محمدرضا نیکنژاد*
گزارش ارزنده روزنامه «آرمان» در تاریخ 25 دیماه با عنوان «منع تحصیل متاهلان در مدارس» نگارنده را واداشت که یادداشتی کوتاه درباره این گرفتاری آموزشی بنویسد.
بیگمان برداشتن این سد از جلوی پای دانشآموزان متاهل، میتواند کاری ارزنده در دولت تدبیر و امید باشد. گرچه بیگمان با دستاندازهای فرهنگی– آموزشی همراه خواهد بود. اما از دوران دانشآموزی و سپس آموزگاری، همواره پرسشهایی از چراییِ برخی سختگیریهای اجرایی و انضباطی در مدارس ذهنم را به خود مشغول میکرد و میکند.
پرسشهایی مانند اینکه چرا باید دانشآموزان موهای خود را از ته بتراشند؟ چرا دیوار مدارس هر روز بلندتر، محکمتر و نفوذناپذیرتر ساخته میشوند؟ و دهها پرسش دیگر که البته تاکنون پاسخ درخوری برای بسیاری از آنها یافت نشده است.
یکی از مهمترین این پرسشها، چرایی اخراج دانشآموزان دخترِ متاهل از مدارس روزانه است. در جستوجو برای یافتن ریشههای این برخورد به واکاوی بخشنامهها و آییننامههای آموزش و پرورش پرداختم. در آییننامهها و در هیچ بخشِ مستقلی به دانشآموزان متاهل دختر پرداخته نشده بود. اما در ماده 53 آییننامه اجرایی مدارس میخوانیم: «دانشآموزان ازدواج کرده میتوانند به یکی از روشهای زیر ادامه تحصیل دهند.
1- طبق مقررات در امتحانات متفرقه شرکت نمایند.
2- طبق مقررات در مدارس بزرگسالان تحصیل نمایند.
3- در صورت داشتن شرایط سنی در مدارس روزانه ثبتنام و بدون حضور در کلاس مانند سایرین در امتحانات شرکت نمایند.
4- با رعایت سادگی کامل و خودداری از ابراز مسائل ازدواج با دیگر دانشآموزان مانند سایرین در مدارس روزانه به تحصیل ادامه دهند».
همچنان که دیده میشود در ماده 53 آییننامه اجرایی مدارس هیچ اشارهای به جنسیت دانشآموز متاهل نشده است. اما با شگفتی فراوان میبینیم که مسئولان مدارس و آموزش و پرورش این ماده را با وسواس بیشتر برای دانشآموزان دختر به اجرا درمیآورند.
نگارنده در سالهای دانشآموزی و آموزگاری با چندین نفر از دانشآموزان پسر ازدواجکرده در دبیرستانهای روزانه برخورد نمودهام که بیهیچ مشکلی درس خوانده و آن را به پایان رساندهاند. از این گذشته با بررسیهای پیاپی، این ماده تا اندازهای متعادلتر شده است و از اینرو چهار مرحله برای آن تعریف شده است.
اما پرسش اینجاست که چرا در بیشتر موارد سختترین مرحله- یعنی بندهای اول و دوم- برای دانشآموزان دختر اجرا میشود؟ چرا نباید همه دختران ازدواجکرده زیر عنوان بندِ چهارم به ادامه تحصیل بپردازند؟ آیا دوگانگی برخورد با دختران و پسران در اینباره، از نگاه ویژه کاربه دستان آموزشی کشور به آموزش دختران یا هراس از پیامدهای سخت از سوی برخی نهادها سرچشمه نمیگیرد؟ و اینکه هنگام ثبتنام، تا چه اندازهای دانشآموزان دختر و خانوادههایشان با این ماده قانونی و بهویژه مراحل آن آشنایی دارند؟
ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر به این اشاره دارد که «هرکس حق دارد از آموزش بهرهمند شود». بر کسی پوشیده نیست که شرکت در آزمونهای متفرقه و یا فرستادن دانشآموزان – چه دختر و چه پسر- به مدارس بزرگسالان- با توجه به فضای حاکم بر این گونه مدارس،بلندترین و سختترین سد برای ادامه تحصیل آنان است. اینگونه برخوردها به محرومسازی بخشی از شهروندان کشور خواهد انجامید که یا به اجبار یا از سر ناپختگی و یا ... تن به ازدواج دادهاند و به هر دلیل انگیزه ادامه تحصیل و رشد و پیشرفت در سایه آموزش را دارند. امید است که فرادستان آموزشی در دولت تدبیر و امید، با توجه به شرایط امروزین در سطحِ کشور و جهان، طرحی نو دراندازند و با سیاستهایی در خور زمانه، زمینه محرومسازی این شهروندان را از میان برداشته و به حق شهروندی آنها بیش از گذشته توجه نشان دهند.
*عضو کانون صنفی معلمان
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.