اولین و ابتداییترین شکل اعتراض معلمان به وضعیت معیشتی و آموزشی شکایت و گلایه در اتاق معلمان و در گفت و گوهای روزمره سر میز صبحانه و زنگ تفریح است.
اگر معلمی در کل آدم ساکت و کمحرف نباشد اغلب بیشتر معلمان در این شکایت مشارکت میکنند و از ظلم و ستم بر خود سخن میرانند.
در این میان اگر قرار باشد این اعتراض یک گام به جلو رود و مثلا تبدیل به یک طومار اعتراضی گردد نیمی از شاکیان سر در گریبان میکنند و گلایهها یادشان میرود و حتی حاضر نیستند یک نامه رسمی اعتراضی به اداره ارسال کنند؛ نامهای که هیچ خطری برایشان ندارد.
این نهایت ترس و محافظهکاری این دست از معلمان است و نشان میدهد که نظام گزینش چقدر ماهرانه عمل نموده و افرادی با روحیه اطاعتپذیری را وارد نظام آموزشی نموده است این دسته از معلمان فقط نق میزنند و اصلا نباید روی شکایتهای آنان حساب باز کرد.
جالب اینکه این دسته که تعدادشان هم زیاد است از همه بیشتر اشتیاق دارند اعتراضات سایرین به نتیجه برسد و آنان هم از کنار این اعتراضات که حتی ممکن است منجر به هزینه برای فعالان گردد بهرهمند گردند.
تجربه زیسته نگارنده نشان داده این دسته از معلمان در وظیفه خود نسبت به دانشآموزان هم بد عمل میکنند و به همان میزان که در مقابل معاون و مدیر مدرسه و اداره کرنش میکنند در مقابل دانشآموزان قلدری میکنند و سعی میکنند در کلاس اگر زورشان برسد دانشآموزان را رام و مطیع خود کنند.
اغلب به دنبال پر کردن فرم معلم نمونه هستند و جالب اینکه اکثر معلمان نمونه از بین همین تیپ از معلمان هستند هر چند ممکن است تعداد محدودی معلم متعهد و قوی هم به صورت اتفاقی به عنوان معلم نمونه انتخاب گردند.
این دسته از معلمان در حرف زدن یا به عبارتی نق زدن همیشه دست پر را دارند نمونههایی از وضعیت حقوق دیگر کارکنان دولت را مثال و شاهد میآورند که حقوقشان چقدر است و چه مزایایی دارند و اگر استثنایی شنیده باشند که حقوق یک کارگر نگون بخت همسطح آقا یا خانم معلم است آه و ناله سر میدهند که منزلت و معیشت ما را به هیچ گرفتهاند.
این دسته از معلمان آنقدر ترسزده هستند که حتی جرات نمیکنند حقوق نجومی صاحبان قدرت و ثروت را به چالش بکشند و حقوق خود را با این استثمارگران مقایسه کنند و میگویند چرا حقوق ما از فلان کارگر و پرستار و ... کمتر است.
سطح شعور و درک آنان در سطحی است که در برخی موارد اگر حقوق خدمتگزار مدرسه به واسطه سابقه یا امتیاز نزدیک به حقوقشان باشد از روی غرور و خودخواهی میگویند چرا «حقوق مستخدم» با ما تفاوت چندان ندارد؟
گویی اینان دنبال کاهش حقوق بقیه هستند تا به عدالت برسند و چون روحیه مطالبهگری ندارند شکایت و اعتراض آنان در سطح نق زدن باقی میماند.
به نظر میرسد امروز هیچ معلمی نیست که از حقوق خود مبنی بر برخورداری از دستمزد بالای خط فقر و بیمهکارآمد و ... آگاه نباشد ؛ معلمان نق زنی که دیگران را همراهی نمیکنند ناآگاه نیستند ؛ یا فرصتطلبند یا ترسو و محافظهکار هستند.
معلمان ترسو ممکن است با دیدن عملکرد شجاعانه دیگران و روحیه حمایتگری بر ترس خود غلبه کنند.
خود عمل جمعی و کنشگری دارای ابعاد آگاهیبخش است و ممکن است افراد محتاط تحت شرایط و حرکت جمعی از نقزدن فراتر روند و به کنشگری بپردازند؛ آنها باید بدانند که میتوانند با عاملیت و کنشگری بر زندگی خود و اطرافیانشان تاثیر مثبت بگذارند.
این وظیفه کنشگران پیشرو و آگاه است که به این تیپ از معلمان کمک نمایند.
اما معلمان فرصتطلب خطرناکند !
آنان منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح میدهند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به اهداف جمعی نیستند و سخت میشود این افراد را با حرکات جمعی همراه نمود و بیشتر انرژی جمع را به هدر میدهند و با بیعملی خود ناامیدی را به جمع منتقل میکنند و ...نباید به کنشگری این تیپ از معلمان امیدوار بود.
اما با ترویج مطالبهگری شاید بتوان امیدوار شد نسل جدید و جوان معلمان فاقد این صفات منفی باشند تا جایی که افراد فرصتطلب هم نفع خود را در کار جمعی و تشکیلاتی تشخیص دهند و این محقق نمیگردد مگر با تعمیق کنشگری در محیط کار و مدرسه به اتکای تشکلیابی مستقل.
هیچ کس مانند خود ما از ما شناخت ندارد. باید با خود صادق باشیم اگر در تقسیمبندی فوق رویکردمان فرصتطلبی و خوشهچینی از زحمات دیگران است ما واجد یک صفت غیرانسانی هستیم و باید ترکش کنیم اما اگر معلمی هستیم که از عواقب مطالبهگری میترسیم صمد بهرنگی پیش از این راه را به ما نشان دادهاست آنجا که میگوید :
همهاش که نباید ترسید راه که بیافتیم ترسمان میریزد.
کانال کانون صنفی معلمان
نظرات بینندگان
دوست عزیز ناشناس
حداقل صدای معلم با شناسنامه و شفاف می نویسد و انتقاد می کند و مطالبه گری می کند و البته این راه بدون هزینه هم نبوده است .
چه هزینه های اداره سایت و چه هزینه هایی که از طرف افراد کم تحمل و انتقاد ناپذیر عاید ما می شود !
این که می توانیم سرمان را بالا بگیریم و با افتخار بگوییم که مثل اکثریت نبودیم و در برابر تخلفات و مسائل سکوت نکردیم .
آیندگان هم ما را متهم به بی عرضگی و خیانت نخواهند کرد !
پایدار باشید .
خانم رئیسی
از محبت و توجه شما سپاسگزاریم .
پایدار باشید .
ان چیز به جایی نرسد فریاد هست
مطالب این سایت بسیار از لول بالایی نسبت به سایت های خبری پر هیاهو و زرد برخوردار هست و همه صحبت های عزیزان نویسنده به جا و درست هست. منزلت و معیشت دو مقوله مهم در جامعه هستند که معلم کاملا از ان بی نصیب مانده.اما چقدر داد و چقدر اعتراض وقتی به جایی نمیرسه. هیچکس شما را متهم.نخواهد کرد به عدم عدالتخواهی . ولی واقعا احساس میکنم بی نتیجه هست. من نا امید نیستم ولی واقعیت رو باید پذیرفت.
مانا باشید و برقرار.