نتیجه ؟ بخش بزرگی از معلمان ما امروز برای معنویت ارزشی قایل نیستند و همه چیز را در فیش حقوقی می بینند. نکته آخری هم به نظر من خیلی مهم است: احزاب و گروه های سیاسی و صنفی و حتی وزیر و دولت برای جلب حمایت معلمان شعارهای پوپولیستی می دهند. ... یک عده دروغ می گویند و وعده دروغ می دهند یک عده هم دوست دارند دروغ بشنوند . در این میان افراد واقع بین، از هر دو طرف مورد هجوم قرار می گیرند. ظاهرا کسی دوست ندارد با واقعیت روبرو شود.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/14 - 01:49
اقای عبداللهی متن بالا گزیده ای از گفتگوی شما با دکتر جلایی پور که عینا از صفحه تلگرامی ایشان کپی شده ودر ان شما معلمان را با الفاظ نا درخوری توصیف نموده اید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 09:56
عرض کردم متن صحبت، ویرایش نشده است. اما کجای مطلب من غلط است؟ الان همه می گویند حقوقها دوسه برابر شود، اما اگر کسی بگوید که افزایش حقوق باید متناسب با افزایش بهره وری و توان حرفه ای معلم باشد عده زیادی عصبانی می شوند. اگر کسی یک بحث تربیتی و آموزشی مطرح کند عده ای به او حمله می کند که می خواهی موضوع را منحرف کنی ! اگر کسی بخواهد محبوب شود و لایک و احسنت بگیرد باید مشتی شعار معیشتی سر بدهد . من نمی گویم الفاظ من درست بوده اما اولا تاکید کرده ام که در مورد معلمانی که می شناسم نظر می دهم نه همه معلمان .ثانیا اگر من هم لیدر یک حزب سیاسی یا گروه صنفی بودم و دنبال جمع کردن هوادار و سمپات ، شعار می دادم که معلم گرسنه است و دولت ظالم و حقوق همه معلمان بدون استثنا باید سه برابر شود.من نه حزب دارم نه گروه صنفی نه دنبال جمع کردن هوادار هستم. برای همین آنچه که تشخیص می دهم درست است فارغ از خوش آمد و بد آمد دیگران می نویسم.
پاسخ + +1 -4 --
ناشناس 1395/05/14 - 08:25
آقای اوستاد دانشمند حتما مستحضرید که معلمان تحصیلکرده ترین و فرهیخته ترین قشر در میان کارمندان دولت هستند اگر بازخوردی منطقی از نظرات بالا بگیرید نارسیسم احمقانه تان را کنار خواهید گذاشت ورزش خواهید گرفت
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 10:12
عرض بنده هم همین است که رواج داستانهای خنده داری که نمونه اش را ذکر کرده ام در مورد معلمان آلمانی و امریکایی ، با فرهیختگی و اهل دانش و تحقیق بودن معلمان، ناسازگار است. در متن از همکاران خواسته ام که به جای انتشار داستانهای بی ارزش و عوامانه ، عالمانه و محققانه خواسته های خود را بیان کنند. به نظر شما بین ترویج خرافات صنفی و این گزاره که " معلمان تحصیلکرده ترین و فرهیخته ترین قشر در میان کارمندان دولت هستند" تضادی وجود ندارد؟ به نظر من معلم فرهیخته نه خرافات صنفی را رواج می دهد و نه روی شغل خودش تعصب دارد.تعصب نشانه خامی و کم خردی است. من برعکس شما معلمان را یک کلیت یکپارچه و همگن نمی شناسم. معلمان فرهیخته و عالم و محقق فراوان داریم . اما در کنار آنها معلمان بیسواد و از زیر کار در رو و بی اخلاق و بی انگیزه هم در مدارس فراوان داریم. شما به اطراف خود نظری بیفکنید . متوجه می شوید که معلمان مثل صاحبان همه مشاغل ،یکدست نیستند.
پاسخ + 0 0 --
صفدری 1395/05/16 - 23:15
با سلام،
من هم با نظر این نگارنده عزیز موافقم که جناب شیرزاد برای بررسی بازخورد کلام و پیام خود کافیست کامنت های ذیل مقالات خود را از نظر آماری بررسی کند.
ولی آنچه عجیب است، با اینکه ایشان همیشه داد از فرهیختگی خود و بیداد از فرهیختگی معلمان زده، چرا به این ابزار فرهیختگی، یعنی تحلیل آماری پیام های خود نمی پردازد تا وزن و جایگاه مطالب و تحلیل های خود و میزان مقبولیت و روایی آن، یا میزان معلم ستیزی و خودشیفتگی خود را درک نماید.
جناب شیرزاد شما تصور می کنید که شق القمر کرده اید و خرافه گی اینگونه کامنت ها را کشف کرده اید؟؟
خرافه بودن چنین پیام ها و بسیاری پیام های دیگر، بسیار ساده و واضح است.
خداوند به شما سلامتی و عافیت عطا فرماید.
پاسخ + +3 -1 --
ناشناس 1395/05/14 - 09:31
حرف حساب جواب نداره. این همه موضع گیری برای چی؟ تو توهم باشیم خوبه؟بابا هیچ جای دنیا معلما بالاتر از دکترا نیستن
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/14 - 10:22
الان ما در عصر انجار اطلاعات زندگی می کنیم. دنیا تبدیل به یک دهکده شده است. هر کس واقعا جویای خبر و اطلاعات درست باشد می تواند آن را بدست بیاورد. در یک چنین دنیایی فهمیدن اینکه معلمان آلمانی از چراغ قرمز عبور می کنند یا هیتلر معلمان را در زیرزمین مخفی کرد یا مرکل به پزشکان المانی چه گفت ، کار مشکلی نیست. مساله به نظر من این است که برخی همکاران فکر می کنند برای کوبیدن دولت و یا نشان دادن اهمیت شغل معلمی مجازند هرگونه مطلبی را جعل کنند. به نظر این دوستان مهم نیست که مثلا داستان هیتلر ومعلمان درست باشد یا نباشد مهم این است که نشان می دهد معلمان دارای اهمیت هستند. چنین تفکری بر این باور است که برای هدف شریف (دفاع از حقوق معلم ) می توان از ابزار غیر شریف مانند دروغ و جعل اسفاده کرد.
پاسخ + 0 0 --
علی 1395/05/14 - 14:50
اگه معلمی اینو بدون که از نوع ساده لوحش هستی . و فرهنگیا بخاطر همکارانی مثل شماست که نمیتونن یکپارچه عمل کنن .. معلم نمیگه با من مثل از ما بهترون رفتار کنن ، حرف معلم تبعیضه ، دروغگویی و نشر اکاذیب درباره معلمه ، شما به بطحایی نگاه کن مصاحبه هاشو بخون ببین تو این سالها چقدر دروغ تحویل جامعه فرهنگیان داده که نتیجه ای جز پرتوقع نشان دادن معلم درچشم مردم جامعه نداشته
پاسخ + 0 -1 --
علی 1395/05/14 - 14:56
این گرگ سالهاست که با گله آشناست ...ما ازین حرفا زیاد شنیدیم اتفاقا تحلیل خوبی هم هست ولی معلم دیگه به حسن نیت نظرپردازان و سخنوران و مسولین و.. اعتمادی ندارن چون یا دروغ بوده یا محتوایی جز نیش و کنایه نداشته یا توجیهی برای قصورات دولتمردان درحق این قشر محروم بوده ،یا..............
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/15 - 08:10
شما یک نفر هستی با اسم مستعار علی / یاد بگیریم همه ما که فقط از جانب خودمان سخن بگوییم نه از جانب " معلم " . علی آقا شما حق دارید به نظر من و دیگران اعتماد نکنی . حق داری از وزیر و دولتمردان انتقاد کنی ، اما شما چگونه به مشتی خرافات صنفی بدون منبع مانند مخفی کردن معلمان در زیرزمین توسط هیتلر و عبور معلمان از چراغ قرمز و داستان مدال معجزه گر معلمی در آمریکا باور می کنی ؟
پاسخ + 0 -1 --
علی 1395/05/14 - 15:02
معلم احترام میخواد ، زیاده خواه جلوش میدن...!! ما درسته خودمون خارج زندگی نکردیم ولی شاهدان عینی بسیاری اطرافمون هست که نه بر همه شنیده ها حداقل ۸۰ درصد همین به اصطلاح اوهامو صحه گذاشتن . بقول خودتون ما الان دریک دهکده کوچک جهانی زندگی میکنیم و از حال و روز هم بیخبر نیستیم. برادر و خواهر من نوعی که اروپا زندگی میکنه که دیگه به من دروغ تحویل نمیده!!!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/15 - 08:16
بسیار خوب حالا که معتقدی 80 در صد اوهام صحت دارد ، معلوم می شود که شما هم 80 درصد داستانهای تخیلی هیتلر و معلمان، معلمان و چراغ قرمز و مدال معجزه گر باور داری . اولا منبع این داستانها را ارائه بده . ثانیا توضیح بده مثلا عبور معلمان از چراغ قرمز چگونه ممکن است؟ آیا اتومبیل معلمان هم مانند اتومبیل پلیس و اتومبیل آتش نشانی آژیر و چراغ گردان دارد؟ عبور از چراغ قرمز چه ضرورتی برای معلمان دارد؟ ضمنا حمایت هیتلر از معلمان شما را شرمنده نمی کند؟ ....
پاسخ + 0 0 --
علی 1395/05/14 - 15:04
تمام وزرا و معاونین آموزش پرورش دروغ مجسم میباشند. افرادی انتقاد ناپذیر و خودبین
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/15 - 08:17
جمله شما بی ربط است. بحث در باره خرافات صنفی است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/14 - 15:59
اقای عبداللهی!از اینکه گقتید که الفاظی را که در توصیف معلمین زحمتکش ایم سرزمین به کار بردید درست نبوده متشکرم وامیدوارم این رت صادقانه گفته باشید خداوند همه ما را به راه راست هدایت نماید.واقعاچقدر جای تاسف است که نخبگانی مانند استاد جلایی پور وسایر افراد جامعه چنین دیدگاهی در مورد معلمان داشنه باشند
اما اینکه چرا معلمان اینقدر از وضعیت معیشت خود ناراحت هستند چیز غریبی نیس این مشکل اکثریت جامعه است که با حقوق زیر خط فقر زمدگی میکنند .در سایت اقای زیبا کلام مطلب جالبی خواندم که در شبکه های اجتماعی هم زیاد فوروارد شده بود وان در مورد رای منفی مردم سویس یا سوید درهمه پرسی برای پرداخت یارانه ان هم به میزان قابل توجهی بود ادامه دارد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/15 - 08:21
مطلبی که جناب دکتر جلایی پور منتشر کرده نظر من است نه نظر ایشان. پاراگراف دوم فرمایش شما هم تایید نظر من است که حداقل در میان آن دسته معلمانی که در فضای مجازی فعال هستند اگر از استثناها بگذریم مساله اصلی معیشت و حقوق است و به هیچ چیز دیگری توجه ندارند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/05/14 - 17:19
ادامه تحلیل اقای زیبا کلام از این رویداد اجتماعی تحلیلی جامعه شناسانه وروانشناسه بسیار زیبا وجالبی بود ایشان نقل می کنند در زمستان بسیار سرد اوایل انقلاب که در تهران ودرمنطقه مسکونی ایشان سرما بی داد می کرد ومواد سوختی نیز کمیاب وجیره بندی بود مسجد محل برای رفاه حال اهالی اعلام می کند که هر خانوار به نفت نیاز دارد فردا به مسجد مراجعه کند اما روز بعد با کمال تعجب می بینند که هیچکس به مسجد مراجعه نکرده است در حالیکه همه به دلیل سرمای زیاد انتظار صف طولانی در اول صبح راداشتند ایشان در ادامه اینطور نتیجه گرفتند که این عمل مردم در اول انقلاب در راسنای همان عمل مردم سویس در رد یارانه قابل تعریف می باشد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/15 - 08:25
زمان انقلاب مساجد نفت توزیع نمی کردند. مواد سوختی در شعبات توزیع نفت و پمپ بنزینها توزیع می شد. مردم هم برای گرفتن نفت صفهای طولانی تشکیل می دادند. کلا زمستان 57 که سوخت کمیاب بود زمستان تهران خیلی سرد نبود و مردم شعار می دادند : به کوری چشم شاه / زمستان هم بهاره
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/05/14 - 17:22
درادامه ایشان این سوال را مطرح می کنند که ح اکنون بعد از سی وهفت سال ما با مردم چه کرده ایم که برای دریافت مبلغ ناچیز یارانه اینگونه سرو دست میشکنند! اقای عبداللهی پاسخ این پرسش اقای زیبا کلام را نه تنها من بلکه هر بچه مدرسه ای این روزها می داند اما می خواستم ان را از زبان شما بشنوم ان وقت شاید جواب این سوال شما هم که چرا با اینکه این همه از معنویات برای معلمان گفته اند ولی معلم روز به روز مادی تر وبی انگیزه تر وبه زعم شما بی سوادنر وزیر کا ر در رو تر شده است؟بعد از این پاسخ است که به سوال بعدی یعنی چه باید کرد میرسیم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/15 - 08:28
من در پاسخ به آقای دکتر جلایی پور فقط وضعیت بخشی از معلمان را توصیف کرده ام و گفته ام این بخش از معلمان به چیز دیگری جز افزایش حقوق فکر نمی کنند. البته همه معلمان این جوری نیستند.
پاسخ + +1 -1 --
علی 1395/05/14 - 21:24
این خرافات ( که البته بیشترش صحت داره ) فقط دربین معلمان نیست بلکه دراقشار فرهیخته دیگرهم به وفور یافت میشود ....شما میخواهید دنیا را درحد ایران پایین بیاورید البته این رسم منحوس در بین دولتمردان هم جا افتاده .. یه نگاه به اخبار بندازید متوجه میشید ،همه دنیا فقروتبعیض و آشوبه اما اخبار داخلی پراز آمار دروغین از پیشرفتها وبرقراری عدالت... اگه من نوعی نماینده فرهنگیا نیستم ، لابد کانون صنفی سیاست زده و شما صدای معلم هستین!!!! .. اگه اینجا واقعا صدای معلمه من درد واقعی معلمانی رو مطرح میکنم که هرروز شاهدشم ، شاید بعضی حرفام ربطی به مقاله شما نداشته باشه منم کاری به ظاهر مطالب شما ندارم خیلی ساده نیتهای واقعی امثال شما رو آشکار میکنم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/15 - 08:36
ممکن است بین اقشار دیگر هم خرافات باشد، اما وجود خرافات در بین مثلا پزشکان یا مهندسان ، خرافات صنفی بین بخشی از معلمان را موجه نمی کند. ضمنا افرادی که به خرافات معتقدند در هر صنفی که باشند نمی توانند ادعای فرهیختگی کنند. بله شما نماینده معلمان نیستی . بنده هم نیستم. صدای معلم هم یک رسانه است و صداهای مختلف معلمان را بازتاب می دهد اما نماینده معلمان نیست. کانون های صنفی هم نماینده آن تعداد معلمانی هستند که در مجمع عمومی آنها شرکت کرده اند. اگر کسی یا جریانی ادعا کند که نماینده معلمان ایران است باید دلیل حقوقی نمایندگی خود را ارائه دهد و مثلا بگوید یک میلیون معلم ایرانی یا اکثر معلمان ایرانی مطابق فلان سند در فلان محل و فلان زمان آن شخص یا گروه را به عنوان نماینده خود برگزیده اند. نمایندگی معنای حقوقی دارد.
پاسخ + +1 -1 --
علی 1395/05/15 - 11:51
این حرفها توجیهی بیش نیست نزدیک ۴۰ ساله که حرف دل معلم این بوده ولاغیر حرفهای شما از جنس حرف های یک معلم نیست .. بازم میگم اینها بخش کوچکش خرافات صنفیه و بیشترش واقعیت ... عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی ...
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/05/15 - 21:23
به قول دکتر شریعتی چه بسا دروغهایی که از هر حقیقتی حقیقی ترند وچه بسا حقایقی که از هر دروغی دروغی ترند!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/05/16 - 11:57
این حرف را هرکس زده باشد غیراخلاقی است. اگر این حرف را بپذیریم روابط اجتماعی بین انسانها دچار هرج و مرج می شود. هرکس می تواند دروغ را به جای حقیقت جا بزند و توجیه کند که دروغی که گفتم از هر حقیقتی حقیقی تر است. شاید شریعتی به طعنه این حرف را زده است. باید متن و زمینه این جمله را دید. بعید می دانم که ایشان به این صراحت دروغگویی را توجیه کرده باشد. اگر هم چنین فرمایشی داشته اند اشتباه است. در بین اظهار نظر دوستان مخالف تنها این نظر قابل اعتنا بود که اگر دروغ به نفع معلمان باشد ایرادی ندارد. این استدلال هم مبنای اخلاقی ندارد زیرا برای رسیدن به اهداف خوب (دفاع از حقوق معلم ) نباید از ابزار بد (دروغگویی ) استفاده کرد.
پاسخ + +4 0 --
مملی زاده 1395/05/18 - 00:41
مقاله خوبی بود!!!! هر چند متاسفانه به خوبی فهم نشده است از کامنت هایی که نوشته شده می شود فهمید جامعه ی ما خاصه همکاران گرامی خیلی فاصله دارند ار اینکه تا مسائل را بدون حب وبغض بنگرد.از پست های بی ربطی که نوشته شده بود من خودم به شخص خیلی ترسیدم واین ترس هم برای این است که نشان می دهد در این مملکت نمی شود حرف منطقی زد و هر کس و ناکس می تواند با زدن حرف های پوچ ولی احساساتی سوار موج شدو خر مراد را براند!!
خدا عاقبت ما و مملکت را به خیر کند
پاسخ + 0 0 --
صفدری 1395/05/19 - 22:10
با سلام،
من هم معتقدم که جناب شیرزاد برای بررسی بازخورد کلام و پیام خود کافیست کامنت های ذیل مقالات خود را از نظر آماری بررسی کند.
ولی آنچه عجیب است، با اینکه ایشان همیشه داد از فرهیختگی خود و بیداد از فرهیختگی معلمان زده، چرا به این ابزار فرهیختگی، یعنی تحلیل آماری پیام های خود نمی پردازد تا وزن و جایگاه مطالب و تحلیل های خود و میزان مقبولیت و روایی آن، یا میزان معلم ستیزی و خودشیفتگی خود را درک نماید.
جناب شیرزاد شما تصور می کنید که شق القمر کرده اید و خرافه گی اینگونه کامنت ها را کشف کرده اید؟؟
خرافه بودن چنین پیام ها و بسیاری پیام های دیگر، بسیار ساده و واضح است.
خداوند به شما سلامتی و عافیت عطا فرماید.
پاسخ + 0 -1 --
بازنشسته93 1395/06/01 - 07:45
آنطورکه آقای شیرزادمی فرمایند
همه چی آرومه
من چقدرخوشحالم
پاسخ + +1 0 --
مولاپناه 1395/06/05 - 14:12
جناب عبداللهی دراین مقاله اشاره داشتند که:ترویج خرافات صنفی در بین معلمان یک حرکت ارتجاعی وصنفی است.وبا استدلال این امر رو ثابت کردند.از دوستانی که ساز مخالف نواختند خواهش می کنم بفرمایند این گفته جناب عبداللهی درست است یا غلط؟لطفا در همین مورد استدلال بفرمایید.دوستی به تعداد زیاد کامنت های مخالف اشاره کرده واین امر را دلیل حقانیت مخالفان برشمرده.بنده به عنوان یک معلم بازنشسته شدیدا دچار وحشت شدم از این استدلال.کانتهای مخالفین به چیزهای دیگری مربوطه که موضوع مقاله جناب شیرزاد نبود واین نشون میده که دوستان مخالف مقاله را نخوانده اند واین امر وحشتناکه وباید ترسید.جناب عبداللهی بنده با محتوای مقاله شما موافق بوده وباید عرض کنم بخشی از وقت بنده در فضای مجازی ودرگروه ها به ویژه در گروه های معلمی همین است که از آنها درخواست کنم از گذاشتن پست های مشکوک وبی ماخذ ومنبع خودداری کنند.
پاسخ + 0 0 --
متاسفم 1398/08/11 - 16:53
ننگ بر شما که فقط هدفتون کوبوندن معلم باید فاتحه جامعه ای رو خوند که افکار مردمش چنین باشه تا وقتی تو مملکتی به این چشم به معلم نگاه میکنن تا اخر عمر جهان سومی باقی خواهند موند و امثال شمای نون به نرخ روز خور با ریاکاری خون مردم رو میمکید بله ما معلمها مقصریم که نتونستیم درست امثال شمارو تربیت کنیم
پاسخ + 0 0 --
یعقوبی 1400/08/07 - 15:34
سلام و عرض ادب. دوستان بقدری حق ما برحق این که نیازی به استفاده از روایات گسترده از اینور و آنور نیستیم! من فقط یک جمله میگویم( من یک معلم هستم) همین! این همه چیز است! این فریاد بی صدایی است که همه چیز را در برمی گیرد: توقع دیگران ار من، توقع من از دیکران، احترام من به دیگران احترام دیگران به من، دید من به دانش آموز دید دانش آموز به من،......زندگی من! بود من ، نبود من، تاثیر من.......
پاسخ + 0 0 --
اصغر 1403/02/10 - 07:45
عجب چرت و پرت هایی بافته به هم نویسنده
اولین دشمن معلمان همین پخمه گان سیاسی اند

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور