صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«تاریخ نابخردی به مراتب مهم تر از تاریخ مشعشع هر کشور است، چون این بخش، بیشتر باعث عبرت و بلوغ فکری می گردد»

تاریخِ نابخردی و سرنوشت کاساندرایِ ایرانی ؟!

علی مرادی مراغه ای

نگاهی بر تاریخِ نابخردی و سرنوشت کاساندرایِ ایرانی در صدای معلم

در کنارِ تاریخِ رسمی هر ملتی می توان از تاریخی دیگر یعنی از تاریخِ نابخردی سخن گفت، تاریخی که در آن، مردم تب می کنند و همه چیز را به گند می کشند...

همیشه دوستان به من انتقاد می کنند چرا بیشتر نقاطِ سیاه تاریخ مان را می نویسم...؟!

چون به نظرِ من، تاریخ نابخردی به مراتب مهم تر از تاریخ مشعشع هر کشور است، چون این بخش، بیشتر باعث عبرت و بلوغ فکری می گردد.

نگاهی بر تاریخِ نابخردی و سرنوشت کاساندرایِ ایرانی در صدای معلم

اول:

زمانی که یونانیان با خدعه و فریب، درون اسب چوبی را پر از سربازان خود کرده و آن را به عنوان هدیه خدایان در کرانه تروا گذاشتند، مردم نادان به آسانی فریب خورده و تصمیم گرفتند اسب چوبی را به عنوان هدیه خدایان به درون شهر بکشند...!

اما تنها یک نفر به نام «کاساندرا» زنگ خطر را به صدا در آورد و هشدار داد که این فریب است، بشکنید این اسب چوبی را، آتش اش بزنید .

اما کسی حرفش را باور نکرد! حتی مسخره اش کردند و هشدارهایش در میان فریادهای عوام که غرق در جشن پیروزی بودند ناشنیده ماند. اسب چوبی را به داخل شهر کشیدند و در معبد که عزیزترین جایگاهشان بود جای دادند و خودشان تا نصفه های شب، از این پیروزی، پایکوبی و مستی کردند و سپس خوابیدند.

آن گاه، سربازان دشمن، اسب چوبی را شکسته، بیرون آمدندف کشتارها کردند، شهر را آتش زدند، به زنان و دختران تجاوزها کردند و...

 

دوم:

به نظر من ؛ « کاساندرا » تنها یک فرد نیست بلکه یک سمبل است در تاریخ هر ملتی. سمبل آگاهی و وجدان بیداری که هشدارهایش غالبا در میان شور و احساسات کورکورانه عوام در حساس ترین مواقع تاریخی، نادیده گرفته می شود! و در نتیجه، تاریخ توالی فاجعه می گردد.

لاکو لابارت در کتاب «هایدگر، هنر و سیاست» گفت و گوی جالبی بین هایدگر و یاسپرس آورده، زمانی که مردم آلمان تب کرده بودند برای ظهور فاشیسم. و یک دیوانه ای به نام هیتلر با سخنرانی های آتشین اش، میلیونها آلمانی را دچار سحر و افسون کرده بود.

کارل یاسپرس از هایدگر می پرسد:

«آخه مرد بی فرهنگ و دیوانه ای مثل هیتلر چطور می خواهد و می تواند آلمان را اداره کند؟» اما کاساندراها، غالبا تیره روزترین افراد هستند و همیشه سرانجام شومی در انتظارشان بوده!

و هایدگر پاسخ می دهد:

«فرهنگ و تربیت مهم نیست، به دست های جذابش نگاه کن.»

آری!

دستهای جذاب و وعده های دروغینی که حتی می تواند فرزندان سرزمینِ کانت و هگل را نیز افسون کند چه برسد به جهان سومی که بزرگترین دغدغه اشان نان باشد...!

نگاهی بر تاریخِ نابخردی و سرنوشت کاساندرایِ ایرانی در صدای معلم

سوم:

مثالی از خودمان بیاورم، دهها نمونه می توان آورد.

هنگامی که 200 سال پیش در چمن سلطانیه تمامی افراد، مخصوصا برخی مراجع دینی بر طبل جهاد و جنگ با روسِ کافر می کوبیدند و شور و احساسات بر عقلانیت چربیده بود اما در گوشه ای، مردى فرهيخته و انديشناك حضور داشت که ساكت بود او قائم مقام فراهانى و در واقع، کاساندرایِ ایرانی بود.

فتحعلیشاه متوجه سكوت او شده و نظرش را خواست:

قائم مقام گفت:

«اعليحضرت چه مبلغ ماليات می ‏گيرند؟»

شاه جواب داد: «شش كرور»

قائم مقام گفت: «دولت روس چه مبلغ ماليات می ‏گيرد؟»

شاه جواب داد: «شنیده ام ششصد كرور»

قائم مقام گفت: «به قانونِ حساب، كسى كه شش كرور ماليات می ‏گيرد با كسى كه ششصد كرور می ‏گيرد، از در جنگ در نمی ‏آيد!» . اما نه تنها سخن حكيمانه مرد دانا ناشنيده ماند بلكه موجبات طرد و تبعيدش شد، حتى انگ دوستى با روسهای کفار نيز بر او زدند!

بدين ترتيب، آن جنگ شوم یعنی دورِ دوم جنگ با روسها را ایرانیان آغاز کردند و سر از قرارداد ترکمن چای درآوردند و کمر ایران شکست!

نگاهی بر تاریخِ نابخردی و سرنوشت کاساندرایِ ایرانی در صدای معلم

هر جامعه ای در هر برهه ای، کاساندرای خاص خودش را دارد که به مانند قهرمانِ داستان «قلب فروزان دانکو» نوشته ماکسیم گورکی عمل می کنند:

در این داستان، مرد جوانی برای بیرون بردن مردم قبیله اش از ظلمات جنگلی که در هر گوشۀ آن مرگ و نیستی در کمین است، سینه اش را دریده، قلب خود را بیرون آورده و از آن مشعلی می سازد برای بیرون بردن قبیله اش از آن جنگل مهیب و ظلمانی.

اما کاساندراها، غالبا تیره روزترین افراد هستند و همیشه سرانجام شومی در انتظارشان بوده!

چون آنها بر خلاف مسیر رود حرکت می کنند و در مقابل انبوهِ مردمی قرار می گیرند که تب کرده اند...

نگاهی بر تاریخِ نابخردی و سرنوشت کاساندرایِ ایرانی در صدای معلم

( کانال تاریخ تحلیلی ایران )


نگاهی بر تاریخِ نابخردی و سرنوشت کاساندرایِ ایرانی در صدای معلم

سه شنبه, 28 شهریور 1402 22:43 خوانده شده: 418 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +7 -12 --
مردانی 1402/06/29 - 04:28
درود
متن خوبی است
به نظرم به جای کاساندرای خارجی نمونه بومی می گذاشتید
پس دقت کنیم آنان هم وضع ما را داشته اند و تا حدی دارند اما الان وضع بهتری دارند چطور؟!
به نظرم آنها تنها به واسطه لائیسیته فرانسه به اینجا رسیده اند و البته مقابله با هر گونه افراط گرایی و شخصی شدن هر گونه عقیده
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/06/29 - 11:00
چقدر مورخ هستید که با قاطعیت
تنها دلیل اوضاع بهتر آنان را لائیسیته فرانسه دانسته اید؟
پاسخ + 0 0 --
مردانی 1402/06/29 - 13:10
پس فکر می کنی از کتاب های درسی و دانشگاهی تاریخ می گویم
حتما ملاک کار شما آنها هستند که با هزار جور سانسور مغزتان را پر کرده اند
لائیسیته تنها تاریخ نیست نتیجه سال ها اندیشه فلسفی در تمدن غرب است (بیشتر در تاریخ فلسفه می توانید این تطور اندیشه را درک کنید)
فرانسه کشور انقلاب های سیاسی از کمونیست تا لائیسیته است
و آرامش، آزادی بیان، توسعه این کشورها را را بدون لائیسیته من متصور نمی شوم و تمدن غرب بدون آن قابل درک و امکان نیست (البته هر چیزی به خصوص،اجتماعی، یک بعدی نیست و تاثیرات و تاثرات زیادی با محیط و زمان و ... دارد)
الان هم اگر به کشورهای جهان نگاه کنیم به جز چند کشور اسلامی (نه همه) بقیه جهان حکومیت لائیک یا سکولار دارند و همچنین از نظر افراط گرایی، آزادی بیان و کم بودن فساد و توسعه، کشورهای سکولار در صدر اند
اگر این کشورها سکولار نمی شدند چیزی می شدند مثل ایران الان یا افغانستان یا بدتر.
لائیسیته فرانسه که البته برایش زحمت زیادی کشیده شده یک نعمت است برای انسان ها
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/06/29 - 16:25
این که مذهب نباید موازی یا جلوتر از سیاست باشد، بنده هم عقل دارم و قبول می کنم، اما سخن قاطع و دگم گفتن نشانه سواد بیشتر نیست.
تک بعدی و تک سبب بین نباشید.
بحث بنده این است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/06/29 - 16:37
شما ظاهرا از قضاوت عجولانه و تک خطی لذت می برید. یا جزو وجودتان است و از آن بی خبرید.
این جمله شما خیلی تند است:
پس فکر می کنی از کتاب های درسی و دانشگاهی تاریخ می گویم حتما ملاک کار شما آنها هستند که با هزار جور سانسور مغزتان را پر کرده اند.

در ضمن برای شخص ثالث جهت رعایت ادب و احترام چنین می نویسند:
پس فکر می کنید..........

در مورد جمله آخر پاراگراف بالا:
مغز تمامی ملت ایران با هزار جور سانسور پر است.
هر چقدر سطح آگاهی بیشتری داشته باشید و به در امان ماندن خود معتقد باشید، باز تاثیرپذیری در یک جامعه بسته، ولو ناخواسته هم ، غیرممکن نیست.
شما در دانشگاه آنچه را خوانده اید که خواسته اند نه خواسته اید.
و خواسته شخصی به میزان اراده و مطالعه شما بستگی دارد.
پاسخ + 0 0 --
مردانی 1402/06/30 - 14:03
همان که جوابت را دادم از روی احترام به یک بحث بود البته باز هم اشتباه بود چون فردی که حرفی که در آنجا زده است دارد مسخره می کند و نقد نیست با این همه جوابت را دادم چون شاید نیاز به روشن تر شدن باشد و مفید به بحث خودم.
ولی جالب است هم در نظر اولت و هم سوم به جای اینکه به موضوع بپردازی که احتمالا توانش را نداری به حاشیه می روی.
از نظر احترام که بحثی نسبی است ولی به هر حال در کل متنت پر از تناقض است و این موضوع نشان دهنده ساختار فکری نامنسجم و بسته است به طور مثال نظر اولت کاملا مشخص است به جای یک نقد در حال تمسخر کردن هستی (چقدر مورخ هستید!)
در حالیکه در نظر یا کامنت من آمده است( به نظرم...) و هیچ حکم قطعی نشده است و همچنین در ادامه موارد دیگری نیز ذکر می شود.
و این نظر اول و بعد از آن نشان می دهد که پی بحث منطقی، علمی و ... دنبال مسخره بازی هستی.
یا مثلا آنجا که آوردی که چرا به من گفتی : می کنی باید محترمانه بگویی : می کنید؟!
بعنی بحثی از این مسخره تر نمی شود.
پاسخ + 0 0 --
مردانی 1402/06/30 - 14:11
همچنین از نظر علمی نیز حرف هایت مشکلات اساسی دارد و به نظر می آید حرف و کلام طرف مقابلت را خوب حلاجی نکرده و چیزی می نویسی. مثلا می گویی مذهب نباید موازی یا جلوتر از سیاست باشد قبول دارم که این موضوع اصلا ربطی به نظر من و لائیسیته ندارد که توضیح آن اینجا نمی گنجد و ...

در مورد قطعیت من در نظرم که هر چند یک نظر شخصی است بر اساس دانسته ها و حکم قطعی و تحکمی نیست و هر کس می تواند آن را رد یا تایید کند پس یک سخن قطعی آن گونه که مدنظر تو هست نیست، یه عبارتی اصلا آن چنان که مشخص است آشنایی با بحث کردن و نظر دادن و نقد کردن نداری.
اما با این همه این نظر یا نظریه من از نظر من قطعیت دارد که در کامنت دوم ام درهمین جا آن را بیشتر باز کردم و همچنین وقتی این مقوله را از تمدن غرب خارج می کنیم آیا جامعه فعلی غرب را خواهیم داشت؟!
یعنی مقوله های دیگر را اگراز فرهنگ و جامعه غرب بیرون بکشیم به احتمال زیاد یا قطعا به این وضع فعلی نخواهیم رسید ولی بدون لائیسیته اصلا ممکن نیست پس می توان گفت قطعا بدون لائیسیته چنین جامعه ای در غرب ممکن نبود حداقل با آنچه که ما از فرهنگ موجود آن می یبینم
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/06/30 - 14:34
جناب محترم بنده دقیقا این را فهمیدم:
سکولاریسم در فرانسه یا لائیسیته (به فرانسوی: laïcité ) به دخالت نکردن دین در امور دولتی گفته می‌شود. همان‌طور که دولت در امور دینی دخالت نمی‌کند. سکولاریسم فرانسوی سرگذشت طولانی دارد اما رژیم کنونی بر اساس قانون ۱۹۰۵ فرانسه برای تفکیک کلیساها و دولت است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/06/30 - 14:40
حال خودتان با خودتان بحث کنید تا شاید آداب بحث را دریابید.
بحث با الفبا و گرامر زبان فارسی انجام می شود پس گفته بنده بی جا نیست.

طبیعی است که شما به نظرم باید بنویسید و گرنه تئوریسین که نیستید. همان نظر شخصی شما هم نباید تک سبب و تک بعدی باشد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/06/30 - 14:47
چقدر از خود راضی هستید که
نوشته اید:
همان که جوابت را دادم از روی احترام به یک بحث بود!

فراموش نکنید بیشتر خوانندگان این سایت معلم هستند و یک عمر دیکته و انشا نوشته اند و خوانده اند و یا اوراق دانش آموزان را تصحیح کرده اند و از نظر روانشناسی قادر به تحلیل نوشته
هستند.
مشکل در شخصیت روانی است که خودمان از آن بی خبریم و یا
نمی خواهیم واقعیت را قبول کنیم.
یقین بدانید بجز شما‌ دیگری هم
می اندیشد. هیچ نیازی به ترکتازی و هجوم نیست.
پاسخ + 0 0 --
مردانی 1402/06/30 - 21:09
خیلی جالب هستی. انتظار داری در آن کامنت اولت با مسخره کردن، من هم جوابت را مانند خودت بدهم و بعد می گویم به خاطر نفس یک بحث ادامه دادم انگ از خودراضی بودن می دهی. اگر از خودراضی بودن به معنای جواب ندادن به تمسخر شخصی است وادامه دادن با نفس بحث است خب پس آفرین به ازخودراضی.
اما با وجود اینکه باز هم دو تا از سه کامنت آخرت، همان روش قبل را دارد اما بگذار تا کمی واقعی بحث کنیم.
هر چند در کامنت اولت تمسخر است اما منظورتان چیست؟!
چرا می گویید نظر من قطعیت ندارد؟
آیا لائیسیته به تنهایی نتیجه وضع بهتر جوامع پیشرفته نیست چرا؟
پاسخ + +9 -7 --
امامی 1402/06/29 - 10:56
سلام و سپاس.
عالی بود. دست مریزاد.
قلم و عمرتان پایدار.
پاسخ + +6 -9 --
ناشناس 1402/06/29 - 18:50
اینکه بگویم خیلی مطلب بیخودی بود بهتر است
و آن کافران (...) مکر و حیله به کار بردند و ما هم آنها را از جایی که هیچ نمی‌فهمیدند به کیفر مکرشان رسانیدیم.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور