اعتراضات قانونی و مشروع فردی و گروهی در راستای احقاق حقوق از دست رفته، حق مسلم تمامی افراد، اقشار، اصناف و گروههای مختلف اجتماعی تمامی جوامع و کشورهای عصر ماست که در قوانین اساسی اکثریت مطلق کشورهای جهان از جمله ایران به رسمیت شناخته شده است.
اعتراض در راستای احقاق حقوق مسلم تضییع شده، حقیاست غیر قابل انکار. این نوع از اعتراضات فردی یا گروهی تفاوتهای عمدهای با شورشهای تودهای و سردرگم دارند. در این نوع اعتراضات، حق یا حقوق مورد مطالبه کاملاً و دقیقاً مشخص و قانونی بوده و اعتراض نیز تنها و تنها برای به دست آوردن آن صورت میگیرد نه بیشتر و نه کمتر. این نوع اعتراضات در واقع استانداردترین، قانونیترین و موثرترین نوع اعتراضهای اجتماعی در جوامع مدرن بوده و هستند. بیدلیل نیست که در جوامع مترقی امروز، اعتراضهایی وجههی مقبول و مشروع مییابند که از سوی یک یا چند نهاد شاخته شدهی دولتی، مردمی یا دولتی- مردمی مانند سندیکاهای صنفی با مطالبات، اهداف و برنامههای کاملاً مشخص و طبق اصول و ضوابط معین صورت میگیرند. از دیگر ویژگیهای مهم این نوع اعتراضات، پیوستگی و تداوم سرسختانهی آنها تا نیل به مطالبهی مورد نظر است. این نوع اعتراضات، گامهای متعدد و ادامهدار کوچک در راستای سازندگی بزرگاند در حالی که اعتراضات ناگهانی و تودهای که عمدتاً به صورت شورشهای مخرب ظهور میکنند، هیچیک از این ویژگیها را نداشته و تنها گامهایی بزرگ و ترسناکاند در راستای تخریب بزرگ. این شورشهای بنیانبرافکن و کور تنها یک هدف مشخص دارند؛ برانداختن حکومت، اما نتیجهی نهایی و واقعی این براندازی چه خواهد بود، هیچیک از شورش کنندگان نه متوجه آنند و نه به آن میاندیشند. در این نوع اعتراضات، هر شخص شرکت کننده، تنها یک سنگ کر و کوری است که پرتاب میشود، نابود میکند یا نابود میشود.
جای تأسف و تأثر عمیق است که جریانهای اجتماعی و روشنفکری ما در صد سال اخیر عمدتاً متمایل به اعتراضات از نوع دوم (شورشها و عصیانهای کور تودهای) بوده و هدف اصلی آنها تحریک اجتماعی و براندازی حکومتها بوده است (بدون توجه به این اصل مهم تاریخی- اجتماعی که اکثریت مطلق سیستمهای اداری- سیاسی برآمده از شورشهای کور، سیستمهایی فاسد و سرکوبگر بودهاند). براندازیهایی که هیچیک از آنها نتیجهی مطلوبی به بار نیاورده، موجب قهقرا شده و مشکلات ما را پیچیدهتر کردهاند. تنها نتیجهی مثبت این تحریکات اجتماعی و شورشهای ناگهانی حاصل از آنها، به نان و نوا رسیدن اقلیتی بسیار کوچک بوده است در حالی که سرگردانی، گرفتاری و مشکلات اکثریت مطلق جامعه بهویژه مشکلات اقتصادی- معیشتی همچنان پابرجا بوده و حتی بدتر نیز شده است. معلمان ایران دیرگاهیاست که به این بی مهری عمومی عادت کرده و اکنون در اعتراضات قانونی، عمیق و وسیع خویش تنها به خویش، مطالبات و خواستههای مشروع و قانونی خویش و نیروی اجتماعی- فرهنگی خویش متکی هستند.
البته نمونههای موفقی از اعتراضات نوع اول نیز در تاریخ معاصر ما قابل مشاهده و مطالعهاند اما این اعتراضات اصولی معدود، هیچگاه توان رقابت با سیل خروشان شورشهای تودهای را نداشته و در میان آنها گم و فراموش شدهاند.
در مقطع تاریخی حاضر یعنی بعد از انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی نیز شاهد چندین نمونه از اعتراضات اجتماعی، هم از نوع اول و هم از نوع دوم بودهایم. اعتراضاتی که از نوع دوم بودهاند (شورشهای کور تودهای) به راحتی و به صورت رسمی و موجه سرکوب شدهاند. اساساً در جوامع امروزی با وجود سیستمهای کنترل و سرکوب کاملاً آماده و توانمند، کسب موفقیت این شورشها نیز احتمالی بسیار ضعیف است یعنی گذشته از این که تغییرات ناگهانی حاصل از این نوع اعتراضات به اصلاح و بهبود اوضاع منجر میشوند یا نه، در جهان امروز اساساً احتمال به نتیجه رسیدن آنها نیز روز به روز ضعیفتر میشود. به عبارت دیگر؛ صرف نظر از نتایج مطلوب یا نامطلوب، اگر هم تاکنون این نوع شورشها موفق به غلبه بر حکوت و تغییر آن میشدند، امروزه با وجود سیستمهای پلیسی کنترل و سرکوب همهجانبه، این احتمال هر روز یک گام به صفر نزدیکتر میشود. حتی وقوع این نوع اعتراضات، به خفقان هر چه بیشتر و پلیسی شدن بیش از پیش جامعه منجر شده است.
اعتراضات از نوع اول در جامعهی ما بسیار معدود بوده اما اکثر آنها به نتایج هر چند کوچک و محدود اما مشخصی رسیدهاند. اگرچه نمیتوان در ادعای موفقیت کامل این نوع اعتراضات پافشاری کرد اما به هر حال نتایج آنها غیر قابل انکار است. صورت دادن این نوع اعتراضات نیازمند چند پیش نیاز اساسی است. مطالبهی دقیق، مشخص و قانونی، سازمانیابی ضابطهمند بهویژه سازمانیابی صنفی، وجود سازوکار مشروع برای چانهزنی با بوروکراسی حاکم و پیگیری مستمر امور، وجود مدیران توانمند، آگاه و مسلط به تمامی قوانین و حقوق قانونی مغفول و مورد مطالبه در رأس اعتراضات، برنامهی منسجم در چهارچوب قوانین موجود در جهت شکلدهی اعتراض از قبیل انتشار خواستهها و بیانیهها، برگزاری تجمعات و پایان دادن به آنها، توانمندی سازمانی برای ادامه دادن اعتراض به مدتی طولانی و جلوگیری از به انحراف رفتن اعتراضات بهویژه مورد سو استفاده قرار گرفتن از سوی جریانهای سیاسی مختلف، شفافسازی در زمینهی اقدامات انجام شده چه برای صنف یا قشر معترض و چه مقامات حکومتی و بوروکراسی حاکم، توان چانهزنی و مذاکره با سیستم حاکم، هوش مدیریتی لازم برای اتخاذ تاکتیکهای بهجا و مناسب، استقلال ویژهی قشری یا صنفی و عدم وابستگی به دیاسپورا و اوپوزیسیون سیاسی خارج از کشور و همچنین جریانهای سیاسی داخل کشور، از جملهی این پیشنیازهای اساسی هستند.
با توجه به این مباحث و مطالب، معلمان ایران تنها صنفی بودهاند که بعد از انقلاب، توان اعتراض از نوع اول را داشته و از سالها پیش تا کنون اعتراضات خود را سازمان و ادامه دادهاند و در عین هزینه دادن (البته به نسبت سایر اعتراضات بیضابطه هزینهای بسیار کمتر) توانستهاند اعتراضات خود را بر اساس مطالبات کاملاً قانونی و مشروع، وسعت و تعمق بخشند. اشکال بروز اعتراضات معلمین ایران نیز الگویی بسیار قابل تأمل و آموزنده بوده و هست. این اعتراضات ابتدائاً، بیش و پیش از هر نمود عینی، مذاکره و مکاتبه بوده است. بخش مهمی از این اعتراضات، به صورت مذاکرات و دیالوگهایی بوده که بین معلمین و مقامات یا نهادهای دولتی از جمله رؤسای جمهور، وزرای آموزش و پروش، مجلس شورای اسلامی و وزارت آموزش و پروش صورت گرفته و میگیرد. بخش بزرگ و مهم دیگر آن مکتوبات و نوشتهجاتی بوده که به دو صورت مکاتبه با اشخاص، مقامات و نهادهای دولتی و یادداشتها و مقالات انتقادی بسیار متین، مستدل و قانونی که در فضاهای مختلف حقیقی یا مجازی مانند نشریات و پایگاههای اینترنتی از جمله وب سایت صدای معلم منتشر شده و میشود. بررسی و مطالعهی جامعهشناختی این یادداشتها و مقالات، امری بسیار ضروریاست تا الگویی بسیار آموزنده از اعتراض قانونی و مشروع را به جامعه عرضه کرده و جامعهی ما را متوجه این امر مهم نماید که معلم تنها مدرس دروس مدرسهای برای پس دادن امتحان کنکور نیست بلکه علیرغم تمامی مشکلات بهویژه مشکلات معیشتی، هنوز هم که هنوز است الگویی بهتر از معلم برای مطالبهگری اصولی و قانونی در جامعهی ما وجود ندارد.
شکل و نوع دوم اعتراضات، تشکیل کارگروههای مجازی در شبکههای اجتماعیاست که هماکنون تبدیل به مراجعی کاملاً قانونی در جهت ایجاد ارتباط بین معلم و نهادهای دولتی و نیز اطلاعرسانی سراسری در جهت چگونگی پیشرفت امور و اتخاذ تدابیر لازم برای ادامهی اعتراضات شدهاند. نکتهی بسیار قابل تأمل و آموزنده در این گروههای مجازی و حتی کامنتهایی که درج میشود این است که علیرغم عضویت چندصد هزار نفر در آنها، هیچ بحث و حرکت انحرافی، سیاسی و غیر قانونی و غیر مشروع در آنها مشاهده نمیشود و این صبر، متانت و خرد پیشگی جمعی، حقیقتاً یکی از شاهکارهای عبرتآموز است.
آخرین نوع و شکل اعتراضات نیز حضور و تجمعاتیاست که در مقابل وزارت و ادارات آموزش و پرورش در تهران و سایر شهرها برگزار شده و میشود. این تجمعات نیز کاملاً مشروع و قانونی بوده و تاکنون کوچکترین شعار یا حرکت غیر قانونی و غیر مشروع در آنها مشاهده نشده است. این متانت و قانون مداری نیز ویژگی بارزی است که شاید به سختی بتوان در سایر تجمعات قانونی و غیر قانونی مشاهده کرد.
با وجود تمامی این واقعیتها و واقعیت تلخ وجود تبعیضهای شدید، نامشروع و غیر قانونی بین معلمین و سایر کارمندان و کارکنان دولت از جمله کارمندان وزارت علوم، واقعیت تلختر این است که نه سایر اصناف و اقشار و نه جریان روشنفکری ایران، هیچ حمایت جدی از این اعتراضات بهحق، قانونی و پندآموز نکرده و نمیکنند چرا که از سویی در این بیعدالتی و نابرابری غیر مشروع ذینفعاند و از سوی دیگر اعتراضات قانونی، اصولی و قدرتمند معلمان، نان و آب سیاسی برای جریانات مختلف نداشته و ندارد. معلمان ایران دیرگاهیاست که به این بی مهری عمومی عادت کرده و اکنون در اعتراضات قانونی، عمیق و وسیع خویش تنها به خویش، مطالبات و خواستههای مشروع و قانونی خویش و نیروی اجتماعی- فرهنگی خویش متکی هستند. اما جریانهای اجتماعی و روشنفکری ما اگر هم حمایتی از این اصولیترین، مشروعترین، قانونیترین و موفقترین اعتراض اجتماعی و صنفی نکرده و نمیکنند، حداقل از این تجربه و الگوی اصولی درس بگیرند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کمک به تحکیم بنیان خانواده و ترویج فرزند آوری
پروردگارا به حق این شب عزیز، شب قدر، عذابی تلخ فرو فرست و غاصبان و حامیانشان و تاییدکنندگانشان را مورد اصابت قرار بده !!
"مرحوم سیمین مشهدی منصوری" دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی در مرحله دفاع رساله بود و فرزند وی نیز در حال گذراندن ترم آخر تحصیلات در دانشگاه فرهنگیان است.