در پیشینه فرهنگی هر ملتی آیین های خاصّی وجود دارد که یا بر اساس باورهای دینی شکل گرفته اند و یا ریشه در فرهنگ ، تاریخ و حتی در اسطوره های آن ملّت دارد . آداب و رسوم نمود باورها و اعتقادات ملّتها هستند که نسل به نسل منتقل می شوند . در گذر زمان ، به دلیل تحوّلات فرهنگی و اجتماعی بعضی آیین ها ، به تدریج کم اعتبار می شوند و گاه به طور کلی فراموش می شوند . بعضی دیگر ممکن است بعد از گذشت قرن ها همچنان پابرجا بمانند و به مرور شاخ و برگ بیشتری پیدا کنند . مانند عید نوروز که از جشن های قدیمی ایران است و پس از گذشت قرن ها ، از اعتبار آن کاسته نشده است . در ایران باستان به جز نوروز ، جشن های دیگری هم رایج بود که هر کدام براساس اعتقادات و باورهای خاصّی شکل گرفته بود . جشن هایی مثل مهرگان ، سده همچنین مراسم چهارشنبه سوری و شب یلدا ، در اصل آیین هایی هستند که برخی از آنها در دوران معاصر به فراموشی سپرده شده اند و برخی از آنها ، کم و بیش اجرا می شوند . در ایران باستان این جشن ها رسمیّت داشتند اما بعد از ورود اسلام به ایران بعضی از این آیین ها به دلیل تغییر بنیان های اعتقادی جامعه به فراموشی سپرده شد و یا بعضی از آنها دست خوش تحولاتی گردیده اند . یکی از آیین های قدیمی در ایران ، شب یلدا است که همچنان برگزار می شود.
یلدا به معنی زایش و تولد است . این شب را ، آغاز ولادت خورشید ( مهر ) می دانستند که به نشانه شکست تاریکی و پیروزی خورشید است .این شب که آخرین شب پاییز و آغاز زمستان می باشد ، شبی است که زایش خورشید را با خود می آورد و انقلاب زمستانی آغاز می شود . از این روز به بعد ، به تدریج تابش خورشید فزونی می گیرد و روزها اندک اندک بلندتر می شوند تا به نورور و اعتدال بهاری می رسیم . بعضی معتقدند که این آیین با سابقه ای چند هزار ساله ، به دوران پیش از زرتشت برمی گردد و مربوط به دوران مهر پرستی ( میترائیسم ) است و نزدیکی تولد حضرت عیسی و شب یلدا را نشانه ای از آمیختگی آیین مهر با آیین مسیحیت می دانند که با ورود آیین مهر به سرزمین های مسیحیان ، تغییراتی در آن رخ داده است و زایش مسیح و جشن کریسمس ، جایگزین زایش مهر می شود . در هر صورت در تحلیل این نظریه ها ، رد پای اسطوره را باید دنبال کرد .
شب یلدا ، شب چله نیز نامیده می شود چون این شب آغاز چله بزرگ است که از اول دی آغاز و تا دهم بهمن تمام می شود در این دوره شدت سرما بیشتر است و پس از آن چله کوچک فرا می رسد که از دهم بهمن تا بیست اسفند است که شدت سرما رو به کاهش است. شب یلدا ، نماد پیروزی نور بر ظلمت است که در فرهنگ و ادبیات ما راه یافته است . بعضی شاعران نیز به شب یلدا اشاراتی داشته اند :
یاد آسایش گیتی بزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود ( سعدی )
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید خواه ، بو که برآید ( حافظ)
شب یلداست هر تاری زِ مویت وین عجب کاری
که من روزی نمی بینم خود این شب های یلدا را ( سلمان ساوجی ) ریشه یابی این آیین برای ما درس خوبی خواهد بود تا بدانیم در فرهنگ گذشته ما ، دوستی ، مهربانی و شکرگزاری آیین قابل احترامی بوده اند .
ای سایه ! سحر خیزان دلواپسِ خورشیدند
زندانِ شبِ یلدا بگشاییم و بگریزیم ( هوشنگ ابتهاج ، متخلص به سایه )
این شب با اندکی بلندی نسبت به سایر شب های سال ، متمایز شده است و مردم این شب را با شب نشینی ، مهمانی ، و حافظ خوانی ، گرامی می دارند.
سفره شب یلدا با آجیل و تنقلات و میوه هایی چون هندوانه و انار آراسته می گردد. سفره ای با برکت که نشان از خیر و برکتی است که در برداشت محصول کشاورزی حاصل شده است زیرا این زمان پایان برداشت محصولات سیفی و آغاز فصل استراحت در بین کشاورزان است . مهمانی شب یلدا ، معمولا در خانه بزرگان فامیل برگزار می شد که گرد یک کرسی جمع می شدند و بی تکلف ، تنقلات و هنداونه ای را صرف می کردند تا برای ورود به زمستانی سرد آماده شوند . امروزه اگر چه آن کرسی ها برچیده شده اند و تغییر سبک زندگی بر مراسم شب یلدا هم تاثیر گذاشته است ، اما هنوز هم این دور همی پابرجاست. شعرخوانی و فال حافظ هم بخشی از مراسم این شب است که یادآور انس ایرانیان با این شاعر شیرین سخن است. بعضی اقوام ایرانی در این شب با شاهنامه خوانی محفل خود را رنگ و بوی حماسی و ملی می بخشند. هر چند در شب یلدای 99 به دلیل کرونا ، دور همی های حضوری امکان پذیر نیست و به صورت مجازی برگزار می شود . امسال تجربه جدید و خاطراتی متفاوت با یلداهای دیگر شکل می گیرد.
هر چه هست شب یلدا ، در فرهنگ ایرانی ، شبی دوست داشتنی است که با دور همی و شادی و شیرین کامی سپری می شود . این شب ، فرصتی است برای پاسداشت آیین های دوستی و مهرورزی .
بسیاری از آیین هایی که امروز رایج هستند ، اگر چه در گذر زمان تحوّلاتی را از سر گذرانده اند ، در فرهنگ و گذشته این سرزمین ریشه دارند.
آنچه که در تاریخ به یادگار مانده است ، فرهنگ مردمی را نشان می دهد که روزگاری در این سرزمین زیسته اند و برای حفظ استقلال خویش تلاش کرده ؛ برای اعتقادات و باورهایشان ، آیین هایی را ابداع کرده اند و جشن ها گرفته اند .
اگر نام گذاری یک روز به جشن سده ، انگیزه اش کشف آتش بوده است و یا اگر برگزاری جشن مهرگان هم بر اساس یک افسانه باشد باز هم مایه ی شادمانی است که در این سرزمین اقوامی می زیسته اند که شکرگزار بوده اند و روزهای خوب را گرامی داشته اند . اگر شروع بهار و نو شدن طبیعت را گرامی می داریم ، نشانی از دوستی و احترام به طبیعت است .
اگر شب یلدا ، را جشن ولادت نور و نمادی از پیروزی روشنایی بر تاریکی نامیده اند ، این تلقی ، آرمان های ملتی را نشان می دهد که طالب نور و روشنایی اند و زایش خورشید را عزیز می دارند . مردمی که در صدد بوده اند تاریکی و جهل را برچینند و نور و روشنایی را برافروزند و برای این رویداد جشن به پا داشته اند.
ریشه یابی این آیین برای ما درس خوبی خواهد بود تا بدانیم در فرهنگ گذشته ما ، دوستی ، مهربانی و شکرگزاری آیین قابل احترامی بوده اند .
تاریخ میهن ما با جنگ ها و مداخلات بیگانگان عجین شده است ، حتی در موسیقی ما ، حُزن و اندوه ، موج می زند اما در کنار همه آن تلخی ها ، فرهنگ غنی ایرانیان ، دست مایه هایی از شادی و سرور را برای خود رقم زده است . تغییر فصل ، آغاز سال نو ، برداشت محصول و..... برای این ملت فرصت هایی بوده اند تا عقده دل بگشایند و شادی کنند. با یک دور همی و قصه گویی ، با رویش یک ظرف سبزه ، با همسرایی ترانه هایی هنگام برداشت محصول و با کمترین دست مایه ، ساعات خوشی را برای جشن و سرور فراهم کرده اند.
آیین هایی که رفتارهای نیکو را ارج می نهند ، در هر زمان و هر مکانی قابل احترام هستند .
منبع : رضی - هاشم - گاه شماری و جشن های ایران باستان - انتشارات بهجت - چاپ دوم 1382
نظرات بینندگان
آفرین به این قلم..
کاشکی فرصتی می شد تا بیشتر در مورد آیین ها صحبت شود.