جستارگشایی
ژنو ساید یا نسل کشی واژهای است در حقوق بینالملل که بار منفی داشته و عاملان معمولا برای پاکسازی قومی، نژادی،مذهبی و...مرتکب کشتار جمعی، حمله بیولوژیکی و دیگر اشکال آن میشوند.
یکی دیگر از اشکال مدرن ژنوساید ؛ « ژنوساید فرهنگی » به مثابه « نابودی ،حذف و یا به حاشیه بردن یک اندیشه و گروه به عنوان یک واحد فرهنگی - اجتماعی » است.
به اذعان دکتر مراد صحرایی (سکاندار دستگاه تعلیم و تربیت) در اواخر تابستان بیش از بیست هزار مدیر عمدتا مجرب و متخصص حذف یا بعضا جابه جا شدهاند. به واقع در شهریور ماه یک خالصسازی تمام عیار (خسران سیستماتیک تجربیات مدیریتی و قلع و قمع سیاسی_ جناحی مدیران عمدتا مستقل) در عرصه تعلیم و تربیت این کهن مرز و بوم اتفاق افتاده است.
این حجم از ژنوساید فرهنگی در کشور رسانهای نشده و افکار عمومی چندان متوجه عمق فاجعه رخ داده در آموزش و پرورش نیست. تار و مار حداقل ۲۰ درصد مدیران و همچنین پالایش کامل مدارس خاص و برخوردار از نیروهای مستقل (ژنوساید فرهنگی) صورت گرفته را مقایسه کنیم با هیاهویی که (البته به درستی) از قِبل اخراج و بازنشستگی اجباری چند ده استاد دانشگاهها صورت پذیرفت.
کارشناسان چه میگویند ؟
عبدالرسول عمادی (رئیس اسبق مرکز سنجش وزارت آموزش وپرورش) مینویسد:
« مدیریت مدرسه چنان جایگاهی حرفه ای و دقیق است که برای جایگزینی یک مدیر در مدرسه باید از مدت ها و بلکه سالها قبل به فکر بود که زمانی که مدیر مدرسه به سن بازنشستگی میرسد چهکسی جایگزین او شود نه این که وزیری هنوز گرد راه از خود نتکانده مدعی تغییر بیست هزار مدیر مدرسه شود و آن را افتخاری برای خود به حساب آورد.
آقای وزیر !
از تغییر ناسنجیده بیست هزار مدیر مدرسه بدتر این است که وزیر آموزش و پرورش نداند که چنین کار نادرست و ناپختهای به هیج وجه شایسته افتخار و اعلام در منظر افکار عمومی نیست.
بعضاً تصور ما از تغییر در آموزش و پرورش، شخم زدن مدیریتها از وزیر تا سرایدار مدرسه میباشد. فکر میکنیم لزوماً با تغییر افراد تغییرات مثبتی به نفع شرکای آموزش و پرورش و یا جناح متبوع رخ خواهد داد و مشکلات آموزش و پرورش با روی کار آمدن نیروهای منتسب به جوانان انقلابی با ادعای مدیریت جهادی از فردا رخت بر بسته و ما عن قریب مدینه فاضله را در آغوش تمنا خواهیم فشرد. البته اصل تغییر امری پذیرفته شده و مورد انتظار دولتها میباشد ولی تغییر به مثابه ژنو ساید فرهنگی، سیاسیکاری محض و البته حرکتی واپس گراست. خاصه آن که در بدو بازگشایی مدارس هزاران کلاس بیمعلم و رها بوده و مخلص کلام خواجه در نقش بند ایوان است.
ذیلا به یکی از مدلهای علمی تغییر نظری میافکنیم.
مدل ۷ اس مک کینزی:
شرکت مککینزی یک سازمان مشاوره مدیریت جهانی است که به کسبوکارها، دولتها، سازمانهای غیردولتی، و غیرانتفاعی خدمات برتری را ارائه میکند. مدل ۷ اس مککینزی مدل مشهوری است که این شرکت سالها برای بهبود عملکرد سازمانی از آن استفاده کرده است. این مدل به شرح زیر است:
استراتژی [Strategy]
ساختار [Structure]
سیستمها [Systems]
ارزشهای مشترک [Shared Values]
سبک رهبری [Style]
کارکنان [Staff]
مهارت (skill)
سخن آخر
به زعم راقم تغییر در ساختار و سیستم آموزشی ما گریز و گزیر ناپذیر بوده و اضلاع ناراضی از آموزش و پرورش فعلی (معلمان، دانشآموزان، اولیا و کارگزاران آموزش و پرورش) هر کدام از منظر خود منتظر وقوع تغییرات مثبت به نفع خویش هستند.
فرهنگیان (معلمان و کادر اداری) برای احصاء مطالبات منزلتی و معیشتی خود پیگیر اجرای بیتنازل نظام رتبهبندی ( معطوف به حداقل ۸۰ درصد دریافتی اساتید همتراز ) هستند. همچنین دانشآموزان و خانوادهها به عنوان دو ضلع دیگر منتظر برقراری عدالت آموزشی، حذف مافیای کنکور و برچیده شدن مدارس طبقاتی و به روز رسانی آموزش مطابق نیازهای بازار کار و تحولات جهانی میباشند.
آنچه مسلم است اینست که در تغییرات احتمالی (افراد و رویکردها) باید اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین و...) و انتظارات معقول شرکای آموزش و پرورش در آیینه واقعیتهای جاری و البته مطابق با امکانات دولت مطمح نظر قرار گیرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.