سرمايه اجتماعي مفهومي جديد و پيچيده در جامعه شناسی است که امروزه به عنوان يکي از مهم ترين شاخصه هاي رشد و توسعه در هر جامعه اي مطرح است. مفهوم سرمايه اجتماعي در برگيرنده مفاهيمي همچون اعتماد، همكاري و همياري ميان اعضاي يك گروه يا يك جامعه است كه نظام هدف مندي را شكل ميدهند و آنها را در جهت دست يابي به هدفهاي ارزشمند هدايت ميكند. جامعه شناسان سرمايه اجتماعي را يک مفهوم مرکب که داراي سه بعد: ساختار، محتوا و کارکرد است، تلقي نموده که ساختار اجتماعي آن، همان شبکه ارتباطات اجتماعي است و محتواي آن، عبارت از اعتماد و هنجارهاي اجتماعي است و کارکرد آن نيز همان عمل متقابل اجتماعي است. به طور كلي رشد جامعه به شدت تحت تأثير سرمايه اجتماعي است و سرمايه اجتماعي به جامعه وحدت ميدهد. همچنين وجود ميزان قابل قبولي از سرمايه اجتماعي موجب تسهيل كنشهاي اجتماعي ميشود، به طوري كه در مواقع بحراني ميتوان براي حل مشكلات از سرمايهاجتماعي به عنوان اصليترين منبع حل مشكلات و اصلاح فرآيندهاي موجود سود برد. در واقع مي توان گفت: هر چه سرمايه اجتماعي ملتي بيشتر باشد، آن ملت، خوشبخت تر و ثروتمندتر خواهد بود.
از نظر جامعه شناسان، سرمايه اجتماعي در اغلب موارد با موفقيت دموکراسي و مشارکت سياسي ارتباط داده مي شود و سرمايه اجتماعي عنصري کليدي در بنا و برقراري دموکراسي است. از اينرو شناسايي عوامل موثر در تقويت يا تضعيف سرمايه اجتماعي اهميت به سزايي دارد. نظريه پردازان علوم سياسي معتقدند آنچه بيش از پيش اهميت پيدا ميكند نقش نهادهاي جامعه مدني در تشكل اين سرمايه است. جامعه مدني را مي توان به صورت مجموعه انجمن ها و سازمان هاي داوطلبانه خارج از محدوده دولت تعريف کرد که توسط گروه هايي از مردم شکل گرفته و مديريت مي شوند و منابعي از سرمايه اجتماعي هستند.
بر طبق اين تعريف اگر جامعه مدني را مترادف با سرمايه اجتماعي بدانيم، در آن صورت سؤال اين است که جامعه مدني تا چه حد در توليد سرمايه اجتماعي دخيل است؟
نظام هاي سياسي نقشي بسيار تأثير گذار در شکل دهي خصوصيات جامعه مدني و چگونگي کاربرد سرمايه اجتماعي دارند. افزايش علاقه به سرمايه اجتماعي به عنوان درمان مشکلات اجتماعي کنوني، مستقيما بر اين فرض استوار است که چنين مشکلاتي ريشه در تضعيف جامعه مدني دارند. در اين ديدگاه نقش سرمايه اجتماعي، تقويت جامعه مدني و سازمان هاي غير دولتي به عنوان عوامل توسعه در نظر گرفته شده است.
گروهي از روشنفکران در کشورهاي در حال توسعه متذکر شده اند که سرمايه اجتماعي و جامعه مدني در کنار هم نقش مهمي در رشد دموکراسی دارند. به نظر مي آيد سطح پايين سرمايه اجتماعي منجر به نظام هاي سياسي غير منعطف و غير مسؤول و همچنين سطح بالايي از فساد در نظام سياسي مي شود. شبکه هاي مشارکت مدني يکي از اشکال ضروري سرمايه اجتماعي مي باشند و هرچه اين شبکه ها در جامعه ايي متراکم تر باشند احتمال همکاري شهروندان در جهت منافع متقابل بيشتر است. حضور دولت متمرکز در تمامي حوزه ها و نهادها مي تواند باعث کاهش سرمايه اجتماعي گردد و در اين حالت افراد مشارکتي در حل امور و مشکلات نمي کنند و از طرف ديگر به دليل سنگين شدن وظايف دولت و عدم مشارکت مردم در وظايف شهروندي و سياسي، دولت نمي تواند از عهده انجام وظايف به خوبي برآيد و درنتيجه با به وجود آمدن مشکلات و نواقصي در انجام امور مختلف، مردم اعتماد خود را به دولت از دست مي دهند. درصورتي که درشرايطي که دولت دموکراتيک وجود داشته باشد با تفويض قدرت به نهاد های مستقل و مدنی، وظايفي که برعهده دولت است کاهش مي يابد و دولت تنها در نقش ناظر ايفاي نقش مي کند و کنترل امور را به دست خواهد داشت. درنتيجه انجام کارها با روندي روبه سرعت پيش رفته و درپي آن ميزان رضايت مردم و نهايتا اعتماد آنها به دولت نيز افزايش مي يابد.
يکي از موضوعات مورد توجه جامعه شناسان، آموزشوپرورش و نقش آن در اجتماعي کردن افراد است. امروزه آموزشوپرورش به عنوان يک نياز اجتماعي جلوه گر شده است و بدون شک يکي از عوامل مهمي که در کيفيت آموزشوپرورش مؤثر است، درجه اهميت و اثربخشي معلمان است. نهاد آموزشوپرورش به سان يک سيستمي است که معلمان نقش به سزايي در تعليم و تربيت ايفا مي نمايند، لذا اثربخشي آن ها براي موفقيت در کارشان بسيار مهم است.
حال اين سوال به ذهن خطور مي کند که بين سرمايه اجتماعي و اثربخشي معلمان چه رابطه اي وجود دارد؟ تحقيقات اخير نشان داد که بين سرمايه اجتماعي و اثر بخشي معلمان رابطه مستقيم وجود دارد. اهميت سازمان ها و نقش نيروي انساني در جوامع امروزي، اثربخشي را به يکي از مباحث بسيار مهم در پژوهش هاي مربوط به سازمان هاي اداري تبديل نموده است. در يک سازمان آموزشي هر چه افراد مشارکت بيشتري در برنامه ريزي ها و روند کاري و شغلي خود داشته باشند، از آگاهي اجتماعي بالاتري برخوردار باشند و هنجارهاي اجتماعي نظير هنجارهاي مشارکت و اعتماد بيشتر رواج پيدا کند، اثربخشي بالاتري از کار خود خواهند داشت و اثربخشي بالاتر، هم به کارايي بيشتر سازمان و موفقيت اعضاي آن مي انجامد. سرمايه اجتماعي و اثربخشي معلمان مستقيماً به کارايي بيشتر سازمان و اهداف آموزشي مورد نظر آن منجر خواهد شد و آگاهي از ميزان سرمايه اجتماعي معلمان و اثربخشي آنها چشم انداز بهتري به برنامه ريزان امر آموزش و توسعه خواهد بخشيد.
جامعه معلمان ايران به علت تبعيض ها، نابرابري های موجود و عدم رضايت شغلي داراي عناصري از اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعي نيست. از ديگر سو کاهش مشارکت اجتماعي معلمان و افول سرمايه اجتماعي آنان باعث از دست رفتن اعتماد اجتماعي مردم به فرهنگيان به عنوان مهمترين سرمايه اجتماعی آموزشوپرورش شده است سرمايه اجتماعي معلمان تحت تاثير سطح همبستگي فرهنگيان و ارتباط آنها با جامعه قرار دارد. سرمايه اجتماعي را مي توان با بررسي ميزان اعتماد و حس عمل متقابل در يک اجتماع يا بين مردم سنجيد. سرمايه اجتماعي معلمان ناشي از مشارکت آنها در گروه هايي است که براي منفعت خاصي سازماندهي شدهاند. سرمايه اجتماعی معلمان پيشنيازي ضروري براي توسعه موفق است و توسعه مناسب می تواند موجب تقويت همکاري اجتماعي فرهنگيان بر اساس روابط اجتماعي واقعي شود.
کلام آخر اينکه:
آنچه که مي توان از آن به عنوان نتيجه ي اين بحث ياد کرد اينکه سرمايه اجتماعي منبع مهمي براي افراد است و مي تواند تأثيري عظيم بر قابليت عملکرد آنها و کيفيتي که براي زندگي تصور مي کنند و برداشتي که از آن دارند بگذارد به طوري که سرمايه اجتماعي به زندگي فرد معني و مفهوم مي بخشد و زندگي را ساده تر و لذت بخش تر مي سازد. در نتيجه، تلاش جوامع بايد در جهت افزايش اعتماد، مشارکت مدني و مشارکت اجتماعي، بهبود روابط اجتماعي و اعتماد بين افراد در سازمان ها به ويژه در سازمان آموزشوپرورش باشد. با توجه به رابطه مستقيمي كه بين سرمايه اجتماعي با اثر بخشي معلمان وجود دارد، از اين رو انتظار است كه مديران آموزشوپرورش توجه بيشتري نسبت به منابع انساني به عنوان مهم ترين عامل در اثر بخشي سازمان داشته باشند و با برنامه ريزي مدون به ترغيب معلمان به شركت در مراسم ها و تشكل هاي اجتماعي نمايند، و سرانجام مديران مي بايستي سعي بيشتري در بر انگيختن معلمان از طريق توجه بيشتر به وضعيت روحي آنان براي بهتر انجام دادن وظايف و اثر بخش تر بودن آن ها در سازمان داشته باشند.
امروزه ورود فرهنگيان به عرصه هاي مختلف فعاليت اجتماعي به يکي از مهمترين منابع براي بهره برداري از نيروهاي اجتماعي در جهت رشد جامعه به حساب مي آيد. سرمايه اجتماعي به صورت نيروي محرکه و پتانسيل تعامل بين معلمان و جامعه عمل مي نمايد. سرمايه اجتماعي معلمان منجر به حفظ و پايداري يک اجتماع فراگير و فعال و کاهش عواقب منفي خواهد شد.
بايد فراموش نکرد که سرمايه اجتماعي، عنصري ثابت و خنثي نيست، نظام و سيستم اجتماعي با هر تحريکي، ممکن است دچار نقص و انحراف در اعتماد اجتماعي، انسجام و مشارکت اجتماعي شود و سرمايه اجتماعي با کاهش مواجه شود و اين مسئله مهم به تدريج باعث نارضايتي عمومي و اغتشاش و فروپاشي جامعه خواهد شد. روند نزولي سرمايه اجتماعي مي تواند عواقب وخيمي براي جامعه داشته باشد. سرمايه اجتماعي و رضايت شغلي معلمان از عامل هاي بسيار مهم در امر توسعه و رفاه اجتماعي است. با توجه به شرايط اقتصادي و سياسي ايران درحال حاضر به نظرمي رسد که جامعه معلمان هنوز نيازمند رشد و توسعه اجتماعي در جامعه است و معلمان هنوز راهي طولاني براي ايجاد سرمايه اجتماعي نيرومند در پيش دارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
معلمان در كشور ما سرمايه اجتماعي عظيمي هستند كه فقط در يك مورد به خوبي از سرمايه اجتماعي آنان استفاده مي شود ؛ و آن هم بي ترديد به عنوان « عوامل اجرايي انتخابات» !