روزهایی که مردم برای خرید روزنامه صف میکشیدند و بعضی از روزنامهها ساعت 10 صبح روی دکهها نایاب بود، دیگر رویای روزنامهها شده است؛ رویایی که گویا باید فراموش کرد.
رسانههایی را که هدف از راهاندازیشان چیزی جز رسالت رسانه است کنار میگذاریم؛ اما روزنامههایی که مسئولیتی در قبال جامعه به دوش خود متصورند چرا دیگر خواننده ندارند؟
استادان روزنامهنگاری میگویند روزنامهها با وجود سایتهای خبری و خبرگزاریها، باید به سمت تحلیل خبر حرکت کنند و یکی از دلایل عقبماندن رسانه از مخاطب، کمبودن تحلیل در روزنامههاست.
کوتاه شدن تکستهای خبری و کمتحمل شدن مخاطب برای خواندن مطالب بلند و هزار و یک دلیل دیگر، برای بیرغبتی مردم به خواندن روزنامهها ردیف شده است؛ اما در کشورهایی که رسانه قدمتی طولانیتر دارد، برای همه این مشکلات راهحلهایی در نظر گرفته شده است تا روزنامهها همچنان مخاطب خود را داشته باشند.
پس برای پیدا کردن دلیل بیرغبتی مخاطب به روزنامهها، باید در جایی دیگر بهدنبال دلیلی فراتر گشت. برخی در سالهای گذشته کار خبر را رها کردند و برخی نیز ترجیح دادند محل دیگری را برای زندگی و کار برگزینند. برای درک مسائل مربوط به رسانه، پذیرفتن شرایط ناهموار کار رسانهای و عملکرد حرفهای با وجود موانع متعدد، نیاز به تجربه است؛ تجربهای که شاید چند سال قبل نزد دبیران و سردبیران روزنامهها بیشتر از حال بود. حالا حاملان آن تجربهها یا نیستند یا اگر هستند فضایی برای حضور ندارند یا به هر دلیلی کاری دیگر را انتخاب کردهاند. البته این را هم باید افزود که فضا برای کار رسانهای حرفهای تغییر چشمگیری با سالهای گذشته نکرده است و اهالی رسانه نیز انگیزه چندانی برای حضوری متفاوت نداشتهاند. اما با این وجود دلیل اصلی را باید در همان خلأ تجربه جستوجو کرد.
در این خلأ، مدیران رسانه ناچارند از نیروهایی کمتجربهتر چون ما برای تحریریه استفاده کنند؛ نیروهایی که تجربه کافی برای درک مخاطب، شناخت شرایط رسانهای و نقش شبکههای اجتماعی و... ندارند و به عبارتی، به پختگی کامل برای خلاقیت و به تبع آن، جذب مخاطب برای رسانههایشان نرسیدهاند.
مجلاتی که با سردبیری یک خبرنگار با تجربه سه چهارساله منتشر میشوند و روزنامه صاحبنامی که مسئولیت برخی صفحات آن به عهده خبرنگارانی با تجربه اندک گذاشته میشود، هم امکان کسب تجربه را از خبرنگاری که چند سال دیگر باید خبرنگاری کند، میگیرند و هم رسانه را از خلاقیت در صفحات نشریه محروم میکنند و درنهایت، مخاطب است که با بیاعتنایی از کنار مجله یا روزنامه میگذرد و شبکههای اجتماعی و گاه سایتهای خبری را به مطبوعه ترجیح میدهد.
شاید تلنگری به فضای نهچندان مطلوب رسانهای از سوی دولت و تلاش برای تغییر نگاهها به رسانه، پس از پایان مذاکرات هستهای، باتجربهها را وارد کار کند و این باتجربهها، مخاطب را با خواندن نشریات مکتوب تشویق کنند؛ البته اگر جایی برای بازگشت مانده باشد.
روزنامه فرهیختگان
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.