«ساختن فرهنگ و انسان مدنی» جایگزینی برای جنبش مطالباتی پیشنهاد می شود که عمدتا روی آزادی انتخاب پوشش و سبک زندگی آزاد متکی است و از آن نشات گرفت.
من به دلیل سفرهای علمی که در کشورهای اروپایی داشتهام توانستم با فرهنگ مردمی و معیارهای زندگی آن کشورها از نزدیک آشنا شوم. به عنوان یک قاعده کلی، درک و فهم فرهنگهای متفاوت به شما کمک میکند دنیا را از فقط منظر فرهنگ خاص و طبیعتاً محدود خودتان نبینید و بتوانید قضاوتهای منصفانه در مورد افکار و رفتار «دیگران» داشته باشید و در نتیجه بتوانید سلوک و معیارهای منطقیتر و ارزشمندتر آنان را در فرهنگ خود ادغام کنید.
یکی از این کشورها مجارستان است که در ایران زیاد شناخته شده نیست و احتمالاً ارزش و اعتبار کمی به این کشور در مقایسه با کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ... داده میشود. ولی آنچه من مشاهده کردم و دیگران نیز تأیید میکنند اینست که پایتخت مجارستان، بوداپست (به زبان محلی بوداپِشت) پایتخت فرهنگی اروپاست.
از یکی از میادین شهر عبور میکردم دیدم جمعیت بزرگی در فضای سبز بزرگی در حال شادی و رقص (به صورت دونفره) هستند و یک گروه نوازندگان حرفهای نیز موزیکهای بسیار مفرح مینواختند. تعداد فراوان زوجهای جوان، میانسال و حتی مسن مشغول رقص حرفهای بودند. ظاهراً هفتهای یکبار چنین برنامهای دارند. یکی از آن زوجهای جوان که به خانه برمیگشتند و معلوم بود به تازگی تشکیل خانواده دادهاند، سوار دوچرخهای شدند که پشت آن هم سبد خریدشان بود. بررسی کنید که چه مسئولیتهای اجتماعی را در پیشبرد این اهداف میتوانید تقبل کنید. بنابراین نیازمند تفکر آگاهانه، قضاوت منصفانه و مسئولیت مشتاقانه هستیم.
سادهزیستی، توقعات پائین مخصوصاً در اوایل زندگی، نبود چشم و همچشمی و تعیین معیارهای زندگی توسط خودشان و نه از روی حرف و سخن فامیل، دوستان و همسایگان، از جمله فرهنگ مردمی رایج در مجارستان بود.
در مجموع مردم را بسیار شاد و اجتماعی دیدم. به جای گردش در مغازهها و پاساژها و صحبت پشت سر دیگران و یا به جای فکر کردن به تجملات، آرایش چهره و آرایش لباس، سرگرمی و تلاش فکریشان وقف گوش کردن یا نواختن موسیقی، کتاب خوانی، هنر و علم شده است.
من با تعدادی دانشمند مجاری همکاری داشتم و به ضرس قاطع میگویم مجارستان، منبعی از قویترین دانشمندان دنیا در رشتههای مختلف علمی بوده و هست. مثال مجارستان نشان میدهد کشورها و فرهنگهایی وجود دارند که مقهور و تسلیم مصرفگرایی و زندگی شناور در تجملات و چشم و همچشمی نشدهاند. اگرچه در این بحث، شرایط سیاسی کشورها بسیار دخیل است ولی خود مردم نیز در جاهایی و فضاهایی، قدرت تصمیمگیری و ابتکار عمل بسیار مؤثر دارند. موضوعی که مردم ایران استفاده نمیکنند.
در ادامه مواردی که ایرانیها میتوانند برای تغییرات اصلاحی مفید و ضروری در جامعه، انجام دهند را شرح میدهم. از درون این موارد یک رفرم اجتماعی یعنی فرهنگ و انسان مدنی «فام» به دست میآید.
* مبارزه با فرهنگ و زندگی غوطهور در ارزشهای تجملاتی و منفعت/مصرفگرایی:
لباس انسان چه زن و چه مرد، ویترین مغازه نیست که هر هفته عوض شود و آخرین مد و فشن را نمایش دهد. هر چقدر فکرمان به مد و فشن معطوف شود از ساختن جامعه و زندگی بهتری که شایسته آنیم دور میشویم. ممکن است پیش خودمان فکر کنیم آزادی یعنی آزادی در انواع لباس و چهره ولی این فکر کلاه بزرگی است که سرمان گذاشته میشود و ما را از توجه به موارد ضروری دور نگه میدارد. به جای جست و جوی منفعت و مصرف، به ارتقاء ارتباط فرهنگی و اجتماعی توجه کرده و در این جهت کار کنیم.
* مبارزه با چشم و همچشمی و تعیین سبک و معیارهای زندگی برپایه اصول و آگاهی خودمان و نه برپایه حرف و نظر دیگران و یا تبعیت از الگوهای دیگران.
ضربالمثل ضد فرهنگی و ضد آزادی بشر «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» را به یاد آورید. این ضربالمثل، مانع ابتکار و خلاقیت در جهت اصلاح امور و رسیدن به زندگی و فرهنگ والا است.
* تشکیل جمعهای کوچک و بزرگ حضوری و مجازی و صحبت در مورد موضوعات فرهنگ و جامعه سازی مانند :
(1) اخلاقیات در جامعه ایران باید مبتنی بر چه اصولی باشند؟
(2) حقوق فردی، اجتماعی، مدنی و صنفی مردم یعنی چه؟ و چگونه محقق میشود؟
(3) چه مدل سیاسی بهتر میتواند ارزشهای اخلاقی و حقوقی را محقق کند؟ اینکه فلان و بهمان شرایط را نمیخواهیم کافی نیست باید فکر کنید، گفت و گو و مجادله کنید معلوم شود دقیقاً چه میخواهید. در خواستهها و مطالبات چه اندازه توافق و اجماع وجود دارد؟
نکته مهم:
بررسی کنید که چه مسئولیتهای اجتماعی را در پیشبرد این اهداف میتوانید تقبل کنید. بنابراین نیازمند تفکر آگاهانه، قضاوت منصفانه و مسئولیت مشتاقانه هستیم. مشارکت زنان و مردان در همه حوزهها تواماً ضروری است. نه زن بر مرد و نه بالعکس اولویت ندارد. زنان در ایران از لحاظ شرایط فرهنگی و حقوقی موقعیتهای غیریکسان و نامتوازنی دارند. نمی توان از واحدی به اسم زن صحبت کرد. این قضیه برای مردان نیز صحت دارد. اگر پروسه فکری/گفت و گویی/اجتماعی فوق الذکر آغاز و تا درجاتی طی شود، آن موقع میتوان گفت به جامعه مدنی خوش آمدید.
انسان و اجتماع مدنی، قویترین مکانیزم شناختهشده برای مقاومت در مقابل هرگونه سلب آزادی مشروع و سلب حقوق مدنی آحاد جامعه است.
یادداشت های منوچهر ذاکر
نظرات بینندگان
به نظر می آید ایران را با مجارستان اشتباه گرفته اید
اینجا مشکل نه مردم اند و نه فرهنگ
مشکل حکومتی است که بر خر اسلام سوار شده است و پایین هم نمیاد
دست از این حرف های سانتی مانتال بردارید که این حکومت زبان دیگری را می طلبد زبانی همانند زبان خودش
آن وقت برمنبران و سرمایه داران و صاحبان زور فاسد برای بقای خود و سود خود قضیه هسته ای را بر طبل می کوبند و مردم ایران را اذیت می کنند
به جای حرف زدن در پی آگاهی مردم جهت یک حرکت مناسب برای رفع شر باشید
رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان فرمودند: مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟
اما در رفراندوم نظام سیاسی یعنی جمهوری اسلامی، مردم قدرت تحلیل داشتند؟ و چقدر می بالیم که
۹۸/۲ درصد مردم آری گفتند!!!!