ناظم الاسلام کرمانی در کتاب خود در مورد دلایل دستگیری و تبعید میرزاحسن رشدیه، نکات جالبی آورده است که به مناسبت 18 آذر سالروز مرگ رشدیه در زیر می آورم.
این جرائم انگار در طول این یک صد سال تاریخ ایران تغییری نکرده و همواره تازه بوده...!
«ميرزا حسن آقا رشديه از اشخاص باحرارت و درستكار در زمان امين الدوله صدراعظم ايران پس از آنكه مدتى در تبريز در تأسيس مدارس و مكاتب زحمات كشيده به طهران آمد و تأسيس مدرسۀ رشديه را نمود . در واقع، مؤسس مكاتب به وضع جديد اين شخص است در اوايل ورودش، مقدسين و بعض از مردم او را مثل يك نفر كافر نجس العين مي دانستند چه كه الف و باء را تغيير داد ، فتحه را كه تا آن وقت زبر مي گفتند صداى بالا نام نهاد ، ضمّه را كه تا آن وقت پيش مي ناميدند صداى وسط مي گفت ، كسره را كه تا آن وقت زير مي خواندند صداى پائين مي خواند و همچنين خط عمودى و خط افقى ياد اطفال داد...
ديگر آن كه چوب و فلكه در مدرسه نيست اطفال خودسر بار مي آيند...
فرياد مقدسين در مجالس بلند شد كه آخر الزمان نزديك شده است كه جماعتى بابى و لامذهب مي خواهند الف و باء ما را تغيير دهند ، قرآن را از دست اطفال بگيرند و كتاب به آنها ياد بدهند .ديگر آنكه اطفال را زبان خارجه تعليم داده است...
مجملا رساله هم از بعض علماء تأليف شد در رد مدارس و تكفير اولياء مدارس. ليكن پس از دخول آقاى طباطبائى و تأسيس مدرسۀ اسلام مردم كم كم دانستند كه اين مدارس عبارت از همان مكاتب است و اين ارقام حساب است نه زبان خارجه و تغييرى هم در الف و باء داده نشد همان الف و باء قديم است منتها قدرى مشكل تر از آن. ديگر آن كه چوب و فلكه در مدرسه نيست اطفال خودسر بار مي آيند...
حاج ميرزا حسن آقا هم دانست كه اين مردم قابل نيستند خورده خورده از حرارت افتاد و براى ترويج مقصود خود روزنامه ايجاد كرد موسوم به روزنامۀ مكتب. خواست كه در روزنامه مردم را بيدار كند و به ترويج معارف بكوشد ليكن وزير علوم و وزير انطباعات از روزنامۀ او و ساير جرايد جلوگيرى كردند.
در اين اثناء كه متهم بود در نزد عين الدوله كه اين شخص را اگر به حال خود گذارد علاوه بر اينكه الف و باء را تغيير خواهد داد و روزنامه نويس هم شده است ، گناه روزنامه نويسى كمتر از گناه مدرسه تأسيس كردن نيست و گاهگاهى هم به كتابخانۀ ملى ميرود كه اين هم گناهى است كه عفو ندارد.
بعض اوقات هم در خانه و مدرسه بعضى را دور خود جمع مي كند .خبر دادند به عين الدوله كه ميرزا حسن مدير رشديه را ديدند كه شبنامه منتشر مي نموده است . باز راپورت رسيد كه عصر سه شنبۀ ۲۱ ربيع الثانى ۱۳۲۴ هجرى در منزل رشديه انجمنى تشكيل يافته است كه اجزاء آن از اين قرار است: مجد الاسلام كرمانى - ناظم الاسلام كرمانى - ميرزا آقا اصفهانى و صداى رشديه بلند بود كه چرا بايد (سانسور) براى جرايد قرار دهند ،چرا بايد روزنامۀ علمى به نظر وزير انطباعات برسد...
سه نفرى كه در آن مجلس بودند كه مجدالاسلام و ميرزا آقا و رشديه است گرفتار شدند...»
منبع: تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی...ج2، ص ۳۶۳.
کانال تاریخ تحلیلی ایران
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.