ارزشیابی توصیفی، یکی از دستاوردهای مهم آموزش و پرورش دولت اصلاحات است
سید منصور موسوی، تحلیل گر مسائل آموزشی و کارشناس برنامه ریزی درسی، در پاسخ به این پرسش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، که ارزشیابی توصیفی، که این روزها مورد انتقاد برخی کارشناسان است، از چه زمانی در آموزش و پرورش رواج یافت، گفت: « تغییر شیوه ارزشیابی در مقطع ابتدایی، در پی توجه روز افزون به کیفیت یادگیری و دوری جستن از معایب ارزشیابی کمّی( نمرهای)، از سال 82-81 در دستور کار وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت. الگوی ارزشیابی توصیفی که با اجرای آزمایشی 3 ساله در مقطع ابتدایی آغاز شد، بیاغراق یکی از دستاوردهای مهم وزارت آموزش و پرورش در آن سالهاست.»
ضعف در برنامه های آموزش ضمن خدمت، برای توجیه معلمان
وی ادامه داد: « موفقیت این طرح به چند دلیل بود؛ نخست از این جهت که اجرای آن بهصورت گام به گام و با دریافت بازخورد از مجریان طرح همراه بود. دوم از نظر تعریف اهداف مشخص و دقیق، که برگرفته از کارگروه تعیین شده در برنامهریزی آن است.»
موسوی با اشاره به برخی از معایب اجرای این طرح گفت: «البته همچون هر برنامهای، انتقادهایی بر شیوههای اجرای این طرح نیز وجود دارد. برای نمونه، آموزشهای ارائه شده جهت توجیه معلمان و آشنایی با ابزارهای این شیوه ارزشیابی، به اندازه کافی نبوده و معلمان جهت اجرای آن در کلاسهای پرجمعیت، با مشکلاتی مواجه شدهاند. از این رو کار روی طرح ارزشیابی توصیفی در سالهای پس از دوره اجرای آزمایشی، نیز ادامه یافت و سعی بر آن بود که با رفع نقاط ضعف و فراهم آوردن بستر مناسب، این شیوه در سیستم آموزشی تثبیت و موفقیت اهداف طرح تضمین شود.»
اضافه شدن پایه ششم در آموزش و پرورش دولت دهم و تبعات آن
موسوی با اشاره به ایجاد پایه ششم در زمان وزارت حاج بابایی و اثرات آن بر ارزشیابی توصیفی، خاطر نشان کرد: « با آغاز سال تحصیلی 92-91 و افزوده شدن پایه ششم به مقطع ابتدایی، همان گونه که انتظار میرفت و منتقدان به آن اشاره داشتند، مدارس ابتدایی با افزایش بیسابقه تراکم در کلاسهای درس مواجه شدند. برخلاف گفتههای مسئولان وزارت آموزش و پرورش دولت دهم، مبنی بر پیشبینی امکانات و منابع مورد نیاز برای پایه ششم، در سال تحصیلی مذکور، متوسط تعداد دانشآموزان در کلاسها، به 40 نفر رسید. این حد از تراکم، در حالی است که بنا بر گزارشات اجرای آزمایشی طرح ارزشیابی توصیفی، نسبت دانشآموز و آموزگار حداکثر 24 به 1 عنوان شده است. (فصل سوم گزارش آرای آزمایشی طرح ارزشیابی توصیفی).
اثرات سوء شلوغی کلاس ها
وی اضافه کرد: « در زمینه تاثیر افزایش تراکم دانشآموزان بر یادگیری، پژوهشهای بسیاری انجام گرفته است که برخی از آن ها اثرات سوء این مساله را بر روابط معلم- شاگرد و کاهش کیفیت فرآیند یادگیری- یاددهی تایید کردهاند. اما آنچه مورد تاکید من است، تاثیر این افزایش بر ارزشیابی توصیفی به صورت خاص و نقد عملکرد مسئولان در نادیده گرفتن اصل پیوستگی در برنامهریزیهای آموزشی است.»
تغییرات آموزشی باید گام به گام باشد/اجرای ارزشیابی توصیفی، نیازمند دانشی بیشتر از ارزشیابی سنتی است
موسوی با تاکید بر لزوم تدریجی بودن تغییرات آموزشی ابراز داشت: « صاحب نظران آموزشی به دلایل متعدد، معتقدند اصلاحات آموزشی بهخصوص در یک مقطع مشخص، باید به صورت دومینو وار و گام به گام، طراحی و اجرا شوند. از سویی ماهیت زمان بر ارزشیابی کیفی، توصیفی، و نیاز به کاربرد ابزارهای متنوع و لزوم تقویت رابطه آموزگار- شاگرد، در این شیوه ارزشیابی بر کسی پوشیده نیست. همچنین اجرای این شیوه، نیازمند دانش و مهارتی به مراتب بیشتر از ارزشیابی سنتی است. این مساله اهمیت پیگیری دستاوردهای طرح ارزشیابی توصیفی و اخذ بازخورد از اجرای 10ساله آن را ضروری میکند.»
عدم توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان در شلوغی کلاس ها
وی افزود: « از سوی دیگر، افزایش تعداد دانشآموزان در کلاس درس به خودی خود باعث محدود شدن فعالیتهای یاددهی از سوی معلم و اختلال در یادگیری دانشآموز میشود. در این میان ارزشیابی توصیفی نیز از پیامدهای افزایش تراکم کلاس های درس در مقطع ابتدایی برکنار نمیماند. برای مثال، توان تهیه و تدوین ابزارهای جمعآوری اطلاعات از آموزگار سلب میشود، بیشترِ انرژی او صرف مسائل انضباطی میشود و توجه به تفاوتهای فردی در این حد از تراکم، محلی از اعراب نخواهد داشت.»
جایگاه خلاقیت در ارزشیابی توصیفی
موسوی در پاسخ به این سوال خبرنگار جماران که جایگاه خلاقیت در این ارزشیابی کجاست، اظهار کرد: «بیتردید در چنین محیطی و در کلاس های شلوغ، پرورش خلاقیت و ارتقای کیفیت یادگیری اگر نه ناممکن، ولی بسیار دشوار است. در نتیجه، افزایش تراکم دانشآموز، بر کارکردهای اصلی ارزشیابی توصیفی، که همانا رشد فکری و پرورش خلاقیت، توجه به ابعاد مختلف شخصیت دانشآموز، توجه به علایق دانشآموزان و در نهایت بهبود رابطه دوسویه آموزگار- دانشآموز است، تاثیرات ناگواری خواهد داشت.»
وی خاطر نشان کرد: « با این تفاسیر، انتظار دست یابی الگوی ارزشیابی توصیفی به اهداف مدنظر طراحان، اندکی سادهانگاری است. ضرورت اجرای طرح افزایش پایه ششم به مقطع ابتدایی، هنوز هم برای بسیاری از صاحبنظران عرصه آموزش و پرورش روشن نیست؛ اما با گذشت چند سال از اضافه شدن این پایه به مقطع ابتدائی، پیامدهای این تصمیم، رفتهرفته آشکارتر میشود.»
مسئولان آموزش و پرورش دولت دهم، پاسخ گو باشند
موسوی به طرح پرسش از مسئولین آموزش و پرورش دولت دهم پرداخت و گفت: «آیا در مراحل برنامهریزی افزایش پایه ششم، تاثیرات احتمالی آن بر اهداف ارزشیابی توصیفی مورد توجه قرار گرفته بود؟ پایه ششم ابتدایی، کدام نیاز فوری سیستم آموزشی را پاسخ میگفت؟ آیا امکان تدوین برنامهای میانمدت، جهت تدارک امکانات مورد نیاز وهمچنین اجرای آزمایشی طرح وجود نداشت؟ با توجه به وجود احتمال عدم موفقیت در هر برنامهای، در صورت عدم موفقیت این طرح، آیا تبعات ناشی از اجرای سراسری آن گریبانگیر دانشآموزان، خانوادههای آنها و کل سیستم آموزش و پرورش نخواهد شد؟ آیا پس از گذشت چند سال امکان بازنگری در این تصمیم و حذف پایه ششم از دوره ابتدائی وجود دارد؟ این ها نمونهای از سوالاتی هستند که مسئولان وقتِ وزارت آموزش و پرورش، در مقام طراح و مجری برنامههای آموزشی، باید در زمینه آن ها پاسخگو باشند.»
ارزشیابی توصیفی هنوز جا نیفتاده است
موسوی در پاسخ به این سوال که در محموع ارزشیابی توصیفی را چگونه ارزیابی می کنید، ابراز داشت: « تاکنون تغییرات بسیاری در روند اجرای طرح ارزشیابی توصیفی صورت گرفته است. سعی کارشناسان و صاحب نظران غالباً در جهت ساده سازی هرچه بیشتر این الگو و افزودن بر قابلیت اجرایی آن برای آموزگاران، در کلاس هایی با شرایط مختلف بوده است؛ صدها ساعت آموزش ضمن خدمت و بازآموزی آموزگاران جهت اجرای اثربخش آن انجام گرفته است. با این حال متاسفانه، الگوی ارزشیابی توصیفی، هنوز هم در بین آموزگاران چنان که باید جانیفتاده و حتی بسیاری از آنان پس از قریب به 12 سال از آغاز این طرح، همچنان منتظر لغو و حذف این الگو از برنامه های درسی نظام آموزشی هستند که البته انتظاری بیهوده خواهد بود.
سردرگمی خانواده ها و آموزگاران در ارزشیابی پایه ششم
وی اضافه کرد: « با گذشت چهارمین سال ورود پایه ششم به دوره ابتدائی، بسیاری از مدارس، خانواده ها، آموزگاران و دانش آموزان توانسته اند تا حدودی خود را با شرایط تحمیل شده وفق دهند؛ با این وجود در کیفیت این پایه تحصیلی هنوز اما و اگرهای بسیار وجود دارد. از جمله روند ارزشیابی در پایه ششم که تلفیقی از ارزشیابی کمی-کیفی است و باعث سردرگمی خانواده ها و آموزگاران شده است.»
ارزشیابی پایانی، با ارزشیابی توصیفی همخوانی ندارد
موسوی ادامه داد: « به عنوان نمونه، می توان به اجرای آزمون های پایان سال به صورت ارزشیابی تجمعی(پایانی) اشاره کرد. این شیوه، همخوانی چندانی با ارزشیابی تکوینی، که اساس ارزشیابی توصیفی است، ندارد. همچنین به نحوه بارم بندی و طرح سوالات در این آزمون ها، اشکالات اساسی وارد است. تقریبا هیچ یک از این آزمون ها، با آن چه که در الگوی ارزشیابی توصیفی تحت عنوان آزمون های عملکردی شناخته می شوند، تطابق ندارند. همچنین قانون نانوشته عدم مردودی، که در پایه تحصیلی ششم بسیاری از مدارس کشور به اجرا درمی آید و دانش آموزان را بدون برخورداری از حداقل های لازم، راهی دوره متوسطه و نظام ارزشیابی نمره ای(کمی) می کند، چندان با اهداف ارزشیابی توصیفی همخوانی ندارد.»
افت تحصیلی در پایه هفتم
موسوی در پاسخ به میران افت تحصیلی احتمالی در پایه ششم، ابراز داشت: «متاسفانه آمار مشخصی از نرخ افت تحصیلی در پایه اول دوره متوسطه(پایه هفتم) در دسترس نیست اما با استناد به مشاهدات و اعلام نظر دبیران این پایه و کارشناسان امر، احتمال می رود بیشترین میزان افت تحصیلی در حال حاضر در این مرحله، یعنی گذرگاه ورود دانش آموزان از پایه ششم و دوره ابتدائی به پایه هفتم در دوره متوسطه روی دهد.»
فقدان برنامه های راهبردی و سیاست آموزشی
موسوی اضافه کرد: « در نهایت با گذشت بیش از یک دهه از عمر الگوی ارزشیابی توصیفی در نظام آموزشی کشور، هنوز روح شیوه ارزشیابی کمی و نمره ای بر دوره های تحصیلی حاکم است و بسیاری از آموزگاران مقیاس های ارزشیابی توصیفی را با نمره و اعداد می سنجند و چه به صورت آشکار، در دفاتر ثبت فعالیت های یادگیری و یا به صورت پنهانی در دفاتر جداگانه، ابتدا اقدام به نمره دهی به دانش آموزان نموده و سپس این نمرات را با مقیاس های توصیفی تطبیق داده و جایگزین می کنند. این اقدامات در تضاد با اصول و اهداف ارزشیابی توصیفی می باشند و نشان گر ناهماهنگی ها در سطوح بالاتر نظام آموزشی هستند؛ چرا که در فقدان برنامه های راهبردی و سیاست های آموزشی، مسئولان جدید نظام آموزشی به جای تمرکز بر بهبود کیفیت برنامه های درحال اجرا، تزریق برنامه های جدید را در دستور کار خویش قرار داده اند. در نتیجه این قبیل ناهماهنگی ها، باید اعلام داشت که نه تنها اهداف ارزشیابی توصیفی همچون بسیاری دیگر از برنامه های میان مدت، عملیاتی نشده است، بلکه نظام آموزشی و دانش آموزان دچار آسیب های بسیاری از این رهگذر شده اند.»
انتهای پیام /*
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.