جستارگشایی:
سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل: « تاخیر در پرداخت حقوق فرهنگیان آن هم به صورت ناقص در ۲۹ اسفند عیب و ضربه بزرگی به دولت محترم است ملت ما یک آرزوی بسیار مقدس دارد و آن اینکه هرکسی که با ندانم کاری یا با ناشی گری یا تعمداً چهره انقلاب بزرگ ما را مخدوش و وثوق مردمی را که سرمایه اصلی است از بین می برد به صورت جانانه توبیخ و از مسئولیت مهمی که دارد قاطعانه کنار گذاشته شود این آرزو تا حال عملی نشده است » .
معاونت رییسجمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم :
« در دوران تصدی وی بهعنوان وزیر نفت، تصفیه مدیران ارشد صنعت نفت ایران انجام گردید که طی مدت کمتر از ۱ سال، بیش از ۲۵۰ مدیر ارشد و کارشناس نفتی خانهنشین شدند. میرکاظمی در جایگاه وزیر نفت، به دلیل عدم تجربه، تخصص و آگاهی لازم، زنجیرهای از اشتباهات ریز و درشت را مرتکب شد که در نهایت به برکناری وی از وزارت نفت انجامید. تصمیمات نادرست میرکاظمی، در حوزههایی چون توقف سوآپ نفت، کاهش تولید نفت، تولید بنزین آلوده، برکناری مدیران عملیاتی، توقف پروژههای توسعه میدانها و کاهش تولید گاز ضررهای جبرانناپذیری را بر صنایع نفت و گاز و اقتصاد ایران وارد نمود » .
این بخشی از کارنامه و عملکرد کسی است که امروز در مصدر معاونت رییسجمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم پرداخت چندرغاز فوقالعاده ویژه فرهنگیان،اضافهکاری و معوقات رتبهبندی را خلاف قانون خوانده و مانع پرداخت آن در ادوار مختلف شده است .
بالا رفتن آمپر و پریدن فیوز آموزش و پرورش :
« ابراهیم سحرخیز » می نویسد :
« سپردن بار بزرگی مثل معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع آموزش و پرورش با گردش مالی چند صد هزار میلیارد تومانی در قالب طیف متنوعی از ردیف ها و سرفصل های اعتباری تعریف شده در کنار بار بر زمین مانده ای مانند رتبهبندی همراه با ده ها مطالبه به تعویق افتاده و برگشت خورده ، به جوانی خام و بی تجربه که دل به کارهای نمایشی یا ظاهر شدن در قاب دوربین خوش کرده و با الفبای برنامه ریزی در آموزش و پرورش غریب و بیگانه است خبط و گناهی نابخشودنی است! هرچند که خود نوری نیز در مقام عمل یا تجربه زیسته ،کارنامه قابل دفاعی از گذشته مدیریتی خود چه در بخش دفتر بودجه یا مرکز آمار و برنامه ریزی به یادگار ندارد .
پر معلوم است که حاصل جمع و ترکیب چنین فاز و نولی در کنارهم، چیزی جز پریدن فیوز یا بالارفتن آمپر برای آموزش وپرورش نیست! »
فرهنگیان ستون ستادهای رئیسی:
برخی از همکاران که بعضا به حق فکر میکردند که دولت تدبیر و امید در حقشان جفا و کوتاهی کرده است، با حضور مؤثر در ستادهای متکثر آقای رییسی دل در شعارهای عدالتطلبانه و مبارزه با فساد وی بسته بودند.ولی متأسفانه به نظر میرسد با توجه به اوضاع و احوال دولت،تورم افسار گسیخته، بودجه انقباضی و شواهد و قرائن موجود، آموزش و پرورش در دولت سیزدهم همچنان در حاشیه قرار خواهد داشت.
اولین نشانه در اثبات این مدعا معرفی افرادی بیتجربه و سرخوش برای ابر وزارتخانه آموزش و پرورش بود.ابعاد شخصیتی کاندیداهای وزارت دقیقا نشانگر حجم بیتوجهی دولت جدید به جامعه فرهنگیان میباشد.
این در حالیست که آقای رییسی سه روز مانده به انتخابات در جمع فرهنگیان میگفت: «دولت مردمی برای بالا رفتن سطح آموزش در کشور طرح رتبهبندی معلمان را به سرعت عملیاتی میکند و...»
افسانه حسین کرد شبستری:
«چرا باید مسأله رتبهبندی معلمان به رغم طی شدن مراحل تصویب و تنظیم شیوه نامه مربوط، پس از گذشت دو سال از عمر دولت رئیسی، به چنان معادله گنگ و پیچیدهای تبدیل شود که همزمان با آمد و شد سه رییس و سرپرست برای مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری ،ابر وزارتخانه ای مانند آموزش و پرورش از حل آن عاجز و ناامید گشته ، مغزش هنگ کند.
چقدر آزمون و خطا ! چقدر مصاحبه و گفتار درمانی کش دار و بی حاصل !
قصه ناتمام مانده رتبهبندی ، بارگذاری و راستی آزمایی سوابق یا مستندات ،صدور گاه و بیگاه احکام کارگزینی ، قبض و بسط پیدا کردن دامنه تعریف و تعمیم آن به کارکنان اداری ، آموزشی ، تفسیر استصوابی گونه وزیر و نمایندگان مجلس هریک بر وفق ظن و گمان خویش تا قس علی هذا ، این قصه را به افسانه حسین کرد شبستری تبدیل کرده است که جز حیرت و سرگشتگی پیامی برای خواننده به ارمغان ندارد » .
سخن آخر:
در ارائه گزارشات سالانه مسئولین دولت سیزدهم همواره اجرای بیکم و کاست، زمین مانده و بیتنازل رتبه بندی معلمان به عنوان یکی از شاهکارهای دولت سیزدهم به خورد مخاطب داده میشد. ولی سیر قهقرایی مجموعه اقدامات دولت در خصوص رتبهبندی و داستان تحقیر معلمان در شب عید امسال عملا رتبهبندی معلمان را به پاشنهآشیل دولت تبدیل کرده است. آقای رییسی سه روز مانده به انتخابات در جمع فرهنگیان میگفت: «دولت مردمی برای بالا رفتن سطح آموزش در کشور طرح رتبهبندی معلمان را به سرعت عملیاتی میکند و...»
با توجه به مطالب مذکور ؛ به نظر شما جایگاه آموزش و پرورش و اولویت کاری مسائل معلمان در دولت سیزدهم دقیقا کجاست؟
فرهنگیان علیالخصوص فعالان ستادهای انتخاباتی از چه مسیرهایی باید مطالبات منزلتی و معیشتی بر باد رفته خود را بدون ایجاد حواشی غیرضرور پیگیری نمایند؟
اینها بخشی از سؤالاتی هستند که این روزها ذهن فرهنگیان را به خود معطوف و مشغول کرده است .
البته هدف از مرور مشکلات ایجاد یأس و نامیدی در جامعه بزرگ فرهنگیان نیست. ولی چیزی که بدیهیست اینست که باید فاصله واقعیت و حقیقت را زیاد فراخ نگیریم و مطالباتمان را با واقعیتهای کف جامعه تنظیم کرده و البته با تمام قوا مطالبات انباشته را از مجاری قانونی پیگیری نماییم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وقتی معلم وظایفش را گم کند، اینگونه مسیر به خطا می رود.
جای معلم در کلاس درس است. سنگرش را خالی کند، مورد حمله قرار می گیرد.
سه سال معلمان در خانه نشستند و وظایف سازمان پژوهش و اداره تکنولوژی آموزشی در تولید محتوای آموزشی را انجام دادند.
به اندازه سه سال از تعهد و مسئولیت خود جاماندند.
این کاری که معلمان کردن نامش ایثار نبوده و نیست.
اشتغال کاذب، شغل کاذب، آمار کاذب، ترک دستگاه پوز خدمت رسان، سیم کارت کاذب شخصی، بیمه و سابقه اشتغال کاذب و ...
حال حکوتهایی(دولتهایی) که تکالیف ساده خود را نمی توانند انجام دهند، وظیفه بزرگتری را می توانند انجام دهند؟
لعنت الله علی الغاصبین، یعنی نماز حلال بر زمین حلال و ارتباط حلال با سیم کارت حلال و نطفه حلال با شغل حلال.
عثمان چه بزرگ مردی بود که علی(ع) و سلمان و ابوذر و ... بیکار نبودند
دو تفاوت از میان تفاوتهای مهم دولت علوی با غیر علوی در دو جمله زیر است:
ا- الحق القدیم لایبطله شیء .... از حق قدیم چیزی باطل نمی شود (حتی اگر مهریه زنان شده باشد).
2- یکلفونه مالا یطیق ، تکلیف نکنند آنچه که طاقتش نیست.
یگی از چیزهایی که طاقتش نیست، ترک لعن فرستادن به غاصبان مشاغل و حامیانشان و تأییدکنندگانشان و راضی شدگان به غصب است.
چه تلخ است با مشاغل کاذب زندگی کردن،...
( مقدماتی تا عالی یا همان یک تا پنج) اعمال شود تا عدالت برقرار شود و معلمان قدیمی و باسابقه متضرر نشوند و مابقی همکاران هم حسب رتبه مندرج در حکم ، حائز رتبه شوند.
برای ارتقای رتبه هم، آیین نامه معقولی بر مبنای آیتم های قابل اندازه گیری و غیر سلیقه ای مثل ضمن خدمت و ارزشیابی و سابقه و... تدوین شود.
آخر این چه مضحکه ای است که معلم سی سال خدمت، در آیتم تجربه استاد تمام باشد اما در آیتم شایستگی عمومی رتبه یک یا فاقد رتبه!!!
مگر می شود یک معلم، از لحاظ تجربی استاد تمام باشد اما در بخش شایستگی فردی و صلاحیت معلمی، رتبه یک یا فاقد رتبه باشد؟!
این نوع رتبه بندی واقعا دهن کجی به باسواد ترین و صبورترین و مفید ترین کارکنان دولت است! و البته جفای بزرگی بر مقوله آموزش است که زیر بنای توسعه کشور است.