ایران حتی اگر جمهوری اسلامی هم نبود، به این زودی توسعه پیدا نمیکرد. ما یک دسته ویژگیهای فرهنگی داریم که خیلی دیر اصلاح میشود. یک وقتی من بررسی کردم و دیدم در جامعه ما بیست ویژگی فرهنگی هست که در واقع به معنای دروغ است؛ یعنی دروغ رفتاری است، نه گفتاری. تعارف کردن، آبروداری و ریا از جمله این دروغهای رفتاری است. این خصلتها مربوط به این دوره و آن دوره نیست و ریشه تاریخی دارد و به نظر من از موانع جدی توسعه شمرده میشود؛ چون در توسعه، شما پیوسته باید به سمت شفافیت حرکت کنید. من حتی در این زمینه روی ژن کار میکنم و گمان میکنم که توسعه با ژنتیک هم ارتباط دارد؛ یعنی برخی از ملتها به علت شرایط اقلیمی و آب و هوایی و منطقهای و غیره، استعداد و قابلیت بیشتری برای توسعه یافتن دارند و برخی ندارند؛ در برخی از نقاط دنیا هم روی این موضوع کار و تحقیق میکنند و البته من هنوز به جواب قطعی نرسیدهام.
در همین زمینه از ویژگیهای مردم ما که مانع توسعه شده است، کمصبری و بیصبری تاریخی است. به عنوان مثال در کشور انگلستان و در طول هزار سال پادشاهی، تنها یک پادشاه کشته شد؛ اما در ایران و در طی چهارصد سال گذشته، در هر سی سال یک پادشاه کشته شده یا دقمرگ شده و یا فرار کرده است. بی صبری ما تا آنجاست که امسال به فردی رای میدهیم و او را رییس جمهور میکنیم و برای او هورا میکشیم؛ ولی یکی دو ماه بعد با بدگویی و جوکسازی و غیره، وی را بدنام و تخریب میکنیم و بعد از دو سال، او را دوست نداریم و در دوره بعد به فرد دیگری رای میدهیم. بنابر این صبر و بیصبری، یک مسأله ژنتیک است.
برای مقایسه، شما به بچهها نگاه کنید که وقتی بستنی میخواهند آنقدر جیغ و فریاد میکنند. ملتها هم در روند تکامل تاریخی خود، گاهی در دوران کودکی و نوجوانی هستند و هنوز از نظر عقلانیت تاریخی، به بلوغ و پختگی نرسیدهاند و صبر پایینی دارند. ملت ایران هم از ملل کمصبر دنیاست و توسعه با بیصبری محقق نمیشود و امکانپذیر نیست.
حرف ما این است که وقتی جمهوری اسلامی میگوید من میخواهم توسعه به وجود بیاورم و برای تحقق توسعه هم هزینه خیلی زیادی کرده و در طول این سالها، بیش از صد سال پیش از آن، از نظر حجم، نفت فروخته و دهها برابر آن دوران، درآمد داشته است. ایران تنها در دوران احمدینژاد، نزدیک به هزار میلیارد دلار درآمد نفتی داشت که معادل درآمد تمام دوره صدساله پیش از آن است. از این همه درآمد و هزینه، باید لااقل حرکت کوچکی و دستاورد مثبتی در جهت توسعه مشاهده شود.
به هر تقدیر حرف ما این است که موانعی برای رشد و توسعه در کشور ما وجود دارد و اقتصاددانها برای حل مشکل و رفع موانع درحال کار و تحقیق و نوشتن مقاله هستند و ممکن است به راه حلهایی برسند؛ اما از سوی دیگر این طرف هم باید از ادعاهای خود بکاهند.
کانال تخصی اقتصاد
نظرات بینندگان