صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« جامعه‌ای که ادعای تنفر از اهالی قلم و فکر و اندیشه می کند، جامعه‌ای در مسیر انحطاط است که با خوشحالی آخرین میخ‌ها را بر پیکر در حال احتضار فرهنگ و اخلاق و اندیشه و سیاست و... خویش فرود می‌آورد»

کاریکاتور متفکر و روشنفکر در جامعه ی گرفتار دگماتیسم !

فرهاد قنبری/ معلم

جایگاه تفکر در ایران و کاریکاتور متفکر و روشنفکر در جامعه ی گرفتار دگماتیسم  هر جامعه‌ِ عاقل و خردمندی برای قرار گرفتن در مسیر خیر عمومی تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا نام و آثار متفکران، هنرمندان بزرگ و اندیشمندان خود را از طریق رسانه‌ها، نظام آموزشی و سایر ابزارهای ارتباطی به گوش توده‌ها و اقشار مختلف جامعه برساند تا جامعه با عادت کردن به نام و اندیشه و آثار آنان با جهان‌بینی و تفکری عمیق‌تر و ریشه‌دارتر رشد یابد. در جامعه ما اما شرایط متفاوت است . در ایران نویسنده و مترجمی که عمر خود را در راه اعتلای فکری و فرهنگی جامعه صرف کرده در اوج گمنامی، فقر و مهجوری از دنیا می‌رود ؛ شاعر و متفکر و هنرمند به اجبار ترک وطن کرده (سیاوش کسرایی، فریدون مشیری، غلامحسین ساعدی، صادق هدایت، سهراب شهید ثالث و.. را به خاطر بیاوریم) و یا در گوشه‌ای تنها و رنجور ( شهریار، اخوان ثالث) و به دور از یادها رخت سفر می بندند ؛ روشنفکران و متفکران وطن‌دوست و برجسته و توانمند یا در بیرون از مرزها هر کدام در کشوری در به در و آواره می‌شوند و یا در گوشه ای غمگین و نگران و با تلخی حوادث را دنبال می کنند و اگر گاهگاهی هم از سر دلسوزی سخنی گفته یا مطلبی می نویسند با انواع و اقسام توهین‌ها و فحاشی‌ها مواجه می‌شوند.

جامعه امروز ما به چنان دگماتیسم ناشی از سیاست‌زدگی دچار است که متفکری که کمترین سخنی بر خلاف میل و ذائقه توده بر زبان می‌آورد با عناوین تحقیر آمیز و پر از توهین مورد خطاب می گیرد، یا با او همچون بیماری جذامی رفتار می‌شود که در عبور از کنار او باید دهان و صورت را گرفت تا مبادا به بیماری لاعلاجی مبتلا شد.

جامعه ما به واسطه تجربه چند دهه نظام دینی ایدئولوژیک به چنان دوقطبی سیاست‌زده‌ای مبتلاست که هر سخن و فریادی که به صورت فلسفی و مفهومی به دردها و مصائب و مشکلات و آسیب‌های فرهنگی و اخلاقی و سیاسی جامعه می‌پردازد، چنان پس زده می‌شود که انگار گستاخی هرزه‌گو، پس رانده شده است.

در یک دهه اخیر و با تسلط کامل شبکه‌های مجازی بر فضای عمومی کشور، بدل و کاریکاتور سخیفی از شاعر و نویسنده و هنرمند و روشنفکر شکل گرفته است که با سوء استفاده از خشم و استیصال عمومی، سطحی‌نگری و بلاهت خود را به جای نسخه اصلی هنر و اندیشه جا زده است.

جایگاه تفکر در ایران و کاریکاتور متفکر و روشنفکر در جامعه ی گرفتار دگماتیسم

در حوزه شعر ، دل نوشته‌های آبکی رکیک‌گویانی (که خوب سوراخ دعا را پیدا کرده و وسط یاوه‌سراییش چند متلکی هم به آخوند می‌اندازند) بیشتر از شاعرانی مانند مولوی، نظامی، عطار ، نیما یوشیج، اخوان ثالث چاپ شده و مورد استقبال عمومی قرار می گیرد.

در این سال‌ها عرصه عمومی و گفتمان غالب به لطف فضای مجازی در اختیار افراد هتاک و کم‌ سوادی قرار گرفته است که آزادی‌خواهی را قالب ناسزاگویی به نویسندگان و هنرمندان و روشنفکران تعریف می کنند و به نام دفاع از «آزادی بیان» مروج اصلی مطلق‌اندیشی و دگماتیسم در شکل جدید آن شده‌اند، افرادی که به راحتی روشنفکران و اهالی قلم را مورد تمسخر و فحاشی قرار می دهند و فکر می کنند با گفتن جمله‌های بی معنی مانند، «روزگار فیلسوف و متفکر گذشته است»، «هر چی بدبختی داریم سر متفکران است»، «متفکران دغدغه شغل و جایگاه دارند و توجیه‌گر وضع موجودند»، «نسل جدید از فیلسوف و متفکر جلوتر است»، «از هر چی روشنفکره حالم به هم میخوره» و امثالهم به درجات بالایی از تفکر و خاص بودن دست می یابند.

جایگاه تفکر در ایران و کاریکاتور متفکر و روشنفکر در جامعه ی گرفتار دگماتیسم

غافل از اینکه جامعه‌ای که ادعای تنفر از اهالی قلم و فکر و اندیشه می کند، جامعه‌ای در مسیر انحطاط است که با خوشحالی آخرین میخ‌ها را بر پیکر در حال احتضار فرهنگ و اخلاق و اندیشه و سیاست و... خویش فرود می‌آورد.

کانال خرمگس


جایگاه تفکر در ایران و کاریکاتور متفکر و روشنفکر در جامعه ی گرفتار دگماتیسم

دوشنبه, 02 مرداد 1402 09:45 خوانده شده: 383 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +4 -1 --
بینا 1402/05/02 - 19:25
درود بر جناب قنبری و دغدغه های شما
اما به نظرم در زمینه روشنفکر و مفهوم آن اشتباهاتی وجود دارد
مثلا شهریار را یک روشنفکر می نامید یا ساعدی و اخوان ثالث و ... خیلی به معنای روشنفکر نزدیک نیستند
روشنفکر فردی نیست که فقط فکر روشن داشته باشد بلکه فردی است که این سلک او با عمل او همراه است شاید گفته شود که خب با نوشتن چنین می کرده اند اما اینگونه نیست و همچنین اکثرا یا همه این افراد جز ناله چیزی نداشته اند و شاید وضع جامعه در عدم ارتباط کامل این افراد با اجتماع نقش داشته اما این دلیل بر عدم تلاش نیست.
مثلا شما و بعضی از افرادی که در این سایت می نویسند و یا کار می کنند و حتی نظر می دهند بیشتر به روشنفکر می مانند تا آنان که لیست کردید
پاسخ
بینا 1402/05/02 - 19:33
به‌طور خلاصه، روشنفکری غربی، مکتبی است بر اساس سه اصل روش علمی (بیکن و دکارت)، رفاه و خوشبختی (مور) و فایده انگاری (بنتام).
روشنفکر از طبقه تحصیل کردگانی در جامعه‌است که با دغدغه‌های انسانی، اجتماعی، ارزشی، فرهنگی و سیاسی اقدام به موضع‌گیری در مباحث و مسائل حساس و مهم جامعه خویش و جامعه جهانی می‌کنند. روشنفکر نسبت به مسائل جامعه خودی و جامعه جهانی و نیز نسبت به آرمان‌ها و بایسته‌ها احساس مسئولیت و تعهد می‌کند.
پاسخ + +4 -1 --
بینا 1402/05/02 - 19:36
مهم ترین شخصیت‌های جریان روشنفکری ایرانی پس از مشروطه سید حسن تقی‌زاده، ابراهیم پورداوود، محمد علی تربیت علامه قزوینی، تقی ارانی، ابوالحسن حکیمی، محمدعلی جمالزاده و حسین کاظم‌زاده ایرانشهر بودند که نخستین بار در مجله کاوه و برخی از آنان در مجله ایرانشهر با یکدیگر همکاری کردند. این گروه به همراه حسن پیرنیا، محمدعلی فروغی، عبدالحسین تیمورتاش، صادق هدایت، سید احمد کسروی، فرخی یزدی، ملک الشعرای بهار، ارباب کیخسرو شاهرخ، میرزاده عشقی، سید ضیاالدین طباطبایی، ایرج میرزا و عارف قزوینی چهره‌های دیگر روشنفکری آن زمان بودند که مهم‌ترین نقش را در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از جمله ظهور رضاشاه بر دوش داشتند.

به نظرم من این افراد را بیشتر می توان در جرگه روشنفکر دانست چون در جامعه حضور داشته اند و فعال بودند
پاسخ
بینا 1402/05/02 - 19:59
ضد روشنفکری دشمنی و بی‌اعتمادی به اندیشه، روشنفکران و روشنفکری است که به‌طور معمول با بی‌ارزش شمردن آموزش و فلسفه و نیز هنر، ادبیات و علوم با عنوان کردن آنها به عنوان تلاشهای انسانی غیرعملی و گاه محقرانه، بیان می‌شود. ضد روشنفکران خود را به عنوان قهرمان توده مردم معرفی می‌کنند یا چنین در نظر گرفته می‌شوند. پوپولیست‌ها در برابر نخبگان سیاسی و نخبه گرایی علمی قرار می‌گیرند و به افراد تحصیل کرده به عنوان یک طبقه اجتماعی بی‌خبر از نگرانی‌های مردم می‌نگرند و احساس می‌کنند که روشنفکران بر گفتمان سیاسی و آموزش عالی سلطه دارند.
حکومت های دیکتاتوری بر این مکتب تاکید دارند و روشنفکرها را سرکوب کرده و بر نمی تابند
پاسخ + +4 -1 --
بینا 1402/05/02 - 20:07
الان در جامعه ما می توان گفت ما روشنفکر مانند دوران مشروطه هم نداریم و بسیار اندک اند به خصوص در خود حکومت چنین افرادی به هیچ وجه نداریم و ساختار این حکومت بر مبنای سرکوب روشنفکران پایه گذاری گردید که از موارد روشنفکری دانشگاهیان و معلمان بوده اند که از ابتدا با انها یا حداقل قشر نخبه و اندیشه گر آنها عداوت در پیش گرفتند.
و برای پس زدن آنها کارهایی مانند بی ارزش کردن دانشگاه با تشکیل دانشگاه آزاد و پیام نور و تولید افراد تحصیلکرده بی تحصیل شکل دادند و سپس قرار دادن شرایط و رانت تحصیل، به شکلی این قشر را بی اعتبار و از چشم انداختند و سپس در استخدام ها نیز چنین روشی پیاده نمودند تا روشنفکران نتوانند در جامعه و مناصب نفوذ کنند و افراد عوام بتوانند بر نخبگان سوار شوند تا بتوانند نقشه های ایدئولوژیک و ظالمانه و بدون منطق و عقل خود را به اجرا بگذارند.
از دوران رشد روشنفکری که به حدود 150 سالی می رسد تاکنون، هیچ وقت چنین شرایطی برای روشنفکری وجود نداشته است
پاسخ + +3 -1 --
بینا 1402/05/02 - 20:10
با این همه روشنفکر ژنی هیچ وقت نمی رود گوشه ای بنشیند و یا خودکشی کند و ..
روشنفکر اهل اندیشه است و حتی برای مشکلات و مشکلاتی مانند وضع کنونی می اندیشد و ارتباط خود را با مردم قطع نمی کند و به عنوان فردی که اندیشه متبلور نسبت به دیگران دارد بر خود این تعهد را می بیند که نسبت به وجودهای توده بی تفاوت نباشد.
پاسخ + +3 -1 --
بینا 1402/05/02 - 21:06
همچنین بحث دیگری که باید مدنظر قرار داد تفاوت ابژه ها یا آبجکت ها ( وجودهای عینی) در کشورهای پیشرفته با عقب مانده به شکلی است که ما تنها سوزه هایی (سابجکت هایی) هستیم که نمی توانیم آن ابژه موجود در غرب را محقق کنیم و فقط می توانیم تنها ان را بررسی کنیم چون پشتوانه تاریخی و فکری مختص وجود ابژه های موجود در غرب را طی نکرده یا فراهم نکرده ایم. به طور مثال در همین زمینه روشنفکر به عنوان یک ابژه، حضوری در کشوری مانند ایران ندارد و یا بسیار ضعیف است.
و اگر یکی از دلایل ناکامی روشنفکران ایران در دوره های مختلف که نهایت منجر به ظهور دگماتیسم کنونی کردید همین روشنفکر واقعی نبودن روشنفکران ایران است.
پس به طور مثال یکی از وضایف یک روشنفکر این است که به عنوان روشنفکر و ابژه نامیده و امده از غرب مورد بررسی قرار دهد که آیا هست یا خیر؟ و اگر هست چرا اشتباه می کند و اگر نیست چرا نیست؟
پاسخ
بینا 1402/05/02 - 21:14
مطلب دیگر اینکه فارغ از بحث روشنفکر و بازی با این الفاظ ما نیاز به ابژه ها یا وجودهای عینی در زمینه تاثیرگذاری بر معادلات اجتماعی به سود آگاهی و رفاه اجتماع ایرانی داریم اینکه این فرد را چه به نامیم به نظرم مهم نیست
آنکه روشنفکر است اگر نتواند چنین سودی رساند چه به خود بگوید روشنفکر چه نگوید ما را به مقصد نمی رساند
ما انسان هایی ها را می خواهیم که بفهمند و بفهمانند و با هوش و دانش خود جامعه را به سمت تعالی انسان هدایت کنند
حال مسئله اینکه تعالی انسان چیست خود در یک بحث پیرامون خرد و اجتماع در یک کاسه می گنجد. به عبارتی این فرد را خرد راهنماست در اجتماع و برای اجتماع
پاسخ + +3 -1 --
بینا 1402/05/03 - 21:11
روشنفکر را بیشتر از قشر بورژوا یعنی متوسط جامعه می دانند مانند معلم ها ، دانشگاهیان صنعتگران تجار و ..
این قشر بورژوا در ایران وجود دارد و در برهه هایی روشنفکرهای اندکی شکل داد اما در حال حاضر بعد از انقلاب به دلیل انقلاب در یک کشور عقب مانده ، قشر بورژوا ژنی و ذاتی نبودند و افراد فرصت طلب و مزدور انقلابی بودند که همه جا را به عنوان قشر تولید کننده روشنفکر گرفتند در نتیجه این قشر تنها به فکر چاپیدن و ... هست مانند قشر اشراف اجتماع کنونی .
ویژگی خاصی که در غرب به دلیل ژنی بودن این اقشار وجود دارد این است که انها یک شبه به این جایگاه ها نمی رسند و با رنج و تحصیل می رسند و همچنین برای خود اصول و شرف دارند اما ما به ندرت این اصول و شرف و خرد را در این اقشار ایرانی مشاهده می کنیم
پاسخ + +3 -1 --
بینا 1402/05/03 - 21:14
این اقشار اشراف و بورژوای ایرانی که به جایگاه خود واقف اند و حتی به شکلی در پی تقلید از اقشار نمونه خارجی خود هستند اما نمی توانند مانند آنها باشند به خصوص قشر دانشگاهی و معلم و ... چون حکومت نیز ساختار را به شکلی طرح ریخت که بعد از انقلاب این اقشار فرصت طلب در این جایگاه ها قرار بگیرند اقشار فرصت طلب بدون اندیشه و شرف.
این اقشار توان تولید روشنفکر ندارند و تنها مهارت آنها چاپیدن است که در دوره قبل انقلاب به دلیل ساختار قوی تحصیل حداقل دانشگاه ها توان تولید چنین افراد روشنفکر را داشت

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور