فرهنگیان همیشه از تبعیض گلایه داشته اند و پای صحبت هر یک بنشینیم یکی از اولین مواردی که یک معلم به آن اشاره دارد تفاوت دریافتی و مزایایی است که بین یک معلم و ارگان های دیگر دیده می شود و معمولا مثال هایی از کارمندان وزارت نفت و بانک می زنند و از این که نظام هماهنگ حقوق به درستی اجرا نشده است گلایه دارند و از بندهایی که در فیش هایی حقوقی ارگان های دیگر گنجانده شده می گویند. دوستانی که نوشته های قبلی بنده را خوانده اند حتما دیده اند که دغدغه های فرهنگی اینجانب به مراتب بیشتر از دغدغه های مالی است و برای اولین بار است که در این باب سخن می رانم. شاید که آموزش و پرورشی که زیر فشار تبعیض های مختلف و متفاوت خمیده گشته فرصت نگاه را به دستگاه ها و نهادهای دیگر ندهد و در درون خود تبعیض های بسیاری را به مجموعه خود روا دارد و روا بداند.
درد فقط محدود به دایره معلمان نیست و می تواند دانش آموزان و اولیاء را هم گرفتار کند ؛ به عنوان مثال معلمی که در رشته فیزیک تدریس می کند و برای کامل شدن ساعت تدریس موظفش به او ابلاغ ادبیات ، آمادگی دفاعی و... می دهند ،در حق معلم و دانش آموز ظلم کرده اند ، در حق درس ادبیات ظلم شده که معلم شایسته تدریس آن را در کلاس درس خود نمی بیند ، در حق فیزیک ظلم شده که متخصص درسی خود را مشغول فعالیت در جایی دیگر می بیند.چطور ممکن است دوستان برنامه ریز از نیاز های انسانی خود اطلاع نداشته باشند و از هرم جمعیتی و از تعداد معلمان مورد نیاز خود مطلع نباشند .
پس چطور است که در دروس فنی معلم و هنر آموز به میزان نیاز یافت نمی شود و در برخی رشته ها انباشت نیرو و در برخی دیگر با کمبود نیرو مواجهیم ؟
آیا این ظلم به آن جوان تحصیل کرده ای که در رشته مورد نیاز تحصیل کرده و توانمند و علاقه مند به تدریس است و نمی تواند جذب آموزش و پرورش شود نیست؟ و به جایش معلمی در کلاس حاضر می شود که شاید خودش هم عذاب بکشد از اینکه چرا در حوزه کاری خودش فعالیت نمی کند.
در سیستم تبعیض زده به همه جفا می شود و اعضای آن خواسته یا ناخواسته مفید نیستند یا حداقل از ظرفیت آنها به درستی استفاده نمی شود. اگر نگاهی به آمار بیاندازیم بیش از 70 درصد بدنه آموزش و پروش از بانوان تشکیل شده است و می توان گفت اکثریت آموزگاران را خانم ها تشکیل می دهند و معلم های دبیرستان ( نوبت اول و دوم) هم که به دو بخش خانم ها و آقایان تقسیم می شوند و فرصت برابر شغلی برای زن و مرد فراهم نشده است و اگر برنامه ریزی کلان کشوری خواهان توازن نیرو باشد بازنمود عینی آن در آموزش و پرورش دیده نشده با توجه به شرایط اقلیمی و بافت فکری مردم کشور پهناورمان وظیفه نان آوری خانواده هنوز بر عهده مردان است و از نظر اسلامی نیز این وظیفه بر دوش مردان است و خود دستگاه های اجرایی و قضایی نیز این مسئولیت را بر عهده مردان می دانند و توقع از پسر جوانی که تحصیلات خود را به پایان رسانده این است که شغلی مناسب برای خود فراهم کند و اگر علاقه مند به تدریس باشد این فضا به صورتی تبعیض آمیز تقسیم شده است و او شاید که قربانی دیگری از این تبعیض حاکم بر این سازمان باشد و شاید یکی ازعواقب این عدم جذب مشکل ازدواج جوانان باشد ( البته نگاه من از دیدگاه جامعه شناسی نیست و در این زمینه دوستان صاحب نظر بهتر می توانند نظر بدهند) در جایی که پسران جوان تحصیل کرده بیکار بسیاری دیده می شوند.
اخیرا آموزش و پرورش حقوق آموزگاران را 20 درصد افزایش داده که این قدم مثبتی می باشد و خوشبختانه امید را برای حل مشکلات آموزگاران بیشتر می کند ولی پرسش اینجاست که پس معلمان و سایر کارکنان چه می شوند؟
پس چرا این افزایش حقوق شامل معلمان نمی شود؟ و چرا آنان مستحق این افزایش حقوق نیستند؟ و چرا آیا معلمان ما سختی کار ندارند ؟ آیا مرحوم محسن خشخاشی در دبیرستان مورد حمله واقع نشد و آیا مسئولین ما از سختی کار در دبیرستان ها آگاه هستند؟
مسئولین ما باید پاسخ گوی این همه تبعیض در بدنه آموزش و پرورش باشند و با معلمان شفاف برخورد کنند.
از دیگر تبعیض ها می توان به تبعیض و انحصاری کردن مدیریت ها به عده ای خاص ویا برخورد دوگانه و تبعیض آمیز در انتقال و جابه جایی معلمان از شهر یا منطقه ای به جایی دیگر می توان اشاره کرد که برای کوتاهی سخن و به ذکر عنوان آنها اکتفا می کنم و در پایان سخن آرزو می کنم روزی برسد که فضایی برابر و بدون تبعیض برای همه مردم ایران زمین و به خصوص در سازمان آموزش و پروش را شاهد باشیم تا هر فرد بتواند بهترین عملکرد را از خود نشان دهد و نتیجه آن پیشرفت و آینده یی بهتر خواهد بود .
نظرات بینندگان
ویژه آنجا که نوشته اید " دغدغه های فرهنگی اینجانب به مراتب
بیشتر از دغد غه های مالی است ، آفرین برشما همه ی ما معلمان اساس نگرانی و دیدمان فرهنگی است ،چنانچه برطرف شود سایر معضلات هم ازبین می رود چرا که فرهنگ زیر ساخت است و اگر دید وعمل فرهنگی درتصمیم سازان وسیا ستمداران بنیادی وبه صورت باورقلبی درآید مشکلات مرتفع می شود ، تجارب
ملت های مختلف گواه آن است.
مطالب بسیارخوبی را بیان کرده ایدکه دغدغه بیشتر فرهنگیان به خصوص رسته آموزشی می باشد