راه ورود به حرفه معلمی چیست؟ آیا برای معلم شدن وزارت آموزش و پرورش تصمیم می گیرد یا نهادها و مجموعه های دیگر؟...
آیا معلم خوب و کارآمد باید دارای ویژگی های خاصی باشد؟ مثلا سن یک معلم تا چه حد مهم است؟ یک معلم در سال های پایانی اگر ۵۵ سال سن داشته باشد با یک معلم که ۶۵ سال و گاه بیشتر سن دارد خروجی یکسانی خواهند داشت؟
آیا نباید وزرا و مسئولین قبلی وزارت آموزش و پرورش را به خاطر عدم آینده نگری در بحث نیروی انسانی کارآمد و مورد نیاز مواخذه نمود و طبق قانون با این مسئولین ضعیف و مسبب آشفته بازار فعلی برخورد کرد؟
آیا در مقطع ابتدایی، یک معلم با رشته ای غیر از آموزش ابتدایی ( غیر مرتبط)، قادر به تدریس اصولی است؟
آیا یک معلم باید مدت زمانی معین تحت آموزش های خاص قرار گیرد تا بتواند تجربه لازم برای آموزش به دانش آموز را کسب کند یا فقط حضور فیزیکی یک نفر در کلاس کافی است؟ معلمی علم است، هنر است یا ...؟
آیا کسانی که انبوهی از معلمان دارای رشته های تحصیلی غیرمرتبط را وارد سیستم آموزش و پرورش می کنند دوستدار دانش آموزان هستند یا بارِ بر زمین مانده خود را به این سبب بار می کنند؟ چه نماینده مجلس باشند و چه مسئول دولتی...
آیا برای صحبت از آموزش و پرورش، تخصص و آشنایی با تعلیم و تربیت لازم است یا با اطلاعات پیش پا افتاده و عمومی می توان سخن و سخنرانی بسیار، بلکه؛ تصمیمات مهمی برای سیستم آموزش گرفت؟
آیا برای درمان یک بیمار باید دهه ها فقط (مُسکن) تجویز نمود یا اقدامات درمانی هدفمند برای بهبود روح و جسم بیمار انجام داد؟
آیا این روش ِ جذب نیرو که در پیش گرفته ایم پایانی دارد؟ پایان این راه، رشد و بالندگی درخت تعلیم و تربیت خواهد بود یا زوال آن؟
دیروز عده ای تصویب کردند امروز باز عده ای تصویب کردند؛ بی گمان، فردا هم این چنین خواهد بود...
نیروهای نهضتی، پیش دبستان، خرید خدمات و برون سپار، غیردولتی و آزاد، سربازمعلم، حق تدریس...
با این رویه می توان امیدوار بود خروجی سیستم آموزش و پرورش، دانش آموزانی باسواد و صاحب اندیشه باشند؟
هر چه مدت زمان باقیمانده تا برگزاری انتخابات نزدیک تر باشد احتمال اخذ تصمیم و تصویب قانون استخدام های غیرکارشناسی بیشتر است؛ در واقع برخی، ضعف های خود و عدم توانایی تغییر مثبت در حوزه انتخابیه را به این طریق جبران می کنند؛ به ویژه در شهرستانهای کوچک و مناطق کمتر برخوردار و غیرصنعتی که آمار بیکاری بالایی دارند.
راهکار حل مشکل شغلی جوانان فعال در بخش های نهضت، پیش دبستان و...چیست؟
بی شک تنها راهکار، استخدام در آموزش و پرورش نیست؛ بلکه، باید در همان سیستم، حقوق معین و مکفی برای فعالیت کاری آنان در نظر گرفته شود و به جای چندین سال پرداخت حق الزحمه در حد یک پول حیبی و کرایه رفت رفت و آمد، باید از بدو ورود حقوق و بیمه معمول و مرسوم برای این نیروها تعیین گردد تا برای تحقق هدف های ترسیم شده آن نهاد، بدون دل نگرانی و از روی علاقه تلاش نمایند.
به راستی اگر قرار هست من نوعی در سیستم نهضت، به بیسوادان آموزش دهم، چرا در خود نهضت استخدام نمی شوم تا از تخصصم که رفته رفته پربار و شکوفا می شود، به نحو بهینه استفاده شود؟
طی شدن دوره پیش دبستان اگر نیاز یک کودک است چرا از روز اول نیروی متخصص و آشنا به این حوزه استخدام نمی شود؟ چرا این دوره بین سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش معلق است؟ اصلا برای تامین نیروی متخصص دوره پیش دبستان چه رشته ای باید دنبال شود؟ آن رشته در حیطه دانشگاه فرهنگیان است یا وزارت علوم؟ آیا این روش ِ جذب نیرو که در پیش گرفته ایم پایانی دارد؟ پایان این راه، رشد و بالندگی درخت تعلیم و تربیت خواهد بود یا زوال آن؟
در مدارس غیر دولتی و غیر انتفاعی اگر معلمی مشغول کار است آیا نباید از حقوق و بیمه برخوردار باشد و به جای تشویش ذهن و پیگیری استخدام، در همان عرصه دغدغه هایش رفع شود؟
اصولاً دوران جوانی و طلایی زندگی این نیروها، به نوعی توسط سیستمی از هم گسیخته و غیرپاسخگو به هدر می رود و استرس و اضطرابِ فردایِ نامعلوم بر زندگی آنان سایه می اندازد، در حالی که در همان سیستم ها، می توان با حساب کتاب، و تعیین تعداد نیروی مورد نیاز، حقوق و مزایای مناسب برای آنان تعیین و از این طریق کیفیت کار را افزایش داد و از این نابه سامانی ها جلوگیری کرد.
در حال حاضر روند به کارگیری نیرو در پیش دبستان و نهضت سازماندهی خاصی ندارد و تعداد افرادی که وارد این عرصه می شوند زیاد است و هر سال تعداد بیشتری از جوانان، به امید آینده و استخدام در آموزش و پرورش، پیگیر یافتن افراد بیسواد و کودکان مهد و پیش دبستانی هستند.
در بحث مدارس غیردولتی قضیه متفاوت است و افراد کمتری مشغول هستند چرا که موسسان این مدارس، سعی می کنند با به کار گیری یک معلم، کلاسی با نُرم متوسط و استاندارد از دانش آموزان مهیا نمایند و تا حد ممکن بازدهی و سود مالی را مدنظر دارند.
در بحث برون سپاری، فردی برای چندین ساعت از طرف موسسه طرف قرارداد با آموزش و پرورش دعوت به تدریس می شود و تعداد نیرو به کار گرفته شده سازماندهی خاصی ندارد.
در بحث سرباز معلمان باید توجه داشت این نیروها هرچند در مناطق محروم خدمت می کنند اما سررشته خاصی در تدریس ندارند و ...
بدون شک حوزه مبارزه با بیسوادی، تدریس در مدارس غیردولتی، مناطق محروم، پیش دبستانی و... اهمیت دارند و با توجه به همین اهمیت، دولت و مجلس باید به جای مصوبه هایِ پیاپیِ به کارگیری این نیروها در آموزش و پرورش، قوانینی مصوب کنند که آنان در همان ابتدا به استخدام این بخش ها و سازمان ها درآیند و همانند سایر کارکنان دولت از بیمه و حقوق مناسب برخوردار باشند.
در نهایت به نظرمی رسد راه تکمیل نیروی انسانی آموزش و پرورش در وهله اول جذب از طریق دانشگاه فرهنگیان و مراکز رسمی تربیت معلم است و در مرتبه بعد، باید کمبود نیرو با برگزاری آزمون تخصصی و از بین تمام فارغ التحصیلان دانشگاه ها( رشته های مرتبط با کمبودها) انجام شود تا در یک رقابت سالم، افراد توانمندتر جذب شوند و پس از طی دوره ای کوتاه مدت و آموختن فنون تدریس، کلاس داری، روانشناسی و...، شاهد حضور نخبگان با مدرک مرتبط با حوزه آموزش و پرورش در کلاسهای درس باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آقای حسینی مشخص هست خود شما حتی مقالات دیگر این سایت هم مطالعه نکردی. دغدغه شما، صحیح هست و موافق ولی اینکه استخدام درست را از طریق دانشگاه فرهنگیان و این قبیل دانشگاه ها میدانید اشتباه هست و در اکثر کشورهای پیشرفته و شاید همه چنین استخدامی ندارند چرا که این نوع استخدام منجر به جذب نخبه نمی شود. تنها راه همان استخدام با آزمون آزاد بوده و سپس قرار دادن آزمون های سخت گیرانه دیگر و از دانشگاه ها باشد. بدون سهمیه و ... تا بهترین افراد جامعه استخدام شوند. البته باید قبول کنیم ایران دانشگاه ندارد و بقالی مدرک دارد.
هر سیستمی برای مشخص شدن نواقص نیاز به "نقد شدن" دارد؛ دانشگاه فرهنگیان بری از نقص نیست و آن هم بجای خود باید مورد توجه قرار گیرد.
مجلس و دولت باید نواقص را رفع کنند، نه اینکه یک رویه را بدون توجه به ایرادات دنبال کنند.
پس این سخن ها به شکلی باد هوا هست. و اگر در پی تغییر هستید چاره ای دیگر و اصولی تر باید پی ریخت.
معیار سن یکی از مصادیق توهّم است.
گاه خروجی 65 ساله بیش از 55 ساله است و اصلاً سن ملاک نیست؛ علم و روش تدریس، اصل توان تدریس است و نه سن و سال؛ آموزش جابحا کردن تودهای خاک نیست.
و تربیت و معرفت و پرورش نیز همچنین؛
توهّم از بدو تأسیسِ آموزش و پرورش، وجود داشته و دارد و گویا باقی خواهد ماند.
ای بابا آقای حسینی چقدر سؤال پرسیدید تو متنتون !! بی خیال جواب ...
در حال حاضر متاسفانه علم و روش تدریس کمتر مورد توجه هست و در سالهای گذشته بحث نیروی انسانی دارای دانش کافی برای آموزش مورد توجه نبوده است که در غیر این صورت اکنون نباید شاهد کمبود معلم باشیم...
منظور فقط سن نبود، نیروی بدون تسط بر فنون تدریس، کلاس داری و... هم خود از حضور در کلاس خسته خواهد شد و هم دانش آموزان...
بنظر اینجانب بهترین راه جذب نیرو در آموزش وپرورش ، جذب از طریق آزمون سراسری وتحصیل در دانشگاه فرهنگیان هست، منتها فیلترهای دیگری نظیر آزمون های روانی و میزان علاقه شخص نیز لازم است بعمل آید .مهمترین پارامتر تدریس در نظام تعلیم وتربیت بنظر اینجانب علاقه شخص هست ،علاقه به شغل معلمی قطعا پشتکار را بدنبال خواهد داشت ودر نتیجه بازدهی بهتری رو نصیب جامعه خواهد کرد.
مشکل اینجاست کسی جسارت جلوگیری از رویه های اشتباه گذشته را ندارد.
معلمان حق التدریس هم به گردن آوپ هم حق دارند .بعد از این همه سال با حقوق 500هزار و یک میلیونی اونم بدون بیمه و عیدی و حقوق تابستان و بیگاری کشیدن از اونها، حال میگن برین. عجب.