پس از تاخیر کممانند و شگفتآور در پرداخت حقوق مرداد فرهنگیان، پرسش از ریشه این تاخیر در فضاهای مجازی و واقعی مربوط به آنها پر بسامد شد. کاربه دستان سامانهی آموزشی که هدف این پرسشها بودند در پی آرام کردن فضا، ابهام در حکمهای تازهی فرهنگیان را بهانهی این کار ناموجه دانسته و قول درست کردن آن را دادند. اما در جهان امروز که هیچ چیز پنهان نمیماند شنیدهها حکایت از ورود رییس تازهی سازمان برنامه و بودجه به ماجرای فوقالعادهی ویژه فرهنگیان دارد و دستور سفت و سخت او برای باطل کردن حکمهای تازه و اجرای حکمهای پیشین.
فوقالعاده ویژه، بندی از حکمهای تازهی فرهنگیان است که پس از ماهها کِش و قوس، دولتِ پیشین تن به اجرای آن داد و حکمهای افزایش ۲۱ تا ۲۷ درصدی آن در روزهای پایانی دولت پیشین در اختیار فرهنگیان قرار گرفت-گرچه بسیاری از کارمندان دولت خیلی زودتر و تا ۵۰ درصد از آن بهرهمند شده بودند! - گویا استدلال رییس تازهی سازمان برنامه این است که بار مالی این بند برای دولت زیاد است و دولت پیشین با برنامه و هدفمند در و راستای ایجاد دردسر برای این دولت، در روزهای پایانی خود، این بند را به حکمها افزوده و اکنون دولت تازه مانده با حوضِ خالی بودجهاش!
به احتمال فراوان این سخن درست است! اما در اینباره نمیتوان به روندِ پیگیریها، تلاشها، نشستهای پرشمار و درازمدت میان برخی فرهنگیان با رییس برنامه و بودجهی پیشین و البته خواستِ گستردهی فرهنگیان برای اجرای آن چشم بست و با یک دستور، هر آنچه ساخته شده را یک باره ویران کرد!
اما چند نکته دیگر:
کم و بیش همه لایههای مدیریتِ مالی کشور میدانند که حقوق فرهنگیان نسبت به یک زندگی متوسط در ایران کم است و میانگین آن نسبت به خط فقر اعلام شده، فاصلهای دو-سه میلیونی دارد. از این رو و در این شرایط افزایش ۳۰۰ تا ۷۰۰ میلیونی دستمزدها، هرچند اندک، اما تاثیر گذار است و اندکی این فاصلهها را کاهش میدهد.
از دیگر سو، همچنان که اشاره شد، افزودن این بند به حکمهای کارگزینی فرهنگیان، نسبت به بسیاری از حقوق بگیران دولت، دیر انجام شده و برگرداندن آن، نشانهای از دامن زدن به تبعیض مورد نظر فرهنگیان است که دهههاست بر آن اعتراض دارند و به شدت به آن حساساند.
فرهنگیان از گروههای حرفهای-صنفی هستند که بنابر عاملهایی مانند سطح سواد، نوع حرفه، تماس همیشگی با جوانان و نوجوانان و … با ابزارهای نوین ارتباطی و رسانهای آشنایی خوبی دارند و در بیش از یک دهه گذشته توانستهاند بسیاری از خواستههای خویش را با بهره گیری از این فضا پیشبرده و به نتیجه برسانند. برای نمونه در داستان رتبه بندی یکی از نمایندگان مجلس میگفت برای پیگیری آن در مجلس در یک دوره کوتاه، هزاران پیامک از سوی معلمان دریافت کرده و او در این هجوم تنها نبوده و بسیاری از همکارانش با چنین حجم پیامکی درباره رتبه بندی روبه رو بوده اند. این روند، افزون بر تشکلها و افراد مستقل و با نفوذ که در دو دهه گذشته پیگیر خواستههای فرهنگیان بودهاند، میتواند برای هر دستاندرکاری، در هر سطحی، مشکلساز باشد.
با یادآوری این موضوع خوب است که دستاندرکاران دولت تازه این هشدار را جدی بگیرند و با پافشاری بر برگرداندن حکمهای فرهنگیان، خود را به دردسر نینداخته و با یک گام اشتباه در برابر یک میلیون فرهنگی قرار نگیرند. این رویارویی افزون بر تاثیر منفی بر فرهنگیان در آستانه آغاز سال آموزشی، می تواند دولت تازه را با چالشهایی در حوزه آموزش روبه رو کند.
از قدرت رسانهای فرهنگیان باید ترسید و امیدوارم دولت در آغازین هفتههای خودش در تعامل با معلمان خطر نکند!
نظرات بینندگان
قضیه اصلاحیه فوق العاده شغل رو در اول مسولیت این دولت اصولگرا و جناب میرکاظمی دیدیم
به مرگ گرفتند که به تب راضی باشیم
حالا دیگه هیچ خبر و امیدی به توجه جدی به معیشت و منزلت معلم لااقل تا سال آینده نیست