شورش عزیزی * :
عدم تفاهم حرفی است که این روزها بسیار میشنویم. اکثر زوجهای جوان که در راهروهای مراجع قضایی در حال تردد برای رسیدن به طلاق هستند، این کلمات را بیان میکنند: تفاهم نداشتیم.
جالب اینجاست که اکثر کاربران این مباحث به معنی کلمات فکر نمیکنند. آنان نمیدانند که رسیدن به تفاهم امری است زمان بر و در این راه پر فراز و نشیب باید دشواریهای بسیاری را قبول کرد از جمله احترام به باورهای طرف مقابل.
تفاهم ترکیبی است از احترام، تعهد، اخلاق و...اگر هر کدام از طرفین به نحوی هر یک از این موارد را نداشته باشد بدون شک عدم تفاهم مشهود است. بسیاری از زوجهای جوانی که با هزاران آرزو اقدام به تشکیل زندگی میکنند از همان اول راه را اشتباه میروند. آنان دنبال اشتراکات میگردند و چشم را بر واقعیتهایی به نام تضادها میبندند با این امید که، طرف مقابل را تغییر میدهند.
فارغ از این باور تغییر در هر انسانی به اندازه تحولی جهانی سخت است. صدالبته اگر این دو انسان در همان اول راه تضادها را بشناسند و با قبول این تضادها زیر یک سقف بروند بدون شک میتوانند در حل این مشکلات اقدامات لازم را انجام دهند و عدم تفاهم را با حفظ اصول به تفاهم تبدیل کنند. بعضا کودکان ما در خانوادههایی بزرگ میشوند که آموزش لازم را برای تحمل تفکر مخالف نمیبینند. در برخی خانوادههایی ما یا پدر حرف اول و آخر را میزند یا مادر؛ بدون درنظر گرفتن فکر و باور طرف مقابل. در اکثر سریالها، فیلمهای سینمایی و حتی متون نگارشی چنین فضایی حاکم است. حتی در نظام آموزشی معلم متکلم وحده است و هر آنچه ایشان بگویند دانشآموزان، طوطیوار آن را حفظ میکنند.
در امور آموزشی دیار ما خبری از تعامل با دانشآموز نیست. هرگونه نقد از نحوه بیان، متون ارائه شده و ..... به بیتربیتی معنی میشود و نتیجه خاصی برای شخص منتقد نخواهد داشت. پس عدم تفاهم را ما به هر طریقی ترویج میکنیم. در بسیاری موارد در جامعه ما رسیدن به بلوغ جنسی میتواند تنها معیار لازم برای تشکیل خانواده باشد و بلوغ فکری مورد کمتوجهی قرار میگیرد. در کشاکش دعواها دو طرف تازه پی میبرند که تفاهم ندارند. صدالبته درست میگویند چون همیشه دنبال نقاط مشترک هستند و با دیدن اولین روزنههای عدم تفاهم، همچون کشتی طوفانزده خود را درگیر مشکلات حلنشدنی میبینند و تنها راهحل را فرار تعبیر میکنند؛ چون نیاموختهاند که در برابر سختیها و تفاوتها کمی صبر، اندکی پذیرش و...لازم است. در اکثر اختلافات زوجین که بحث از عدم تفاهم میشود آنها به خود اجازه نمیدهند که حتی به نقاط تفاهم بیندیشند و با تقویت نقاط تفاهم اقدام به حل عدم تفاهمها کنند. آنها تنها راه را در نبودن زندگی مشترک میدانند.
با نظام آموزشی شایسته و رسانهای ملی متعهد با مدیران کارآمد و ارائه دروس آموزشی، با تولید برنامههای مناسب میتوان جامعه را از سونامیای به نام طلاق نجات داد. اما گویا برخی خود را به خواب زدهاند و دوست ندارند واقعیتی به نام عدم تفاهم را ببینند و در راستای رفع مشکلات اقدام کنند. البته نباید از این مدیران هم خرده گرفت چون آنها نیز محصول جامعه، خانواده، نظام آموزشی و....هستند که در این موارد خاص هیچ برنامه، راه حل، آموزش و... به ایشان داده نشده و نباید از آنها انتظار گلستان را داشت بلکه باید در برنامههای بلندمدت این مشکلات مورد توجه قرار گیرد تا اینکه برای حداقل چند نسل آینده شاهد بیان واژهای به اسم عدم تفاهم نباشیم.
*کارشناس مسائل اجتماعی/حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.