دبير کميسيون ماده 10 احزاب وزارت کشور از اعطاي مجوز برگزاري مجمع عمومي 16 کانون صنفي معلمان پس از سال ها بلاتکليفي خبر داد. بر اساس تصميم کميسيون ماده 10 احزاب به اين 16 کانون صنفي اجازه برگزاري مجمع عمومي و اصلاح اساسنامه با رعايت قانون احزاب و جمعيت ها داده شده و در حال حاضر فرآيند اداري اين کار در حال انجام است. اين خبر همه فعالان صنفي را بيش ازگذشته به آينده و تحقق مدني خواسته هايشان اميدوار کرده است.
تشکل هاي صنفي با همه محدوديت ها همواره بايد در چارچوب هاي قانوني کشور براي دست يابي به حقوق حقه خود تلاش کنند. هدف عمده تشکلهاي صنفي کمک به رفع تبعيض ها و دغدغه هاي معيشتي و رفاهي اعضاي آن صنف است. هر چند موضوع سياست در تمام شئونات زندگي اجتماعي و فردي دخيل مي باشد و زندگي بدون سياست غير ممکن به نظر مي رسد. اما اين اهميت داشتن موضوع سياست، هرگز به مفهوم بي قاعدگي آن نيست.
در جوامع توسعه نيافته به دليل فقدان آگاهي و درک لازم، مسايل و موضوعات مطروحه از تعريف روشني برخوردار نمي باشند و چيزي به نام حد و مرز، خطوط و دايره ها به رسميت شناخته نمي شود. يک فرد به جاي همه فکر مي کند، تصميم مي گيرد و عمل مي نمايد. کنشگران صنفي بايد به دور از مسايل سياسي و غير قابل دست يابي، منعکس کننده مشکلات خاص صنف خود باشند و به جاي شعار دادن و در جا زدن،براي تحقق خواسته هاي صنفي خود تلاش کنند.
نزديک به دو دهه از فعاليت تشکل هاي صنفي معلمان مي گذرد. ده ها تشکل صنفي با نام هاي گوناگون دراين عرصه خود را پرچم دار کنش هاي صنفي و مدني معرفي کرده اند، اما سوال اساسي اين است که چرا نتوانستند عموم فرهنگيان را بعد از سال ها فعاليت صنفي با خود همراه و همدل کنند و هميشه در بزنگاه هاي تاريخي تنها مانده اند؟
آنچه در طي ساليان گذشته باعث بي اعتمادي و عدم اقبال بدنه جامعه فرهنگيان به تشکل هاي صنفي شده است، « آفت زدگي سياسي » و « سياست زدگي » همه چيزمي باشد. در حالي که به خاطر نفس کار صنفي نبايد اغراض سياسي وارد مسائل صنفی شود، تب سياسي بازي در تشکل هاي صنفي معلمان بالا زده است و هر روز بيش از پيش از محتواي صنفي دور شده و به سوي مباحث سياسي ميروند. متاسفانه در بعضي از تشکل هاي صنفي معلمان خطوط و مرزهاي مسايل صنفي و سياسي از هم تفکيک نمي گردند و سايه سياست، بر همه چيز مستولي است يعني رنگ سياست بر همه مسايل و موضوعات زده مي شود. در برخورد با هر طرحي تفسيرها و برداشت هاي کاملا سياسي و جهت دار را به خود مي گيرند و روش هاي افراطي و تفريطي جايگزين روش هاي منطقي شده است.
با نگاهي کوتاه به ديدگاه ها و موضع گيري هاي بعضي از تشکل هاي صنفي معلمان مي توان « آفت زدگي سياست » را به خوبي مشاهده نمود. بدون شک اين پديده که همگان خود را نخبه سياسي بپندارند و در همه مسايل به صورت جدي نظر بدهند مي تواند نتايج خطرناک وغير مفيدي را در پي داشته باشد.
واقعيت هاي موجود گواهي مي دهند که چنين سياست زدگي مي تواند موجب ناکار آمدي تشکل هاي صنفي معلمان گردد.
متاسفانه يکي از پديده هاي شوم و ناگوار در تشکل هاي صنفي معلمان ، همه گير شدن سياست در عرصه ها و زمينه هاي مختلف است. شعارهاي تند و مقالات هيجاني، عکس گرفتن و نمايش قهرماني دادن راه به جايي نخواهد برد. سياه نمايي مطلق و کوبيدن بر طبل فرادستان و فرودستان، جز ايجاد ياس و نا اميدي کمکي به حل مشکلات فرهنگيان نمي کند.
مطرح کردن مسايل و مشکلاتي که در حيطه وظايف تشکل هاي صنفي نيست نه تنها نفعي براي جامعه فرهنگيان ندارد، بلکه باعث دور شدن کنشگران صنفی از اهداف خود مي شود.
مطمئناً وظيفه اصلي تشکل هاي صنفي معلمان تلاش براي طرح مطالبات صنفي و پيگيري مجدانه آنهاست نه اصلاح و انقلابي گري. حرکت صنفي تابع آرامش و برنامه است و بايد معطوف به نتيجه منطقي باشد.
افراطي گري و تندروي هيچ دستاوردي براي جامعه فرهنگيان نخواهد داشت و مطمئناً براي تحقق خواسته هاي به حق بايد راه حل منطقي وجود داشته باشد.
متاسفانه تشکل هاي صنفي معلمان سليقه اي و فرد محور عمل کرده و هرگز نتوانسته اند ساختاري و برنامه محور عمل کنند. در نبود نقشه راه، هر کس ساز خود را مي نوازد و کسي حاضر به پذيرش اشتباهات و نقد منصفانه ديگران نيست.
تئوريسين ها و نظريه پردازان تشکل هاي صنفي بايد از خود بپرسند چرا بعد از نزديک به دو دهه فعاليت هنوز برنامه روشن و جامعي براي برون رفت از اين نابه ساماني ها ندارند؟! آيا يک بار بدون متهم کردن منتقدان به بد خواهي نسبت به موشکافي و آسيب شناسي رفتارها و تحليل عملکرد خود نشسته اند؟!
دستاورد عيني تشکل هاي صنفي معلمان براي اين قشر فرهيخته چه بوده است؟
اکنون پرسش مشخص از نخبگان و نظريه پردازان صنفي تشکل ها اين است: برنامه ي مدون و جامع شما براياصلاح وضعيت کنوني و خروج از اين بن بست چيست؟
بي ترديد آموزش و پرورش به عنوان زيربناي کشور بايد مورد توجه جدي و ويژه قرار گيرد و بايد عزمي جدي براي ارتقاي جايگاه و شان فرهنگيان وجود داشته باشد.
کشورهاي مختلف دنيا سرمايه گذاري هنگفتي را بر روي آموزش و پرورش مي کنند تا زمينه رشد و توسعه جامعه خود را رقم بزنند.اما متاسفانه در ايران سيکل معيوبي بين آموزش و پرورش و توسعه وجود دارد و آموزش و پرورش در کمک به رفع تبعيض ها و دغدغه هاي معيشتي و رفاهي معلمان موفق نبوده است.
فعالان صنفي و تشکل هاي صنفي معلمان مي توانند با تعامل مثبت به راهکارهاي مناسبي براي ترميم سيکل معيوب آموزش و توسعه برسند. اگر فعالان صنفي و تشکلهاي صنفي به دنبال بهبود وضعيت فرهنگيان هستند بايد دست به همافزايي بزنند چرا که سياستهاي پوپوليستي دولت و وزير آموزشوپرورش کمکي به ارتقا شان و جايگاه فرهنگيان نخواهد کرد.
تشکلهاي صنفي فرهنگيان اگرچه از سواد و آگاهي سياسي برخوردار هستند اما نبايد با سياست زدگي مشکلات را دوچندان نمايند. بايستي ميان مسايل سياسي و غيرسياسي تفکيک قايل گرديد.نوعي از بي اعتمادي شديد ميان فعالان صنفي از يک سوي و ميان جامعه فرهنگيان و تشکل هاي صنفي از سوي ديگر وجود دارد. يکي از راه هاي تقويت ارتباط تشکل ها و بدنه فرهنگيان اينست که براي سياست يک مفهوم دقيقي را تعريف نماييم و هم فعالان صنفي و هم تشکل هاي صنفي فرهنگيان خود را ملزم به رعايت حد و مرزها بدانند.
ارتباط مثبت تشکلهاي صنفي معلمان با وزارتخانه آموزشوپرورش مي تواند براي حل مشکلات جامعه فرهنگيان موثر باشد و نقش مهمتري در تصميمگيريها و تصميمسازيها داشته باشند. تشکلهاي صنفي فرهنگيان با ايجاد شبکه فراگير نقش اثربخشتري در امور خود داشته و حتي ناظر بر عملکرد آموزش و پرورش باشند.
فعالين محترم صنفي!
مي دانيد و مي دانيم شکل گيري و دوام تشکل هاي صنفي قدرتمند مي تواند به بهبود شرايط آموزش و پيگيري مطالبات بدنه نظام آموزشي کشور منجر شود. رسيدن به اهداف صنفي و اجتماعي؛ مستلزم تعامل، پذيرش انتقادها و سياست زدگي ايست.
تشکل هاي صنفي جاي سياسي بازي و حرفهاي سياسي نيست.
همافزايي، وحدت و انتقال تجارب اصليترين راهکار گشايش امور فرهنگيان است.
به اميد آن روز...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان