دانشگاه نهادی مدرن و نو محسوب میشود. هدف از تاسیس این نهاد در همه جوامع تربیت نیروی متخصص موردنیاز جامعه، گسترش دانش نو، کمک به توسعه جامعه و... است. در ایران نیز دانشگاهها و مدارس آموزش عالی با توجه به اهداف فوق بنیان نهاده شدهاند.
دانشگاه در آغاز فعالیت تا دههها توانست به بسیاری از اهداف تعریفشدهاش برسد. اما در سالیان اخیر این روند متوقف شده یا اینکه سرعتش کاهش یافته است.
درواقع چندین سال است سیستم آموزش عالی ما در چرخه تکرار و روزمرگی افتاده است و آنچنانکه انتظار میرود، نیست. این چرخه معیوب و تکراری را میتوان از سه بعد مورد بررسی قرار داد: وضعیت 1- محتوا، ابزار و شیوههای آموزشی 2- استادان و 3- دانشجویان.
شیوه آموزش در دانشگاهها قدیمی است
شیوهها، محتوا و ابزارمورد استفاده در تدریس دانشگاههای کشور بهروز نیست. با توجه به سرعت بسیار بالای تغییرات و نوآوری علمی و تکنولوژیکی هنوز هم در دانشگاههای ما سرعت تحول و تغییر و استفاده از روشها و ابزار نوین در زمینه تدریس بسیار قدیمی است.
دانشگاههای ما نسبت به فضای عمومی جامعه دچار عقبماندگی در استفاده از تکنولوژی جدید شدهاند. بسیاری از موسسات خصوصی و مدرسان آموزشهای غیردانشگاهی و دورههای کوتاهمدت به سرعت خود را با تغییرات جدید هماهنگ میکنند و از ابزار نو در امر تدریس و آموزش استفاده میکنند، اما سیستم متمرکز و بسیار سنگین آموزش عالی ما بهخصوص بخش دولتی و دانشگاههایی که توسط دولت اداره میشوند، از این تغییرات بهرهای اندک میبرند. امروزه تکنولوژیهای آموزشی به سرعت درحال کارآمدتر شدن هستند.
تقریبا همزمان با هر تغییر فناوری در کشورهای پیشرفته میتوان پس از مدت اندکی آن را در کشور خودمان مشاهده کرد. موسسات خصوصی و کسانی که میخواهند در عرصه رقابت پا برجا بمانند، خود را به جدیدترین ابزار و تکنولوژی مجهز میکنند.
اما سیستم دولتی آموزش عالی ما به دلیل طولانیبودن مدت زمان تصمیمگیری و اجرای آن همیشه از این قافله عقب است. درحال حاضر تکنولوژیهای جدید را ابتدا مردم و موسسات خصوصی استفاده میکنند و پس از مدتی با فراگیر شدن در جامعه و فشار افکار عمومی سیستم دولتی (و در اینجا دانشگاههای دولتی) نسبت به استفاده از این تکنولوژیهای جدید اقدام میکنند.
بسیاری از استادان به روز نیستند
مشکل دیگر سیستم آموزش عالی کشور به وضعیت استادان دانشگاهها برمیگردد. در سیستم آموزش عالی ایران که یک سیستم دولتی و متمرکز است، شرایط استخدام استاد بهعنوان هیاتعلمی برای دانشگاهها به صورت متمرکز و براساس شاخصهایی است که چندین دهه از تدوین آنها میگذرد.
این شاخصها برای شرایط علمی و فناوری امروز کارآمد نیستند و درنتیجه کسانی که با این شاخصها انتخاب میشوند نمیتوانند در امر تدریس و آموزش کمک چندانی به پیشبرد اهداف دانشگاهها و دانشجویان کنند.
در این سیستم استادان بهروز نیستند، بر رشته تحصیلی تسلط ندارند و بهطور کلی با توجه به شرایط تاثیرگذار اقتصادی و اجتماعی کارایی چندانی نمیتوانند داشته باشند.
دانشجویان دید درستی از رشته خود ندارند
بعد سوم آموزش ناکارآمد در سیستم آموزش عالی ایران به وضعیت دانشجویان از مرحله پذیرش در دانشگاه تا دوران تحصیل و سپس فراغت از تحصیل و ورود به بازار کار برمیگردد.
در مرحله ورود به دانشگاه دانشجویان ما اغلب سردرگم هستند و بدون توجه به استعداد و علاقه به تحصیل در رشتههایی میپردازند که موفقیتی برای آنها در پی ندارد. نبود محتوای جدید و استادانی که بتوانند این محتوا را در کلاسهای درس به دانشجویان انتقال و آموزش دهند، عوامل دیگری است که بر موفق نشدن دانشجویان در امر تحصیلشان تاثیرگذار است.
این شرایط و افق تاریک پیشروی دانشجویان در دست یابی به شغل پس از فراغت از تحصیل باعث شده انگیزه بیشتر دانشجویان بسیار کم و در نتیجه نبود انگیزه موفقیت تحصیلی آنها کاهش پیدا کند. همه عوامل فوق باعث شده دانشگاههای ما نتوانند مانند دانشگاههای کشورهای توسعهیافته به تربیت نیروی متخصص، فراهم کردن زمینه توسعه کشور و گسترش ارتقای دانش کمک کنند.
روزنامه فرهیختگان
نظرات بینندگان