معلمان از مهم ترین و تاثیرگذارترین گروه های مرجع در جوامع انسانی هستند که از شان و جایگاه اجتماعی والایی برخوردارند. در فرهنگ دینی و ملی ما، جایگاه معلمین هم سنگ انبیاء و اولیای الهی است. چون نقشی کلیدی و زیربنائی در رشد و تعالی جامعه، و توسعه معنوی، فرهنگی و اجتماعی جامعه دارند. حماسه پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی نشانه های بی شماری از ایثار و از خودگذشتگی معلمان و دانش آموزان وطن را به خاطره تاریخ سپرده است.
متاسفانه در سال های اخیر نابخردی برخی از افراد ذی نفوذ (یا نفوذی) و جنگ ترکیبی دشمنانِ ایران علیه معلمان، این قشر فرهیخته و دلسوز را با چالش های جدی مادی و حتی معنوی مواجه کرده است و از اثرگذاری ایشان و نقش مثبت آنها در کمک به حکمرانی و حل بحران ها و چالش های پیش روی ایران عزیز محروم کرده است.
ویروس کووید با وجود اثرات مخرب بر سلامتی و اقتصاد جوامع انسانی دو نتیجه مثبت به ارمغان آورد: مورد اول، بهبود درک عمومی جامعه از جایگاه معلمان در آموزش است. شاید تا قبل از کرونا، برخی از گروه های اجتماعی، نگاهی اقتصادی و انضباطی به معلمان داشتند. توضیح اینکه آموزش و پرورش را نهادی مصرف کننده و غیرمولد می پنداشتند و حتی برای قطع دریافتی ناچیز معلمانِ مظلوم در تابستان نیز تلاش ناموفق داشتند. غافل از اینکه معلمان در تمام طول زندگیِ معلمی خود و به صورت شبانه روزی معلم هستند و پیگیر مسائل آموزشی، تربیتی و فرهنگی دانش آموزان و مدرسه. و گروهی دیگر جایگاه معلم را تا حد یک ناظم (به معنی نظم دهنده و ساکت کننده) کاهش می دادند و بزرگترین هنر ایشان را (معلمین) نظم بخشیدن به دانش آموزانِ کلاس و مدرسه می پنداشتند. در حالی که کووید با تمام سادگی خود ثابت کرد که معلم محور آموزش است و آموزش کلید توسعه. و هنر معلم تبدیل انسانهای معمولی به انسانهایی عالم و فرهیخته، وظیفه شناس، مسئول، با ایمان و با تقوا و وطن دوست است که در محیط مدرسه و در تعامل با انسان های دیگر انجام می شود.
افت شدید تحصیلی دانش آموزان در دوران پساکرونا و تغییرات رفتاری و اعتقادی آنها در محیط مجازی و دورشدن از فرهنگ ملی و دینی نشان از نقش جدی معلم و مدرسه دارد.
مورد دوم این است که تا قبل از ایام کووید، ضرورت استفاده از فن آوری های دیجیتال در فرایند آموزش امری جدی به نظر نمی رسید و آموزش به روش های سنتی مورد اهتمام جدی اغلب معلمان و مدیران بود. و همه جهان شاهد است که کووید باعث پرتاب ناگهانی فرایند آموزش، از دنیای مدرسه سنتی به فضائی متفاوت شد. یعنی فضای مجازی (فجازی). و گسترش فضای مجازیِ مطلوب و ایمن، نیاز به آموزش، درایت، برنامه ریزی و سرمایه گذاری دولت دارد که با وجود بسیاری فعالیت های انجام شده در کشور، هنوز در ابتدای راه هستیم.
سرعت پایین اینترنت، کمبود امکانات مناسب، فقدان آموزش های مناسب و کاربردی در مدارس و سطح پائین سواد رسانه ای اغلب دانش آموزان و معلمان را با چالش های جدی مواجه کرده است. و البته، جمعی به شدت نگران فیلترینگ هستند و گل گشت اینستاگرامی. و حتی حضور در فضاهای مجازی ایرانی را ناپسند می دانند. و قس علی هذا. آموزش و پرورش کارآمد مهم ترین و سهل الوصول ترین وسیله رسیدن به توسعه و غلبه بر چالش های حکمرانی است.
و اکنون شاهد ظهور هوش مصنوعی و تحولاتی شگرف در عرصه آموزش برپایه فضای مجازی هستیم. و فرصت هایی که یکی پس از دیگری از دست می رود. و این قصه سر دراز دارد. و امیدوارم که پایان شاهنامه ی اینترنت برای ایرانیان به خوبی و خوشی رقم بخورد. و انسان که به امید زنده است و البته ناامیدی کفر است. و هنوز امیدوارم. و امید به اینکه دولت مردان به جایگاه معلمان و نقش ارزنده آنها در تربیت کودکان و نوجوانان ایران زمین به دیده فرصتی بی نظیر برای حکمرانیِ مسائل نگاه کنند و معلمانِ وطنم نیز با ایثار و از خودگذشتگی و آینده نگری و دلسوزی، ققنوسِ وطن را از این فرصت بی نظیر محروم ننمایند.
باشد که آیندگان از این نسل فرهیخته به نیکی یاد کنند و ایثار و از خودگذشتگی و وطن دوستی و ایمان ایشان را بستایند.
در این نوشتار ابتدا به تعریف و تبیین حکمرانی می پردازم. سپس، به بیان چالش های پیش روی حکمرانی در عرصه های مختلف زندگی مردم می پردازم. و سرانجام نقش مهم و تاثیرگذار معلمان در کمک به حکمرانان در غلبه بر بحران های مختلف و پیشبرد امور دینی و فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را توضیح می دهم. و البته توضیح اینکه من معلمم و تمام عمرم را با آموزش زیسته ام. در فضای کلاس و کتاب نفس کشیده ام. و نا به سامانی آموزش و پرورش مرا به شدت رنج می دهد. و از جامعه شناسی و سیاست چندان سررشته ای ندارم و با اقتصاد و علمش کاملا بیگانه هستم.
بنابراین واژه های به کار رفته در این مجال، به معنی عام آن می باشد و جهت پربار شدن بحث.
« تا که قبول افتد و که در نظر آید »
مقدمه
حکمرانی (Governance) به مجموعهای از فرآیندها، ساختارها و نهادهایی اطلاق میشود که به وسیله آنها تصمیمگیریها در یک جامعه، سازمان یا کشور انجام میشود. این مفهوم شامل نحوه مدیریت منابع، تعاملات بین نهادهای مختلف، و چگونگی پاسخ گویی به نیازهای شهروندان است. حکمرانی میتواند در سطوح مختلفی از جمله محلی، ملی و بینالمللی مورد بررسی قرار گیرد. حکمرانی به دو دسته اصلی خوب و بد تقسیم میشود.
حکمرانی خوب (Good Governance) به معنای مدیریت مؤثر و کارآمد منابع و خدمات عمومی است که شامل شفافیت، پاسخ گویی، مشارکت و عدالت اجتماعی میباشد. حکمرانی خوب به بهبود کیفیت زندگی مادی و معنوی شهروندان و توسعه پایدار کمک میکند. در حالی که حکمرانی بد (Bad Governance)، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فساد، عدم شفافیت، و عدم پاسخ گویی وجود دارد و میتواند منجر به نابرابری و نارضایتی اجتماعی شود.
حکمرانی در عصر حاضر با چالشهای متعددی مواجه است که ناشی از تغییرات سریع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فن آوری است. در زیر به برخی از این چالشها اشاره میشود:
1- تغییرات اقلیمی و محیط زیست: تغییرات اقلیمی و بحرانهای زیستمحیطی، مانند آلودگی، کاهش تنوع زیستی و کمبود منابع آب، نیاز به سیاستهای مؤثر و همکاریهای بینالمللی دارند. حکمرانی باید بهگونهای عمل کند که به حفظ محیط زیست و توسعه پایدار توجه ویژه و تاثیرگذار داشته باشد.
2- فن آوری های نوین و دیجیتالی شدن امور زندگی: پیشرفتهای سریع در فن آوری، از جمله هوش مصنوعی، دادههای کلان و فضای مجازی، نیاز به تنظیمات جدید و سیاستهای متناسب دارند. حکمرانی باید به مسائل مربوط به حریم خصوصی، امنیت سایبری و تأثیرات اجتماعی فن آوریهای نوین پاسخ دهد.
مدیریت فضای مجازی مسئله ای بسیار حساس و کلیدی و از مهم ترین وظایف حکمرانان می باشد. شواهد دهه اخیر نشان می دهد که امپریالیسم جهانی با سوء استفاده از ضعف سواد رسانه ای و قابلیت های فضای مجازی و تکنیک ها و تاکتیک های جنگ شناختی، سیاست های کلی جهان را در جهت منافع سیاسی و اقتصادی خود، به خوبی و با هزینه کمتر مدیریت می کند. برخورد انحصارطلبانه آمریکا نسبت به « تیک-تاک » و ایجاد فضای رسانه ای سنگین علیه قدرت دفاعی و تاریخ و فرهنگ کشور ما ایران، از جمله این سیاست های غیراخلاقی و انحصاری می باشد. از سوئی دیگر، دیجیتالی شدن امورِ دولت، باعث بهبود پاسخ گویی، شفافیت مسائل، کاهش رانت، فساد و اختلاس و تنظیم گری بهتر می شود.
3- نابرابریهای اقتصادی: افزایش نابرابریهای اقتصادی در بسیاری از کشورها، به ویژه در دوران پساکرونا، نیاز به سیاستهای اجتماعی و اقتصادی عادلانه دارد. حکمرانی باید به ایجاد فرصتهای برابر و کاهش فقر و نابرابری توجه کند. بهبود فضای کسب و کار، روزآمدسازی سیاست های مالیات ستانی و هدفمندسازی پرداخت یارانه ها به اقشار کم درآمد و بهبود حمایت های بیمه ای از اقشار کم درآمد و برخورداری همگان از امکانات آموزشی مناسب از جمله راه حل های حمایتی حکمرانی در جهت کاهش نابرابری های اقتصادی و پرکردن شکاف های جمعیتی می باشد.
4- بحرانهای سیاسی و اجتماعی: افزایش تنشهای سیاسی، نارضایتی اجتماعی و بحرانهای هویتی در بسیاری از کشورها، نیاز به حکمرانی مؤثر و پاسخ گو دارد. حکمرانی باید به تقویت مردم سالاری دینی و افزایش مشارکت شهروندان در امور کشور توجه کند.
بدون شک، کاهش اعتماد عمومی بین حاکمیت و مردم باعث کاهش قدرت ملی و افزایش شکاف جمعیتی خواهد شد.
5- جهانی شدن (گلوبالیزاسیون) و چالشهای بینالمللی: جهانی شدن و وابستگیهای متقابل بین کشورها، نیاز به همکاریهای بینالمللی و پاسخ گویی به چالشهای جهانی مانند تروریسم، مهاجرت و بهداشت عمومی دارد. حکمرانی باید به ایجاد سازوکارهای مؤثر برای همکاریهای بینالمللی توجه کند. ارتباط موثر با کشورهای مختلف باعث افزایش تاب آوری جامعه و بهبود شرایط اقتصادی و کسب و کار می شود.
6- تغییرات جمعیتی: تغییرات در ساختار جمعیتی، از جمله پیری جمعیت و مهاجرت فرستی، نیاز به سیاستهای اجتماعی و اقتصادی جدید دارد. حکمرانی باید به تأمین نیازهای جمعیتهای مختلف و ایجاد زیرساختهای مناسب توجه کند و زمینه مشارکت عمومی متخصصان و نخبگان را در امور مختلف جامعه فراهم نمایند. از سوی دیگر، نخبگان و اندیشمندان نیز باید در جهت ساختن کشور و بهبود امور اجتماعی و فرهنگی تلاش نمایند.
کشور خوب ساختنی است، نه یافتنی.
7- تأثیرات بحرانهای بهداشتی: بحرانهای بهداشتی مانند پاندمی کووید19، گسترش سرطان ها و بیماری های قلبی عروقی، بیماری های روحی - روانی، پیری جمعیتی و نیازهای رو به رشد افراد کهنسال، نشان می دهد که حکمرانی بهداشتی باید بهطور مؤثرتر و سریع پاسخ گو باشد. حکمرانی باید به تقویت ساختارهای بهداشتی و آمادگی برای بحرانهای آینده توجه کند.
بدون شک، تغییرات آب و هوایی و کاهش تولید مواد غذائی ناشی از کم آبی، بحران های اقتصادی و سوء تغذیه ناشی از آن در کشورهای فقیر، جنگ های نابرابر و سیاست های مداخله جویانه امپریالیسم در بسیاری از نقاط جهان چالش جدی برای بشریت، به ویژه انسان های آزادی خواه و صلح طلب است.
8- توسعه پایدار: نیاز به توسعه پایدار که به حفظ منابع طبیعی و بهبود کیفیت زندگی توجه می کند، یکی از چالشهای اصلی حکمرانی در عصر حاضر است. افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به منابع مختلف طبیعی و معدنی و فشار مضاعف به محیط زیست به کاهش تولیدات باغی و کشاورزی منجر خواهد شد. از طرف دیگر افزایش بی رویه تولید پسماند و فاضلاب و تغییرات اقلیمی نیز، محیط زیست و آینده بشر را با چالش های جدی مواجه می کند. بنابراین حکمرانی باید با ایجاد سیاستهای پایدار و همکاریهای بینالمللی در این زمینه توجه کند تا بتوانیم جهان و کشوری امن و زیبا داشته باشیم.
سازمان های مردم نهاد نقش بسیار ارزنده ای در بهبود شرایط محیط زیست ایران دارند که از متخصصان دلسوز انتظار همکاری می رود. متاسفانه در سال های اخیر شاهد زیر پا گذاشتن کنوانسیون های بین المللی بهداشت و محافظت از کره زمین توسط سرانِ سرمایه داری هستیم که آینده ای نامعلوم و نامطمئن را پیش روی بشریت قرار می دهد.
شاید زمان خداحافظی با کره زمین فرا رسیده است.
چالشهای حکمرانی در حوزه آموزش و پرورش
آموزش و پرورش کارآمد کلید توسعه پایدار است. کارآمدی در آموزش و پرورش به معنی به روز بودن در آموزش، همراه با توجه به تاریخ و فرهنگ دینی و ملی و توجه جدی به نقش و جایگاه معلم است. برای این منظور علاوه بر داشتن برنامه های آموزشی و تربیتی متناسب با شرایط کشور و فراهم نمودن امکانات مختلف، به معلمینی باسواد، باایمان و عاشق نیاز است که مجری برنامه های آموزشی و تربیتی باشند و علاوه بر آینده نگری، به دین و میهن عشق بورزند و از جان و دل تلاش کنند.
تجربیات مختلف دول توسعه یافته، به ویژه ژاپن و آلمان، گویای این مدعاست. هومبلت در آلمان بنیانی را در آموزش و پرورش پایه گذاری کرد که بعد از بیش از یک قرن این کشور را در علم و فن آوری سرآمد جهان نموده است. با وجود تلاش های صورت گرفته در جهت بهبود شرایط، هنوز آموزش و پرورش ما با چالش های جدی مواجه است و اسیر برخی سیاست بازی ها است. در حالی که آموزش و پرورش نهادی حاکمیتی است و باید به دنبال آموزش و تعالی جامعه باشد.
برخی از مهم ترین این چالش ها عبارتنداز :
1 - کیفیت آموزش: یکی از چالشهای اصلی، تضمین کیفیت آموزش و پرورش است. معلمان باید به روز باشند و علاوه بر انگیزه های معنوی و ملی، تواناییهای فنی و تخصصی لازم را برای تدریس مؤثر داشته باشند. دولت نیز موظف است که امکانات لازم را برای تدریس و تربیت موثر دانش آموزان فراهم نماید. و البته، ایجاد انگیزه جدی در معلمان نیاز به برخورداری ایشان از آرامش و رفاه نسبی دارد و آگاهی ایشان از نقش مهم تاریخی در توسعه و آبادانی ایران عزیز.
2- دسترسی به منابع آموزشی: عدم دسترسی به منابع آموزشی کافی، مانند امکانات آزمایشگاهی، کتابها، فن آوری و تجهیزات، میتواند مانع از یادگیری مؤثر شود. متاسفانه، کنکور فضایی یک بعدی را در آموزش ایجاد کرده است و عده ای هدف اصلی آموزش را عبور موفقیت آمیز از این سد خودخواسته و پرملات می دانند. بنابراین عمده منابع آموزشی، به ویژه کتب و امکانات دیجیتالی، در خدمت موفقیت کنکوری تعریف می شود.
اینجانب قبلا به تبیین اثرات مخرب کنکور بر آموزش و آینده ایران پرداخته ام و راه کارهای مناسب و متناسب با شرایط جامعه را ارائه داده ام. کنکور دارویی تلخ است که همه مجبور به خوردن آن نمی باشند. بنابراین امیداست با مطالعه دقیق و همه جانبه، ضمن برگزاری آزمون هایی سالم برای ورود به دانشگاه ها، آموزش و پرورش نیز اهداف اصلی خود را در جهت رشد و تعالی جامعه دنبال کند.
3- آموزش معلمان: در دنیای پرآشوب و متغیر امروزی همه افراد نیاز به روزآمدی دانش و مهارت های خود دارند وگرنه جایگاه خود را در بازار کسب و کار از دست خواهند داد. این نیاز درباره معلمان و اساتید دانشگاه به صورت جدی تری مطرح می باشد. معلمان و اساتید علاوه بر مهارت های علمی و فنی لازم برای تدریس، نیاز به داشتن انگیزه های معنوی و ملی جدی برای آموزش جدی و هدف مند دارند. بنابراین، نیاز به برنامههای آموزشی و توسعه حرفهای و به روز شدن برای معلمان و اساتید وجود دارد تا آنها بتوانند با تغییرات و نیازهای جدید آموزشی سازگار شوند.
4- مدیریت کارآمد: مدیریت مؤثر و کارآمد در مدارس و محیطهای آموزشی میتواند به بهبود عملکرد معلمان و دانشآموزان کمک کند. امروزه چالشهای مدیریتی جدی از قبیل دخالت های نا به جای سیاسیون در آموزش و پرورش در جهت منافع شخصی و در نتیجه عدم شایسته سالاری (در تخصص، تعهد و سابقه کاری) در انتخاب مدیران و کمبود منابع مالی آموزش و پرورش را به شدت آزار می دهد.
به نظر می رسد آموزش و پرورش باید نهادی غیرسیاسی و در جهت توسعه و تعالی جامعه اسلامی ایران باشد. شایستگی های علمی و فنی و اخلاقی در ارتقای افراد حرف اول را بزند. مدیران مدارس علاوه بر شایستگی های علمی و فنی، باید از کاریزمای مناسب در نزد همکاران خود برخوردار باشند و به دنبال بهبود واقعی شرایط آموزش باشد نه سیاست های فلان نماینده یا شخص حقیقی یا شخصیت حقوقی.
آموزش نهادی حاکمیتی است و باید در راستای بهبود حکمرانی تلاش کند.
متاسفانه سال هاست که آموزش و پرورش اسیر مافیای کنکور است که فقط به دنبال منافع اقتصادی خود است. بنابراین در مدارس متوسطه مهم ترین شاخص موفقیت آموزشی، مهارت تست زنی و موفقیت در کنکور است و کمتر کسانی از مهارت های خواندن و نوشتن، تفکر انتقادی، مهارت حل مسئله، آموزه های دینی و اخلاقی، ارتباط بین شخصی، شعر و موسیقی و ورزش و آنچه نیاز ذاتی و غریزی زندگی امروزی جوان ایرانی است صحبت می شود و شده است ، آنچه نباید می شد.
امیدوارم حاکمیت آموزش و پرورش را از غولِ مافیا پس بگیرد و آن را در مسیر درست قرار دهد. چرا که آینده ایران و ایرانی به آموزش و پرورش متعالی و به روز بستگی دارد.
5- تنوع فرهنگی و اجتماعی: معلمان باید توانایی مدیریت کلاسهای متنوع با دانشآموزان از پسزمینههای مختلف فرهنگی و اجتماعی را داشته باشند. ایران کشوری کهن با اقوام و آئین های متنوع و متکثر است که همه به واسطه تاریخ کهن، دین اسلام و زبان فارسی به یکدیگر پیوندی ناگسستنی داریم. تبیین واقعی ارزش های دینی و ملی در جامعه ایرانی وظیفه حرفه ای معلمان است. تا پیوندهای بین ایرانیان روز به روز تقویت و پابرجا گردد.
نقش معلمان در مواجهه با چالشهای آموزشی
آموزش و پرورش کارآمد مهم ترین و سهل الوصول ترین وسیله رسیدن به توسعه و غلبه بر چالش های حکمرانی است. با توجه به این که معلمان مجریان برنامه های آموزش و تربیتی می باشند، بنابراین همراهی ایشان در این مسیر ضروری و بنیادین است.
به نظر می رسد معلمان می توانند برای غلبه بر چالش های مختلف آموزشی از روش های زیر استفاده نمایند :
1- توسعه مهارتهای یادگیری: معلمان میتوانند با ایجاد محیطی حمایتی و تشویق به یادگیری فعال، به دانشآموزان کمک کنند تا مهارتهای لازم را برای یادگیری و ساختن آینده ای زیبا بر پایه ارزش های دینی و ملی توسعه دهند.
2- ایجاد ارتباطات مؤثر: معلمان میتوانند با برقراری ارتباط مؤثر با دانشآموزان و والدین، به بهبود فرآیند یادگیری کمک کنند.
3- توسعه حرفهای: معلمان باید به طور مداوم در دورههای آموزشی مختلف شرکت کنند تا مهارتها و دانش خود را بهروز کنند.
4- نقش الگو: معلمان به عنوان الگوهای رفتاری در زمینه ارزش های دینی و ملی برای دانشآموزان عمل میکنند و میتوانند ارزشهای والای دینی و ملی را منتقل کنند. بنابراین، آموزش و پروش در ابتدا باید زمینه آموزش های لازم را برای معلمین فراهم نمایند. تاکید بر ارزش های فرهنگی ایرانی و آموزه های دین اسلام از مهم ترین این آموزش ها می باشد. در این صورت معلمین، ضمن تدریس دورس تخصصی به تقویت روحیه ملی و دینی و همبستگی اجتماعی در بین دانش آموزان کمک می کنند.
5- مشارکت در تصمیمگیری: معلمان میتوانند در فرآیندهای تصمیمگیری در سطح مدرسه و ساختار آموزشی مشارکت کنند و نظرات و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. بنابراین، به نظر می رسد، معلمان نقش کلیدی در بهبود حکمرانی در حوزه آموزش و پرورش دارند و میتوانند در مواجهه با چالشها و ارائه راهکارهای مؤثر، به ارتقای کیفیت آموزش کمک کنند.
نقش معلمان در کمک به حل بحرانهای حکمرانی
انتظار می رود معلمان، جامعه ای باسواد، مسئولیت پذیر و آگاه به مسائل دینی، ملی و اجتماعی و فرهنگی باشند تا بتوانند تاثیر بنیادین در کمک به حل بحران ها و چالش های حکمرانی و ملی داشته باشند. با توجه به وجود چالش های متعدد در دنیای امروز از قبیل بحران های اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی و زیست محیطی، نقش کلیدی معلمان در این زمینه بسیار حیاتی به نظر می رسد. معلمان با اجرای دلسوزانه و پدرانه/مادرانه برنامه های آموزشی و تربیتی، ضمن ترییت نسل آینده، به صورت غیررسمی نیز به افزایش دانش عمومی جامعه کمک شایانی می نمایند.
معلمان علاوه بر اینکه با خیلی از اقشار جامعه در ارتباط هستند از جایگاه اجتماعی مطلوب و نفوذ کلام بالایی نیز در بین مردم برخوردار هستند. لذا، توجه جدی حکمرانی (به ایجاد محیطی آرام و غنی برای آموزش و پرورش)، باعث کاهش بسیاری از هزینه ها در بحران های پیش روی مانند ناترازی انرژی و تغییرات اقلیمی و اجتماعی خواهد شد.
در ادامه به نقش معلمان در حل بحران ها و چالش های حکمرانی خواهم پرداخت.
1- آموزش و آگاهی بخشی: نقش مهم و بی بدیل معلمان آموزش علم و اخلاق و ارائه یک الگوی قوی برای دانش آموزان است. علم و دانش کلید موفقیت در حل بحرانهای مختلف و توسعه و رفاه و پیشرفت جامعه است. علم سلطان است و ما را به قلل رفیع توسعه و قدرت و امنیت ملی می رساند. نقش بی بدیل دانشمندان ایرانی در صنایع داروسازی، پزشکی، سلولهای بنیادی، نفت و انرژی و صنایع دفاعی و هوافضا بر کمتر کسی پوشیده است. مگر معاندان. بنابراین توجه جدی به این مسئله کلید پایداری و سربلندی ایران است.
همچنین، معلمان نقش مهمی در ایجاد، تقویت و تثبیت هویت ملی و دینی دارند. دانش آموزانی که خود واقعی و کشور خود را به درستی و بر اساس اطلاعات و داده های علمی و تاریخی صحیح بشناسند به آن عشق خواهند ورزید، برای اعتلا و سربلندی آن از جان مایه خواهند گذاشت و سرافرازی و پیشرفت آن را هدف اصلی زندگی خود قرار خواهند داد.
همچنین، معلمان میتوانند با آموزش دانشآموزان درباره بحرانها و راههای مقابله با آنها، آگاهی عمومی را افزایش دهند و نسل جدیدی از شهروندان باایمان، آگاه و مسئولیت پذیر را تربیت کنند. آموزش مسائل مربوط به کمبود آب، ناترازی انرژی، بیماری ها، محیط زیست، ایمان ومعنویت و اخلاق، حقوق شهروندی، مهارت های نرم و ... جز از طریق آموزش و پرورش برای عموم جامعه انجام پذیر نیست.
دلیل؟ تجربه جهانی.
2- توسعه مهارتهای حل مسئله و تفکر انتقادی: امروزه مهارت حل مسئله از مهم ترین چالش های جوانان امروزی است که نقش مهمی در تاب آوری، موفقیت شغلی و خانوادگی ایشان دارد. معلمان میتوانند به دانشآموزان مهارتهای حل مسئله و تفکر انتقادی را آموزش دهند تا آنها بتوانند در مواجهه با چالشها و بحرانها بهتر عمل کنند و قدرت به نقد کشیدن منصفانه افراد حقیقی و حقوقی و مسائل مختلف را داشته باشند.
توانایی مباحثه و نقد یکدیگر و گفت و گوی سازنده مهارت مهم انسان امروزی است. محیط مدرسه فضائی بی نظیر برای آموزش و توسعه مهارت های نرم انسان امروزی است. نه محیط تست زدن و رقابت های ناسالم و ایجاد استرس برای کودکان و نوجوانان که به جز تخریب روح و روان وجسم ایشان نتیجه ای در بر ندارد.
3- سواد رسانه ای و هویت ملی دینی: امروزه زندگی ما با فضاهای مجازی عجین شده است. فضای مجازی و صنعت آی تی و آی سی تی نقش مهمی در بهبود عملکرد و رفاه و تولید ثروت دارد. گسترش قارچ گونه فضاهای مجازی زمینه سوء استفاده افراد و قدرت های مداخله گر بین المللی را نیز فراهم کرده است و سلاحی قدرتمند و ارزان را به نام جنگ شناختی در اختیار آنها قرار داده است. لذا، به خدمت گرفتن این امکانات در جهت رفاه و توسعه کشور امری ضروری است و نیاز به آگاهی جمعی دارد. نقش معلمان و متخصصان در تبیین واقعی مزایا و مضرات این فضای جدید بسیار مهم است. غفلت از این مقوله ضررهای جبران ناپذیری برای جامعه خواهد داشت.
4- مشارکت در برنامههای دینی و اجتماعی: معلمان میتوانند در برنامهها و آئین های دینی، اجتماعی و محلی برای کمک به جامعه در زمان بحرانها مشارکت کنند و به عنوان الگوهای مثبت عمل کنند. کشور ما در منطقه ای بحرانی قرار دارد که به طور دائم در معرض زلزله، سیل، طوفان غبار و ... قرار دارد. محیط مدرسه پایگاهی بی نظیر برای آشنائی و همراهی دانش آموزان با مشارکتهای اجتماعی و خیرخواهانه است. معلمان میتوانند با ایجاد محیطی امن و حمایتی در کلاس درس، به دانشآموزان کمک کنند تا احساس امنیت و آرامش کنند، به ویژه در زمانهای بحران.
5- توسعه و تقویت همبستگی اجتماعی: در سالهای اخیر عوامل مختلفی از جمله فساد و ناکارآمدی برخی از اجزای حکمرانی، تورم و فشاراقتصادی به برخی از اقشار جامعه و جنگ شناختی دشمن در بزرگ نمایی برخی از چالش ها و ایجاد محیط ناامن روانی برای مردم، باعث ایجاد گسست های اجتماعی بین مردم و حکمرانی شده است. معلمان آگاه، وطن دوست و باایمان میتوانند با ترویج ارزشهای ملی و دینی در زمینه همبستگی و همکاری در بین دانشآموزان، به تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش تنشها در جامعه کمک کنند.
6- تمرین مردم سالاری: امروزه مردم سالاری از مظاهر مهم جوامع مدنی و رشد یافته سیاسی و اجتماعی است. در جوامع مدرن مردم با شناخت ضرورت جا به جایی نخبگان سیاسی در انتخابات شرکت می کنند و به صورت دوره ای سکان جامعه را به دست گروه ها و احزاب مختلف می سپارند. و البته فعلا بدیلی برای آن نمی شناسیم. مردم سالاری گاهی به ابزاری برای به بند کشیدن کشورها و ملت ها نیز بدل شده است که در دو دهه اخیر مثالهای نغزی از آن را در عراق، افغانستان، لیبی سوریه و غزه شاهد بوده ایم. غربی ها معمولا با شگرد مردم سالاری وارد کشورها می شوند و نان و نام آنها را به یغما می برند.
محیط مدرسه فضایی بی نظیر برای آشنائی و تمرین مردم سالاری است. ایجاد فضایی برای گفت و گوی جدی و صمیمانه بر اساس دانش و تجربه و ارزش های ایرانی و اسلامی، فرزندان ایران را با مردم سالاری و اهمیت این مسئله آگاه خواهد نمود.
نتیجه گیری:
حکمرانی در عصر حاضر با چالشهای پیچیده و چندوجهی مواجه است که نیاز به رویکردهای نوآورانه و همکاریهای بینالمللی دارد. برای مقابله با این چالشها، حکمرانی باید به تقویت آموزش و توسعه پایدار به نیازهای جامعه توجه کند. معلمان به عنوان اعضای کلیدی جامعه، میتوانند نقش مهمی در غلبه بر بحرانها و بهبود حکمرانی ایفا کنند و با آموزش و حمایت از دانشآموزان، به ایجاد جامعهای اخلاقی، قانون مدار و تاب آور و پایدار کمک کنند.
و امید دارم، معلمان سرزمینم با درک شرایط حساس و بحرانی کشور در سازندگی و سربلندی ایران عزیز از هیچ کوششی دریغ نورزند و ساختن این خانه کهن اجدادی را وظیفه ای دینی و ملی بدانند. و بدانند که کمتر کسی به اندازه ایشان از تاثیر عمیق و ماندگار آموزش و نقش آن در توسعه آگاه است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به حق فاطمه زهرا(س) و ... و تمامی صالحان عالم، معلوم و حال و آینده ملعون و بی آبرو و بدآبرو باد غاصب شغل معلمی و هر حامی و تاییدکننده اش؛ در هر پست و مقام و لباس و پیشینه ای که هست.
لعن و نفرین بر غاصب چه غصبش بر اساس قانون بوده یا نبوده و بر قاون نویسی که جایگاه قانون نویسی را غصب کرده و جهلش غصب را بوجود آورد و ... و هر مقام صاحب اقتدار مسئولی به حق حسین(ع) و ....
و لعن خدا بر قسمتهایی از بیت المال که به غاصب حقوق می دهد و بی برکت و بی ثمر و بدثمر باد کاری که می کند و حقوقی که میگیرد.
رسوا و ملعون باد در این دنیا و در آن دنیا.