با یورش مغیلانه کرونا ویروس از ووهان چین به جامعه بشری؛ عملا آموزش در اکثر نقاط دنیا به سمت آموزش الکترونیکی سوق پیدا کرده و بساط مدارس و کلاسهای سنتی برچیده شد.
یکهتازی کرونا به مثابه کاتالیزوری قوی حداقل یک دهه آموزش الکترونیک را در ایران و جهان پیش انداخته و کلاسهای مجازی از در و پنجره به واسطه گوشیهای هوشمند وارد منازل گردید.
گرچه اوایل و حتی اکنون هم به دلایل مختلف مقاومتهای جسته و گریختهای صورت گرفته و برخی از پایگاههای خبری همچون مجموعه وزین صدای معلم کماکان در مقابل آموزش مجازی و مشخصا شبکه شاد شمشیر از رو بسته است، ولی به نظر میرسد کاروان آموزش مجازی در حال نهادینه شدن بوده و جامعه در حال پذیرش واقعیتهای جاری بوده و تمایل به برگشت به آموزش حضوری سیر نزولی طی میکند.
لذا به نظر میرسد ذینفعان آموزش و پرورش (دانش آموزان، معلمان، خانوادهها و وزارتخانه) در حال کنار آمدن با شرایط جدید بوده و یک نوع همزیستی مسالمتآمیز و سازگاری با شرایط کرونا ویروس در حال تکوین میباشد. اکثریت اولیای دانشآموزان در حال کنار آمدن با آموزش مجازی هستند. از پرداخت کمکهای داوطلبانه (بخوانید زورکی) راحت شدهاند. هزینه ایاب و ذهاب، لباس فرم و... دانشآموزان از سبد خانوار حذف شده است. مهمتر آنکه فرزندانشان در امتحانات مشارکتی کولاک کردهاند و بعضا تعداد بیستهای کارنامه با تعداد انگشتهای دست برابری میکند!
دانشآموزان:
اکثریت دانشآموزان به عنوان مشتریان آموزش به چند دلیل خواهان تداوم زیست مجازی و خوانش الکترونیکی هستند. سهلالوصول بودن اخذ نمره و پرملات بودن کارنامهها و تسلط روزافزون نرمافزاری و سختافزاری نوجوانان به ظرفیتهای شبکههای اجتماعی و آزادی عمل و در اختیار بودن وقت کافی برای شیطنتهای نوجوانی شاید اصلیترین دلیل رضایت اکثریت دانشآموزان از آموزش الکترونیکی باشد.
معلمان:
گرچه بخشی از معلمها دلشان برای کلاسهای حضوری و شیرینکاریهای بچهها لک زده، ولی به نظر میرسد جامعه فرهنگیان در حال تطبیق خود با آموزش الکترونیک است. برخی از معلمها مثلا بار تعدادی از دروس دهم را کنتراتی در یک مدرسه به دوش کشیدهاند و برای یک کلاس تولید محتوا کرده و همان را در سایر کلاسها بارگذاری میکنند و عملا کار معلمان حرفهای در آموزش مجازی به شدت تقلیل مییابد.
برخی از معلمها که حوصله سر به سر گذاشتن و تحمل بچه های انرژیک را نداشتند از کلاسهای مجازی راضیترند و البته معلمها تجربه یک ساله آموزش مجازی خود را به سادگی کنار نخواهند گذاشت.
اولیا:
اکثریت اولیای دانشآموزان در حال کنار آمدن با آموزش مجازی هستند. از پرداخت کمکهای داوطلبانه (بخوانید زورکی) راحت شدهاند. هزینه ایاب و ذهاب، لباس فرم و... دانشآموزان از سبد خانوار حذف شده است. مهمتر آنکه فرزندانشان در امتحانات مشارکتی کولاک کردهاند و بعضا تعداد بیستهای کارنامه با تعداد انگشتهای دست برابری میکند!
از طرفی فرزندان برخی از اولیا همزمان با تحصیل وارد بازار کار شده و ضمن کمک خرجی منزل در حال آموزش حرفهای برای گذران زندگی اند.
وزارت آموزش و پرورش:
به نظر میرسد وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی امر تعلیم و تربیت نیز به دلایل مختلف از وضعیت فعلی راضی است. اگر تا قبل از کرونا ویروس وزارتخانه با کمبود معلم روبه رو بود الان به لطف آموزش مجازی این مشکل رنگ باخته است. اگر تا دیروز معلمها در دفاتر مدارس دنبال نقد آموزش و پرورش بوده و هر از گاهی تحصنهای جورواجور در گوشه و کنار رخ مینمود، اینک به مدد کرونا مسئولین از موی دماغ شدن تحرکات صنفی_سیاسی معلمان تا حدود زیادی راحت شده و نهادهای امنیتی و نظارتی انبساط خاطر بیشتری پیدا کرده اند.
از همه مهمتر با ماستمالیزیشن حق و حقوق معلمان (پرداخت بر اساس کارکرد توسط معاونت پشتیبانی) بار مالی برخی از کلاسها از دوش وزارتخانه برداشته شده است.
از طرفی ، کارمندان وزارت، سازمان و ادارات هم از دورکاری راضی بوده و وقت کافی برای امورات شخصی خود پیدا کردهاند.
همچنین هزینههای جاری ادارات و به خصوص مدارس از قِبل حاملهای انرژی و وسایل مصرفی کاهش چشمگیری داشته است.
و نکته جالب توجه اینکه خیلی از مسئولین ادارات که جرائت مواجهه با جامعه معلمها را نداشتند، الان به مدد شبکه شاد هر کدام به یک وبیناریست قهار تبدیل شدهاند.
البته ذکر نکات بالا به هیچ وجه نافی مضرات و کاستیهای ریز و درشت آموزش الکترونیک نبوده، بلکه هژمونی غالب در آموزش و پرورش کرونایی را نشانه رفته است.
صدای معلم :
مروری کارشناسی و ژرف نگرانه بر گزارش های تحلیلی و انتقادی این رسانه از زمان تعطیلی مدارس به خاطر کرونا نشان می دهد که صدای معلم مشکلی با آموزش های مجازی ندارد بلکه آن را مکمل ، غنی ساز و توسعه دهنده آموزش حضوری می داند اما به نظر می رسد آن چیزی که حداقل در یک سال گذشته تحت عنوان آموزش مجازی در نظام آموزشی ایران پیاده شده سنخیت و تشابه چندانی با آموزش های هم نوع در کشورهای توسعه یافته و موفق ندارد و بیشتر جنبه رفع تکلیف پیدا کرده است .
این رسانه تعطیلی مدارس را در تضاد با تجارب موفق آموزشی ارزیابی می کند که دارای عوارض و پیامدهای زیان بار و حتی غیر قابل جبران است .
مهم تر از آن که وزارت آموزش و پرورش تاکنون در مورد کارایی و اثربخشی این نوع آموزش ها گزارش مستندی به افکار عمومی ارائه نکرده و کارنامه عملکرد این وزارتخانه در این موارد شفاف سازی نشده است .
همچنین غلبه تفکر ایدئولوژیک بر ساز و کار آموزش و پرورش ما و نیز فقدان اتاق فکری مسئول و آینده نگر در هسته سخت ستادی تصمیم گیر ، « صدای معلم » بستر مجازی کنونی را امتداد همان سیستم معیوب قبلی در پلتفرمی دیگر ارزیابی می کند مضافا بر آن که تضمینی در این سیستم بر استمرار آموزش مجازی پس از بحران کرونا مشاهده نمی شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نسل کشی به بهانه های ایدیولوژیکی، ملی گرایی ، نژاد پرستی و کسب منابع همه نمونه های بارزی از این مفهوم هستند!
تعطیلی آموزش بدون شک ، شر بزرگیست که با مشارکت همه ما انسان های با عقل سلیم در حال حاضر به امری کاملاً عادی و طبیعی تبدیل شده است!
به هر حال ممنون از شما براي طرح اين موضوع