صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

محمد جواد نصیریان/ شهرضا اصفهان

معلمان ؛ محکوم به تفکر؟!

بسیاری از ما در جمع های خودمانی و یا اجتماعاتی که فقط قرار است حرف‌های فی البداهه زده شود و در صورت بروز خطا به راحتی می‌توان آن را انکار کرد ؛ گوی سبقت را از همه می رباییم و شاید فرصت حرف زدن به دیگران ندهیم/ اما اگر از ما بخواهند حرف‌هایمان را بنویسیم ، از آن طفره می‌رویم/ با نوشتن بهتر می‌توانیم مقصودمان را منتقل کنیم / آموزش انشا هم در مدارس با همین هدف انجام می‌گیرد و بسیار ارزش مند است/ صرفا دوباره ارسال کردن مطالبی که به دستمان می‌رسد بدون هیچ گونه تعمق و دخل و تصرف در آن !/ ما هرگز نظر و سخنی در هیچ کدام از آن‌ها بیان نمی‌کنیم ، گویی هیچ کدام از آن‌ها به ما مربوط نمی‌شود/ اگر در جایی فرصت حرف زدن شفاهی برایمان فراهم شد می‌توانیم ساعت‌ها نظر دهیم که البته خود این نیاز به آسیب شناسی جدی دارد/ ما فرهنگی هستیم و از ما انتظار می‌رود مشکلات مان را به بهترین شکل فرهنگی حل کنیم/ از یک جامعه فرهنگی توقع رفتار متفاوتی وجود دارد/ بتوانیم از دیگران انتقاد کنیم بدون آنکه به آن‌ها توهین کرده باشیم/ ما زمانی می‌توانیم رشد کنیم و به یک قدرت متحد تبدیل شویم که روش گفت و  گوی سالم و مفید را حداقل در این فضای ایجاد شده که عمر جاودان هم نخواهد داشت فراگرفته باشیم

فرهنگ شفاهی در میان معلمان و میزان فرهنگ گفت و گو و تقریب نگرش ها در میان جامعه و فرهنگیان

حتما همه ما ضرب‌المثل " تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد" را بارها شنیده‌ایم.
اغلب ما از این مثل برداشت (جلوگیری از حرف زدن) می‌کنیم اما این مثل، یک جنبه دیگر هم دارد که اگر سخن نگویی دیگران به نه تنها عیب تو بلکه به هنرها و توانایی های تو هم آگاه نمی‌شنوند.


بسیاری از ما در جمع های خودمانی و یا اجتماعاتی که فقط قرار است حرف‌های فی البداهه زده شود و در صورت بروز خطا به راحتی می‌توان آن را انکار کرد ؛ گوی سبقت را از همه می رباییم و شاید فرصت حرف زدن به دیگران ندهیم !

اما اگر از ما بخواهند حرف‌هایمان را بنویسیم ، از آن طفره می‌رویم !
البته این عارضه چندین دلیل می‌تواند داشته باشد ؛ از تنبلی گرفته تا ترس و یا عادت به بی فکر و برنامه حرف زدن  و صد دلیل موجه و غیر موجه دیگر.


بارها به این مشکل پی برده ایم که با نوشتن بهتر می‌توانیم مقصودمان را منتقل کنیم . آموزش انشا هم در مدارس با همین هدف انجام می‌گیرد و بسیار ارزش مند است.
اکنون محیط بسیار مناسبی در تلگرام و در فضاهای مجازی ایجاد شده که به وسیله آن می‌توانیم گفت و گو و تبادل نظر کنیم ، عقایدمان را با دیگران درمیان بگذاریم و دیگران نقد کنند و عیب هایمان را گوشزد نمایند و رشد کنیم و افکارمان به هم نزدیک تر شود.

اما با کمال تاسف کاربرد درستی از این فضا شاهد نیستیم.

صرفا دوباره ارسال کردن مطالبی که به دستمان می‌رسد بدون هیچ گونه تعمق و دخل و تصرف در آن !

بارها شده است مطلبی را از گروهی به گروه دیگر ارسال کرده ایم بدون آنکه خوانده باشیم و یا درباره اش فکر کرده باشیم !
و حتی در بسیاری از گروه ها حضور داریم با مباحث مشخص و مربوط ولی ما هرگز نظر و سخنی در هیچ کدام از آن‌ها بیان نمی‌کنیم ، گویی هیچ کدام از آن‌ها به ما مربوط نمی‌شود !
در حالی که اگر در جایی فرصت حرف زدن شفاهی برایمان فراهم شد می‌توانیم ساعت‌ها نظر دهیم که البته خود این نیاز به آسیب شناسی جدی دارد.

ما فرهنگی هستیم و از ما انتظار می‌رود مشکلات مان را به بهترین شکل فرهنگی حل کنیم.

شاید در بقیه اجتماعات صحبت‌های درگوشی، غیبت و بدگویی ، حرف‌های بدون پشتوانه در سایه‌ی ترس و بدبینی کاربرد زیادی داشته باشد اما از یک جامعه فرهنگی توقع رفتار متفاوتی وجود دارد.

حرف زدن با پشتوانه فکری که در صورت نیاز بتوانیم از آن دفاع کنیم و با شجاعت سخن حق را بگوییم. از سخنان دورو و متملقانه دوری کنیم و راه و رسم گفت و گو انتقاد سازنده را بلد باشیم.
بتوانیم از دیگران انتقاد کنیم بدون آنکه به آن‌ها توهین کرده باشیم و در مقابل انتقاد دیگران با سعه صدر رفتار کنیم. خطاهای دیگران را شجاعانه بگوییم و خطاهای خودمان را متواضعانه بپذیریم.

ما زمانی می‌توانیم رشد کنیم و به یک قدرت متحد تبدیل شویم که روش گفت و  گوی سالم و مفید را حداقل در این فضای ایجاد شده که عمر جاودان هم نخواهد داشت فراگرفته باشیم.

هر چند هستند کسانی که این راه را پیموده اند ، اما برای من و امثال من اکنون آغاز راه آموختن است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 04 مرداد 1395 13:12 خوانده شده: 1426 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +2 0 --
درستکار 1395/05/05 - 01:46
همکار گرامی
ورودتان را به جمع یادداشت نویسان این سایت با این نوشتار زیبا،خوش آمد می گوییم
پاسخ + 0 0 --
جواد نصیریان 1395/05/05 - 12:29
از لطف شما سپاسگذارم, انشاالله در پیشبرد فرهنگ جامعه بتوانیم قدمی هر چند کوچک برداریم.
پاسخ + +1 0 --
علی شیخی 1395/05/05 - 14:51
گویا هنوز کارد به استخوانتان نرسیده...
زندگی ملموس معلم خود سندی است که هزاران نابینا با اطمینان صد در صد آن را تایید میکنند چه برسد به بینایان بخصوص متفکران...
اما آنکه یا آنانکه اصلا به این مسائل توجه نمیکنند چون نمیخواهند!!! مردان و دولتمردانی هستند که تعداد شاید قابل توجهی از ایشان متاسفانه معلم هستند یا بودند...
پس باید خود اقدام کنیم و حق را بگیریم.
پاسخ + 0 0 --
حسن مجید 1395/05/05 - 23:35
جناب محمد جواد نصیریان
بی تامل گفتار از عادت غلط روزمرگی ماست!
معلم و تفکر! تفکر و معلم جز لاینفک یکدیگرند نه اینکه معلم محکوم به تفکر . فکر زمانی شروع به فعالیت میکند گرهی درمیان باشد. هر از چندی کلمه ای یا جمله ای به صورت مد روزی تکرار می کنیم و بعد فراموش.آخرین آنها((معیشت)) بود که من شنیده بودم اگر کلمه ی تازه ای متولد گشته بی اطلاعم.بی اطلاعی از جهالت نیست بلکه از مد شدن و از مد افتادن آنهاست سادگی جز خصوصیات معلمی است
از زمانی که دستور زبان فارسی به زبان فارسی تغییر یافته انشا از رمق افتاده شاید دفن هم شده مثل خیلی چیزها نمیتوانیم باور کنیم
لازم و ضروری است که حکایت (( از ماست که بر ماست)) را چون کلاس اولی های قدیمی روزی هر چند بار معلم مشق بگوید بنویسیم
از روزی که شاهین با کرکس مقایسه میشود معلم نیز از تفکر جدا پنداشته
خانه سیمرغ کوه قاف است و آن نیز از دید و دسترس نزول اندر نزول گیران هیهات!

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور