1. صادقانه با خودمان روبه رو شویم . ما مردمان ایران مردمان درب و داغونی هستیم. البته که این ما یک مای یکدست و یکپارچه نیست،اما بخش عظیمی از جمعیت این جامعه را می توان مردم درب و داغونی دانست که هنوز در مراحل نخستین تربیت فردی و رشد مدنی باقی مانده اند.
2. این ادعا را به واسطه خشم از رفتارهای نادرست برخی از افراد جامعه نمی گویم. تحلیل من حاصل نگاهی است که من به جمعیت جامعه ایران دارم.
3. این جامعه هر سال در حدود دوازده میلیون دانش آموز دارد که در یک کلمه می توان آن ها را بیکاران و علافان مدرسه نامید. هنوز چهل درصد جمعیت این جامعه را زنانی تشکیل می دهند که هشتاد درصد آن ها خانه دارند و می توان آنها را بیکاران و زندانیان خانه دانست.جمعیت زنان خانه دار این جامعه عددی نزدیک به سی میلیون نفر است.این جامعه سالانه چهار میلیون دانشجو دارد که می توان آنها را بیکاران درس و دانشگاه دانست، دانشگاه هایی منحط که هیچ چیزی در چنته ندارند و چیزی به این جمعیت اضافه نمی کنند. این جامعه سالانه در حدود پنج میلیون سالمند دارد که می توان آن ها را بیکاران و زندانیان سن و پیری دانست.این جامعه سالانه نزدیک به پنج میلیون کارمند دارد که با احتساب بازنشستگان چیزی در حدود ده میلیون نفر از جمعیت ایران را شکل می دهند.این جمعیت را می توان علافان نظام اداری و بوروکراسی دانست.این جامعه سالانه جمعیتی در حدود پنج میلیون بیمار دارد که از پس انجام هیچ کاری بر نمی آیند.این جامعه سالانه در حدود پنج میلیون معتاد دارد که گرفتار در بند اعتیاد تنها به فکر نئشه گی یا خماری خودند.این جامعه سالانه نزدیک به یک میلیون سرباز دارد که فقط عمر می گذرانند.این جامعه سالانه نزدیک به سیصد هزار طلبه دارد که از طلبگی فقط نام آن را دارند. این جامعه سالانه در حدود یک میلیون نوزاد دارد که نوزادند.این جامعه سالانه جمعیتی در حدود شش تا ده میلیون بیکار دارد که بیکارند.این جامعه سالانه دارای....
( این جا ایران است . این اتوبان برای 4 باند طراحی شده است . شما چند باند را تشخیص می دهید ؟! )
4. با این وضعیت جمعیتی که جامعه ایران گرفتار در آن است چه چیزی را می توان از این جامعه انتظار داشت ؟
اگر فرهنگ را نظام دانایی و شخصیتی یک جامعه بدانیم که می تواند آن جامعه را در مسیر توسعه انسانی قرار دهد، واقعا رابطه این جمعیت با فرهنگ چگونه است ؟
تصور کنید جامعه ای با این وضعیت گرفتار بحران های جدی اقتصادی و سیاسی نیز باشد.چه چیزی در انتظار این جامعه است و آینده این جامعه را می سازد؟
بی شک در چنین جامعه ای می توان در هر لحظه وقوع یک فاجعه انسانی را انتظار کشید که ما با این وضعیت خود فاجعه ایم.ما ایرانیان فاجعه ای بر بشریت ایم.
کانال رخداد تازه
نظرات بینندگان