مقدمه و طرح مساله
یادش به خیر وقتی مادر، دیگ فسنجان را روی سه فتیله می گذاشت تا دوازده ساعت تمام به قول خودش قل بخورد خوب می دانست اگر بخواهد غذایی را که با عشق پخته است جذب اعضاء و جوارح عزیزانش شود و از خوردنش لذت ببرند باید خوب جا بیفتد ،باید زمان بر آن بگذرد.باید تمام روغن های گردویش در آن دوازده ساعت آزاد شود ، باید ترکیب مناسبی با دیگر مواد آمیخته در دیگ ایجاد کند تا وقتی سر ظهر در قابلمه را بر می دارد نیمی از اهالی محل متوجه آن رایحه بهشتی جا افتاده شوند.
اما اکنون نه از آن دیگ سفالی خبری است ،نه سه فتیله آرام پز و نه زمان برای دوازده ساعت قل خوردن و نه قلبی صاف و نه حوصله ای و نه عشق . وقتی می شود یک غذای نیم پز یخ زده را از سوپری سر کوچه گرفت و یکی دو دقیقه در ماکروفر گذاشت و پرت کرد سر میز چرا باید این همه دردسر کشید !
حکایت فوق ،قصه امروز ماست در تربیت معلم .
از دارالفنون تا دانشگاه فرهنگیان بین دو تا چهار سال وقتی که آمد تا معلم شود به او می فهمانی که در این شغل از پول خبری نیست . هیچ وقت وضع و اوضاعش به اندازه دیگر کارمندان دولت نخواهد شد . مناعت طبع را دو تا چهار سال به خوردش می دهی ،گذشت را به خوردش می دهی ،مودب بودن را ،حیا را و همه آن خصلت هایی را که در یک کلمه می توان جمع بست ،منش معلمی .
خصلتی که مدیران دیگر دستگاه ها آرزو دارند یکی از کارمندانشان واجد آن باشند. دانش آموختگان این مراکز وقتی راه می روند، وقتی حرف می زنند و وقتی درس می دهند همه می فهمند که جا افتاده اند مثل غذای مادر روی سه فتیله...
در دهه شصت و هفتاد ، وقتی برنامه ریزان و سیاست گذاران آموزش و پرورش ،ناگهان با انبوه شاگردان بی جا و مکان آموزشی و بی معلم و دیگر امکانات روبه رو شدند ، روز هایی که مدارس سه شیفت اداره می شدند و معلمان از صبح تا شب درس می دادند در روز های جنگ و بازسازی و تحریم های کمرشکن و نفت هفت دلاری به این عقل سلیم نرسیدند که غذای آماده و به قولی فست فود را از سر کوچه تهیه کنند تا کارشان راه بیفتد .
در عوض دانشسراهای تربیت معلم را گسترش دادند و با همان دقت و وسواسی به تربیت و جا انداختن منش معلمی در داوطلبان این شغل همت گماشتند و نتیجه آن معلمانی که نزدیک به سه دهه است با صبوری و متانت همه محدودیت های این شغل را تحمل می کنند و آن را به حساب شاگردان معصوم خود نمی گذارند.
اما امروز سیاست گذاران را چه شده است که پس ازسی سال ماده 28 را بهانه می کنند تا دانش آموختگان دیگر دستگاه ها را حاضر و آماده در ماکروفری به نام دانشگاه فرهنگیان چند روزی بگردانند و برسر سفره فرزندان معصوم این مرز و بوم بیاورند؟
ماده 28 چیست؟
ماده 28 یک ماده از 31 ماده اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است که در تاریخ 6 / 10 / 90 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید که به شرح زیر است:
"تامین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پرورش در رشته هایی که امکان توسعه آن از طریق دانشگاه وجود ندارد ،مطابق ضوابط و مقررات وزارت آموزش و پرورش از میان دانش آموختگان سایر دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی کشور و حوزه های علمیه ،مشروط به گذراندن دوره یک ساله مهارت آموزی در دانشگاه بلا مانع می باشد"
فلسفه وجودی ماده 28 چیست؟
از آن جایی آیین نامه اجرایی سند تحول وزارت آموزش و پرورش ،هر نوع استخدام و تامین نیروی انسانی در این وزارتخانه را محدود به دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان نموده و به دلیل محدودیت های فعلی این دانشگاه در تربیت دانشجو در برخی از رشته های شغلی ،همان گونه که در این ماده از اساسنامه ذکر شده است ،تامین نیروی انسانی مورد نیازی که امکان توسعه آن برای دانشگاه وجود ندارد هدف اصلی طرح این ماده است.
به زعم نگارنده امکان توسعه رشته های تحصیلی زیر به دلیل نبود زیر ساخت های لازم از جمله کادر هیات علمی مجرب و امکانات فیزیکی در این رشته ها حداقل در کوتاه مدت برای دانشگاه امکان پذیر نیست:
1- رشته های فنی و حرفه ای . لازم به ذکر است آموزشکده های فنی وحرفه ای با امکانات بسیار گسترده و کادر علمی مجرب تا چند سال پیش در اختیار وزارت آموزش و پرورش بود که بخش مهمی از نیروی انسانی آموزشگاه های کشور را تامین می نمود ولی متاسفانه با عقد تفاهم نامه ای ترکمن چای مانند این مجموعه به وزارت علوم واگذار گردید.
2- رشته های شغلی اداری و کارشناسی غیر آموزشی مانند کارشناس امور حقوقی و غیره
موارد نقض ماده 28 در برنامه استخدامی سال 94
وزارت آموزش و پرورش بر اساس این ماده از اساسنامه در تابستان سال 94 اقدام به برگزاری آزمون استخدامی نموده که در این آزمون جمعیتی بالغ بر 170000نفر شرکت نمودند و از هر داوطلب در مرحله ثبت نام 48000 تومان دریافت نمود ؛ جمع کل مبلغ دریافتی وزارت مذکور در یک محاسبه ساده هشت میلیارد و یکصد و شصت میلیون تومان بوده است .
این آزمون جهت جذب 3700 داوطلب شغل معلمی برگزار شد که در مرحله دوم سه برابر ظرفیت ذکر شده برای گذراندن مرحله مصاحبه و گزینش اعلام گردیدند که در این مرحله نیز مبلغ 50000 تومان دریافت گردید و از آن جایی که مسئولیت مصاحبه به دانشگاه فرهنگیان واگذار شد در این مرحله مبلغی بالغ بر555میلیون تومان برای دانشگاه در آمد زایی داشته است و به استناد اظهارات سرپرست محترم دانشگاه در مصاحبه اختصاصی اعلام شده در سایت دانشگاه، از هر داوطلب پذیرفته شده حداقل دو میلیون تومان به عنوان شهریه آموزشی دریافت خواهد شد (که البته هنوز قطعی نشده است ) ولی اگر این موضوع هم امکان پیدا کند دانشگاه فرهنگیان برای آموزش این 3700 داوطلب ،مبلغ هفت میلیارد و چهارصد میلیون تومان نقدا" دریافت خواهد نمود که البته می ماند طلب دانشگاه از آموزش و پرورش که تقریبا به همین مقدار است.
حداکثر هزینه حق التدریس برای اجرای 36 واحد پیش بینی شده برای کلاس های 30 نفره طبق محاسبه نگارنده یک و نیم میلیارد تومان برآورد شده است.لذا در صورتی که در بدترین شرایط ، دانشگاه نتواند طلب خود خود را از آموزش و پرورش وصول کند ،حدود شش میلیارد تومان سود نموده است پس می بینید که این یک معامله برد برد است هم برای وزارت آموزش و پرورش، هم برای دانشگاه و حتی برای داوطلبان ماده 28.
پس مشکل کجاست و چه کسی ضرر می کند؟
این سوالی است که نگارنده سعی دارد در ادامه بحث بدان بپردازد.
اما همه آنچه در بند فوق ذکر شد مورد نقض ماده 28 نیست آنچه به عنوان مورد نقض این ماده انجام پذیرفته ،جذب داوطلب در رشته هایی است که در حال حاضر به عنوان برنامه درسی در دانشگاه جریان دارد .
به عبارت دیگر ، آموزش و پرورش به جای استخدام دانش آموختگان آزاد می توانست به جذب دانشجو در این رشته ها برای دانشگاه فرهنگیان بپردازد.در دفتر چه آزمون استخدامی این وزارت خانه سه گروه شغلی در جداول جداگانه تعریف شده که به ترتیب عبارتند از الف – استادکار ب- هنر آموز ج - آموزگاری ودبیری بند ج که شامل 14 رشته شغلی ذکر شده در این دفترچه است شامل موارد زیر می باشد:
جدول شماره یک ،رشته های شغلی استخدامی مصداق نقض ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان
کد |
رشته |
ردیف |
کد |
رشته |
ردیف |
|
308 |
دبیر دینی و قرآن |
8 |
301 |
آموزگار ابتدایی |
1 |
|
309 |
دبیر زبان انگلیسی |
9 |
302 |
دبیر تربیت بدنی |
2 |
|
310 |
دبیر شیمی |
10 |
303 |
دبیر ریاضی |
3 |
|
311 |
دبیر علوم اجتماعی |
11 |
304 |
دبیر زیست شناسی |
4 |
|
312 |
مربی مراقب سلامت |
12 |
305 |
دبیر عربی |
5 |
|
313 |
مربی پرورشی |
13 |
306 |
دبیر فیزیک |
6 |
|
314 |
آموزگار استثنایی |
14 |
307 |
دبیر زبان و ادبیات فارسی |
7 |
همان گونه که ملاحظه می شود تقریبا در تمامی رشته های ذکر شده،دانشگاه فرهنگیان کرسی های فعال دارد و ضرورتی نبود تا از دانش آموختگان دانشگاه های دیگر استفاده شود.
این شیوه جذب همزمان شده است با کاهش روز افزون دانشجویان حضوری دانشگاه که زنگ خطری برای سیاستگذاران تعلیم و تربیت کشور است . جدول زیر بیانگر فرآیند جذب دانشجوی کارشناسی پیوسته در چهار سال گذشته یعنی از زمان تاسیس دانشگاه در سال 91 تا کنون است.
جدول شماره دو، فرآیند جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان از بدو تاسیس
1394 |
1393 |
1392 |
1391 |
سال |
5000 |
11000 |
17500 |
24000 |
تعداد دانشجو |
همان گونه که ملاحظه می شود میزان جذب دانشجو در سال 94 نسبت به سال 91 حدود هشتاد درصد کاهش را نشان می دهد.
لازم به ذکر است آمار فوق تقریبی بوده و شامل دانشجویان تمام وقت کارشناسی پیوسته متعهد خدمت در دو دانشگاه شهید رجایی و فرهنگیان است.
نقش ماکروفر از سوی دانشگاه فرهنگیان برای جذب شده های سال 94 ماده 28
همان گونه که ذکر شد،دانشگاه فرهنگیان موظف است جذب شده های ماده 28 را یک سال پذیرش و آموزش دهد. صرف نظر از اینکه فرصت یک ساله برای مهارت آموزی داوطلبان بسیار اندک است .در شرایط فعلی نیز دانشگاه با تعللی که انجام داده این مدت را به نیم آن یعنی شش ماه تقلیل داده است به طوری که در حال حاضر که در نیمه نخست بهمن ماه به سر می بریم هنوز برنامه آموزشی شروع و یا لااقل اعلام نشده است.
آخرین حکایت ها نشان از آن دارد که دانشگاه دو برنامه فشرده و باز برای این داوطلبان طراحی نموده است به طوری که بخشی از واحد های در نظر گرفته شده را از بیستم بهمن ماه لغایت پایان ترم به مرحله اجرا بگذارد داوطلبان در مهر ماه به سر کلاس ها رفته و مشغول کار شوند و نیم دیگر واحدها را به صورت ضمن خدمت و هفته ای یک روز در دانشگاه حاضر شوند.
آیا این برنامه می تواند یک لیسانس یا فوق لیسانس روان شناس بالینی را که در تمام مدت تحصیل خود حتی یک واحد روش تدریس نگذرانده و هیچ واحد تربیتی نداشته است را تا مهر ماه بر سر کلاس درس ابتدایی حاضر نموده وابلاغ تدریس به وی اعطا نماید؟
آیا برنامه ریزیان دانشگاه فرهنگیان ،تربیت معلم را با خم رنگرزی اشتباه نگرفته اند؟
آیا این عزیزان می دانند نیمسالی که روی آن حساب کرده اند نیم آن تابستان و بخشی از آن ماه مبارک رمضان است و فرصت کارورزی و حضور در مدارس فقط تا نیمه اردیبهشت است؟ درکدام مدل آموزشی دنیا شروع به کار یک معلم به این سهولت است؟
خوب است برنامه ریزان کمی بیندیشند قبل از اینکه دکمه ماکروفر را بزنند.
سخن پایانی با چند سوال از اعضای هیات امنای دانشگاه فرهنگیان
1- آیا اعضای محترم امناء وظیفه نظارتی بر عملکرد دانشگاه ندارند و تبعات تصمیمات خود را درتصویب آیین نامه ها تعقیب نمی نمایند؟
2- برنامه ماده 28 چه توجیهی غیر از صرفه اقتصادی دارد؟ آیا شایسته است سرنوشت طفلان معصوم این سرزمین را به موضوعات اقتصادی پیوند بزنیم؟
در صورتی که گفته شود موجب ایجاد اشتغال می شود باید پرسید آیا آموزش و پرورش بنگاه کاریابی است؟
چرا کاهش هشتاد درصدی جذب دانشجوی تمام وقت را مغایر با سیاست های اشتغال نمی دانید؟
3- اعضای محترم هیات امنای دانشگاه زمانی که ماده 28 را تصویب می کردند آیا می دانستند که این طرح روزی جایگزین نظام گزینش تربیت معلم شود و آن باغ سرسبز با درختان تنومند یکصد ساله را با سایه بانی موقت برای گذری کوتاه تغییر دهند؟
آیا شایسته است نظام دیر پای تربیت معلم به کاروان سرایی بین راهی برای اقامتی کوتاه تبدیل شود؟ آیا این عمل مغایر منویات مقام رهبری در خصوص ضرورت پرداختن به آرایش درونی در دانشگاه فرهنگیان نیست؟
4- با توجه به اینکه دانشجویان تمام وقت دانشگاه فرهنگیان در هشت ترم متوالی ده ها واحد تربیتی را می گذرانند و کلیه دروس مدرسه را با آخرین متد های روش تدریس زیر نظر اساتید برجسته بارها تمرین می کنند و حداقل 6 ترم تحصیلی را در مدارس کارورزی میکنند برنامه ریزان نمی توانند مطمئن باشند که اینان از صلاحیت لازم برای تدریس برخوردار باشند و برنامه امتحان جامع را مطرح می نمایند آن وقت چگونه است که با استخدام لیسانس های بعضا غیر مرتبط از دانشگاه های دیگر و با آموزش کوتاه مدت چندماهه با اطمینان کامل آنان را به کلاس های درس گسیل می دارند ؟
آیا این سیاست یک بام و دو هوا نیست؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اینها امده اند خودشان را هیات علمی کرده اند بدون هیچ سواد و توانایی فقط با رابطه هایی که داشته اند و همان نظام مندرس مدرسه را حاکم بر دانشجومعلم ها کرده اند و هزینه های زیادی بر آپ باید با توجه به وجود جوانان.بیکار و تواما از انها بهره برند و شنیده ها از ضعف فراوان این دانشگاهها و مشکلات فراوان حاکی است و بهتر است بساط ان را متنند اموزشکده ها برچینند
دانشگاهی که مثل یک اردوگاه تفتیش عقاید اداره میشه.
همه چیز است به جز علم و شرافت انسانی.
الان من همکارانی رو که از دانشگاههای سراسری و یا آزاد اومدند میبینم,خیلی آزادانه تر تصمیم گرفته و از تفکرات دگم و تطاهر سیستمی به دور هستند.
لطفا ضعف شخصیت و سکوت خفقان آور معلمان تربیت شده خودتان رو به حساب ادب و متانت نذارید.
شما ظاهرا از خالی شدن کلاسها و احیانا از دست رفتن برخی فرصت های مالی رو با مسایلی مانند تربیت معلم (معلم واقعی) قاطی نکنید.
تو رو خدا آدرس غلط ندید.
همه میدانیم که پیشینه تربیت معلم از دانشگاههایی که شما به آنها میبالید بیشتر است. مشکلات امروز تربیت معلم نمیتواند دلیلی بر این نوع هجمه به آن باشد... اساتید بزرگواری که در مراکز تربیت معلم به قول شما «ثابق» تدریس میکنند، اگر از اعضای هیأت علمی دانشگاهها برتر نباشند، کمتر نیستند... عزیزانی که با وجود داشتن شرایط همچون اعضای هیأت علمی، از بسیاری از مزایای آنان محروم بودهاند، اما بدون ادعا، سالها به تربیت معلم پرداختهاند.
دانشآموختگان مراکز تربیت معلم درباره دیدگاه شما داوری خواهند کرد، البته اگر بتوان آن را دیدگاه پنداشت، نه توهین به همه اساتید، دانشجویان و دانشآموختگان نظامی که قلب آموزش و پرورش بوده و است، هر چند که مدتی است ضعیف میزند...
من به اساتید احترام قایلم.
اما انصاف بدید جو به شدت بسته و تا حد زیادی امنیتی و سرکوب گرانه, ظاهرا به اسم نظم دایره. کرامت انسانی اصلی است که مغفول مانده.
اگر درامدم خوب میبود د.ازاد ازمون میدادم یا پنام نور
دولتی هم ک پذیرش کم و شانس هم کم !!!
پس بهتره تعطیل بشه.
شما دانشگاه تربیت معلم تهران رو در نظر بیارید. اساتید اون از دانشگاههای معتبر اروپا و امریکا مدرک داشتند. یک دانشگاه واقعی و پرمایه.
پس بهتره این مدارس شبیه دانشگاه تعطیل بشه و به جای اون دانشگاههای تربیت معلم واقعی مانند کشورهای پیشرفته دایر بشه.
بسیار عالی ،کارشناسانه و دلسوزانه بود ،اما به نظر می رسد گوش مسولین عالی رتبه آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان در باب نظام تربیت معلم بدهکار نظرات کارشناسان خبره که عمر خود رو وقف تربیت معلم و تربیت فرزندان این کهن مرز و بوم کرده اند من جمله شما استاد گرامی نباشد و این داستان تلخ مصداق این بیت باشد :
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
ولی نویسنده گرامی بدتر وافتضاح تراز این طرح ،طرح حق التدریس امسال است مصوبه ای که هراستانی طبق سیاق وسلیقه ی خود اجرا کرد طرح حق التدریسی مربیان پیش دبستانی که عده ا ی را بدون سواد وبار علمی روانه ی کلاس درس کردند افرادی که تجربه ی یک روز کلاس داری را نداشتند وفقط با تماس تلفنی روانه ی مدرسه وکلاس شدند!
این جای تاسف ندارد که افرادی را بدون داشتن مستندات ومدرک که مشخص کندحداقل مربی کلاس بوده اند.فقط با پارتی وامضا مدیر استخدام کنند کل طرح ضعیف بود وضعیفتر از ان اجرای سلیقه ای.
تا کی باید ا پ افراد بیسواد را بعنوان معلم در بدنه ی خود داشته باشد؟واستخدام کند؟کجای این طرح اصولی ومنطقی بود؟
اقای طبری چرا درمورد این جور طرحها که ضرب العجلی در مجلس تصویب میشود صحبت نمیکنید ؟چرا نماینده ها بر استخدام این افراد وتصویب این طرحها اصرار دارند؟
مثلا شما حاضری فرزند خودرا برسرکلاس دبیر هنری بفرستید که در دانشکده هنر فلان دانشگاه آزاد یا..... تحصیل و توام هزارکار کرده و حال چون شغلی گیر نیاورده بسوی معلمی گسیل شده؟
بنده ازنزدیک شاهد تفاوت دانشگاه فرهنگیان یا تربیت معلم باسایر دانشگاهها هستم .
دانشجویان تربیت معلم از پاک ترین ، دلسوزترین و قوی ترین افراد هستند.
.
حرف از سرکوب کرامت انسانی در مراکز تربیت معلم.
ظاهرسازی و ریاکاری مهمترین چیزی در این مراکز یاد میدند.
انسانهای منکوب شده که آزاد اندیشی رو نوعی میوه ممنوعه میدونند. مگه میشه معلم آزاد اندیش نباشه و شخصیت سالمی برای معلمی داشته باشه.
خودمون رو گول نزنیم, الان ما دست پرورده های این مراکز رو میلینیم. اکثریت یا ساکت هستند, شاید. به دلیل ترسی که در نهاد آنها کاشته شده, و یا ریاکارانه دنبال منافع پست خودشون به قیمت ضایع شدن همکاران هستند.
خلاصه که این مراکز هیچ گونه بار علمی یا شخصیتی برای معلمان نداره.
والسلام
والسلام
نگارنده این مطلب هم کاملا مشخص هست که بخاطر احساس ضعف دربرابر پذیرفته شدگان ماده 28 اقدام به انتشار این مطلب کاملا اشتباه کرده.
بنده دوترم ذیل ماده 28 در دانشگاه فرهنگیان دوره دیدم
اساتید شما در حد دبیرستان هم نبودند!!!
در مباحث علمی یارای پاسخگویی به دانشجویان ماده 28 را نداشتند ...
شما می توانید با یک بررسی میدانی از ماده 28ها سطح نازل اساتید و مدیریت دانشگاه فرهنگیان را بدست بیاورید
حالا شما بیاین از همین حالا عملکرد این ماده28 ها رو بسنجید ببینید چه میکنن.اما اونطوری هم که شما راجبه ما پیش رفتید درست نیست.ما هم معتقدیم این روش جذب درست نیست و خیلی از صحبت های شما درسته.
اما ماهم قشر تحصیل کرده ای هستیم که برای خیلی هامون هم پول دغدغه اصلی نیست.
مطلب کاملا تک بعدی و غیرمنصفانه ای نوشتید. چطور دارید دانشجو معلم های مدرسه فرهنگیان رو که زیرنظر چهار معلم دارن اموزش می بینند که حتی بار علمیشون از معلمین دبیرستان هم پایین تره با فارغ التحصیلان نخبه بهترین دانشگاه های کشور که زیر نظر اساتید نخبه تربیت شدند مقایسه میکنید؟ مگر دانشگاه های ایران اسلامی با قوانین غرب اداره میشوند؟ جوری حرف میزنید که انگار همه مشکل اخلاقی دارند و فقط معلم های تربیت معلم پاک هستند؟
البته از شما که محصول این مراکز هستید انتظار تفکری جز این اشتباهه. و برای دانش اموزانی که زیر نظر افرادی که تفکری بسته مانند شما دارند قراره تربیت بشند باید گریه کرد
متوجه دغدغه شما برای بچه های این سرزمین و نظام آموزشی و به طور کر فرهنگ جامعه و مسائل مربوط به آن شده ام و در تمامی موارد با شما در نقص ها موافقم.
ولی...
بفرمائید نسل حاضر تربیت یافتگان کدام معلمان هستند.
نسل حاضر پاسخ کم کاری کدام مسئول را باید بدهد.
بنده دوران دبیرستان خودم مشاور که هر روز می آمد در مدرسه و قطعا یکی از وظایفش توضیح رشته ها در دانشگاه ،بررسی مسائل دانش آموز خم و...-که شما بهتر میدانید-حتی یکبار هم ندیدم و اگر چیزی هم بود سطحی سر صبحگاه برای همه مقاطع میگفت که اکثرا هم بوی ناامیدی از آن بلند میشد.
عاجزانه خواهش میکنم در مشکلات جامعه هر کس خوب رو مسئول بداند و لی.
آهان تا الآن نمیدونستم معلمی که با سیکل رفته تو این سیستم و بعد از ظهر ها با اینکه تو زمان خودش تامین بوده به فکر این بود که مغازه دوم آپاراتیش رو بزنه حاصل تربیت مراکز تربیت معلم هست.!
جمع کنید خودتونو
شماها هنوز دارید ب تنبیه اعتقاد دارید
هنوز حیف تاسف
اساتید دانشگاه فرهنگیانی که ما دیدیم معلمان دبیرستان ما بودند!
خاک بر سر مملکت ما که دبیرستان فرهنگیان براش معلم تربیت میکنه،همینه که وضع مملکت همینه
با تمام وجود میگویم ماده 28 بسیار با سواد تر است از دانشجوهای دانشگاه فرهنگیان! ما آکوزگار ابتدایی بودیم در کلاسمان که همه آموزگار ابتدایی و ماده بیست و هشت بودند پنج مهندس با ارشد علوم تربیتی و سه نفر دکترا بود!!!!!!
ما سواد امثال شمارو هم در دانشگاه فرهنگیان در طول دو ترم تحصیل سنجیده ایم و عیار شما دستمان است :)))))) به جز سخنرانی و ملغلغات دهن پر کن چه سواد دیگری دارید؟!! از دانشگاه فرهنگیان همان برون تراود که دروست. (گنجینه ای پر از خالی)
غرض ورزی نشستی یه مطلبی نوشتی
بهت پیشنهاد میدم یه سر برو کلاس بچه های پاره
28 بشین ببین نظرت عوض نمیشه؟ خیلی خیلی با
یک معلم واقعی فاصله داری
این حجم کوته فکری صرفا برای بخطر افتادن منافع شخصی ... و قسمت دردناکتر اینکه تحت عنوان دلسوزی برای نسل جدید مطرح بشه...
بهتره چشمان خود را باز کنید! کشور امن و امان نیست از سر این همه خیانت و چپاول و بی سوادی عده ای که به غلط در مسند قدرت و قضاوتند... من جمله شما
کاش بجای سخنرانی دهن پرکن و البته غلط، نیم نگاهی به مدرک تحصیلی مهارت آموزان ماده 28 و روند آموزشی آنها می انداختید. همه از دانشگاهای معتبر و با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا، حتی برخی با سابقه ده ساله تدریس در سیستم آموزشی.... چیزی که به جرات میتوان گفت شما در فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان خود همتایش را ندارید.
سطح علمی اساتید دانشگاه فرهنگیان به هیچ عنوان با اساتید دانشگاههای رده سوم کشور هم قابل قیاس نیست. برجسته ترین استاتید این دانشگاه در حد دبیر دبیرستان توانمندند و گاها از نوع باتجربه. البته به هیچ وجه قصد توهین به اساتید محترم را ندارم ولی هرکسی را بهر کاری ساختند...
ای کاش معلمان نسل قبل ما طبق همین طرح نخبه پروری ماده 28 انتخاب می شدند، شاید از اوضاع نابسامان آموزش و پرورش خبری نبود و اوضاع کشور وااسفا نداشت.....
التماس تفکر جناب ابراهیم اصابت طبری
صد درصد موافقم با نظرتون
افرادی میشناسم با رتبه 30.40 هزار دانشگاه فرهنگیان قبول شده ان، در سالهای 89، 90...
این در حالی ست که با این رتبه ها پیام نور فلان ناکجاآباد هم نمیشد قبول بشی، اما معلمان ماده 28 همگی فارغ التحصیل از بهترین دانشگاه ها هستن، با مدرک بالاتر و رتبه علمی عالی، و تجارب بهتر و دید بازتر...
سطح معرفت هر فرد از نحوه صحبت اون فرد قابل تشخیص
دوستان گفتند سطح سواد اساتید دانشگاه فرهنگیان پایین ، این موضوع یک واقعیت محض ،
موضوعی که خیلی افراد بی سواد نمی دونند باید به عنوان روانشناس عرض کنم ، همه دانشمندان علوم تربیتی اعتقاد دارند پایه شخصیت افراد تا ۵سالگی شکل می گیره، این عقیده ای که دوستان منتقد ماده ۲۸دارند که ما جوان ۱۸ساله رو جذب و بهش شخصیت معلمی میدیم ،این رو حتی تندرو ترین محیط گراها هم نتونستند ادعا کنند ،افراطی تینشون گفت نوزاد به من بدید دزد ،قاتل ،قاضی ،پزشک هرچی خواستید تحویل میدم تازه اونم منتقدین محکوم کردند که شما نمی توانید بر سرشت انسانها غلبه کنید حتی اگر از شیر خوارگی تحت تعلیم ویژه قرار بدید ، حالا این بزرگوارو چطور آدم ۱۸ساله رو از نو می سازند الله اعلم،
یکسال تماما بی نظمی، بی محتوایی و...
کسانی که 4 سال در این دانشگاه بودن وقتی باهاشون مصاحبه شده بود میگفتن ما نمیدونم الان بریم سر کلاس چی باید به بچه ها بگیم!!!
دانشگاه فرهنگیان اعتیار بین المللی هم ندارد!
پسرجان حتما اعتقاد داری که گربه محض رضای خدا موش نمیگیره! این بساط دانشگاه فرهنگیان رو هم یه عده سودجو علم کردن و گرنه نه دلشون برای دانش آموزانی این مملکت سوخته نه دغدغه ی اشتغال داشتن که اگر داشتن متولدین دهه شصت و اوایل هفتاد اولویت داشتن!