به واقع وقتی از تکنولوژی های نوین صحبت به میان می آید تعاریف مختلفی در ذهن شکل می گیرد که مهم ترین و ساده ترین تعریفش می شود موبایل یا همان تلفن همراه . وسیله ای که به نظر ، آموزش و پرورش را بارها به چالش کشیده و بر آن داشته که واکنش های متفاوتی از خود نشان دهد .نمی توان کتمان کرد که در عرصه تکنولوژی های نو ظهور آموزش و پرورش کشورمان واقعاً عقب مانده است اما این را نیز نباید فراموش کنیم که مسئولین این امر تمام تلاش خود را می کنند که هر طوری شده خود را به پیشروهای این تکنولوژی ها برسانند !
اما با این حال یک بام و دو هوا بودن در اظهار نظر ها نشان از آن دارد که مسئولین آموزش و پرورش هم نمی دانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است و به تعبیری فقط به دنبال این تکنولوژی کشیده می شوند بی آنکه هدفی را تعریف کرده باشند و دور نمایی برای رسیدن داشته باشند .
در زیر به چند خبر که در روزهای گذشته منتشر شده می پردازیم و در پایان نگاهی اجمالی به آنها خواهیم داشت تا ببینم واقعا چه نتیجه ای از این اظهار نظر ها می توان گرفت .
- معاون پرورشی آموزش و پرورش آقای کفاش در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا روز جمعه 26 دی ماه این گونه گفت " با توجه به اینکه در مدارس ما همچنان بر اساس قانون ورود موبایل به لحاظ اینکه کاربردهای متفاوتی دارد و قابل کنترل نیست ممنوع است "
- رییس مرکز برنامه ریزی و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرگزاری فارس روز یکشنبه 28 دی ماه این گونه گفت " با توجه به اینکه یک میلیارد تومان اعتبار برای تبلت دانش آموزی اختصاص داده شده است ، در سال آینده طرح تبلت دانش آموزی به تمام کشور تعمیم داده می شود "
- معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش آقای کفاش در گفت و گو با فارس " با توجه به اینکه ُنرم کتاب نسبت به دانش آموزان 7درصد است و این نسبت به ُنرم جهانی زیر 50 درصد است پس می تواند نتیجه گرفت نیمی از مداس کشور فاقد کتابخانه هستند "
به واقع اگر بخواهیم به این تب تند مسئولین برای آنکه نشان دهند هیچ چیزی از کشورهای پیشرفته کم ندارند نگاهی کارشناسانه بیندازیم بد نیست بدانیم که هوشمند سازی برای اولین بار در کشور مالزی آغاز شد و به تعبیری مبدع این طرح در جهان بود اما اینک این طرح با شکست مواجه شده ، به این دلیل که 80 در صد معلمان مالزی فقط 45 دقیقه در هفته از این فن آوری ها استفاده کرده اند و عملا این روش از سیستم آموزش و پرورش مالزی در سال 2012کنار گذاشته شد.
اما در ایران مدارس هوشمندی که تعدادشان هر روز به صورت قارچی بیشتر و بیشتر می شود و گاهی در خبرها نیز خوانده می شود که برخی مدارس به اجبار از اولیا مبالغی برای هوشمند سازی کلاس ها پول می گیرند باید پرسید چقدر توانسته اند در افزایش سطح علمی و عملی دانش آموزان نقش داشته باشند ؟
با این فرض که تابلو های هوشمندی که عمدتاً به دلیل نداشتن محتوای آموزشی ، نداشتن مهارت کافی در کاربری توسط معلمان ،عدم هماهنگی با فضای کلاسی و بسیاری از مسائل دیگر در گوشه ی کلاس ها و گاهی در انبار مدارس خاک می خورد ؛ حالا چرا آموزش و پرورش دوباره قصد دارد که آزموده را بیازماید ؟
آیا واقعا از توان حداکثری هوشمندی سازی مدارس منتفع شده است که از این پس می خواهد تبلت ها را وارد مدارس کند؟
به گمان این گونه می نماید که در اظهار نظر های بالا دو مسئول در تقابل یکدیگر سخن گفته اند یکی موبایل را ممنوع کرده دیگری تکنولوژی بالاتر از آن را قصد دارد وارد مدارس کند و این در حالی است که نیمی از مدارس کشور بنا به گفته آقای کفاش کتابخانه ندارند !
اگر کمی واقع بین باشیم باید بگوییم چنانچه محتوای کافی برای هر یک از این تکنولوژی ها را نداشته باشیم در خوش بینانه ترین حالت این تکنولوژی فقط برایمان هزینه مالی خواهد داشت بی آنکه استفاده ای از آن بکنیم و اگر بد بینانه نگاه کنیم خود می دانید که چه مسائلی را پیش رو خواهیم داشت .
وقتی از تکنولوژی صحبت می شود اگر بستر ها مهیا نباشد بی شک آسیب آن به مراتب بالاتر از آن چیزی که تصورش می رود خواهد بود ، به این موضوع عدم آگاهی معلمان از این تکنولوژی ها را هم اضافه کنیم که به گمانم ، آموزش پرورش اگر کاری هم می خواهد انجام دهد بایستی بیشترین توان خود را برای هوشمند سازی معلمان داشته باشد نه دانش آموزان . چون دانش آموزان به اندازه کافی هوشمند هستند .
با این اوصاف باید منتظر شکستی دیگر و صرف هزینه گزافی دیگر بر روی دوش آموزش و پرورش باشیم .
در پایان بد نیست نگاهی اجمالی به سرانه مطالعه در کشور های مختلف بیاندازیم و ببینم که آیا ظهور این تکنولوژی ها توانسته میزان مطالعه در کشورهای پیشرفته را بکاهد و جایگاه کتاب و کتاب خوانی را در این کشور ها بگیرد ؟
میزان مطالعه هر فرد فنلاندی 44 دقیقه در سال می باشد و بعد از آن به ترتیب استونی ؛آلمان؛هلند ؛نروژ و... در این لیست بلغارستان با سرانه مطالعه در سال 15 دقیقه در انتهای جدول جا دارد ؛ این در حالی است آخرین آمار حکایت از آن دارد که سرانه مطالعه در کشور ایران 2 دقیقه در سال می باشد که اگر زمان درس خواندن را هم به آن اضافه کنیم 6 دقیقه خواهد بود .
گرچه منابع این آمار چندان معتبر نیستند ولی در اکثر منابعی که شخصا جست و جو کردم جایگاه ایران بهتر از این نبود و فنلاند با بهترین میزان مطالعه در صدر اغلب جداول بود .
البته این آمار چندان هم بی ربط به نظر نمی رسد ، وقتی خرید کتاب در کشور و میزان انتشار آن مورد مقایسه قرار می گیرد حکایت از آن دارد که در ایران هر 20 نفر در سال یک کتاب می خرند .
تیراژ پر فروش ترین کتاب های ایران نیز می تواند شاخص خوبی برای این موضوع باشد که ایران سرانه مطالعه خوبی ندارد تقریبا می تواند گفت در بهترین حالت اگر کتابی خیلی پروفروش باشد شاید تیراژ آن به 10 هزار هم نرسد و این در حالی است که در کشورهای اروپایی شروع تیراژ اغلب کتاب ها با صد هزار آغاز می شود .
نظرات بینندگان
نهایتا اینکه در گوشه ذهن داشته
باشیم که اینگونه نیست که در تمام کشور های جهان اول دانش آموزان مجاز به استفاده از تبلت و تلفن همراه باشند. در ایالات متحده و المان این قانون برای هر مدرسه و هر موضوع متفاوت است
جناب آقای فرجی
صحبت ها و مقاله ی شما مانع پیشرفت علمی دانش آموزان کشور است.شما یکی از موانع اجرای تحول بنیادین نظام آموزش کشورید.معلوم نیست این اطلاعات را از کجا آورده اید؟یعنی شما بیشتر از گروه کارشناسان متخصص آموزش و پرورش که در متن تصمیم گیری های کلان نظام هستند تبحر دارید.به جای شما بودم به جای واکاوی روان شناختی سخنان اکابر تعلیم و تربیت کمی به خود می امدم و نگرشم را اصلاح میکردم
دیگر از این مقاله ها ننویسید و چوب لای چرخ تکنولوژیهای نوین آموزشی کشور نکنید.شما خودتان دو تا تبلت دارید و دیگران را از تبلت دارشدن نهی میکنید . بگذارید این تبلت ها بیاید اگر تحولی ندیدید قلم فرسایی بفرمایید.در قنوت نمازتان برای موفقیت سردمداران تعلیم و تربیت دعا کنید.و قصاص قبل از جنایت نکنید