صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه صدای معلم

پادشاه صنف ‎!

مهدی بهلولی از تمثیل پادشاه و ملکه و ولیعهد برای توصیف بهشتی و خانواده اش استفاده کرد/ طراحان گفتمان "دشمن محور" حتی به افراد خانواده  همدیگر برچسب می زنند/ عامل وحدت فعالان، تبلیغ درباره معلمان زندانی و فراخوان تجمع خیابانی بود/  سلمانی ها وقتی بیکار می شوند سر همدیگر را می تراشند/ قهرمان ها و ستاره های صنفی به جان هم افتاده اند/ پادشاه صنف گفته با خودسران هم کلام نخواهم شد/ بهلولی در روزنامه شهروند وابسته به هلال احمر با دشمنان خیالی خود تسویه حساب می کند/ پاتک طرفداران بهشتی : بهلولی و نیک نژاد برای گرفتن تخفیف در حکم قضایی به بهشتی حمله می کنند/ بهلولی نوشت که پادشاه صنف ، میرزاها را تبدیل به "میرزاپیمانکار" کرده است/ به گفته بهلولی شیفتگی و عاشقی هواداران بهشتی بی حساب و کتاب نیست/ بهلولی خطاب به همسر بهشتی : ملکه خیالی و پوشالی آرزوی سلطنت را از سرشان بیرون کنند/ محمدرضا نیک نژاد در یادداشت " آشفته بازار صنف و نقد از درون" از قول یک فعال نوشت:  " من هم به عملکرد او نقد دارم ولی از ترس خانواده و همراهانش حرفی نمی زنم!" / چپ های کانون با شعار  انتقاد از دیکتاتوری خانواده و طرفداران بهشتی ، در کنار مهدی بهلولی و نیک نژاد ایستاده اند/ بهشتی این توانایی را دارد که دو میرزابنویس مخالف و خودسر  را تبدیل به "میرزا پیمانکار" کند / حکایت حمله مریدان سابق (بهلولی و نیک نژاد ) به بهشتی،  پرتاب بومرنگ را تداعی می کند/ برچسب و تهمت و تخریب، وقتی باب شود، دامن مبتکران آن را هم می گیرد/ دعوای داخلی کانون تهران فاقد اصالت و بدون  ارزش صنفی،سیاسی و مدنی است

آسیب شناسی کانون صنفی معلمان ایران و نقدی بر عملکرد تشکل های صنفی فرهنگیان

"در صنف هم می تواند پادشاه باشد،دربار و ملکه و ولیعهد هم باشد. پادشاه صنف می تواند "قدیس" باشد یعنی درباریان او را قدیس بدانند....ملکه می تواند دستور دهد که اگر کسی می خواهد حرفی بزند که خدای ناکرده به گوشه ی قبای پادشاه بربخورد نباید در فضای عمومی بگوید یا بنویسد؛ می تواند بیاید در تلگرام، خصوصی بنویسد یا اصلا می تواند بیاید در حضور پادشاه بگوید."

هنوز چند روزی از آزادی بهشتی نگذشته بود که مهدی بهلولی،با این سخنان در تلگرام به استقبال او رفت. موقعی که آقای بهشتی اعتصاب غذا کرده بود ، بهلولی و نیک نژاد در گروه های تلگرامی نوشته بودند که بهتر است آقای بهشتی اعتصاب خود را بشکند، اما ظاهرا خانواده بهشتی از این درخواست انتقاد کرده بودند. حالا  مهدی بهلولی و نیک نژاد دست به افشا گری علیه بهشتی زده اند.  

بهلولی می نویسد : " پادشاه پیش از این هم اعلام کرده که ما با چنین خودسرانی، چای هم نخواهیم خورد. شخص خود من هم با آنها هم کلام نخواهم شد.البته پادشاه ما انسان چندان سنگ دلی هم نیست." قبلا فعالان کانون، از روش تخریبی علیه منتقدان استفاده می کردند، اما حالا برای تسویه حساب های درون خودشان از همین روش تخریبی و زبان آلوده اسفاده و دعواهای خود را علنی می کنند.

بهلولی در  ادامه نوشت : "چندی پیش ولیعهد می خواست گوش دو نفر از کسانی را بپیچاند که جرات کرده بودند برخی انتقادهای در گوشی و خصوصی رعایا را در فضای عمومی بیان کنند اما پادشاه جلوگیری و از خودگذشتگی نمودند و از جرم آن دو خیره سر گذشتند. ولی رعایا نیز باید حد خود را بشناسند،رآفت شاهانه نیز حد و حدودی دارد. " این جملات اتهام ، تمسخر و متلک است به نام نقد.

بهلولی اضافه می کند : " پادشاه بی گمان به دیدگاه های مشورتی توجه دارند و همه ی حرف ها را می شنوند و جمع بندی می کنند و برای اقدامات بعدی، تصمیم گیری می نمایند. این که چه تصمیمی خواهند گرفت به خودشان بستگی دارد. تصمیم های ایشان،شخصی است اما وظیفه ی رعیت،پشتیبانی بی چون و چراست،دفاع از تصمیم های پادشاه، و به ویژه پخش سخنان و پوسترهای پادشاه است."

وی در ادامه می گوید : "اگر رعیتی پیدا شود که بخواهد علنی حرفی بزند خب دستور می دهیم با او برخورد نمایند. رعیت خوب، رعیت گوش به فرمان است. رعیت خوب، رعیتی است که هرگاه پادشاه لازم دید بیاید حرف هایش را به پادشاه و یا نزدیکان او بگوید و برود منتظر تصمیم های همایونی بنشیند. در غیر این صورت،بسا که دارد در زمین دشمن بازی می کند  و از جایی خط می گیرد."

بهلولی که سال ها مدافع بی چون و چرای بهشتی در مقابل منتقدان بود ، حالا از تمثیل  پادشاه و ملکه و ولیعهد برای توصیف بهشتی و خانواده اش استفاده می کندو هشدار می دهد: "اما باید خدمت ملکه خیالی و پوشالی عرض کنم که هم اکنون در سده ی ۲۱ م میلادی هستیم و بهتر است آرزوی سلطنت را از سرشان بیرون کنند. به گمانم اندکی دیر به دنیا آمده اند!"

فضای گفتمانی حاکم در کانون از جمله بخش رسانه ای آن (آقای بهلولی و تا حدودی نیک نژاد ) تا کنون بر ترویج نوعی رابطه مراد و مریدی و تخریب شخصیت منتقدان استوار بوده است . در گفتمان "دشمن محور" ، منتقد به عنوان دشمن معرفی می شود. ظاهرا دایره تنگ تر شده و خودی ها هم از تخریب در امان نیستند. طراحان گفتمان "دشمن محور" حتی به افراد خانواده  همدیگر  برچسب می زنند.

استفاده از کلمات پادشاه ، ملکه ، ولیعهد ، رعیت و.... به  کار تخریب و تحقیر شخصیت افراد می آید و بر خلاف نقد،  متکی به سند و فکت عینی و واقعی نیست و صرفا تراوشات ذهنی نویسنده را بازتاب می دهد. در این گفتمان هرکس با "من" مخالف است، در "زمین دشمن" بازی می کند. مخالف را با هر روشی باید تخریب کرد ولو اینکه تا دیروز او را مراد و قهرمان می دانستیم. 

گفتمان دشمن محور و تخریبی مانند بومرنگ به خود پرتاب کننده بر می گردد. روش برچسب و تهمت و تخریب وقتی در داخل یک گروه یا مجموعه ای از گروه ها حاکم شود، دامن همه را می گیرد. نهایتا به جایی می رسند که علاوه بر منتقدان ، همه فعالان برچسب می خورند و انرژی و وقت افراد صرف تخریب همدیگر می شود.

خیاط در کوزه افتاد! این همان روشی است که بهشتی به منتقدان عملکرد هیات مدیره کانون حمله می کرد .

آنچه اعضای هیات مدیره کانون و وابستگان آنها را تاکنون متحد نگه می داشت،  ایجاد هیجان پیرامون "معلمان زندانی" با چاشنی "تجمعات خیابانی"  و ترویج و تبلیغ فعالان به عنوان "قهرمانان فداکار " بود. زندانی ها آزاد شده اند. تجمعات خیابانی هم ، فعلا از دستور کار تشکل ها خارج شده است. سلمانی ها وقتی بیکار می شوند سر همدیگر را می تراشند . حالا هم قهرمان ها و ستاره ها و نیمه قهرمان ها به جان هم افتاده اند.

یک  فعال معلمی موضوع "شرکت سرمایه گذاری" را یکی از نقاط اختلاف برانگیز و حساس در کانون می داند و می گوید : "در مجمع عمومی اخیر ، عده ای علنا فرد قدرتمند کانون را مسئول ضرر و زیان شرکت دانستند اما مساله زندان باعث رودربایستی شد. حالا دوباره مساله طرح می شود و بهشتی باید پاسخ گو باشد.آقای بهلولی با اشاره به نقش شرکت و پیمانکاران قلم به دست  می خواهد اعضای شرکت سرمایه گذاری را تحریک کند.

ظاهرا بهشتی هنوز از بهلولی دلجویی نکرده و خواسته های او را برآورده نکرده است. به نوشته بهلولی ، او گفته با بهلولی و نیک نژاد هم کلام نمی شود .  بهلولی در تاریخ 10 خرداد در صفحه آخر روزنامه شهروند به صاحب امتیازی سازمان  هلال احمر با عنوان " نقد در جامعه مدنی " ناگهان از بحث جامعه مدنی به اینجا می رسد :  "...حتی گاهی پای خانواده ی او هم به میان می آید. نقش خانواده تنها در سیاست نمود نمی یابد."

وی بدون اشاره به نام بهشتی در روزنامه شهروند 10 خرداد می نویسد: "اگر یک شخص و خانواده ی او بخواهند برای یک گروه مدنی تصمیم بگیرند جامعه مدنی را رفته رفته از استقلال در تصمیم گیری و تصمیم سازی دور می سازند. یک نفر یا یک خانواده،تصمیم می گیرند و دیگران باید پیروی کنند، اگر هم کس یا کسانی بخواهند در برابر این روند ویرانگر ایستادگی کنند با چند تا انگ و وصله کنار گذاشته می شوند."

در یادداشت 10 خرداد روزنامه شهروند بحث جامعه مدنی مدخلی برای حکایت شاه و ملکه و لیعهد است . بهلولی در یادداشت های صفحه آخر شهروند با دشمنان خیالی خود تسویه حساب می کند. اینکه یک فعال صنفی ، از طریق روزنامه ای که با بودجه عمومی منتشر می شود در قالب یادداشتی در باره "جامعه مدنی" با مخالف درون گروهی  خود تسویه حساب سیاسی کند، اخلاقی نیست.

علاوه بر این ، استفاده از زبان نیش و کنایه و متلک و تمثیل هم نسبتی با نقد مدرن ندارد و از نگاه شخصی و عصبی یادداشت نویس  را نشان می دهد. در نقدعلمی ،  عملکرد افراد بر اساس سند و مدرک و استدلال بررسی می شود ، نه با متلک و ابهام و برچسب زدن و داستان گویی.   

بهلولی می نویسد : " منتقد البته باید پای بند به حقیقت باشد و از دروغ بپرهیزد؛ نقد،تهمت زدن و دروغ گویی نیست." آیا  آقای بهلولی حداقل در مطالبی که درباره آقای بهشتی و خانواده اش در تلگرام و روزنامه شهروند نوشته ، این معیارها را رعایت کرده است؟ تشبیه یک فعال صنفی و خانواده اش به شاه و ملکه و ولیعهد آیا تهمت زدن و دروغگویی نیست؟ تشبیه یک نویسنده طرفدار بهشتی به "میرزا پیمانکار" حقیقت است؟  

اصولا در نقد ، عملکرد و گفتار و نوشتار "فرد" را به نقد می کشند نه خود فرد را . برچسب زنی های بهلولی منطبق با دستورالعمل نا نوشته کانون است : "شخصیت فرد مخالف را با زبان عاطفی و احساسی تخریب کنید." بهلولی که از برکشیدگان بهشتی است و 7-8 سال گذشته زیر سایه بهشتی رشد کرده ، حالا بر اساس همان دستورالعمل به جنگ با بهشتی برخاسته است.

ظاهرا فردی از طرفداران بهشتی جایی نوشته که بهلولی و نیک نژاد "درپی گرفتن تخفیف در حکم قضایی خویش " به بهشتی حمله می کنند. بهلولی با زبانی عصبی می نویسد : "شنیده اید که به روباه می گویند شاهدت کیست می گوید دمم! حالا به "پادشاه" صنف ما هم می گویند شاهدت کیست می گوید "میرزا"! حالا این میرزا کیست؟ "میرزا بنویس" نیست "میرزا پیمانکار" است! پیمانکار هم نبود البته،از قبل "پادشاه" شد پیمانکار."

بهلولی ، در این یادداشت تلگرامی بهشتی را به روباه و نویسنده مطلب حمایتی از بهشتی را به "دم روباه" تشبیه کرده است. به جای نقد و انکار سخن نویسنده ، دنبال انگیزه نویسنده طرفدار بهشتی می رود و می گوید این فرد از قبل بهشتی پیمانکار شده است. اما جالب اینکه در پس این جملات خشم آلود نه استدلالی هست و نه فکتی ارائه شده است . بهلولی حتی به آن متن ارجاع نمی دهد تا معلوم شود  "میرزا"  برای اثبات نظر خود استدلال کرده و یا فکتی ارائه داده است؟

بهلولی بر خلاف اصول روزنامه نگاری انگیزه خوانی و روانکاوی می کند : "پیش از آشکار شدن داستان پیمانکاری میرزا،برخی می پنداشتند که میرزا هم تنها یکی از شیفتگان ساده دل پادشاه است و صادقانه مشغول عشق ورزی به اوست. آخر میرزا خیلی از پادشاه تعریف و تمجید می کرد و کمتر صفتی از اوصاف مردان بزرگ بود که میرزا در حق مرادش روا نمی داشت. ولی بعد روشن شد که نه بابا، میرزا هم این قدر ساده دل نیست و شیفتگی و عاشقی اش هم بی حساب و کتاب نمی باشد! ..."

در این به اصطلاح  نقد،  چه منطق و چه دانش و چه استدلالی وجود دارد؟

این حرف ها داستان سرایی های احساسی و برخاسته از کینه شخصی و عقده برای نابود کردن مخالف است. شخص مورد غضب بهلولی (میرزا) ، در ظاهر شیفته بهشتی، ساده دل  و  عاشق می نماید، اما آقای بهلولی کشف کرده که"شیفتگی و عاشقی اش بی حساب و کتاب" نیست. چرا؟ چون "داستان پیمانکاری میرزا آشکار شده است. " کجا ؟ کی ؟ چگونه ؟ اینها چیزهایی است که بر آقای بهلولی معلم و بر خواننده مجهول است.

آیا دیگران اجازه دارند با همین تحلیل ذهنی، عملکرد بهلولی  و نیک نژاد در حمایت از بهشتی و حمله به منتقدان او از سال 87 تا 95 را از جنس حمایت های  " میرزا پیمانکار" بدانند؟ با همین سبک و روش می توان گفت که آقای بهلولی و نیک نژاد تا زمانی که منافع شان ایجاب می کرد از هر فرصتی بهره می گرفتند تا از "پادشاه و بزرگی هایش"  بگویند. اما حالا معلوم شده که آن عشق و شیفتگی صادقانه نبوده  و به همین دلیل به چهره مخدوم خود پنجه می کشند. شاید هم می خواهند جای رییس را بگیرد.

شرکت سرمایه گذاری در سال 86 تاسیس شده است . در تمام این سال ها افرادی در داخل و خارج کانون منتقد فعالیت های اقتصادی هیات مدیره و شخص بهشتی بوده اند. چرا بهلولی و نیک نژاد تا حالا یک یادداشت در نقد ورود کانون به فعالیت اقتصادی و پیمانکاری ننوشته اند؟ آیا میرزا بنویس هایی که تبدیل به "میرزا پیمانکار"شدند، در همین ماه ظهور کرده اند؟ آیا اولین بار است که یک میرزا، از قِبَل پادشاه ، پیمانکار شده است؟  

محمدرضا نیک نژاد که ظاهرا چهره آرام تری دارد، در یادداشتی با عنوان " آشفته بازار صنف و نقد از درون" به حمایت از بهلولی برخاست و از قول یک کنشگر صنفی نقل کرد : " من هم به عملکرد او نقد دارم ولی از ترس خانواده و همراهانش حرفی نمی زنم!"

او در ادامه می نویسد : "کسی از سر دلسوزی و اخلاق می آید و پیشنهادی متفاوت با روند جاری می دهد. پیشنهاد دهنده ... از سوی سینه چاکان و یکی از اعضای خانواده مورد حمله قرار می گیرد و ... او را متهم به .... آن چنان این حمله شدید است که پیشنهاد به سرعت پس گرفته می شود! و باز هم پیروی بی چون و چرا و ...." نیک نژاد همان حرفها را با زبان پاکیزه تری می گوید و نقطه چین می گذارد ، اما او هم نه فکتی ارائه می دهد و نه سندی .

نیک نژاد در رابطه با اعتصاب بهشتی می نویسد : "شوربختانه اعضای تشکل ها بر خلاف دیدگاه خود و توصیه های پیشین شان در توقف این حرکت فردی و البته از ترس اتهام همدستی با قاضیان و زندانبانان سکوت پیشه کرده بودند و روند امور افتاده بود به دست سینه چاکان و البته افرادی نوپا و بیرون از صنف که روحیه و روش و فضا سازی هایشان بی گمان تلاش ها و تلاشگران چندین ساله و مو سفیدان و استخوان داران صنف را به بازی گرفته بود. شوربختانه این مدعیان سینه چاک به شدت استقلال تشکل ها و کنشگران را به پرسش و البته سخره گرفته اند!"

دیدار  نمایندگانی از جریان چپ کانون و گردانندگان گروه تلگرامی اخبار فرهنگیان در تاریخ 7 خرداد با  "استاد مهدی بهلولی و استاد محمدرضا نیک نژاد"  احتمالا یک اقدام سمبولیک برای ایجاد قطبی جدید، در مقابل جریان سنتی حاکم بر کانون است.

به نظر می رسد چپ های کانون با شعار  انتقاد از دیکتاتوری خانواده و طرفداران بهشتی ، در کنار مهدی بهلولی و نیک نژاد قرار گرفته اند. آیا بهشتی موفق می شود که دو  میرزابنویس مخالفش را تبدیل به "میرزا پیمانکار" کند ؟

دعوای داخلی کانون تهران هیاهو بر سرهیچ و فاقد اصالت است.این دعوا نه ارزش صنفی دارد و نه سیاسی و مدنی . مانند طوفان در یک فنجان چای است. اما طرح آن از این نظر اهمیت دارد که مدرکی قطعی بر اثبات این نظر است که گفتمان دشمن محور و هتاک و آمیخته با خشونت کلامی ، گفتمان عالب در فضای صنفی است و اغلب  فعالان در یک فضای توطئه آمیز و پر از سوء ظن در حال یارگیری و توطئه علیه رقبا هستند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 11 خرداد 1395 20:50 خوانده شده: 1944 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +1 -1 --
محسن حسن دور دیوشلی 1395/03/11 - 21:31
با سلام
نمی دانم جناب عبدالهی که از موسسان کانون صنفی معلمان هستند با طرح اختلافات داخلی کانون تهران دنبال چی هسند ؟!
اگر باور دارید به کار صنفی پس عضو هیات مدیره شوید اگر رای آوردید آنگاه با مشورت و شورا همه چیز را حل کنید .
شاید من هم انتقاداتی به دوستان کانون داشته باشم که حتی گاهی طرح کردم اما به دشمنی نمی پردازم.
به نظرم کانون باید توسط افراد میانه رو اداره شود و کسی بر اساس اساسنامه نه شاه است نه ملک !
عدم استقبال ما از کانون به دلیل هزینه ای ناشی از آن باعث شده عده ای بیشتر مطرح شوند و تقابل با کانون مشکلی را حل نمی کند!
شرکت سرمایه گذاری ربطی به کانون ندارد و عده ای با مجوز قانونی کار اقتصادی انجام می دهند.
معلم اگر از نظر اقتصادی تامین شود زیر بار زورمداران نخواهد رفت !
مشکل شما با سرمایه گذاری چیست نمی دانم ؟!
البته بنده نه عضو شرکت سرمایه گذاری هستم نه هیات مدیره کانون !
والسلام .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/12 - 01:07
محسن جان ، مثل اینکه متوجه داستان نیستید . بحث من اختلاف بین فعالان نیست. اختلاف در مسایل صنفی ، سیاسی و اجتماعی در داخل و خارج تشکل ها امری طبیعی است. انتقاد من متوجه نحوه برخورد فعالان کانون با همدیگر است.شما بهتر است این نصیحت ها را دوستان کانون بکنید که با هم دشمنی نکنند. آقای بهلولی با بهشتی اختلاف دارد چرا پای زن و بچه او را به میان می کشد؟ چرا به جای طرح اختلاف طرف را مسخره می کند و بی احترامی می کند؟ صاف و پوست کنده بگوید با بهشتی بر سر این مسایل صنفی 1...2 ...3 اختلاف دارم. ضمنا این اتهامات را خودشان در فضای عمومی طرح کرده اند. بهلولی در روزنامه شهروند به بهشتی متلک می اندازد و در فضای تلگرام هم او را پادشاه صنف لقب داده است. حالا که دیگر نمی توانند روی زندانی ها مانور بدهند و دعوت به تجمع خیابانی هم موضوعیت ندارد به جان هم افتاده اند.
پاسخ + 0 0 --
محسن حسن پور دیوشلی: 1402/09/13 - 17:45
با سلام
متن بالا هرکز توسط بنده نوشته نشده است .
۲تا محسن حسن پور دیوشلی نه در فرهنگیان بلکه در کشور نداریم !

محسن حسن پور دیوشلی
پرسنلی ۷۵۲۲۸۶۹۱
پاسخ + +5 0 --
علی جباری 1395/03/11 - 22:21
جناب شیرزاد نوشته ای ، استفاده از زبان نیش و کنایه و متلک و تمثیل هم نسبتی با نقد مدرن ندارد و از نگاه شخصی و عصبی یادداشت نویس  را نشان می دهد. در نقدعلمی ،  عملکرد افراد بر اساس سند و مدرک و استدلال بررسی  می شود '''' اگر به این حرف اعتقاد داری دلیل نیش و کنایه ها و حتی تهمت هایت در دهها نوشته شما به افراد مختلف چیست ؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ + 0 0 --
سبحانی 1395/03/12 - 00:13
شیرزاد به کی یش و کنایه زده کجا ؟؟؟ مصداق بیار لطفا ؟؟؟ بنده خدا یکی در میان با کمک پورسلیمان از جدایی تعریف و تمجیده هم می کنن شبانه روز
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/12 - 01:21
آقای جباری عزیز اگر واقعا معتقدی که من هم با زبان نیش و متلک و عصبی می نویسم، زحمت بکشید و با همین روش یعنی با سند و دلیل ایرادات مورد نظرتان را در نوشته های من نشان دهید. یعنی "عین جملات" مرا داخل گیومه بگذارید و نشان دهید که برخوردهای من هم شخصی و عصبی و توهین آمیز است . اینکه به طور کلی بگوییم نوشته یک شخص چنین و چنان است و یا تصور خود را از نوشته دیگران، مبنای نقد قرار دهیم روش درستی نیست. برخی از فعالان در گروه های تلگرام نوشته های مرا با همینسبک ذهنی نقد می کنند. مثلا می گویند شیرزاد چنین گفته و به جای نقل قول ، حرف خودشان را به من نسبت می دهند و همان را جواب می دهند و خیلی هم لذت می برند. اما این گونه نقد ارزش ندارد. در این گزارش بیش از نیمی از مطلب نقل قول مستقیم است که داخل گیومه آمده است و البته همان مطالب را نقد کرده ام.
پاسخ + 0 0 --
علی پورسلیمان 1395/03/12 - 07:30
سلام
دوست عزیز

به نظر می رسد شما مطالب سایت را مطالعه نمی کنید و یا مانند بعضی ها متاسفانه عادت به اظهار نظر فله ای دارید !

نگارنده قبلا در نقد روابط عمومی حتی در زمان سرپرستی آقای کفاش مطالب فراوانی نوشته است .

بهتر است مستدل و مستند سخن بگویید .
پایدار باشید .
پاسخ + +5 0 --
معلم 1395/03/11 - 22:24
آقای عبدالهی به نظر میاد بهلولی و نیک نژاد جایت را بد جوری در نشریات تنگ کرده اند . الان گرا دادن هایت به سنگ خورده و کانون مجوز دار شده است اگر می خواهی....
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/12 - 04:47
دوست عزیز فرمایش شما مرایاد حکایتی انداخت ، چند نفر در میدان شهر عربده کشی و چاقو کشی می کردند، لات دیگری سر رسید و از یک تماشاچی پرسید چه شده ؟ او هم گفت که بله اینها در ملاء عام به هم فحش می دهند و عربده می کشند و... لات تازه وارد شروع به زدن آن شخص کرد که فلان فلان شده حالا اینها عربده می کشند و فحش می دهند به توچه که عین بلبل داستان تعریف می کنی ....حالا دور از جان شما و دوستان ، شما چرا منو می زنی ؟ آقای بهلولی ، بهشتی را پادشاه صنف و همسر ایشان را به طعنه ملکه و پسرشان را ولیعهد صنف و اعضای کانون را رعیت و قلم بدستان کانون را میرزا پیمانکار می نامد . تقصیر من این وسط چیست؟ این مطالب را آقای بهلولی در گروه های تلگرام و روزنامه شهروند به صورت عمومی منتشر کرده ... من برعکس شما دنبال انگیزه بهشتی و بهلولی و نیک نژاد از این دعوا نیستم اما شما که به انگیزه یابی علاقمندید و فهمیده اید که دلیل نوشتن این گزارش جای تنگ من در رسانه ها است، بفرمایید انگیزه بهلولی و نیک نژاد از این تهمتهایی که به هم زده اند چیست؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/03/15 - 13:41
آقای شیرزاد عبداللهی شما در پاسخ آقای علی جباری 02:21-1395/03/12 فرمودید سندودلیل بیاورد که شما نیز با زبان نیش ومتلک و عصبی می نویسید. خوب پاسخ شما به معلم بعد از کمتر از 3ساعت و نیم(05:47-1395/03/12) دقیقا دلالت بر ادبیات متلک گونه و عصبی وار شما دارد .در ضمن در قسمت : در این به اصطلاح نقد چه منطق وچه دانشی وچه استدلالی وجود دارد؟ در متن نوشته بودید برای آقای بهلولی معلم و برای خواننده مجهول است !!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/18 - 04:03
ناشناس گرامی قسمت اول فرمایش شما در مورد پاسخ آقای جباری را متوجه نشدم. در مورد بخش دوم عرض من ایناست که آقای بهلولی احتمالا می داند که چرا بهشتی شاه است و خانمش ملکه و پسرش ولیعهد و ... ضمنا می داند که آن میرزا پیمانکار کیست و از بهشتی چه پروژه ای را پیمان گرفته است. شاید حق با او باشد یا نباشد اما برای اثبات نظر خودش استدلال نکرده ، مدرکی ارائه نداده ، اسم پیمانکار و پروژه اش را ننوشته . یعنی این قضایا برای بهلولی روشن و برای خواننده مجهول است و به نظر می رسد طرح مسایل به این شکل اتهام بدون دلیل است و بیشتر تسویه حساب شخصی به نظر می آید.
پاسخ + +6 -1 --
بازنشسته فرهنگی 1395/03/11 - 22:58
سلام آقای شیرزاد.بفرماییدایناراکه گفتی ونوشتی به چه دردمامی خورداکثرهمکارانت اصلا این اقایونونمی شناسندونیزبه مسایل کانونتان هیچ علاقه ای ندارندمشکل مامعیشته منزلته. چیزای بنویس که مارادلگرم کنه امیدوارکنه. عزیزی برایمان امابرای اصلاح معیشت ومنزلت بنویس قلمت مثل اینکه پربرکت شده ترابه خداچیزی بنویس اقاوزیرمابه فکرمعلمان باشه طلب بازنشستگان رابده. می بخشی ازشماسوالی دارم .نظرتان درخصوص افزایش حقوق بصورت پلکانی چه است ؟آیااین متدمیتونه فاصله هاراکم کنه؟همکاری نوشته بودکارمندی ازیک اداره باسنوات ومدرک یک معلم باحقوق ۴میلیونی بازنشست شده و۱۴۸ میلیون هم پاداششونقداگرفته امامعلم باهمان مدذک وسنوات نصف ایشان براش حقوق وپاداش تعلق گرفته امانزدیک ۹ماهه ازپاداشش خبری نیست آیامیشودشماهم یکبارازدردمابنویسید؟متشکرم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/12 - 05:09
سلام و درود برشما . خوانندگان این سایت علایق متفاوتی دارند, عده ای هم به بحث تشکل ها علاقمندند. بخصوص اینکه برخی از فعالان که در ظاهر شعار معیشت و منزلت می دهند براساس افشاگری های خودشان، در خلوت دنبال پادشاهی و تعیین ولیعهدو پیمانکاری هستند و نگاهشان به معلم نگاه به رعیت است و چشم دیدن همدیگر را ندارند حتی با هم چای هم نمی نوشند. افزایش پلکانی معکوس حقوقها اوایل دوره احمدی نژاد اجرا شد و در همان دوره متوقف شد . معایب و مزایایی دارد. من قبلا درباره صندوق های بازنشستگی نوشته ام . این صندوقها تقریبا ورشکسته اند و دولت آنها را سرپا نگهداشته است. حقوق بازنشسته قاعدتا تابع مبلغ بازنشستگی است که از حقوق کارمند کم می شود هرچه مبلغ ردیف صندوق بیشتر باشد بازنشسته باید حقوق بیشتری بگیرد. اما الان این وضع بهم خورده است. بله حتما در مورد بازنشسته ها می نویسم اما شعار نمی دهم و احساسات خواننده را تحریک نمی کنم. سعی می کنم اطلاعات واقعی در اختیار خواننده بگذارم.
پاسخ + +1 -1 --
معلم گرسنه 1395/03/11 - 23:49
اقای شیرزاد قلمت افت کرده خیلی زیاد . این آدمهایی مثل بهستی و نیک نژاد و جدایی کدام مشکل ما را حل می کنه که یکی در میان از انها می نویسی .؟!حمله به آدمها یی مثل نیک نژاد و بهلولی و به چه درد ما مبخوره ؟!!تعریف وتمجبد غلو آمیز از استعفای یک روابط عمومی چی به چه کار ما میاد ؟؟؟؟؟سوادت تلگرامی شده برادر!! کمی ازنت و فضای مجازی فاصله بگیرو کتاب بخوان از کامپوتر دور شو و در بلاد مترقی شیطان بزرگ بچرخ و ازمدارس انها ونظام مدرسه هایشان برای ما بنویس . گیر دادن به چند معلم باسواد و خوش فکر مثل این چند نفر وتعریف و تمجید های بیخودی از دوستان قدیمیت آخه شد رسالت و هدف که برگزیده ای بزرگوار ؟؟؟؟ !!!از حقوق های کم ما و حقوق های چند میلیونی بنوبس کمی به فکر ما گرسنه ها باش
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/12 - 09:39
معلم گرسنه عزیز ممنون از نصیحت های عالمانه شما . اجازه بدهید من هم پیشنهاد کنم که کلمه "گرسنه" را از دنبال اسم خود بردارید که مایه "وهن" معلمان است. اما شما اصل را رها کرده و فرع را چسبیده ای . در این متن آقای بهلولی به بهشتی و خانواده اش جمله کرده و طرفداران بهشتی هم گفته اند این حملات به خاطر گرفتن تخفیف در حکم قضایی آقایان است. آقایان به جان هم افتاده اند و با هم چای نمی خورند و... اما شما مرا متهم به حمله کرده ای !؟ برخی دوستان با ذره بین دنبال نکته ای می گردند که موضوع بحث را منحرف کنند . اما واضح است که من بهشتی را پادشاه صنف و خانمش را ملکه صنف و پسرش را ولیعهد نامگذاری نکرده ام . من اعضای کانون را رعیت نگفته ام و قلم بدستان کانون بجز دو نفر را میرزاپیمانکار لقب نداده ام. حالا قبول ، مطلب من افت کرده است . شما چرا دوکلمه در باره اصل موضوع حرف نمی زنی ؟ به نظر شما درست است که بهلولی پای زن و بچه بهشتی را کشیده وسط دعوا ؟ درست است که غیر از بهلولی و نیک نژاد بقیه قلم بدستان کانون پیمانکار بهشتی هستند؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/03/15 - 13:48
آقای شیرزاد عبدالهی بزرگوار این هم دومین زبان نیش ومتلک و عصبی وار شما در نویسندگی آیا بازهم میتوانید کتمان کنید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/18 - 03:56
معلم گرسنه عزیز پیشنهاد من در مورد قباحت پسوند گرسنه کاملا جدی است و هیچ زخم زبان و متلک و کنایه ای در آن نیست. به نظرم پسوند گرسنه به دنبال عنوان معلم ، توهین به معلم است. این کجایش نیش و متلک است؟
پاسخ + 0 0 --
منصور موسوی 1395/03/12 - 00:32
ابتدای نوشتار و نقد نوشته دیگران با انتهای نوشتار که همان رویه توهین و تخریب را پیشه کرده است همخوانی ندارد! حداقل از شخصی که خود را منتقد این سبک تخریب و نقد فرد می داند، تکرار این اشتباه پذیرفتنی نیست!!
پاسخ + 0 0 --
موسوی 1395/03/12 - 10:13
آقای عبداللهی برای شما فرصت طلاییست،تا می توانی عقده گشایی کن....قدر این فرصت را خیلی بدان.شما که هیچ دغدغدغه ای و هیچ اولویتی،حز کوبیدن و تخریب و اهانت و فحاشی به کانون نداری این بهترین فرصت برای شماست
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/12 - 11:36
موسوی عزیز در فرمایش شما ، جای شاکی و متهم عوض شد. انگار من بهشتی را پادشاه صنف و همسر محترم ایشان را ملکه پوشالی صنف نامیده ام ؟ انگار من گفته ام که بهشتی اعضای کانون را به چشم رعیت می نگرد؟ انگار من گفته ام که بهشتی قلم بدستان کانون را تبدیل به پیمانکار می کند تا از او تعریف کنند؟ انگار من گفته ام که بهلولی و نیک نژاد برای تخفیف حکم به بهشتی حمله می کنند؟ آقای موسوی عزیز اگر مقاله را بخوانی متوجه می شوی که این حرفها را من فقط نقل کرده ام. گوینده و نویسنده این "کوبیدن و تخریب و اهانت و فحاشی " خود رفقا هستند. شما لازم نیست مقاله و استنتاج مرا بخوانی . فقط مطالبی را که در داخل گیومه نقل شده است را بخوانید تا برشما معلوم شود کی تخریب کرده ؟
پاسخ + 0 0 --
موسوی 1395/03/12 - 19:10
آقای عبداللهی عزیز،از ادب و مهربانی که در پاسخ من لحاظ نمودید بسیار سپاسگزارم.آقای عبداللهی،پیشکسوت گرانقدر
من حرفم اینه ما در آموزش و پرورش اولیت ها و امور بسیار مهمتری داریم که بخواهیم به آنها بپردازیم تا اینکه بخواهیم بر تنور اختلافات بدمیم.آقای عبداللهی عزیز رمز پیروزی و رسیدن به آموزش و پرورشی حرفه ای،اتحاد و همدلی است.شما به عنوان یک پیشکسوت قطعاً و یقیناً می توانید با گفتگو و رایزنی در پشت پرده و بدون رسانه ای کردن از اختلافات همکارانمان بکاهید.پیروزی و سربلندی جنابعالی و تک تک همکاران عزیزمان آرزوی من است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/18 - 03:53
استاد موسوی عزیز ضمن احترام به نظر شما و تشکر از گفتار متین تان ، اجازه بدهید با نظر شما مخالفت کنم. به نظرم دانستن حق معلمان است. سانسور از همین جا شروع می شود که ما به خاطر مصلحت حرفهایی را پنهان کنیم. سال 77 که به اتفاق برخی دوستان (که از آنها فقط آقای خاکساری الان در فضای مجازی حضور دارد) اساسنامه کانون را می نوشتیم در جلسات، اصل را بر این گذاشتیم که کانون اتاق شیشه ای باشد . اتاق شیشه ای یعنی چه ؟یعنی هرچه در داخل کانون می گذرد در معرض دید همه معلمان باشد... حالا کار به جایی رسیده که حتی اسامی هیات مدیره کانون هم محرمانه است. ضمنا شما می دانید که ویروس فساد و دیکتاتوری و سوء استفاده در تاریکی رشد می کند. بنابر این بر صحنه های تاریک نور بیافشانیم.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/03/12 - 10:15
همین اختلافات باعث می شود صنوف معلمان از اعضای کمی بر خوردار باشند و برای همین در صورت اعتراض می گویند این چند هزار نفر نمی توانند نماینده..یک میلیون فرهنگی باشند و سیاسی هستند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/12 - 11:40
تا جایی که من اطلاع دارم و بر اساس نامه سرگشاده حسین رمضانی آجرسری که تا تیرماه 94 مسئول تشکیلات کانون تهران بود . اصولا کانون تهران فاقد تشکیلات است. مستندات آن موجود است و اگر دوستان اعتراضی داشته باشند منتشر می کنم. محفل کانون تهران بین 50 تا 100 نفر در شرایط عادی قدرت بسیج دارد.
پاسخ + +1 -1 --
جلیل 1395/03/13 - 18:04
معذرت خواهی از سایت سخن معام و نویسندگان محترم من به عنوان یک معلم از این سایت به خاطر اینکه تمام نظرات معلمین چه مخالف و موافق را منتشر می کند قدر دانی می کردم و از این سایت و نویسندگانش چنانچه به خاطر کامنتهای ابنده ناراحتند عذر خواهی کرده و حلالیت می طلبم
پاسخ + 0 0 --
زعفرانی 1395/03/15 - 13:59
آقا جلیل احسن باید در یک فضای باز رسانه ای نظرات تمام دیدگاه ها وجود داشته باشد ودر فضای دوستانه و بعضا چالشی مشکلات و معضلات و راه کار های برون رفت ازانها مطرح و واکاوی گردد تا شاید باتوکل به خداوند منان برای ارائه راه حل قابل اجرا به یک همگرایی رسید . ولی باید دقت نمود در بحث های انتقادی انصاف و ادب ایرانی واسلامی را فراموش نکرد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/18 - 03:44
اگر جلیل همان جلیل سابق باشد از صداقت او در اعتراف به برداشت اشتباه خوشحالم . این را نشانه شجاعت او می دانم. همانگونه که جناب زعفرانی گفته اند :"باید در یک فضای باز رسانه ای نظرات تمام دیدگاه ها وجود داشته باشد ودر فضای دوستانه و بعضا چالشی مشکلات و معضلات و راه کار های برون رفت ازانها مطرح و واکاوی گردد." به نظر من اختلاف نظر بین ما هم طبیعی است و هم مفید و سازنده است. قرار نیست که مثلا آقای جلیل نظر مراقبول کند و یا برعکس من نظر ایشان را بپذیرم، اصل، روش گفتگو است. ما باید یاد بگیریم با مخالف خود با ادب و احترام و منطق سخن بگوییم. نظرات مختلف در فضای عمومی که مطرح شوندو گفتگو شکل بگیرد تعدیل می شوند و همه از هم می آموزند. در گفتگو برنده و بازنده مثل مسابقات ورزشی معنا ندارد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/03/14 - 17:20
اقای عبداللهی همانطوز که خودتان گفتید به نظر می رسد شما همان نفر سوم ناطر بر دعوا باشید که در واقع با نقل قول مطالبی از دو طرف در واقع با یک تیر دو نشان زده اید و در حقیقت با این کار خواسته اید هر دوطرف را منکوب کنید .خوب این هم برای خودش روشی است دیگر ! ذهن ادمهای خلاق خیلی چیزها می افریند اگر این نبود که ادتیات وهنر وفلسفه و...به وجود نمی امد. به طریق اولی اقایان بهلولی ونیک نژاد هم از خلاقیت ذهن خودشان برای نقد بعصی از مسا یل درون گروهی استفاده کرده اند اما گاهی این خلاقیتهای نویسندگی در کاربرد واژه ها چیز زیاد خوبی از اب در نمی اید وباعث میشود نکته سنج انی چون شما ایرادها واشکالات ان را در معرص افکار عمومی قرار دهند وازه هایی مثل شاه ملکه ولیعهد میرزا بنویس!(که با توجه به نا همگونی با ان سه تای دیگر بهتر بود می گفتند وزیر) برای فعال صنفی چه جایگاهی دارد؟به هر حال سلیقه است دیگر ! اما مطمعنا با پیروی از قانون واساسنامه مسولین کانون می توانند شفاف سازی کرده وشبهات را رفع نمایند .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/15 - 02:16
ناشناس گرامی با چارچوب استدلالی شما خبرنگاران با انعکاس سخنان اختلافی مسئولان ، دو طرف را منکوب می کنند. پس بهتر آن است که به جای سرزنش برخی از ائمه جمعه و نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی در بیان حرفهای نادرست ،یقه خبرنگاران را بگیریم و انها را به زندان بیاندازیم. صدا و سیما با همین منطق شما بخشهایی از نطق رییس جمهور و دیگر مقامات را پخش نمی کند. می گویند هر خبری را نباید گفت چون دشمن استفاده می کند. از دید شما توهین های رفقا به همدیگر "خلاقیت ذهنی" است و من که خلاقیت ذهنی رفقا را منعکس کرده ام با یک تیر دو نشان زده و دوستان را منکوب کرده ام! در وگوهرهایی که رفقا نثار هم می کنند "خلاقیت" است . تنها مشکل این است که "نکته سنجانی چون من ایرادها واشکالات ان را در معرص افکار عمومی قرار دهند!" می بینی که زمین کروی است و افراد دارای پیشداوری از هرطرف که دنبال مقصر بروند به منتقد می رسند! یکی از ایرادات ما عدم آشنایی به کارکرد و نقش منتقد و رسانه است. سانسور صدا و سیما بد است اما خودمان در یک جایگاه کوچک صدها بار بدتر از سانسورچی های صدا و سیما برخورد می کنیم.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/03/15 - 09:35
البته سلایق دیگری هم در انتخاب واژه ها هست!مثل وا ژه کاسبکار صنفی که اقای پور سلیمان استفاده می کنند دز هر صورت سلیقه است دیگر ! چه میشود کرد؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/15 - 11:38
ناشناس عزیز واژه اگر مابه ازای خارجی داشته باشد و دور از ذهن نباشد بیان آن ایرادی ندارد . من در مورد دلایل آقای پورسلیمان برای استفاده از واژه "کاسب کار" اطلاعی ندارم ولی به نظرم تاسیس شرکت سرمایه گذاری با گردش 10-15 میلیارد تومان در سال در جوار کانون، نوعی کسب و کار است.دوسه ماه پیش جلسه عمومی شرکت برگزار شد و بسیاری از مسایل پنهان کانون تهران رو شد. ایراد فرمایشات آثای بهلولی این است که فکت ارائه نمی دهد و با ابهام و ایهام سخن می گوید. مثلا نمی گوید که منظورش از میرزاپیمانکار کیست؟ چه پیمانی به او داده شده و منشا این پیمانکاری کجا است؟ یا خانم بهشتی چه گفته و چه دخالتی کرده ؟ یا بهشتی کجا گفته که پسرش باید جانشین او در کانون شود؟ در جایی هم بهشتی را به روباه و یکی از قلم بدستان کانون را به دم روباه تشبیه می کند. اما هیچ اطلاعاتی به خواننده نمی دهد. این گونه نوشتن به نظرم نوعی عقده گشایی و تسویه حساب شخصی است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/03/15 - 11:48
اقای عیداللهی نمی دانم چرا ا ز اظهار نظر من ناراحت شدید ؟به نطر من اصلا اشکال ندارد که یک اهل رسانه دارای نظر وعقیده سیاسی اجتماعی باشد وبخواهد بر اساس ان تحلیل هایی ارایه دهد. واژه هایی مانند سلمانی ها که بیکار میشوند سر همدیگر را می تراشند یکی از جملات کلیدی است که کاملا نظر شما را در خصوص فعالین کانون مشخص می کند یا انجا که فرموده اید قهرمانها ونیمه قهرمانها به جان هم افتاده اند به هر حال هر کس نظری دارد وازاد است تا ان را بیان نماید پس جای ناراحتی ندارد واطلا به جایی از کارکرد رسانه وسانسور اخبار که فرمودید بر نمی خورد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/17 - 08:34
دوست عزیز اختلاف نظر در همه جا هست. فرض کنیم آقای بهلولی تقاضا کرده که بهشتی اعتصابش را بشکند و خانم بهشتی و فرزند ایشان مخالف این نظر بوده اند. این ایرادی ندارد. مساله این است که آقایان بهلولی و نیک نژاد به اصل مساله نمی پردازند و برای اثبات نظر خود دلیل نمی آورند.به جای آن شخص بهشتی و خانواده اش را با عناوین شاه و ملکه ولیعهد و پیمانکار و روباه به مسخره می گیرند و اصلا برخواننده معلوم نمی شود که اختلاف سر چیست؟ تحلیل من این است که عامل وحدت بخش فعالان کانون موضوع معلمان زندانی و تحرکات و هیجانات خیابانی بوده و حالا که این دو حربه بی اثر شده است ، دوستان به جان هم افتاده اند. به جان هم افتادن همین برخوردی است که با هم دارند . در مقابل طرفداران بهشتی هم گفته امد که احملات این دو نفر برای جلب نظر مقامات امنیتی و قضایی و کاهش حکم است. ایراد و انتقاد من در این پست، شکلی است و نه محتوایی.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/03/15 - 12:32
اقای عبد اللهی از اینکه از یک انسان در مقابل گفتمانی زشت دفاع کردید ممنونم اما در خصوص گردش مالی شرکت وابسته به کانون کم لطفی نمودید فعالیت اقتصادی سالم نه تنها بد نیست بلکه خیلی هم خوب است حرفهای سربسته وبدون مدرک باعث ایجاد شبهه میشود واین همان کاری است که شما انجام دادید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/18 - 03:21
با فعالیت اقتصادی همکاران به صورت فردی و گروهی مخالف نیستم اما به آمیختن فعالیت صنفی و اقتصادی از بود تشکیل شرکت سرمایه گذاری و حضور اعضای هیات مدیره وسخنگوی کانون به عنوان اعضای هیات مدیره و مدیرعامل شرکت انتقاد داشته ام. انتقاد داشته ام. عنایت بفرمایید در اینجا آقای بهلولی ، جناب بهشتی را متهم به خرید قلم بدستان کانون و تبدیل آنها به پیمانکار کرده. اثبات راست و دروغش با خود دوستان . اما همین اتهامات ، یکی از نتایج آمیخته شدن بسازو بفروشی با فعالیت صنفی است.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/03/16 - 20:28
اقا عبدالهی شما دستیار چوپان دروغگو هستی نونت تو روغنه پاداش مارو باهم هپلو کردی حوردی چاق شدی مقاله میدی اگر مردی مظلومیت مارو به وزبر نالابق برسون مخصوصا در سیستان یکر بال پاداش 93 پرداخت نشده
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/18 - 03:32
وزیر که چوپان باشد معلم بازنشسته ای مثل شما را چه باید نامید؟ نمی شود نصف داستان را بپذیریم ونصف دیگرش را قبول نکنیم؟بی ادبی در گفتار عواقب ناخواسته دارد که دامن خود فرد را می گیرد. من متاسفانه ارتباط یا حتی دسترسی به وزیر و مقامات ندارم و از همین طریق از آنها تقاضا می کنم که به خواسته شما توجه کنند. ضمنا این حرف که گویا مقامات از مشکلات خبر ندارند و باید کسی پیام را به گوش آنها برساند قدیمی و متعلق به دوران ماقبل مدرن است. الان وزیر ورییس جمهور خیلی کامل تر از ما مشکلات را می دانند. نوشتن در فضای عمومی البته اگر مستدل و کارشناسی باشد و افراد با هویت واقعی و بدون فحش و متلک بنویسند به افکار عمومی شکل می دهد و از این طریق موثر است.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/03/17 - 14:00
مردی جواب بده منطقی جواب بده چرا اینهمه دروغ تو وزارت خونه وجود داره . گاقا عبدالهی تو که بلبلی پس چرا جواب نمیدی پس ببین شما دستیار چوپانی ...
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/03/18 - 03:35
یعنی جنابعالی با این ادبیات و زبان 30 سال معلم بوده ای ؟ بیچاره دانش آموزانی که 30 سال بالای سرشان بوده ای ؟ تو که با همکارخودت این جوری حرف می زنی با دانش آموزان مظلوم وبی پناه چه رفتاری داشته ای ؟
پاسخ + 0 0 --
سید ابولفضل زمانی 1395/03/22 - 16:56
انتشار این نوشته ی عقده گشایانه که هدفش هرچیزی جز خدمت به جامعه فرهنگیان میتواند باشد باعث افت سایت صدای معلم است.چنین نوشته های سخیف و بی اخلاقانه ای هرز ارزش نقد و جوابگویی را ندارند.آقای پورسلیمان با راه دادن به آدمهای از همه جا مانده ی از همه جا رانده به خودت و سایتت لطمه نزن.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور