صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

احمد غفوریان/ خراسان رضوی

سناریوی کلیشه ای تکراری: " ممنوع است"

مگر صدای معلمی پیدا شود و انعکاس دهد تا همه بشنوند آنهایی که باید بشنوند/ریشه همه این ماجراها را باید در  این اصل  سی ام  قانون اساسی که به طور صریح اعلام می کند / چرا قانون شفاف نیست/ قطع یارانه آنها هرگز به اصلاحات در زمینه بهداشت و آموزش و حمل و نقل و گسترش خدمات شهری و شهروندی منتهی نمی گردد/ اگر بنا بر قطع یارانه باشد باید یارانه هر دانش آموز به طور مستقیم به حساب مدرسه آنها واریز گردد/ باید دانش آموزان برخوردار در مدارس دولتی تحصل نکنند و به سمت مدارس غیر انتفاعی گسیل شوند و توسعه کمی و کیفی مدارس غیر انتفاعی در دستور کار باشد و همچنین جدی شدن خرید خدمات آموزشی/ اگر هم دولت کاری نکرد باید خودمان ایجاد تحول کنیم و منتظر نباشیم

 

اخذ وجه در مدارس و راه کار حل مشکلات مالی آموزش و پرورش و مدارس    تکرار و بسامد بعضی کلمات و عبارات آلرژی زاست و جمله واره " اخذ وجه هنگام ثبت نام جزء برای کتاب و بیمه غیر قانونی است" از این عبارات است، جمله ای که همه در مقابل آن هاج و واج می شوند، اولیائی که بریده روزنامه را دردست دارند و به مدیر مدرسه نشان می دهند و مدیر وقعی به آن نمی دهد و پدر و مادر ناچار و خسته ای که در نهایت برای حفظ ابروی بچه شان و درک واقعی شرایط، پول را می پردازند و می دانند این پول نه اولی آن خواهد بود و نه آخری آن ، و از سویی مدیر مدرسه ای که برای قبض گاز و آب و مدرسه مانده است ( من خودم قبض 9 میلیونی گاز مدرسه را دیده ام) و حتی در بعضی مدارس آب و گاز و برق بماند به کنار ، پولی برای پر کردن مایع دستشویی داخل سرویس بهداشتی نیست و وجهی دیگر مسوولان آموزش و پرورش که روزها با صدها شکایت در باب اخذ وجه مدارس  مواجه هستند و چند طرف قضیه را می بینند: قانون محکم بر عدم اخذ وجه، مدیران شاکی از عدم سرانه برای مدرسه و چگونگی اداره مدرسه با چندرغاز ( می گویند کفگیر به ته دیگ خورده است آن هم دیگی که خورش مسما در آن نمی جوشیده و ته چین ندارد بلکه آب در آن می جوشانیدند!)  و اولیاء عصبانی که در روزنامه و تلویریون و روزنامه ها شنیده اند و خوانده اند "ممنوع است" و روزنامه نگاران کنجکاو که بعضآ عاشق اخبار منفی و از این سنخی هستند و هر روز تیتر می زنند و گزارشی چاپ می کنند، و در نهایت عدم شفافیت در دخل و خرج و قانون و اخذ وجه و... 

البته ریشه همه این ماجراها را باید در  این اصل  سی ام  قانون اساسی که به طور صریح اعلام می کند: "دولت‌ موظف‌ است‌ وسايل‌ آموزش‌ و پرورش‌ رايگان‌ را براي‌ همه‌ ملت‌ تا پايان‌ دوره‌ متوسطه‌ فراهم‌ سازد و وسايل‌ تحصيلات‌ عالي‌ را تا سر حد خودكفائي‌ كشور به‌طور رايگان‌ گسترش‌ دهد"، پیدا کرد.

همه می پرسند و ما هم می پرسیم: چرا قانون شفاف نیست؟ چرا باید در لوای برگه امتحانی و هزینه اردو و لابه لای ثبت نام کتب مدرسه از اولیاء به طور نامحسوس پول بگیریم و هزینه مدرسه کنیم؟ چرا داستان اخذ وجه را پایانی نیست و چرا هیچ کس جسارت ندارد مسائل را شفاف به همه بگوید: یک نفر فریاد بزند که پادشاه لباسی بر تن ندارد.

انصراف مردم سوئیس از دریافت یارانه بسیار پرمعنا بود، وقتی دانش آموزان در مدارس بهترین امکانات را دارند: سالن ورزشی چند منظوره، آزمایشگاه های مجهز، کتابخانه، کارگاه، سالن غذاخوری، سرویس ایاب و ذهاب رایگان و از همه مهمتر درآمد والدین فرزندانی که  آن چنان است  که 50 درصد و بیشتر آن پس انداز و خرج تفریح و مسافرت و آینده نگری می گردد و یا در حوزه بهداشت و سلامت هیچ هزینه ای از جیب مردم نیست،از مهندسی شهری و خدمات شهروندی دیگر سخنی نمی گویم و به نظر شما  آیا گرفتن یارانه جفا به دولت نیست؟ و سوئیسی ها این جفا را نکردند و حق خود ندانستند که پول باد آورده ای را به قول ما بگیرند؛ اما در اینجا شفافیت نیست و مردم می دانند قطع یارانه آنها هرگز به اصلاحات در زمینه بهداشت و آموزش و حمل و نقل و گسترش خدمات شهری و شهروندی منتهی نمی گردد و با خود می گویند پول نفت مان است باید سرسفره خودمان باشد و نتیجه این می شود که خانواده افراد بیمار هم برای بیمار در بستری خود اشک می ریزند و هم برای هزینه بیمارستان او  و اولیاء دانش آموزان از ترس عدم مواجهه با مدیر، ثبت نام فرزندشان را به تاخیر می اندازند دارند و حتی قید گرفتن کارنامه را هم می زنند تا شاید فرجی  اتفاق بیافتد و این درس بزرگی است.

این چالش باید به طور جدی حل شود و البته قدم اول جسارت عاقلانه می خواهد: اگر بنا بر قطع یارانه باشد باید یارانه هر دانش آموز به طور مستقیم به حساب مدرسه آنها واریز گردد.

اما چرا این کار نمی شود و فردی تاجر 45000 تومان می گیرد و فرزندش در مدارس دولتی به طور رایگان درس می خواند و در آموزش عالی رایگان تحصیل می بیند و بعد در روستاها و مناطق حاشیه ای کلان شهرها و در گوشه و کنار کشور عزیزمان یارانه دانش آموز خرج خرید روغن و برنج هندی و نان برای سفره ماه رمضان این خانواده ها می گردد و در گردنه ثبت نام دانش آموز برای هزینه پول کتاب می مانند، هزینه لباس فرم مدارس را ندارند، و هر روز جلوی همکلاسی ها شرمنده می شوند و دانش آموز طاقت می آورد اما در روز اردو دیگر طاقت نمی آورد و گریه می کند تا پدرش که دلش با اوسـت، هزینه اردو را بدهد و پدر شرمنده در فکر جور کردن پول است که آیا بتواند یا نتواند.

بنده از تجارب خود در تدریس در روستاهای خراسان رضوی می گویم و معلمان از این داستان های زندگی زیاد دیده و می بینند و کاری هم نمی توانند انجام دهند مگر صدای معلمی پیدا شود و انعکاس دهد تا همه بشنوند آنهایی که باید بشنوند.

وضعیت مدارس قابل حل شدن است و دولت باید بخواهد تحول در اینجا ایجاد کند. اگر دولت برای هر دانش اموز 2 میلیون هزینه کند  24 هزار میلیارد می شود که اگر دو برابر هم شود رقمی نیست و از عهده دولت برمی آید جالب اینجاست که همین بودجه نیز تخصیص نمی یابد.

در پازل چند بعدی حل مشکلات چند بعدی مدارس و آموزش و پرورش سهم هرکس به شکل ذیل است:

- خیرین مدرسه ساز  و مسجد ساز و بیمارستان ساز باید همه مدرسه ساز و کلاس ساز  شوند و بیشتر مدارس بسازند و مدارس قدیمی را نوسازی کنند، و مدارس را از صفر تا صد تجهیز کنند، مدارس باید مدرسه باشند با کلیه امکانات که مدارس مصلی نژاد از مدارس موفقی است که توسط خیًر به بهترین سبک معماری و رفاهی با امکانات روز ساخته شده اند و دانش آموزان در آن آرامش دارند.

- مدارس غیر انتفاعی باید گسترش یابند، باید دانش آموزان برخوردار در مدارس دولتی تحصل نکنند و به سمت مدارس غیر انتفاعی گسیل شوند و توسعه کمی و کیفی مدارس غیر انتفاعی در دستور کار باشد و همچنین جدی شدن خرید خدمات آموزشی .

-  اولیاء توجیه شوند و کمک داوطلبانه واقعی به مدارس نهادینه گردد و خود در ارتقای مدرسه سهیم می باشند هر پدر و مادر یک نقش در مدرسه، یعنی انجمن اولیاء گسترده و مشارکت جویانه واقعی که مدرسه دانش آموز را مانند خانه خود بدانند و هرکس به هر شکل به مدرسه فرزند خود کمک کند.

 -  انجام پروژه های درآمد زایی برای مدارس از لحاظ تبلیغات محیطی و استفاده از فضاها گسترش یابد و باید بتوان با اخذ مجوزهای لازم مدارس به سوی درآمد زایی بروند چه اشکال دارد دیوار مدارس برای تبلیغ محصولات فرهنگی اختصاص یابد .

-  دولتی که  در معنای وسیع کلمه اولویت اول آن آموزش و پرورش باشد، و اگر هم دولت کاری نکرد باید خودمان ایجاد تحول کنیم و منتظر نباشیم . ای کاش در این دولت به جای جای بهداشت و سلامت، آموزش و پرورش اولویت اول می شد و شاهد اصلاحات اساسی در این بزرگترین سازمان طولی و عرضی و عظیم الجثه ترین سازمان کشور بودیم که همه در آن بود و هستند . رهبر انقلاب سر کلاسش بوده و فرزندان آنها بوده اند و هستند و نوه های رئیس جمهور در سر کلاس آن هستند و...

به هر حال اوضاع کنونی مدارس ، انجام امور غیرقانونی را قانونی جلوه می دهد مدارس به سوی خودگردانی پیش می روند، و چاره ای هم ندارند با گفتن کلمه غیر قانونی مشکلات حل نمی شود، مگر بخواهیم سر خود را زیر برف پنهان کنیم؛ در حال حاضر باید این جمله را گفت مگر تغییرات گفته شده به وقوع بپیوندد:

اخذ وجه در مدارس قانونی است طبق قانون !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 24 خرداد 1395 13:37 خوانده شده: 1504 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +3 -1 --
Morteza Hajibabaei 1395/03/24 - 16:09
کلاس درس ومدرسه بنگاه اقتصاد دی نمی باشد .راه را اشتباه رفته ای
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1395/03/25 - 09:50
مردم سویس چه خوشبختند هم دنیا را دارند هم اخرت را ...لا معاش لا معاد ...و این سرنوشت ماست نه دنیا داریم نه اخرت

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور