ارتباط کلامی با دیگران نقش مهمی در بهوجود آوردن هویت شخصی هر فرد در تعامل های اجتماعی دارد و همچنین در زندگی شخصی و حرفهای افراد تأثیر به سزایی دارد. با بهبود بخشیدن مهارتهای گفت و گو میتوان بهسرعت با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کرد، روی آنها تأثیر گذاشت و نزد دیگران دوستداشتنی تر و مقبولتر و قابل احترام بود و از سوی دیگر بددهني و پرخاشگريهاي کلامي که جزء لاينفک رفتارهاي روزمرهی برخي افراد است، تحت تاثير يادگيري، عصبانيت، ريشههاي تربيتي يا خلقي است که در واقع نشان دهنده فقدان تاب آوری ایشان در گفت و گوست که به شرایط سنی یا اجتماعی خاصی هم محدود نمی شود و امکان بروز اين رفتارها از دوران کودکي تا بزرگسالي وجود دارد، اما اينطور نيست که دلايل آن در همهی اين شرايط يکسان باشد .
در فعالیت های اجتماعی و مدنی که معمولا افرادی با مهارتهای مشابه وارد یک عرصه می شوند و برای تحقق اهداف مشترک در کنار هم فعالیت میکنند، آنچه آنها را متمایز میکند مهارتهای گفت و گو است .
تاب آوری، ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامهدار و توانایی در ترمیم خویشتن است یعنی اینکه فرد بتواند قوام و سلامت روان شناسی خود را در تعاملات اجتماعی در مواجهه با آنچه مراد طبع وی نیست حفظ کند .
ناسزا و دشنام از نوع پرخاشگري کلامي هستند و در جامعهاي که معتقد به ارزشهاي اخلاقي هستند مورد تاييد قرار نميگيرد .
به طور معمول ناسزاگويي یا ریشه در خشم و عصبانيت دارد و از شعلهور شدن خشم سرچشمه ميگيرد و بعد از مدتی مبدل به عادت فرد می شود . تاب آوری، ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامهدار و توانایی در ترمیم خویشتن است یعنی اینکه فرد بتواند قوام و سلامت روان شناسی خود را در تعاملات اجتماعی در مواجهه با آنچه مراد طبع وی نیست حفظ کند .
فرد خشمگين به دليل ناتوانايي در مهاركردن خشم خود، به رفتار زشتي چون فحاشی دچار ميشود و با تكرار و استمرار آن، اين رفتار به شكل عادت درميآيد و البته تربيت نادرست هم شيوه ی سخن گفتن، سخنان ناهنجار و نازيبا را براي انسان عادي ميسازد و ناسزاگويي براي او، مانند سخنان ديگرش به شكل عادت درآمده است .
افرادی که در گفت و گو مجهز به مهارت تاب آوری هستند، با لحن دوستانه و مودبانه ارتباط برقرار میکنند و در مقام نقد و مخالفت با نظری از دایره ادب و احترام خارج نمی شوند، تقریبا همیشه برندهاند . این ظرفیت انسان میتواند باعث شود تا او پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنشهای شدید، شایستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقا یابد.
تابآوری به معنای توانایی مقابله با شرایط دشوار و پاسخ انعطافپذیر به فشارهاست .
تابآوری نوعی ویژگی است که از فردی به فردی دیگر متفاوت است و میتواند به مرور زمان رشد کند یا کاهش یابد.
تاب آوری پدیده ای صرفا ذاتی نیست. تابآوری حاصل تعامل ویژگیهای شخصیتی فرد و محیط است و از طریق آموزش، یادگیری، تمرین و تجربه حاصل میشود.
ناسزا و دشنام در مخاطب هرچند هم که مجهز به مهارت تاب آوری باشد آثار زیانباری به جا میگذارد و احتمال رفتار متعادل از او سلب میشود و ممکن است رفتاری غیرمتعادل و ناخوشایند از خود نشان دهد ؛ با این اوصاف تاب آوری در برابر ناهنجاری های افراد افسارگسیخته در گفت و گو، نه تنها افزایش قدرت تحمل و سازگاری فرد در برخورد با آنهاست، بلکه مهم تر از آن حفظ سلامت روانی و حتی ارتقای آن است.
تاب آوری افراد را توانمند می سازد تا با دشواری ها و ناملایمات و افراد فاقد مهارت گفت و گو و پرخاشگر رو به رو شوند، آسیب کمتری ببینند و حتی از این موقعیت ها براي شکوفایی و رشد شخصیت خود استفاده کنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تاب آوری یعنی تقدیرگرایی متحجرانه متعفن که به
فرصت طلبان موقعیت بیشتر مکیدن و فرمانروایی در هر سطح مدیریتی را می دهد.
۴۳ سال تاب آوری هر نوع سیرقهقرایی شما را راضی می سازد جناب نویسنده؟
تاب آوری یعنی گوسفند بودن نه قی کردن خشم.
خشم بشر در چه شرایطی بروز
می کند؟
چرا جایی که فرهنگ و انسانیت حرف اول را می زند نه خشمی برون می زند و نه تاب آوری نیاز هست؟
عجب نگاه عاقل اندر سفیهی!
حال به نظر شما بنده از این همه اهانت و تحقیر، خشمگین نشوم و با تاب آوری مجیزگویی پنهان شما را بپذیرم؟
از متن:
به طور معمول ناسزاگويي یا ریشه در خشم و عصبانيت دارد و از شعلهور شدن خشم سرچشمه ميگيرد و بعد از مدتی مبدل به عادت فرد می شود.
تاب آوری دارد؟ که هر دو را ناشیانه
به تشکل مدنی پیوند زده اید.
چه کسی گفته است تشکل مدنی یعنی تاب آوری؟
تشکل مدنی یعنی تجزیه و تحلیل
ارزش های عام یا خاص برای رسیدن به توافق عادلانه در جریان زندگی اجتماعی. که قانونگذار و قانونگرا هر دو وام خواه و یا وام ده
منافعی هستند. حتی قانونگذار نیز افراد را به تاب آوری دعوت
نمی کند. به او حق اعتراض، تجمع، برقراری همایش و غیره می دهد. حداقل در کتاب قانون. حال اگر در اجرای آن ناتوان است مقوله ای دیگر است.
افراد نیز مجبور به رعایت حدود قانون هستند. این با تاب آوری منافات دارد.
و
تاب اوری یعنی پذیرش واقعیت تازهای در زندگی، حتی اگر این واقعیت خوشایند نباشد. تو میتوانی با آن بجنگی یا میتوانی کاری نکنی و بهخاطر ازدسترفتهها گریه کنی. انتخاب دیگرت این است که شرایط را بپذیری و آستینها را برای خلق واقعیتی خوشایند بالا بزنی.
نویسنده محترم یک پدیده روانشناختی را با مفاهیم اجتماعی چون تشکل مدنی یا فرهنگ گفت و گو پیوند زده است و نتیجه مورد انتظار خود را ارائه داده است.
تاب آوری یعنی تحمل سختی ها و ناکامی ها و برخاستن دوباره از زمین . نه تحمل بی عدالتی.
کانون شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران تا حوالی ظهر روز شنبه از بازداشت علیاکبر باغانی، رسول بداقی، محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی از فعالان فرهنگی خبر داده و اعلام کرد که ماموران با یورش به خانه شهرام حیدری، دیگر فعال فرهنگی، اقدام به ضبط وسایل الکترونیک او کردهاند.
اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، روز شنبه در پیامی نوشت: «رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، علیاکبر باغانی از جمله کسانی هستند که صبح امروز بازداشت شدهاند و دهها همکار دیگر از نقاط مختلف کشور احضار شدهاند.»
به گفته آقای لطفی، سه نفر از بازداشتشدگان به بازداشتگاه زندان اوین منتقل شدهاند.
سلام:
اگر طبق فرمایشتان مقصود آقای دکتر تاب آوری در گفتمان است که خدمتتان عارضم گفتمان شرائط دارد.شرط اصلی یک گفتمان خوب این است که مشارکت کننده باید از علم منطق و دیالکتیک بهره داشته باشند و در موضوع بحث علم کافی داشته باشند چرا که من بارها گفته ام که:آنکس که در سخن منطقی واماند روی به بیهوده گویی آورد"از جهت دیگر توهین و خشونت هم امری مذموم است اما ریشهء اصلی این امور در جهل است.اگر جامعهء ما درگیر این امور می شود علت اصلیش در فاصله گیری اندیشمندان از فرهنگ عامه است و قالب نمودن هنجارهای خودپسندانه به جامعهء پیرامون است.اینکه بخواهیم جامعه ای را بدون توجه به نیازهای فعلی و آتیشان بر مدار خویش بچرخانیم و در قالب خویش در آوریم آنهم بدون توجه به نیاز انسان و اصل حرمت متقابل ،قطعا شکست خواهیم خورد و به جای جذب بیشتر دفع صورت خواهد گرفت.در گفتمان بهترین مصداق قرآنی است که می فرماید:قل هاتوا برهانکم".اگر برهان و دلیل متقن ارائه شود و مراد خود برتربینی نباشد قطعا منتج خواهد بود.