صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«هر کشوری برای آغاز توسعه ابتدا باید به بازسازی ساختار فرهنگی توجه کند تا پیشرفت در تمام زمینه‌ها حاصل گردد. البته تا زمانی که مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نکنند، عدالت اجتماعی محقق نمی‌شود و اگر دولت‌ها هم به مردم توجه نکنند، اعتماد از دست رفته قابل بازیابی نیست و هزینه زیادی باید صرف شود تا مردم با نظام به هم گرایی برسند»

نگاهی به اعتراضات 100 روزه در ایران : مسیر مطالبه گری در فاز تهدید یا فرصت ؟

علی حدادیان / مدرس فیزیک دانشگاه

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم   می‌خواهم مطالبی را بعد از گذشت « ۱۰۰ روز » از اتفاقات اخیر، نگارش کنم. امیدوارم مورد توجه واقع شود.

تمام تلاشم این است که نوشته‌هایم بدون حب و بغض، جهت روشنگری برای مردم کشورم ایران و بیدار شدن دولتمردان باشد.

می‌دانیم، افرادی سلامت روان دارند که واقعیت‌گرا و مسئولیت‌پذیر باشند.

هر اعتراضی در جوامع مختلف، دارای دست آورد و سازندگی در زمینه‌های گوناگون است، حکومت باید هوشیار باشد که عوامل این اعتراضات چیست؟

اگر اعتراض با اغتشاش همراه شود، حکومت‌ها صدای مردم را نمی‌شنوند!

فضا در کشور باید طوری مهیا باشد که هر قشری از جامعه صدای خودشان را به حکومت برسانند. نباید آغاز اندیشیدن، سرآغاز تحلیل رفتن باشد. مسئولین نباید بین خودشان و مردم شکاف ایجاد کنند، چون ممکن است یک دفعه غافلگیر شوند که زمان آن گذشته است. دولتمردان از تجربیات گذشته درس بگیرند و مشکلات مردم را به خوبی حل کنند، تا شکاف چند قطبی در کشور ایجاد نشود. نظام بداند، اعتراضات و بحران‌ها، فرصتی هستند که در مسیر مطالبه‌گری مردم به ساختار کشور کمک می‌کند.

هر کشوری برای آغاز توسعه ابتدا باید به بازسازی ساختار فرهنگی توجه کند تا پیشرفت در تمام زمینه‌ها حاصل گردد. البته تا زمانی که مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نکنند، عدالت اجتماعی محقق نمی‌شود و اگر دولت‌ها هم به مردم توجه نکنند، اعتماد از دست رفته قابل بازیابی نیست و هزینه زیادی باید صرف شود تا مردم با نظام به هم گرایی برسند.

تا زمانی که همه (دولت و مردم) برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نکنند، هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد.

اگر دولت‌ها شنونده خوبی باشند و مطالبه‌گری با هنرمندی خاص و با ادبیات درست باشد و حکومت هم به درخواست منطقی مردم پاسخ دهد، می‌توان امیدوار بود که ساختار در حال تغییر است. در همین راستا مسئولین آموزش و پرورش باید دانش‌آموزان را مطالبه‌گر، مُحقق و با اعتماد به نفس بالا تربیت کنند.

«ارتقای سطح اعتماد به نفس» در دانش‌آموزان، باعث ترویح فرهنگ گفت‌وگو صحیح و رسیدن به گروه‌های قوی پاسخ به شبهات در مدارس می‌شود. در این حالت در سنین مختلف می‌تواند، به خوبی بحران‌ها را مدیریت و با استدلال مطالبه‌گری نمایند. فعالان فرهنگی مانند صدا و سیما هم نباید با انتشار اخبار ناگوار روی سلامت جسم و روان مردم تاثیر بگذارند.

مشکل مردم نه برداشتن روسری و نه قرار دادن آن بر سر دختران و زنان است، بلکه مشکل اساسی این است که مردم با این تورم بالا و عدم مدیریت مسئولین نمی‌توانند، زندگی عادی خود را انجام دهند.

اقتصاد، فقط یارانه و صدقه دادن به مردم نیست، مردم ارزانی می‌خواهند، نمی‌توان مردم را فقط به آینده وعده داد!

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

رئیس‌جمهور دولتِ مردمی، بیش از یک سال از عمر دولتش می‌گذرد، یک سال در این دوره با یک سال چند دهه پیش متفاوت است، نمی‌توان مردم را به آینده وعده داد و از این سخن گفت که تازه یک سال از عمر این دولت گذشته است.

حق مردم ایران نیست که دچار فقر، تنگدستی، بیکاری و گرانی‌های لحظه‌ای و سرسام‌آور باشند. مسئولین نظام جمهوری اسلامی بدانند « فرق » خیلی بیشتر از  « فقر » به کشور آسیب می‌رساند.

جامعه ایران، دچار بحران اقتصادی مزمن است. حق مردم ایران این نیست که دچار فقر، تنگدستی، بیکاری و گرانی‌های لحظه‌ای و سرسام‌آور باشند. ایران، کشوری ثروتمند با مردمی سرشار از استعداد است. مردم چنین کشوری باید کاملاً در رفاه باشند و در جامعه ایرانی هیچ نشانی از فقر و بیکاری وجود نداشته باشد.

اینکه هر سال حقوق‌ها را بالا ببرند و در عوض، هر روز قیمت‌ها بالاتر بروند، مدیریت اقتصادی نیست، بلکه بحران اقتصادی ناشی از عدم مدیریت صحیح است. در واقع هر سال حقوق بگیران، حقوقشان کم می‌شود.

از فرمان صادر کردن و دستور دادن و فرافکنی‌های معمول هم کاری برنمی‌آید. عوامل اصلی بحران اقتصادی، مدیریت ناکارآمد و سیاست‌های نادرست هستند و طبیعی است که تا این دو عامل برطرف نشوند، این بحران نیز از بین نخواهد رفت، و هیچ گاه اقتصاد با گفتار درمانی حل نمی‌شود. ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

دولت‌ها باید آن قدر بزرگ باشند که اشتباهات خود را قبول کنند، آن‌قدر باهوش باشند که از آن‌ها سود ببرند، و آن‌قدر قوی باشند که آن‌ها را اصلاح کنند.

جراحی اقتصادی، زمان خاص خودش را می‌طلبد، جراحی که منجر به ایجاد توده‌های سرطانی در بین مردم شود، جراحی نیست، نوعی قتل‌عام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌

  رئیس‌جمهور می‌گوید، دولت رتبه بندی معلمان را اجرا کرده و در پی مشکلات بازنشستگان می‌باشد. همین دو موضوع که همواره از صدای دولت پخش می‌شود، انجام نشده است و عدالت در پرداخت بین شاغلین و بازنشستگان صورت نگرفته است.البته آنچه از همه دردناک تر است، فقر و بیماری نیست،

بی‌رحمی مردم نسبت به یکدیگر است. علت آن این است که، ملت زورش به دولت نمی‌رسد، تلافی آن را سر همدیگر در می‌ آورند.

اعتقاد شخصی دارم؛ اگر می‌خواهیم پس از مرگ فراموش نشویم، چیزی بنویسیم که قابل خواندن باشد، یا کاری کنیم که قابل نوشتن باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مثلاً در مورد توافق برجام آنقدر باهوش و به موقع عمل کنیم که کشور و مردم آسیب نبینند، دنبال فضای « برد- برد » باشیم نه منتظر ایجاد تحریم که باعث نابودی ملت می‌شود. زیرا،‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌کاسبان تحریم نمی‌گذارند آرامش به مردم برگردد.

این روزها در کنار مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، سفره رنگین تحریم همچنان برای عده‌ای گشوده است و کاسبان تحریم، همچنان به منفعت‌‌اندوزی ادامه می‌دهند.

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

مردم اکنون به خوبی دریافته‌اند که در موضوع تحریم،  « چهار دسته » در داخل و خارج نقش‌‌‌آفرینی می‌کنند :

دسته اول؛ کشورهای تحریم‌‌کننده غربی و در رأس آن‌ها آمریکا که همواره منفعت کشورش برایش مهم است و هیچ گاه به فکر ملت‌ها نیست.

دسته دوم؛ کشورهایی مثل چین که با تخفیف‌های خوب از جیب ملت ایران نفت را می‌خرند.

دسته سوم؛ کشورهای همسایه که باید مجاری تنفس ایران باشند ولی هر یک به نوعی از این آب گل‌آلود در حال شکار شاه‌ماهی‌های اقتصادی و سیاسی خود هستند.

دسته چهارم؛ کاسبان داخلی تحریم که خوب می‌دانند، برای دور زدن تحریم‌ها نیاز به عدم شفافیت است.

شفافیت؛ باید در عمل ظهور کند.

سران سه قوه و ائمه‌های جمعه و سیاستمداران، شاید در لفظ بگویند، مجلس و دولت ابتدا، دنیای مردم را آباد کنند و سپس به فکر آخرت آنها باشند، یا بگویند، اشکال در کشور وجود دارد، و در آینده بگویند، مسیر را درست نرفتیم و باعث پسرفت کشور شدیم و مثالِ مگس روی زخم می نشیند را برای جبران عنوان نمایند!

شفافیت در عمل باید نشان داده شود، عدالت را مردم رویت نمایند و فیلتر کردن جواب نمی‌دهد. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که در نانو ثانیه «یک میلیادیوم ثانیه» اطلاعات جابه جا می‌شود. تفاوت نباید در حکومت اسلامی بین مردم و مسئولین باشد. اگر فضای مجازی فیلتر است، اما برای مسئولان باز است! این «فرق» بیشتر از «فقر» به کشورآسیب خواهد زد.

در حکومت اسلامی، قلم قاضی در مقابل معاصی نباید بلغزد و اگر فردی اموال عمومی را غارت می‌کند و به عنوان اختلاس‌گر در جایگاه خاصی از زندان مراقبت می‌گردد، مردم آن را می بینند. رای قاضی باید منصفانه و طبق قانون باشد و متخلفین را در دهه‌های اخیر به اشد مجازات برساند، اگر چنین شد، ملت با تمام قوا پشتیبان نظام و دولت می‌باشد و تمام قد، دفاع خواهند کرد.

اعتماد مثل یک برچسب می‌باشد، وقتی که از جایش کنده شد، ممکن است، دوباره بچسبد، اما هرگز به محکمی اولین بار که از آن استفاده کرده‌ایم نخواهد شد.

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

چرا نباید فضای مجازی را طوری مدیریت کنیم که روشنگری ایجاد کند؟ طوری که امام جمعه شجاع کرج می‌فرماید: « صحنه دفاع مقدس اکنون در فضای مجازی است، بیشترین شهید و تلفات را در این صحنه می‌دهیم، اسیر و جانباز و مفقود در این فضا فراوان است.»

زمانی فرا می‌رسد که باید میان تماشاگر بودن و عمل کردن، یکی را انتخاب کرد. این معیارِ انسان بودن و خدمت بدون منّت به مردم بی نظیر ایران است. دولت بداند، صدقه دادن به فقرا برای ساعتی آنها را سیر می‌کند، اما با عدالت می‌توان به آنها زندگی بخشید. وقتی رئیس‌جمهور سوگند یاد می‌کند باید به اخلاق و قانون احترام بگذارد و پای بند به اجرای قانون، برای راحت زندگی کردن مردم باشد. برای نظام هر کشوری، آموزش، امنیت و بهداشت برای مردم سرزمینش باید مهم باشد، ملتِ خودش در اولویت باشد، بعد از آنکه شرایط همه‌ی مردم مناسب بود، به فکر مردمِ دیگر کشورها باشد!

برای « آزادی » در منطقه‌ای لازم نیست، آسمان و زمین کشور خودمان را خراب کنیم، تنها باید با دنیا تعامل کنیم و ثابت نمائیم، دنبال آزادی به مفهوم واقعی هستیم.‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ همه‌ی زیر ساخت و پیشرفت یک کشور از مدرسه شروع می‌شود، چقدر ما به مدرسه و نقش آن اهمیت می‌دهیم ؟

من به عنوان مدرس فیزیک در مدرسه و دانشگاه طبق قوانین فیزیک می گویم : عادت‌های اتمی (کوانتومی)، تغییرات کوچک، می‌تواند نتایج بزرگ و منبع انرژی با توان بسیار بالا باشد. اگر این تغییرات از مسئولین آغاز شود، به مراتب سازنده‌تر است.

مردم هم باید آموزش ببینند که اعتراض کردن، یک هنر است. کرسی‌های هم اندیشی آستانه تحمل را بالا می‌برد. در این حالت مراکز گفت و گو‌، نقد و اعتراض باز می‌شود و تالار اندیشه‌ورزِ شیشه‌ای، شفافیت را در عمل نشان می‌دهد.

مگر رئیس‌جمهور نمی‌گوید: تحریم و آشوب دو روی یک سکه هستند!؟

چه اشکالی دارد مراکزی برای گفت و گو و اعتراض نسبت به برخی تصمیم‌ها اختصاص دهیم؟ این در قانون اساسی وجود دارد.

آقای رئیس‌جمهور؛ آن را در عمل انجام دهد! به گفته رئیس قوه قضائیه اگر دوربین‌ها هم چنین فضایی را ثبت و ضبط کنند، آن گاه شفافیت ظاهر خواهد شد و مردم حرف هایشان را بطور شفاف می‌زنند.

البته باید حدفاصل بین اعتراض و اغتشاش مشخص شود. نمی‌شود اجازه داد، افرادی با اغتشاش آرامش جامعه را بر هم بزنند. در چنین حالتی صدای مردم شنیده نمی‌‌شود.

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

به نظرم یکی از مهم‌ترین راه حل برای رفع مشکلات کشور، گفتن اشکالات مسئولین است، افرادی کنار مسئولین قرار دارند، همواره ملاحظه می‌کنند یا جرأت گفتن عیب یک مسئول را ندارند، به همین دلیل است، بعضی مسئولین، خودشان را « عقل کل » می‌دانند!.

رئیس‌جمهور در سفرهای استانی در مراکز استان همیشه این جمله را به استانداران می‌گوید: که با افراد دلسوز، فرهیخته و بومی هر استان جهت کارگشایی در امور، مشورت کنید. حداقل در استان البرز این سخن رئیس دولت انجام نشده است!

مـشکل ما خدا، پیغمبر و قرآن نيست!

مـشکل ما مسئولینی هستنـد، که خود را نماينده خدا می‌دانند و با نام خدا هر کارى که می خواهند می‌کنند.‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ارزشمندترین دارایی‌ یک حکومت مردم آن کشور است که اگر در زمان مناسب به آنها پرداخته نشود، زمان می‌گذرد و جبران‌ناپذیر است. یعنی میزان فرصتی که در بحران‌هاست در خودِ فرصت‌ها نیست، به شرطی که نترسیم و نترسانیم! ‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌

انقلابی بودن فقط به داد و بی‌داد کردن و صدای بلند نیست، برخوردها و حرف‌های تند و بدون پایه جبهه جدیدی در مقابل نظام ایجاد می‌کند. در کشور ما فوتبالیست خوب و متدین زیاد داریم. هم خودشان خوبند و هم خانواده خوبی دارند، نباید افرادی به ورزشکاران توهین کنند، چون خودشان زیر سئوال می‌روند.

بعضی تندروی‌ها و اظهارات بی‌قاعده گزک دست دشمنِ فرضی می‌دهد و عده‌ای را از نظام دور می‌کند.

باید قبول کنیم؛ معترضان، برانداز نیستند، بلکه اگر خواسته‌های قانونی‌شان را دولت برآورده کند، بهترین پشتوانه نظام خواهند بود.

همه چیز را تقصیر آمریکا نیندازیم، بزرگترین راه مبارزه با کسانی که مانع رشد ملت ایران می‌شوند، خدمت صادقانه به مردم است. اشتباه گذشته را تکرار نکنیم و دولت باید هرچه سریع‌تر به تصحیح عملکردهای خود بپردازد و این واقعیت را بپذیرد که فقط با برقرار ساختن عدالت، رفع تبعیض‌ها، حل مشکلات اقتصادی، مبارزه جدی با مفاسد اقتصادی و اداری، پایبندی به قانون در بررسی صلاحیت‌ها در انتخابات‌ها و ایجاد تغییرات بنیادی در مدیریت‌ها می‌توانید مانع انفجار مجدد انبار باروتی شود که عملکردهای نادرست دهه‌های اخیر، آن را به وجود آورده است.

ای کاش به برخی از افراد که مسئول بی‌کفایت هستند، مرخصی اجباری می‌دادند تا برای مردم تصمیم‌گیری نادرست نکنند.

متاسفانه نان عده‌ای در بلوا و آشوب است، فرقی نمی‌کند که در کدام طرف باشند. شاید این افراد در بدنه دولت باشد! نظام تا کِی قرار است به خاطر برخی افراد هزینه پرداخت کند؟ چقدر باید ما مشکل را تقصیر دولت‌های قبل بدانیم؟

اگر مشکلی از مردم حل نمی‌کنیم، حداقل سکوت کنیم، و قضاوت را به مردم واگذار نمائیم.

در این شرایط سکوت خیلی‌ها بهترین کمک هم برای آرام شدن فضا و هم برای کمک به نظام و مردم است. باید در جلسات سران تصمیمی گرفته شود که ساز و کار جدیدی برای شنیدن اعتراضات فراهم شود. وقتی فردی مسئول می‌شود، باید هم تحمل شنیدن داشته باشد هم پاسخ گو باشد‌ تا خشم معترضان کنترل شود. مسئولان در جامعه، فضای گفت‌وگو را ایجاد کنند، صدای نسل جدید را بشنوند، به مطالبات به حق مردم پاسخ دهند و قوانین و ستادهای ناکارآمد را حذف کنند. مردم هم باید آموزش ببینند که اعتراض کردن، یک هنر است. کرسی‌های هم اندیشی آستانه تحمل را بالا می‌برد. در این حالت مراکز گفت و گو‌، نقد و اعتراض باز می‌شود و تالار اندیشه‌ورزِ شیشه‌ای، شفافیت را در عمل نشان می‌ده

حوادث پائیز، ۱۴۰۱ را از چند زاویه می‌توان بررسی کرد؛ باید منتظر چنین اتفاقی می‌بودیم، زیرا طی چند سال اخیر مشکلات و فشارهای مختلفی به جامعه وارد شد. بخشی از این فشارها مشکلات اقتصادی است که بخشی ناشی از تحریم و بخشی نیز ناشی از ضعف مدیریت و بدمدیریتی در کشور است.

اقتصاددانان دلسوز معتقدند: تا نهادهای امنیتی از اقتصاد خارج نشوند، مشکل کشور حل نمی‌شود، حاکمیتی باهوش است که تصمیم بگیرد، بقای خودش مهم است، یا ثروت اُلیگارشی‌های درون قدرت؟ در حکومت اُلیگارشی « oligarchie» گروهی اندک به سود خویش، فرمانروایی اکثریت مردم را بر عهده دارند. حکومت به وسیلة چند نفر معدود اداره می‌گردد و دولت به صورت متمرکز در تعدادی از خانواده‌ها و قبایل اصلی حفظ می‌گردد.

در این نوع حکومت‌ها، اتحاد اجتماعی از دست خواهد رفت، زیرا اجتماع به دو دسته ثروتمند و تهی‌دست تبدیل می‌‌شود و در هر جامعه‌ای که صنف‌گدایان وجود داشته باشد به طور حتم اختلاس‌گر، سارق و جیب‌بر ایجاد می‌شود. نمی‌توان با کُشتن چند جوان که در همین ۴۴ سال بعد از انقلاب به دنیا آمده‌اند، آنها را اعدام کنیم تا دیگران عبرت بگیرند، این جوانان را ما خوب تربیت نکرده‌ایم، اشکال از خودمان است که یک جوان مطالبه‌گر مُحِق «مطالبه‌گرِحق‌طلب قانون‌مدار» نیست!

با اعدام عده‌ای مشکل حل نمی‌شود. زیرا ‌‏هر گلوله ممکن است، یک پرنده را بکُشد ولی هزاران پرنده را به پرواز در می‌آورد.

یاد بگیریم؛ واحد اندازه‌گیری انسانیت، دست جوانانی است که بگیریم و گره‌هایی از مشکلات آنها باز کنیم.

امور پرورشی و تربیتی در آموزش و پرورش چه کار کردند؟ معلمی که خود، مشکل معیشتی و دغدغه زندگی دارد، قادر نیست روی دانش‌پژوهان اثر مثبت داشته باشد. در کشورهای پیشرفته مانند ژاپن ابتدا به مدرسه و دانشگاه توجه می‌شود. این مکان‌ها مقدس و امن هستند، قرار است در چنین مکانی علم، فرهنگ و تمدن تولید شود. آیا زیرساخت آن در کشور ما مهیا است؟ یا فقط در هفته معلم، فرهنگیان را به عرش می‌برند و در پایان هفته سقوط آزاد می‌کنند!

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

آیا به دانش‌پژوهان احترام به بزرگترها را آموزش داده‌ایم، حفاظت از محیط زیست و طبیعت را می‌دانند؟

همه‌ی زیر ساخت و پیشرفت یک کشور از مدرسه شروع می‌شود، چقدر ما به مدرسه و نقش آن اهمیت می‌دهیم ؟ واضح است که دانش آموز دهه ۸۰ سئوال دارد و حکومت هم پاسخ گو نیست!

مدیران فرهنگی باید حماسه‌آفرینی کنند و مانند شهدا خط مقدم قرار گیرند و با مردم با صداقت و شفاف سخن بگویند تا جوانان آنها را باور کنند. رویکرد حوزه فرهنگ برای جوانان چه چیزی بوده است؟ رسانه‌ها چه غذای روحی برای نسل جوانان مهیا کردند؟ باید طیف دانش‌آموزی و دانشجویی را به رسمیت بپذیریم، فهم نظام‌مند و هوشمند از دانش‌پژوهان داشته باشیم، آنان آینده‌سازان کشور هستند، کیفیت آموزش را در مدارس بالا ببریم تا سطح آگاهی و مطالبه‌گری منطقی را از آنها انتظار داشته باشیم.

بعضی از مسئولین خودشان و رفتارشان بزرگترین منکر است، گشت ارشاد باید آنها را نهی کند که این رفتار نادرست، ضربه‌ای مهلک‌تر به اساس دین می‌زند که بالاتر از هر ضربه‌ای است.اگر به سئوالات دانش‌آموزان پاسخ دهیم‌، اعتراض آنها تبدیل به اغتشاش نمی‌شود و کشور آسیب نمی‌بیند.

از صدای مخالف نباید هراس داشته باشیم. اگر مسئولین مثل مردم عادی زندگی کنند، نارضایتی در جامعه را به خوبی مشاهده خواهند کرد و برای رفع آن، اقدام می کنند.

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

به نظرم برای حل مشکلات باید سه مولفه اصلاح گردد :

1- آزادی رسانه ملی؛ بدون سانسور واقعیت‌ها را بگوید تا شفافیت که مورد نظر سران قوا است هویدا شود.

2- استقلال نهاد قضایی؛ در عملکردش جلوی ضابطین ایستادگی کند، نهاد قضایی قرار نیست، از سیستم دفاع کند، بلکه باید قانون را به اجرا درآورد. چرا برای مراسم عقد دختر آقای اسماعیل عبدی که که به عنوان معلم، ۸ سال است زندان است، قوه قضائیه موافقت می‌ کند ، ولی ضابطین مخالفت می‌کنند؟!

به عنوان یک نمونه دیگر مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال؛ مدیری که به دیگران توهین می‌کند و عصاره ساختار مدیریتی در این کشور است. فردی که خرابکاری می‌کند، ناموفق است و پرونده‌های مفتوح دارد، اما در عین حال می‌تواند با اعتماد به نفس کامل بیاید جلوی دوربین بنشیند، قیافه حق به جانب بگیرد، خودش را حلاّل مشکلات بنامد و به دیگران توهین کند. سئوال اینجاست.! آقای مهدی تاج! شما اصلا مقصر نیستید، نهادهای نظارتی مقصر هستند که با شما برخورد نکردند. نقش نیروهای نظارتی و ضابطین باید در اینجا نمایان شود، تا مردم باور کنند، فساد سازمان یافته در کشور وجود ندارد!

3- اصلاحات در رویه شورای نگهبان؛ این ارگان بااین رویکرد در "ردصلاحیت ها" امکان ندارد، بتواند یک فضای مناسبی را فراهم کند.

متاسفانه، عده‌ای از مسئولین مرتباً فقط شعار می‌دهند و حرف بدون عمل می‌زنند، کاش این نوع از مسئولین « حرف نزدن » بلد بودند، بعضی سخنان، بنزین روی آتش ریختن است و احساسات ملت را برانگیخته می کند.

کارگروه های هوشمند در هر استان باید تمامی مشکلات و معضلاتی که باعث بروز اعتراضات می شود، را جدی بگیرند، مانند رفتار دستگاه‌های حکومتی به ویژه سازمان‌های امنیتی و انتظامی و اداری که با مردم دارند.

تا نهادهای امنیتی از اقتصاد خارج نشوند، مشکل کشور حل نمی‌شود . از حوادث پائیز ۱۴۰۱ نباید به سادگی عبور کرد، در این حوادث بسیاری از حرمت‌ها شکسته شد ... باید شرایطی ایجاد کنیم که مردم بتوانند اظهارنظر نمایند . روزنامه‌ها و رسانه‌ها صدای مردم باشند، نه فقط اسم مردمی، روی دولت، باشد. می‌دانیم، جزئی از قانون اساسی کشور است که وزارت کشور اجازه بدهد، مردم در جایی با حفاظت خودِ وزارت کشور جمع شوند و حرف خود را بزنند و مطالبه‌گری نمایند تا تجمعات به اغتشاش کشیده نشود، زیرا یک اعتراض ساده در گوشه‌ای از کشور باعث بد گفتن و اهانت به دین و مقدسات می‌گردد.

با فیلترینگ، مردم بیشتر تحریک می‌شوند. با فیلترینگ بازارهای منطقه را از دست خواهیم داد، این کار به گونه‌ای « خودتحریمی » است و همچنین این اقدام به گونه‌ای نقص مسائل همچون آزادی بیان و دسترسی به اینترنت آزاد در راستای توسعه علم، تکنولوژی و دانش بشری است. اگر این کار ادامه داشته باشد، « دینامیت » زیر ساختمان نظام گذاشتن است.

در دنیای کنونی، هیچ کس به دنبال انقلاب نیست، مگر گروه‌هایی مانند داعش و القاعده، بلکه جهان به سوی تحول و اصلاحات حرکت می کند. حکومت ایران باید آئین‌‌نامه‌ای که خداوند فرستاده است و همه موارد را گوشزد نموده (قرآن) را سرلوحه کارهایشان قرار دهند و خالصانه در خدمت مردم باشند. از زمان نهایت استفاده را ببرد، زیرا زمان قدرت برگشت ندارد و هرگز لحظه‌ها تکراری نیست.

عمل هر مسئولین ویترین است و همه مردم آن را مشاهده می‌کنند، باید بهترین دستاوردها به نمایش در آید. نظام، بداند اگر هیچ تغییر و تحولی در سیاست‌هایش که منجر به این همه نارضایتی شده، به وجود نیاورد، آخر عاقبت این مملکت چه خواهد شد. اعتراض دارای ابعاد گسترده است، حکومت باید به طول، عرض و مخصوصاً عمق اعتراضات توجه کند که باعث جنجال نگردد، همه دشمنان خارجی نیستند، بعضی مواقع دشمن در « پستوخانه‌ی خودی» وجود دارد، آنها را بشناسیم.

وقتی از سیاست‌های دولت انتقاد می‌کنیم، می‌خواهیم سازندگی در آن ایجاد شود. جراحی اقتصادی دولت سیزدهم، سبب ایجاد بیماری‌های زیادی شد که سلامت و روان ملت را هدف قرار داد و باعث از بین رفت قسمت‌های سالم بدن شد.، شاید هدف دولت از بین بردن قسمت‌های بدخیم (اقتصاد بیمار) بود، ولی هنگام جراحی رگ و پی‌های سالم اطراف تومور را از بین بُرد.

یک جمله از شهید بزرگوار « شهید همت » که افتخار هم رزمی با ایشان را در جبهه داشتم، بیان می‌کنم، فرمودند: هر وقت در مناطق جنگی راه را گم کردید، نگاه کنید، آتش دشمن کدام سمت را می‌کوبد، همان جبهه خودی است. (مانند رئیس سازمان برنامه و بودجه)

بالای ۴۰ سال است بعضی مسئولین بی‌کفایت می‌خواهند نظام را سرنگون کنند، مردم نمی‌گذارند. مسئولین بدانند، «زمان» به خاطر هیچ کس منتظر نمی‌ماند، پس فراموش نکنیم؛ دیروز به تاریخ پیوست، فردا معما است، ولی « امروز » هدیه است که نظام باید قدرش را بداند. مسئولین هوشیار باشند، « حقیقت » گلی است که حتی در شوره‌زار هم می روید، پس در این نبرد پیچیده، باید مغز هارا بیدار کرد و به موقع تصمیمات سازنده بگیریم.

اگر گفته می‌شود دولت سعودی در یک روز ۸۱ نفر را گردن زد و رسانه‌اش دلسوز مردم شده است، شما به عنوان نظام جمهوری اسلامی طوری عمل کنید، که مردم سخنان آنها را باور نکنند و در پی جبران ضعف و کسری خودتان باشید. صدا و سیما مرتباً می‌گوید، وقتی همه در خواب هستند، کشتی انقلاب از طوفان حوادث و فتنه‌ها عبور می‌کند، حتماً این کشتی یک « ناخدا » دارد، ناخدای این کشتی باید با مردم صادق باشد، اجازه شنیده شدن حرف‌های مردم را بدهد، قبول کند کاستی‌های زیادی از طرف مسئولین بی‌تدبیر وجود دارد که شرایط کنونی به وجود آمد.به نیروهای امنیتی بگوید، خشونت راه رسیدن به آرامش و صلح نیست، بلکه شفقت نسخه نجات‌بخش بشری است.

مردم می‌دانند، هر جنبشی که بخواهد نظام سیاسی را جایگزین نظام سیاسی دیگر کند، مطمناً باید فردای بهتری را برای مردم ایران رقم بزنند، در صورتی که افراد تحریک‌کننده، اهداف دیگری دارند و مردم در این ۱۰۰ روز واقعیت ها را متوجه شدند.!

در پایان این مقاله؛ به مفهوم دیکتاتور می‌پردازم . قضاوت در مورد اینکه این واژه مختص چه شخص، رسانه و دولتی است را به مردم ایران واگذار می‌کنم.

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

استبداد، خودکامگی، دیکتاتوری به‌عنوان شکلی خودکامه از دولت و نوعی حاکمیت قدرت‌مداری است که قوانین از سوی یک شخص تعریف می‌گردد.

دیکتاتور در واژه به معنی «کسی که دیکته می‌کند» .

دیکتاتور؛ خود را فراتر از هر قانونی می‌داند و حرف و اراده‌اش را بدون هیچ مانع و محدودیتی اجرایی می‌کند. دیکتاتور کسی است که می‌تواند خواست و اراده خود را بر خواست و اراده اکثریت دیکته کند.

هیچ مقام و نهادی جرأت ارزیابی عملکرد و بازخواست دیکتاتور را ندارد. به بیان دیگر؛ دیکتاتور بیشترین قدرت و کمترین پاسخ گویی را دارد.

دیکتاتور و دیکتاتوری می‌تواند منتقدان و مخالفان فکری خود را با زندان، شکنجه و اعدام سرکوب کند. به همین دلیل در نظامی که دیکتاتوری حاکم باشد، هزینه اعتراض سیاسی بسیار زیاد است.

دیکتاتور و دیکتاتوری می‌تواند آزادی بیان و رسانه‌ها را محدود کند؛ کتاب‌ها را بسوزاند و رسانه‌ها را تعطیل کند، مغازه‌ها را به زور ببندند، اتومبیل‌ها را به بوق زدن وادار کنند، جلوی تعارف کردن شکلات به شخص را بگیرند. در دنیای کنونی، هیچ کس به دنبال انقلاب نیست، مگر گروه‌هایی مانند داعش و القاعده، بلکه جهان به سوی تحول و اصلاحات حرکت می کند.

بنابراین در بلند مدت، هیچ فرد ، رسانه و نظام دیکتاتوری نتوانسته مردم کشورش را خوشبخت کند.

در خاتمه یاد آور می شوم؛

در جامعه‌شناسی سیاسی چند مفهوم وجود دارند که بعضاً دیده می‌شود این مفاهیم به اشتباه به جای هم، مورد استفاده قرار می‌گیرند. جنبش، اعتراض، شورش، انقلاب و اصلاح از جمله این واژگان است. اعتراض شامل همه حالات یادشده است. یعنی وقتی یک فعل منتقدانه در برابر یک وضعیت شکل می‌گیرد، به آن اعتراض می‌گویند که می‌تواند اشکال مدنی یا خشن داشته باشد. اما شورش شکل خشن، اعتراض است که با ویرانی، قتل و از بین بردن اموال عمومی و... همراه است. حالت دیگر جنبش است که در جنبش‌ها شاهد یک میل بهبود خواهی هستیم که می‌خواهد وضعیت را بهتر کند. جنبش اساساً تشکل دارد و می‌خواهد ساختارها را بی‌ثبات کند، اما هم هدف دارد و هم سازمان و تشکیلات. البته بی‌ثبات کردن ساختارهای حاکم ویژگی مهم آن است. اگر افراد میل به بهبودخواهی را در چهارچوب ساختار دنبال کنند، این وضعیت جنبشی تبدیل به اصلاح می‌شود. اصلاح در درون چهارچوب‌ها و ساختارها سعی در بهبود وضعیت دارد و سعی می‌کند، در چهارچوب قانون میل بهبود خواهی خود را به پیش ببرد.

با توجه به توضیحات فوق، آیا جنبش فعلی می تواند، موفق گردد؟

البته، هیچ راهی برای آمریکا و ابرقدرت‌ها بهتر از این نیست که بدون جنگ و کشتار، و بدون اینکه پولی خرج کنند و حساسیتی ایجاد نمایند، ایمان را از دل‌های مردم بدزدند و بزدایند. این کار به سادگی انجام می‌شود، با سخنرانی‌های علمی، کتاب‌های فلسفی، فیلم‌ها، نمایشنامه‌ها و چیزهایی از این قبیل، به نام پیشرفت علم، ترقی فرهنگ، فلسفه‌های نوین و... هیچ راهی بهتر و موفق‌تر از این وجود ندارد و می‌دانیم که باورها و ایمان‌های راسخ نقش به سزایی در بالندگی زندگی جامعه ایفا می‌کنند و زمانی که ایمان به سستی گراید، به انحراف کشیدن آن جامعه به راحتی صورت می‌پذیرد.

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

نتیجه:

اخلاق و آزادی دو مفهوم و دو مقوله مستقل هستند که جداگانه باید تعریف شوند، سپس رابطه و پیوستگی اخلاق و آزادی انسان را می توان بررسی کرد.

ملت ایران دوست دارد، آزاد باشد و با رعایت اخلاق و تمدنی که پیشینیان به ارث گذاشته‌اند، حرکت کند.

یعنی انسان در فضای آزادی، راه فضیلت و یا رذیلت را انتخاب می‌کند. یکتاپرستی یا بت‌ پرستی را برمی‌گزیند. به حقوق یکدیگر و همنوعان تجاوز می‌کند و یا حرمت آن را نگه می‌دارد، حرمت دیگران را حفظ می‌کند و یا حرمت‌شکنی می‌کند.

از این منظر آزادی، عملی ارادی و فردی محسوب می‌شود و خداوند انسان را انتخابگر قرار داده است تا تلاش کند و تلاش‌های او از این سو و آن سو حمایت و تأیید شود، اما اگر در راه خوبی گام برداشت، پاداش آن را می‌بیند و اگر به بدی رفت، سزای آن را می‌بیند.

اما آزادی اجتماعی و آزادی که در ارتباط با جامعه است، طبعاً رعایت حقوق دیگران نسبت به این آزادی مطرح است. این آزادی نامحدود است تا آنجایی که به دیگران آسیب نرساند. به همین دلیل آزادی انسان‌ها در اجتماع، حقوق یک‌طرفه نیست، بلکه دو طرفه است. عمل فرد نباید خلاف سنّت حسنه و حقوق دیگران باشد.

آزادی چه فردی که موهبت الهی است و چه آزادی اجتماعی، هر دو با اخلاق انسانی پیوند ناگسستنی دارند. همان‌طوری که اخلاق به انسان اجازه نمی‌دهد، حقوق دیگران و حقوق جامعه را پایمال کند، آزادی فردی، هم حق انسان است و انسان را در فضای آزادی، اجتماعی وادار می‌کند که به حقوق انسانی و اجتماعی احترام بگذارد.

در پایان، تمام تلاش خودم را انجام دادم که به عنوان یک معلم در مدرسه و دانشگاه، سخنان دانش آموزان و دانشجویان را در سه ماه پائیز در مورد حوادث اخیر به تحریر درآورم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تحلیلی بر به اعتراضات 100 روزه در ایران و تعیین مسیر مطالبه گری مردم در صدای معلم

یکشنبه, 11 دی 1401 15:49 خوانده شده: 510 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1401/10/11 - 19:06
امروزه اصل فایده باوری نادیده گرفته شده است و آن این است که اصلی یا کنشی درست و اخلاقی است که خیر عمومی را تضمین کند و درست‌ترین اصل یا کنش آن است که بیشترین میزان خوبی را برای بیشترین تعداد افراد در بر داشته باشد.تعریف خیر عمومی در نزد دولتمردان که در قالب باید و نباید قانونی می آید با تعریف خیر عمومی از دیدگاه اخلاق اجتماعی متفاوت است.دولتمردان بر اساس اینکه اصالتا به بقاء خویش می اندیشند،سعی بر این دارند که قوانینشان بدون چون و چرا و هیچ اعتراضی ،اجرا و عمل شود.اما اخلاق اجتماعی چه برگرفته از دین یا مذهب یا ارزش انسانی (اعم از درون دینی یا برون دینی)باشد یا ارزشهای قومیتی ،باید و نباید و قوانین چگونه زیستی اش را،خودش تعیین می کند.این اصل توسط دولتها فراموش شده است.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1401/10/11 - 19:23
دنبالهء سخن...
من در باشگاه خبرنگاران جوان نظراتم را در زمان پایان انتخابات اعلام کردم و خواستم که نظرم به مسئولین کشور و بالاخص جناب حداد برسد. آن روز چنین روزی را می دیدم چراکه از کل مجموع 57 میلیون واجدین شرائط اخذ رای در کشور نتیجه این شد:بنا به آمار رسمی، در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، ۲۸ میلیون و ۹۳۳ هزار و چهار نفر رأی دادند و ابراهیم رئیسی با ۱۷ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۳۴۵ رأی پیروز انتخابات اعلام شد.حالا شما خیر عمومی را از تصمیم مردم در می یابید که آیا ریاست جمهور با کمتر از یک سوم اخذ رای در ایران ،خیر عمومی است؟
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1401/10/11 - 19:43
ادامه سخن...
کلمه ارزش قومیتی را مطرح کردم .مثالی می آورم.قوم کرد در نحوهءرفتار خویش،اخلاق اجتماعی خود را نمایان می سازد.در اجتماع آنان زن و مرد در کنار هم کار می کنند ،می خورند، نحوهء پوشش زنان چندان چادری نیست،جشن می گیرند و می رقصند و امثال اینها.بایدها و نبایدهای اخلاقی و رفتاری اگر از بیرون و توسط هر شخص و نهادی به آنهاتحمیل شود و در صدد تقابل با خیر قومیتی آنان که همان رفتارها و اخلاقیات است ،بر بیاید،قطعا از طرف آن قوم با پاسخ مواجه خواهد شد همانطور که شد.پس قوانین باید از هنجارهای آنان گرفته شود و خیر عموم آن قوم یا به طور کلی خیر عمومی را باید در نظر گرفت.اصل و ریشهء اعتراض در این مسئله است.یعنی تقابل خیر دولتی (بایدها و نبایدها و قوانینش) باخیر عمومی(یا اخلاقیات اجتماعی که همان باورها و اعتقادات و کنش ها و بایدها و نبایدهای نهادینه شده اجتماع )است.فاصله اینجاست که باید مورد مداقّه قرار گیرد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/10/13 - 20:05
اول باید پذیرفت زندگی همراه با سختی ودشواری است هرانسانی درهر جایگاهی بدون درد ورنج زندگی نخواهد کرد دوم برای اصللح جامعه باید از هانواده شروع کنیم درشرایط فعلی هر فردی باهر وضعیت اخلاقی وتربیتی می تواند صاحب خانواده وفرزند شود مسلم است فرزند خوب از چنین خانواده ای بیرون نخواهد آمدپس نقش وتأثیر خانواده خیلی مهم است سوم نقش وجایگاه مدرسه معلم بسیار والاست باید معلم فردی فرهیخته ومدرسه مکانی همراه باآرامش برای دانش آموزان باشد یعنی هرچه می توانیم به مدرسه توجه کنیم تا کمبودی احساس نشود درشرایط کنونی مدارس محلی آموزش تمام رذیلت های اخلاقی ومشکلات روحی وجسمی دانش آموزان هستند
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/10/13 - 20:06
چهارم تمام تقصیر هارا به گردن دولت ومسئولان نیندازیم پدرومادری که چندین فرزند به دنیا آورده وبه فکر آینده شغلی تربیتی ونیازهای این فرزندان نبوده چگونه دولت می تواند اینگونه معضلات را یک شبه حل کند شدنی نیست پس عوامل زیادی در این وضعیت نقش دارند مهمترین این عوامل فرهنگی هستند که باید با آموز ش مداوم عملی ونظری این فرهنگ گسسته وازهم پاشیده را اصلاح نمود تا در قرن های آتی شاهد کاهش آلام انسان های متولد شده باشیم آلام هیچ وقت ازبین نمی روند

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور