ناتوانی وزیر امور خارجه از خواندن متنی که به زبان انگلیسی است، تعجب و تأسف بسیاری را برانگیخت تا آنجا که پرسشهایی مهم از قبیل پیام و محتوای آن متن چه بوده است یا پرسش در مورد چرایی ناتوانی یک وزیر از خواندن یک متن سادهی انگلیسی، به فراموشی سپرده شد. آنچه از اهمیت برخوردار است، هماهنگی و تابعیت از نهادهای قدرت و عمل بر اساس ایدئولوژی مسلط است.
در این نوشتار علل ناتوانی در خواندن آن متن، مورد بررسی قرار گرفته میشود :
1. به طور کلی، نظام آموزشی ایران سالهاست از بحرانهای فراوانی رنج میبرد. در واقع در این حوزه، هیچ گوش شنوایی برای شنیدن مطالبات، انتقادات و راهکارهای معلمان و کارشناسان آموزشی وجود ندارد.
معلمان، مدتهای مدید و به شیوههای گوناگون، کمبودها، نارساییها و بحرانهایی را که در نظام آموزشی وجود دارد و آن را ناکارآمد کرده است، تحمل کردند، در حد توان و حتی بیشتر از آن برای حل آنها تلاش کردند، نوشتند، فریاد زدند و اعتراض کردند اما نه تنها گوش شنوایی نیافتند بلکه هزینههای فراوانی را نیز بر ایشان تحمیل کردند.
برای آن که وضعیت بحرانی نظام آموزشی را دریابیم کافی است نگاهی به معدل دانشآموزان در سال 1402 داشته باشیم:
این آمار نشان میدهد یادگیری و انتقال معلومات به دانشآموزان در یک وضعیت بحرانی قرار دارد به گونهای که هر سال بدتر از سال قبل میشود: «میانگین کشوری نمرات دانشآموزان در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ در رشته تجربی ۱۱.۲۳، رشته ریاضی ۱۰.۷۹، رشته انسانی ۸.۷۵ و در رشته معارف ۱۰.۵۶ بوده است».
برای رفع بحرانهای مختلفی که در نظام آموزشی وجود دارد، چه تدابیری در نظر گرفته شده است؟
اگر نگاهی به مهمترین دغدغههای این روزهای مسئولین نظام آموزشی داشته باشیم به عمق بحران پی میبریم: استخدام 3000 طلبهی آشنا به تعلیم و تربیت، راهاندازی مدارس وابسته به حوزه علمیه و فراهم کردن امکان حضور طلاب جهادی در مدارس در قالب طرح امین آن هم نه در زمان کلاسهای رسمی بلکه با حضور در دفتر مدرسه، زنگهای تفریح و یا کلاسهای فوق برنامه این امر انجام میشود.
در مورد درس زبانهای خارجی و به طور خاص، انگلیسی این وضعیت بدتر است. شاید پربیراه نباشد اگر گفته شود که در میان تمامی درسهایی که تدریس میشود، زبان انگلیسی و معارف دینی کمترین میزان یادگیری و موفقیت آموزشی را در میان دانشآموزان دارند.
آموزش زبان، پیچیدگیها و مهارتهای خاص خود را دارد، حداقل، به لابراتوار، کتابخانه و فیلمهای آموزشی فراوانی نیاز دارد که هیچ کدام از آنها در مدارس یافت نمیشود. علاوه بر این، در مورد سن آموزش زبان، مطالب درسی، روش تدریس و ساعات اختصاص یافته به درس زبان نیز انتقادات فراوانی وجود دارد.
2. معیارهای سیستم گزینش، دومین عاملی است که در پدید آمدن این وضعیت تأثیر دارد. برای این سیستم، تسلط بر زبان انگلیسی و حتی دانش سیاسی و حقوقی در اولویت نیست. آنچه از اهمیت برخوردار است، هماهنگی و تابعیت از نهادهای قدرت و عمل بر اساس ایدئولوژی مسلط است. به همین دلیل، بسیاری از کسانی که واجد تواناییهای لازم برای تصدی این مقام و موقعیت سیاسی هستند، کنار گذاشته و نادیده گرفته میشوند.
3. معمولاً کسانی که عزت نفس دارند، سعی میکنند مرتکب چنین خطاهای آشکاری نشوند. ممکن است با تلاش و کوشش فراوان، نواقص و ناتوانیهای خود را رفع کنند یا اگر فاقد استعداد لازم برای یادگیری زبان هستند، حداقل، خاموشی اختیار کنند.
سعدی (علیه الرحمه) داستان زیبایی دارد که این وضعیت را به خوبی توصیف میکند، در حکایت 13 باب چهارم در فواید خاموشی آمده است:
یکی در مسجد سنجار به تطوّع بانگ گفتی به ادایی که مستمعان را از او نفرت بودی. و صاحب مسجد امیری بود عادل نیک سیرت، نمیخواستش که دلآزرده گردد. گفت: ای جوانمرد! این مسجد را مؤذنانند قدیم. هر یکی را پنج دینار مرتب داشتهام. تو را ده دینار میدهم تا جایی دیگر روی.
بر این قول اتفاق کردند و برفت. پس از مدتی در گذری پیش امیر باز آمد. گفت: ای خداوند! بر من حیف کردی که به ده دینار از آن بقعه به در کردی که اینجا که رفتهام، بیست دینارم همیدهند تا جای دیگر روم و قبول نمیکنم! امیر از خنده بیخود گشت و گفت: زنهار تا نستانی که به پنجاه راضی گردند!
به تیشه کس نخراشد ز روی خارا گل
چنان که بانگ درشت تو میخراشد دل
( دیدگا: کانال رسمی خالد توکلی )
نظرات بینندگان
در ناتوانی ونارسائی های نظام آموزشی به خصوص در دهه های اخیر جای هیچ شک وتردیدی نیست.اما اگرضعف زبان خارجی آقای وزیر خارجه 59 ساله را به نظام آموزشی فعلی. ربط بدهیم خود را گمراه کرده ایم. سن اقای محمد جواد ظریف هم فقط 5 سال بیشتر از ایشان است.هر دو نفر حداقل تا دیپلم محصول یک نظام اموزشی هستند.مشکل در انتخاب وانتصاب های غیر تخصصی ست که وزیر خارجه یک کشور 85 میلیونی در یک مجمع جهانی این سرافکندگی را به نمایش میگذارد.بسیاری از هم سن وسالان ایشان وچه بسا کوچکتر از ایشان تسلط کامل به زبانهای خارجی دارند وحتی کتاب ونوشته ترجمه میکنند
مترجم شاید در ترجمه توانمند باشد اما شاید
در گفت و گو و محاوره ، لزوما چنین توانایی نداشته باشد.
وقتی به یقه، ریش و مطیع بودن فرد به عنوان وزیر خارجه توجه می شود، طبیعی است که در محافل بین المللی افتضاح بار بیاورد.
طبیعی است که من معلم خود را مسبب بیسوادی وزیر امور خارجه نمی دانم.
از کوزه همان برون تراود که در اوست
متاسفانه ظرفیت و هویت و ماهیت کوزه ماما به عنوان یک واقعیت ملی و بین المللی همین است که هست.
ناتوانی امروز وزیر خارجه هم نتیجه انتخاب و انتصاب نادرست است و هم حاصل بذر ۴۴ ساله ای است که حضرات کشته اند.
این آقا مثل اینکه عربی را خوب حرف میزند اما انگلیسی خیر.
در حالی که ..... می داند که زبان اول دنیا انگلیسی است.
و کسی که وزیر امور خارجه می شود ده تا زبان هم بلد باشد اما انگلیسی ندارد کارش زار است.
غیر از این موضوع فضاحت این بابا، برای مردم ایران نیست این ننگی است برای این حکومت.
و برایم جالب است که چطور این را در این منصب گذاشته اند.
یعنی بی سوادی این بابا به کنار کسانی که این را گذاشته اند بر سر کار چقدر بی سواد اند و این نشان می دهد که پخمگی مسری است و شیوع آن در حد فاجعه باری است به حدی که یک ادم عاقل در بالا سیر نمی کند
و وضع این بابا نشان دهنده سران است و اینکه چه کسانی بر ایران حکم می راند.
و همچنین نشان می دهد که آنقدر بدبخت شده اند و کسی ندارند که این را گذشته اند
و شاید که هم این بابا مثل بقیه با رانت و سهمیه آن جا نشسته
تنها چیزی که این ها می خواهند افرادی مثل خودشان است تا بتوانند کارشان را جلو ببرند و فساد کنند
مثلا این طلاب یا هر کسی که استخدام می کنند مشکلی نیست ولی بدبختی این هست که اکثریت بسیار بی سواد و در حد یک سیکل هم سواد و فهم و دانش ندارند حال ببینید چه گندکاری هایی درست خواهند کرد
یک فیلمی مافیایی نگاه می کردم زن قهرمان فیلم به رئیس مافیا گفت من را استخدام کن برایت کار کنم خوب هم کار می کنم
گفت:
نه من از تو می ترسم. می دانم خوب کار می کنی و به خاطر همین ازت می ترسم. نگاه کن این احمق ها را. این را به تو ترجیح می دهم چون می توانم کنترلش کنم.
بله این کل وضعیت استخدام و چینش ما در ایران است
این ها اصلا ایران و ایرانی برایشان معنا ندارد می توان گفت ....
من جای این ها بودم از ننگ این کارها یک جا خودم را گم و گور می کردم
اما این ها که درکی از عزت نفس و خجالت و شعور ندارند به قول توماج، این ها عروسکی بیش نیستند
سلام
از کجا متوجه شدید که جنسیت ایشان مرد است ؟
پایدار باشید .
این بابا، مثلا دکترای روابط بین الملل دارد، چنین فردی چگونه دکترا بدون تسلط بر زبان انگلیسی گرفته است؟!
تازه استاد دانشگاه هم هست.
در حالی که زبان انگلیسی دانی در دکترا یک قانون است
آیا این فساد تحصیلی نیست
که بعد موجب فساد استخدامی می شود
جالب اینجاست که این فرد به دلیل خودشیرینی ها با 270 رای مجلس انتخاب شده است یعنی 270 نماینده خودشیرین و بی سواد مثل خود همین فرد.
همه همه این بدبختی ها بر می گردد به ساختار فسادزای اداری ایران ناشی از هزار جور سهمیه استخدامی و تحصیلی که جایگاه ها را برعکس کرده و هیچ چیز سر جای خود نیست کاری که فساد می کند
این استدلال و حرف خیلی جالب و مسخره هست
و پر از ایراد منطقی است
شما وزیر امور خارجه را با رهبران مقایسه کردی که تفاوت های زیادی وجود دارد مثلا شاید به اجبار یک رهبرحال دیکتاتوری را فاقد سواد بگیریم ولی وزیر آن هم وزیر امور خارجه می تواند زبان بین المللی نداند
همچنین چرا به این عده معدود استناد می کنید و به موارد زیاد مثل جواد ظریف یا وزیران دوره شاه و ... اشاه نمی کنی
شما به جای یک قیاس درست
یک قیاس اشتباه ساختی تا فکر اشتباهی را ثابت کنی
و نکته بعد به مثال های خودتان نگاه کنید که چه افرادی را مثال زدید افرادی که دیکتاتور بودند و به زور بر مسند نشستند و چه مصیبت ها و ضررها که به ملت خود نزدند آیا اگر سواد واقعی داشتند این مصیبت ها درست می شد؟!
نکته دیگر اینکه مقایسه شما بهتر است و باید با زمانه خود همخوان باشد یعنی وزیر امور خارجه با وزیر امورخارجه دیگر کشورها در همین زمان
اما کسانی مانند همین رئیسی یا این امیرعبداللهیان اگر سهمیه و رانت نبود دکترا نداشت که بتواند بر این مسند بنشیند
ما افراد تحصیل نکرده زیادی در ایران داریم که نویسنده ، شاعر و .. شده اند
و همچنین سواد آکادمیک به خصوص در ایران ملاک برتری افراد نیست اما یکی از ملاک ها می تواند باشد
این طرف مثلا دکترای روابط بین الملل دارد اگر نداشت می گفتیم ندارد
و ...
و در پایان با این استدلال شما، پس هر کس را می توان در هر کاری گمارد درست است؟ شاید خبو از آب در آید ما چه می دانیم
از نظر کمال گرایی باید گفت اینکه توقع داشت وزیر خارجه یک مملکت آبروی یک حکومت (نه ملت ایران) را نبرد کمال گرایی است ؟
پس حتما شما دنبال خوارگرایی و خاکبرسری بودن هستید
همین طرز فکر شما این شکل حکومت ها با مبنای لودگی و پخمگی را می سازد
آقای ظریف با تسلط به زبان انگلیسی چه مشکلی از روابط خارجی را حل کرد مهم کارکردن است این بنده خدا حداقل پول های بلوکه را آزاد کرد از ظریف جز برجام بی فایده چیزی ندیدیم بعد فرد به درد بخور درکشور نداریم وگرنه اوضاع کشور درابعاد مختلف اینگونه نبود
امروز نمونه ای چون بایدت داریم که یا از پله هواپیما می افتد یا راه خانه اش را گم می کند سخنرانی خودرا فراموش می کند ولی رییس جمهور آمریکاست یا ترامپ با انجام کارهای بچگانه رییس جمهور بود
اگه انقلاب نمی شد بیشتر این نمایندگان مجلس شاید تو یه گوشه ای از کشور کارگری می کردند یا کشاورزی تو روستا ...
کودک و بزرگ همگی انگلیسی صحبت می کردند.
هم شگفت زده شدم و هم بر بدبختی و ناتوانی و بیسوادی مردم ایران تاسف خوردم.
با ما چه کرده آموزش و پرورش.
علف هرز هم خاصیت دارد حداقل تثبیت خاک کویر