روزی برای بازدید از مجلس نمایندگان سوئد به ساختمان آن واقع در مرکز شهر استکهلم و در مقابل کاخ پادشاهی آن کشور مراجعه نموده بودم، در آن روزها دولت برای کاهش هزینه ها به قصد صرفه جویی، اقدام به تغییر نرم کلاس های مهد کودک نموده بود:
قانون قبل: به ازای هر دو نفر یک مربی در مهد کودک حضور دارد. (در سوئد مهد کودک ها را داگیس می گویند)
قانون جدید: به ازای هر سه نفر یک مربی در مهد کودک حضور دارد.
آن روز اما درس خوبی از دموکراسی آنها گرفتم، مادران و پدران بسیاری به همراه فرزندان خود برای اعتراض در جلوی مدارس و شهرداری ها (متولیان امور شهری که یکی از آنها آموزش است) و مجلس حاضر شده بودند، در اعتراض به اینکه این تعداد بچه برای یک مربی منطقی نیست و آنها فرصت کافی برای تربیت و مراقبت از بچه ها ندارند.
با یکی از والدین که صحبت می کردم، می گفت: من برای کنترل یکی از آنها در منزل دچار مشکلات فراوانی شده ام، چطور است که دولت انتظار دارد که مربیان سه نفر را با هم کنترل و تربیت کنند؟ (شما تصور کنید مربیان کشور ما به طور متوسط پانزده نفر را در کلاس خود دارند)
از طرف دیگر، پلیس و نیروهای امنیتی هم برای حفاظت از معترضین تمام همت خود را به کار گرفته بودند تا در این حرکت اعتراضی اولیا، خطری کسی را تهدید نکند، هیچ خیابانی مسدود نشد، هیچ را دستگیر نکردند، به کسی انگ براندازی زده نشد، هیچ کس به دیگری توهین نکرد، امنیت ملی هم به خطر نیفتاد، تمام روزنامه نگاران هم بودند.
تنها اتفاقی که افتاد این بود: دولت، ضمن عذرخواهی، به قانون سابق بازگشته و قانون جدید را ملغی اعلام کرد.
حال شما روز سی و یکم تیرماه، جلوی مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران را تصور کنید، تعدادی از فرهنگیان سراسر کشور برای یک اعتراض صنفی مسالمت آمیز، گرد هم آمده و جلوی مجلس قصد تجمع داشتند، نیروی انتظامی و نیروهای مشهور به لباس شخصی (همان هایی که به نمیانده ی مجلس در شیراز هم حمله می کنند) در مقابل معلمان ظاهر شده و از آنها درخواست متفرق شدن می کنند، عده ای که می دانند اینجا سوئد نیست و نیروی انتظامی قرار نیست حامی آنها باشد، محل را ترک می کنند اما برخی که تصور می کردند اینها برای حمایت از آنها آمده اند تا بتوانند در آزادی مطلق! درخواست های خود را بیان کنند، می مانند، می مانند اما در یک لحظه شرایط تغییر می کند و شد آنچه نباید می شد.
دستگیری معلمانی که قرار است مهرماه امسال درس آزادگی به فرزندان مملکت را در کلاس درس نجوا کنند. ( وقتی ون های مخصوص حمل دستگیرشدگان همراه نیروی انتظامی است، خود مفهوم خاصی دارد)
ضرب و شتم کسانی که برای تظلم خواهی به خانه ی ملت آمده اند.
حال سخنی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران دارم ؛ عالیجنابان، در تمام مجلس های کشورهای مترقی (حتی برخی کشورهای عقب افتاده) در مقابل مجلس جایی برای اعتراضات پیش بینی شده و در پاره ای کشورها، سیستم های صوتی و خوابگاه و ... هم برای معترضین مهیا شده است، شما چه کرده اید؟
زیبنده ی نظام جمهوری اسلامی نیست که در مقابل خانه ی ملت و در مقابل دیدگان نمایندگان آنها، مردم ضرب و شتم شوند، آن هم فرهنگیان کشور. شاید این ها ملت نبودند؟ فرهنگیانی که نبض تربیت نسل آینده را در اختیار دارند.
خانم ها و آقایان نماینده ی مجلس!
توجه داشته باشید که این برخوردها در کارنامه ی شما ثبت خواهد شد، تا دیر نشده در مقام دلجویی از فرهنگیان کشور برآئید.
در روز وقوع حادثه ی تلخ ضرب و شتم فرهنگیان در مقابل خانه ی ملت، چندی از نمایندگان از جمله نماینده شجاع و عدالت پیشه ای به نام « علی مطهری » و آزاداندیشانی چون « ابوترابی » ، ضمن تقبیح برخورد نیروهای لباس شخصی با فرهنگیان و حرکت نیروی انتظامی در دستگیری آنها، تا حدودی چهره ی مخدوش نمایندگان را ترمیم نمودند، تا دیر نشده به خود بیائید و فراموش نکنید که اسفند ماه امسال شما به تایید همین فرهنگیان نیاز دارید.
شنیده شده که به درخواست هیئت رئیسه ی مجلس و به دستور دادستانی، همکاران بازداشتی آزاد شده اند که در این صورت جای بسی سپاس از هیئت رئیسه، نیروی انتظامی و دادستانی است که جلوی بهانه جویی رسانه های بیگانه را گرفتند ؛ چون این مساله یک مساله درون خانوادگی است و ما خود آن را حل خواهیم کرد، هم بازداشتی ها هم وطنان ما هستند و هم نیروی انتظامی، پس باید سعی کنیم این موارد در داخل و بدون سواستفاده دشمنان خارجی، حل و فصل شود.
اما با توجه به درخواست معاون اول رئيس مجلس از وزارت کشور براي پيگيري برخورد نامناسب ديروز نيروي انتظامي و لباس شخصي ها با نمايندگان معلمان روبه روي مجلس (که خانه ی ملت می خوانندش) ؛ مي توان اميدوار بود که حقوق ملت استيفا شود .
شايد روزي برسد که مردم (با معني عام آن) بتوانند حقوق خود را بدون ترس از بازخواست، مطالبه و دنبال کنند.
سوالي که بايد نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي براي اقناع افکار عمومي ، پاسخ دهند اين است که:
اگر تعدادي معلم فرهنگی آن هم براي يک اعتراض صنفي، نتوانند در محوطه ي جلوي مجلس تجمع کنند و اگر نماينده مجلس شوراي اسلامي نتواند در شهري مثل شيراز و آن هم در محيط دانشگاه سخنراني کند ، مردم عادی چگونه خواهند توانست حقوق خود را مطالبه کنند؟
مگر نه اينکه از تعاليم امام علي (ع) است که مردم بايد بتوانند بدون لکنت زبان حقوق خود را از حاکم طلب کنند؟
مگر نه این است که اعرابی عامی، بر امام عادل شمشیر کشید و به او گفت: به خدا قسم اگر پایت را کج بگذاری با همین شمشیر آن را راست خواهم کرد (نقل به مضمون). امام علی(ع) با این اعرابی صحرا گرد چه کرد؟
و مگر حق تجمع و تظاهرات بدون حمل سلاح و بدون لطمه زدن به امنيت ملي ، از حقوق مصرح در قانون اساسي نيست؟ (اصل بیست و هفتم قانون اساسی)
حال سوال مهمتر اين است که:
تجمع معلمان در سي و يکم تيرماه نود و چهار, چه مشکلي براي امنيت ملي ايجاد مي کرد که باید به این شدت با آن برخورد می شد؟
و يا اينکه نيروي انتظامي در دست معلمان سلاحی به جز « قلم » ديده بود که آن گونه نسبت به دستگيري آنان اقدام کرد؟
اگر ما معلمان نتوانيم بدون ترس از دستگيري و بازخواست ، از متوليان کشور درخواست پاسخگويي کنيم ؛ چگونه خواهيم توانست درس آزادي و آزادانديشي را به نسل آينده آموزش دهيم؟ يا شايد از ديدگاه شما " پرورش" را بايد از وظايف وزارت آموزش و پرورش جدا کرد؟
بايد تکليف خود را همين امروز روشن کنيد:
شما نسل معترض به مجري قانون را مي خواهيد يا نسلي سرکش در مقابل اصول قانون؟ اگر ما نتوانیم اعتراض به مجری قانون را به فرزندان آینده ساز این مملکت آموزش دهیم، لاجرم در بزرگسالی سرکش خواهند شد و دیگر با تغییر مجری قانون قانع نخواهند شد، به خود بیائید.
شماها گراميان عزيز ؛ چه بخواهيد چه نخواهيد ، بايد تاثير پذيري نوجوانان و جوانان از معلمين را بپذيريد و بدانيد که معلماني که ترس از مطالبه حقوق خود را دارند ، از تربيت نسل منضبط و انديشمند عاجز است و لذا اين تربيت به خارج از سيستم منتقل خواهد شد و چنين است که شاهد تاثير وحشتناک تلويزيون هاي آن سوي مرزها هستيم و شاهدیم که صدا و سیمای عریض و طویل ما با این همه هزینه های هنگفت، قادر نیست با تلویزیون هایی با بیست متر استودیو، رقابت کند و از مقابله با هجمه های فرهنگی آنان عاجز است.
رياست محترم مجلس ، هيئت رئيسه گرامي ، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي, ؛توجه داشته باشيد که کارنامه ي شما نزد فرهنگيان کشور در حدي نيست که بتوانيد نمره قبولي بگيريد ؛ چند دليل آنرا خدمت تان عرض مي کنم:
* عدم حمايت از جنبش های خودجوش و قانون مدار فرهنگيان در چند سال گذشته که تنها خواسته آنان رفع تبعیض در جامعه است.
* سخنراني ها و مصاحبه هاي مختلف شما و همکاران تان براي زير سوال بردن خواسته هاي برحق فرهنگيان و تخطئه های آنان علیه فرهنگیان معترض به جای پاسخگویی و پیگیری خواسته های فرهنگیان.
* عدم پيش بيني و تصویب افزايش حقوق فرهنگيان منطبق با تورم ، بر خلاف تصريح قانون بودجه.(افزایش بودجه ی آموزش و پرورش الزاما به معنی افزایش حقوق ما نیست چرا که سال هاست بودجه وزارتخانه بیش از سی درصد افزایش یافته اما حقوق ما کمتر از بیست درصد)
* موضع گيري هاي نابه جاي گاه و بيگاه همکاران شما برعليه فرهنگيان و ارائه آمار ناصحيح به قصد تشويش اذهان جامعه عليه حرکت برحق فرهنگيان.
* عدم حضور در مجامع فرهنگيان در سال هاي گذشته و پاسخگو نبودن نمایندگان ملت در مقابل ملت.
* برخورد ناصحيح همکاران شما با نمايندگان اعزامي فرهنگيان به مجلس جهت تحويل طومارهاي امضا شده
و سخن آخر اينکه:
آخرين مهلت شما براي اين که بتوانيد تحت حمايت فرهنگيان کشور قرار گيريد ، زمان منتهي به انتخابات است ؛ چرا که با اين شرايط اميد راهيابي مجدد به مجلس را از سر بيرون کنيد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بترسید
بترسید از معلمان
و بدانید که اگر همینگونه ادامه پیدا کند شما باید در اسفند و دولتی ها هم در پایان دوره این دولت با این میز و صندلی های خود خداحافظی کنید
و آن روز این ما هستیم که شعار پیروزی سر خواهیم داد
مقصر خودمان هستیم
هنوز حق الزحمه ی انتخابات ریاست جمهوری رو ندادن توی فارس
وزیری داریم به غایت بی خیال اموزش و پرورش و معلمان
خانه ی ملت یعنی چه؟
نکنه فکر کردید منظورشون مجلسه؟
البته باید دید ملت یعنی چه؟
اصلا خانه چیست؟
باید دیدگاه حاکمبت نسبت به آموزش و پرورش تغییر کند
تا حالا که اینطوری بوده
اینها مثل اینکه هیچی ب جز رتبه بندی نمی دونن، هر کدوم هرجا و هروقت صحبت میکنه میگه: رتبه بندی
اینها با رویکرد ضد فرهنگی که دارن، هرگز نمی تونن مشکلات آموزش و پرورش کشور رو حل کنن
اینها باید برن دنبال شغل سابق خودشون
اینها هنوز به قدرت معلم اعتقادی ندارند
اسفند ماه موعد تسویه حساب ما با این افراد است
نباید اینها به مجلس جدید برن
باید جلوی ورودشون به مجلس گرفته بشه
فکر می کنید دوست دارند یاد داده شود؟
باید یک دل باشیم و متحد تا به مقصود برسیم
این پول های بلوکه شده برای خرید های آنچنانی آقا زاده در کشور های اروپایی کنار گذاشته شده
مگه میشه این دولتی ها هم بی نصیب بمونن
هيچ اتفاقي با اين طرح نخواهد افتاد
تدریس خصوصی خیر
همکاران عزیز آقایان مجلسی که یک سری افراد بی لیاقت و ترسو هستند که حتی به خود اجازه اظهار نظر نمیدهند در هر زمینه مملکت هر جا پای منافع آنها در میان باشند گریزی میزنند
اگر به تعداد انگشتان دست هم نماینده ای داریم که جنسش با بقیه فرق میکند اصلا صدایش به جایی نمیرسم در این هیا هو و بی قانوني
آقایان دولتی هم که خودشان مانند دولتی های قبلی مثل کبک سر خود را زیر برف کرده اند و هیچ یک از مسایل را نه می بینند و نه میخواهند ببینند .
این مملکت هم که هر کس در جای خود قانون وضع میکند و خود هم آنرا اجرا میکند
همکاران عزیز شما نگران آینده هستید
همین حالا مملکت ما به فنا رفته
بعد شما حرف از قانون خدمات کشوری و ......میزنید
همه ی معلمان در این برهه از زمان خواستار رفع تبعیض در جامعه هستندنه فقط برای معلمان، بلکه هر نوع تبعیضی باید برداشته شود
اما اینم از آزادی این دولت 200 معلم دستگیر شده و با بد ترین شکل مورد ضرب و شتم قرار گرفتند
برای برخی خانه امید است و پول و ثروت
چرا ما جرات نداریم حتی نام خود را پای کامنتهامان بگذاریم؟
نمی گذاریم تا ظلم برقرار بماند
فهماندن چيزي به كسي كه ...
براي نفهميدن آن پول مي گيرد!
نمی توان با شکم گرسنه و لباس پاره، اخلاق گرا بود
نه بیشتر و نه کمتر
اگر ما خود نخواهیم هیچ کس نمی تواند به ما ظلم کند
کاش نمایندگان خیانت نمی کردند و به نجفی رای اعتماد می دادند
با شرایط فعلی، هیچ امیدی به بهبودی وضعیت نیست
روز به روز بدتر هم میشه
وي با تشكر از دولت بهدليل افزايش حقوق معلمان مانند ساير دستگاههاي اجرايي از دولت خواست تا نام اين افزايش حقوق را نظام جامع رتبهبندي معلمان نگذارد، زيرا نظام جامع رتبهبندي معلمان بهمراتب فراتر و جامعتر از اينهاست.
نسلی خالی از هر اعتقادی می خواهند
اینها که ....