با اندکی اغماض و البته واقعبینی باید شهردار تهران را سومین دولتمرد مؤثر و پرنفوذ کشور پس از مقام معظم رهبری و رییس جمهور تلقی کنیم.
گستردگی مسئولیتها و حیطه اختیارات، حساسیتهای خاص پایتخت، امکانات و منابع مالی فراوان و حوزه اثربخشی و... دلایل اهمیت فوق العاده پست شهرداری پایتخت میباشد. برای نمونه بودجه و امکانات فرهنگی شهرداری تهران به تنهایی از بودجه وزارت ارشاد و دهها نهاد موازی فرهنگی به مراتب بیشتر است.
به همین دلیل از دیرباز احزاب و شخصیتهای مؤثر سعی در انتخاب همفکران و نزدیکان خود در این پست استراتژیک و محوری داشته و دارند.
در کشورهای توسعه یافته هر کس شهردار پایتخت باشد، معمولا از شانس های اصلی ریاست جمهوری برای ادوار آتی خواهد بود.
در ایران نیز پست شهرداری پایتخت عملاً سکوی پرتاپ دکتر محمود احمدی نژاد به نهاد ریاست جمهوری گردید.
علیرضا زاکانی زاده ۱۳۴۴ در تهران، سیاستمدار اصولگراست. او نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در دورههای هفتم، هشتم و نهم بوده و ریاست کمیسیون ویژه بررسی برجام، نتایج و پیامدهای آن را برعهده داشتهاست.
وی همچنین یکی از شش کاندیدای تایید شده ریاست جمهوری در دور سیزدهم بود که در ادامه به نفع آقای رییسی انصراف داد. ورود در تعاملات برد_برد از حلقههای مفقوده در حوزههای مختلف آموزش و پرورش ماست. عقد قرارداد با ضعیفترین بیمه ها چون آتیه سازان نمونهای از این زوار دررفتگی ارتباطات بین بخشی و بین سازمانی است.
از مهمترین برنامههای زاکانی میتوان به فساد ستیزی و عدالت مداری و همچنین رایزنی با دولت برای اولویت فاینانس مترو اشاره کرد.
علیرضا زاکانی با شعار "کلانشهر تهران، الگوی جهان اسلام" برنامه های خود را تقدیم شورا کرده است.
وی در برنامه خود به رویکردهای مدیریتی همچون، فساد ستیزی و عدالت مداری پرداخته و برنامه خود را در هفت محور تخصصی ارائه کرده است.
اخذ تمام و کمال سهم شهرداری از محل مالیات بر ارزش افزوده و رایزنی با دولت برای اولویت فاینانس مترو از از جمله برنامههای زاکانی هستند.
با شهردار شدن زاکانی و همگرایی جناحی روسای قوای سه گانه عملا آخرین حلقه مفقود اصول گرایان در ایده "حاکمیت یکدست" تکمیل شد و به عبارت دیگر پس از این هیچ عذر و بهانه ای برای عدم موفقیت جریان "جبهه انقلاب" از سوی مردم پذیرفته نخواهد بود.
حناچی و شعار "تهران شهری برای همه"
دکتر حناچی به درستی معتقد بود که دولت باید بیش از نیم میلیون واحد خالی در تهران را شناسایی و برایشان مالیات ببندد.
همچنین وابستگی بودجهای شهرداری به منابع عمومی و دولتی باید قطع شده و به جای تراکم فروشی به دنبال حرکت به سمت درآمد پایدار برای پایتخت بود.
گسترش حمل و نقل عمومی با هدف کاهش و کنترل ترافیک نیز از دیگر رئوس اعلامی برنامه های دکتر حناچی بوده و در یک کلام وی به دنبال تحقق شعار تهران شهری برای همه بودند.
در اینکه حناچی چه میزان توانست به برنامه هایش جامعه عمل بپوشاند و نمره کارنامه وی چند می باشد بحثی است تخصصی که در یادداشت بعدی تقدیم خواهد شد.
آموزش و پرورش و شهرداریها
در طول دو سال تلاش و تقلا برای تعمیر و تجهیز شهیدستان کرج و قبل از آن هنرستان دستغیب و البته چهار سال تجربه مدیریت هنرستان هنرهای زیبای زنجان به این نتیجه رسیدم که رؤسای آموزش و پرورش در کل کشور روابط حسنه و برد_برد با دیگر سازمانها و به ویژه شهرداریها ندارند. این در حالیست که شهرداریها بودجه قابل توجهی در حوزه فرهنگ دارند.
شایسته است که مسئولین آموزش و پرورش با اتخاذ تصمیمات عاجل و فعال کردن روابط عمومیها در این خصوص تجدید نظر اساسی بنمایند.
در نظر آوریم که در بسیاری از استانها معلمین حضور قابل توجهی در قالب شوراهای اسلامی شهر و روستا دارند. ورود در تعاملات برد_برد از حلقههای مفقوده در حوزههای مختلف آموزش و پرورش ماست. عقد قرارداد با ضعیفترین بیمه ها چون آتیه سازان نمونهای از این زوار دررفتگی ارتباطات بین بخشی و بین سازمانی است.
فارغ از کیستی وزیر آتی امیدوارم کاندیدای وزارت فردی مقتدر و کارآمد از جنس معلم و بدنه آموزش و پرورش بوده و البته توانایی و پتانسیل لازم برای اداره بزرگترین وزارت کابینه را دارا باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ببینید به مکاتبات اداری قطعا جواب نمی دن
باید مدیرکل و شهرداری اول توافقات لازم رو انجام بدن تا جاده تسطیع بشه