با اتمام امتحانات پایان ترم تکاپوی دانشجویان برای کسب نمره در دانشگاه های قارچ گونه مختلف این مملکت که در هر ناکجا آباد تنها نشان و هویت علمی شان سر در عظیم و تابلوهای بسیار وسیع است آغاز می شود. نه از بابت نگرانی از مشروطی های متعدد و اخراجی که مسئولین دانشگاه ها و وزارتین بهداشت و علوم عملا تضمین لازم را به دانشجویان درس نخوان داده اند که از باب تکریم هیچ دانشجویی را به دلیل بی سوادی اخراج نمی کنند. بلکه نگرانی آن ها از بابت هزینه های تحصیلی و اخذ دوباره دروس و موارد دیگری است که باعث زحمت شان می شود. بنابراین به هر دری میزنند تا دل استاد را به رحم بیاورند. به قول خود دانشجویان ناشیانهترین راه همانا درس خواندن است که هم کودکانه بوده و هم وقتگیر است و مخصوص بچههای لوس! این دانشجویان همه تلاش خویش را به کار می برند تا از زحمت دانش پژوهی برهند و نمره ای شکار کنند و دیگر هیچ چون شعارهای دهان پرکن جایگاه علم و عالم هیچ اهمیتی برای سیستم آموزشی ندارد. دانشگاه محل درس خواندن است ( نه محل تنبلی ) و نمره سازی کاذب نه تنها نقص سواد و دانسته های فرد را جبران نمی کند بلکه بر بی انضباطی و بی مسئولیتی وی صحه گذاشته و با تکیه بر کاربرد همین منش و رفتار و شیوه تقلب و فساد وارد اجتماع می شود.
در چارچوب مختصات گفته شده دانشجو همه تلاش خود را میکند تا با استفاده از روش های پپشرفته و سنتی تکدی گری از قبیل التماس و خواهش و تمنا و چاپلوسی و اظهار رفاقت کافی شاپی و زور بازو، تهدید، تطمیع، سفارش، ضامن و شفیع قرار دادن پدر و مادر ناتوان و علیل و بی بضاعت، پارتی و حمایت مسئولین و حتی همکاران خدماتی حق مسلم خودش یعنی نمره قبولی را گرفته و بیخودی وقت گرانبهای خود را صرف یاد گرفتن درس های به درد نخور نکند ( 1). از طرف دیگر با القای اینکه حل کل مشکلات عالم و آدم منوط به حاتم طایی بودن استاد سهل انگار و بی مسئولیت است آن را گول زده و اهمیت همین نمره پیزوری ناقابل در حل همه مشکلات دنیا را به وی یادآور شوند.
با تمام این اوصاف سوال اینجاست که آیا هر کسی که گرفتاری بیشتری دارد باید نمره بیشتری بگیرد یا هدف از امتحان، سنجش میزان دانستههای دانشجویانی است که قرار است در آینده بر اساس این دانسته ها در پست های مختلف حساس و غیر حساس مسئولیت داشته باشند. جالب تر اینکه نمره درخواستی هیچ تاثیری در رفع مشکلات گفته شده ندارد و حتی سیستم مدیریت آموزش نیز هیچ گاه شاکی نشده است که چرا اساتید کیلویی نمره می دهند و هیچ وقت استادی که نمره گلابی به دانشجویان می دهد را مورد توبیخ قرار نداده است بلکه مشوق آن هم بوده است. صد البته معدود اساتید سنگ دل و بی رحم به این نمایش تهوع آور توجهی نکرده و خود را از دعای خیر دانشجو و خانواده اش و خیرات و برکات دنیوی و اخروی و مادی و .... برای خود و رفتگان شان محروم می دارند.
توصیه همه دانشجوها این است که درس را باید بدون خواندن پاس کرد و چه نمره تون خوب شده باشد چه نه گدایی نمره فراموش نشود! چون گدا صفتی و گدا پروری یکی از ویژگی های بارز فرهنگی ما برای به دست آوردن منفعت و امتیاز مادی است و همه با مجیز گویی و اظهار بندگی و چاکری چشم دوخته اند به خوان گسترده و کرم استاد و با این رویه استاد دچار احساس بزرگ منشی و اربابی کاذبانه شده و از بیت المال نمره ( که البته متعلق به خودش نیست) به شما صله ای پرداخته و از کیسه خلیفه حاتم بخشی می کند. نمره هم که حد و حساب ندارد و تا دلتان می خواهد می توانید ببخشید. مثلا مهم نیست که سقف نمره 20 است و اگر سوالاتی را جواب ندهیم قانونا نباید نمره اش را بگیریم. مهم آن است که این قدر حاتم بخشی کنی تا رضایت دانشجوی مکرم فراهم گردد. همیشه این سوال بوده است که چرا در زمانی که امثال ما دانشجو بودیم حرمت استاد و کلاس و دانشگاه و آموزش بیشتر نگه داشته می شد و چنین پدیده زشتی وجود نداشت و به ندرت اگر دانشجویی مشکل غیر مترقبه ای برایش حادث می شد به استاد مراجعه می کرد که اساتید نیز بیشتر در جهت رفع مشکل در چارچوب قوانین آموزشی اقدام و کمک می کردند تا دانشجو بتواند درس را حذف نماید.
حال چرا دانشجویان به این راحتی عزت نفس خود را زیر پا می گذارند و با انواع و اقسام حیله ها و خدعه ها و نیرنگ ها سعی دارند به هر طریق ممکنی به هدف خود برسند. البته متاسفانه این موضوع پدیده همه گیر جامعه ماست که در اینجا به صورت کسب نمره خود را نشان می دهد. برای کسب هر منفعتی به ما یاد داده شده است که با القای مظلوم نمایی و حقارت آشکار متاثر از ضد ارزش های فرهنگی غالب چنین روشی را پیش بگیریم. فردی هم که صله بخشی می کند با دادن آن احساس اقتدار و سروری می کند. ظاهرا هر قدر مظلوم واقع شویم دوست داشتنی تر خواهیم بود و حس ترحم عوام را بیشتر بر می انگیزانیم و در مقابل کسی که بخشش می کند نیز مورد توجه و تایید عوام و کسب شهرت قرار می گیرد. معمولا می بینیم که در چنین مواقعی همه طوطی وار می گویند گناه داره بهش بدین بره!
احتمالا مقصر اصلی این وضعیت نابه هنجار سیستم های آموزشی هستند. بسیاری از معلمان از فشار مدیران برای افزایش نمره دانش آموزان که به یک رویه معمول درآمده شاکی هستند. مدیر از معلم میخواهد که نمرات بالا باشند در غیر این صورت عذر معلم را می خواهد. معلم می گوید اگر در کلاس به وظیفه شغلی و البته اخلاقی اش عمل کند، دچار مشکل می شود. چون مدیران با این کار سعی می کنند امتیاز مدرسه خود را در رقابت با مدارس دیگر بالا ببرند. این عمل نوعی نمره سازی یا عملکرد سازی کاذب است که نتیجه آن افزایش افت پنهان تحصیلی است. نتیجه چنین رویکردی بیسوادی گسترده (بالای 50 درصد) دانش آموزان دبیرستان و ضعف شدید اغلب آنها در درک مفاهیم پایه ای دروس ریاضی و علوم و خواندن و نوشتن است. بعضی از افرادی که در کسوت استادی دانشگاه هستند فاقد شانیت و صلاحیت علمی و اخلاقی برای این مقام بوده و با استفاده از اهرم ها و فشارهای مختلف به چنین موقعیت هایی دست یافته اند.
نکته تاسف بار اینکه اغلب این دانش آموزان ضعیف با معدل های بالا از دوره ابتدایی وارد مقطع متوسطه می شوند. مدیران دبیرستان هم با این توجیه که تکرار پایه فایده ای ندارد از دبیران برای این قبیل دانش آموزان نمره می گیرند و با استفاده از تک ماده و تبصره کارنامه قبولی دستشان می دهند تا به قول خودشان از شر آنها راحت شوند و بفرستندشان به دانشگاه ها برای تحصیلات عالی! ریشه این مشکل در سیاست امتیاز بندی مدارس و مدیران بر اساس درصد قبولی و نمره دانش آموزان و عدم کنترل و نظارت جدی بر ارزشیابی تحصیلی دانش آموزان است.
ظاهرا مسئولین هم از موضوع مطلع بوده ولی بالا بودن نمره با روش های مهندسی شده و تاکید پنهان بر تقلب گسترده را بیشتر می پسندند تا متقلبانه آن را به عنوان نشانه ارتقای یادگیری و کیفیت تحصیلی کاذب سازی کنند و بی اعتبار کردن امتحان و نمره سازی برایشان مهم نیست تا پست و مقام شان هم چنان محفوظ باقی بماند. (2)
با همین رویه و در حالی که تعداد صندلی های دانشگاه ها از تعداد داوطلبان بیشتر شده است ( تعریف جدید دانشگاه یعنی تعدادی صندلی در یک اتاق که باید پر شود! یعنی کارخانه صندلی پر کنی به جای کارخانه آدم سازی)، این نسل بی سواد با رانت سهمیه و پول و قوانین تبعیض آمیز و غیره وارد دانشگاه می شوند و همان طور که اخیرا اعلام شده است 70 درصد دانشجویان رشته های پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی سهمیه ای هستند. لذا دقیقا موارد قبلی تکرار می شود تا دانشگاه نیز هر چه زودتر از شر بیسواد متوقع و متوهم جوینده مدرک خلاص شده و بر اساس اصل نانوشته "بغلی بگیر " دانشجویی که حالا فارغ التحصیل شده است را تحویل جامعه می دهد. به همین دلیل این جمله را زیاد می شنوید که به استاد می گویند برای خودت دردسر درست نکن و نمره را بده بره ! (3)
متاسفانه این حقیقت تلخی است که نهادهای مدیریت مطالعات و توسعه آموزش پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی دقیقا همین وظیفه بی اعتباری جایگاه آموزش و یادگیری را بر عهده داشته ( زیرا تا زمانی که چنین تشکیلاتی که فقط برای منفعت گروهی خاص طراحی و سازماندهی شده است وجود نداشت همان طور که ذکر شد وضع آموزش به مراتب بهتر بود) تا با به کارگیری روش های مختلف مهندسی نتایج را مطابق میل مسئولین بی کفایت دستکاری کنند. مثلا تکیه بی اندازه بر ارزشیابی ها به این منظور است که تا دانشجو از استاد راضی نباشد وی استاد خوبی نخواهد بود و صد البته دانشجوها زمانی راضی اند و ارزشیابی استاد را خوب می زنند که دو طرف معامله در یک توافق برد- برد پیروز باشند و اعتبار مدیریت آموزش نیز حفظ شده باشد. این وضعیت به قدری اسفبار شده است که در برگزاری امتحانات علوم پایه در مناطق آمایشی حداقل نمره قبولی را آن قدر پایین می آورند تا همه شرکت کنندگان قبول شوند! مقایسه کنید این را مثلا با مسابقات المپیک که برای پرش به جای اینکه مانع را روی 2 متر قرار دهند روی 50 سانتیمتر گذاشته و سپس با هم توافق کنند که به دیگران بگوییم 2 متر بوده است!
به عقیده یک استاد دانشگاه علت اصلی تلاش دانشجویان برای گرفتن نمره اضافی را باید در ضعف علمی و انگیزشی دانشجویان که ناشی از عدم کارایی و کفایت و لیاقت سیستم های تعلیم و تربیت پایه و تحصیلات عالی در کشور است دانست. در کشوری که مدرک گرایی و نه ارتقاء علمی و آموزشی حرف نخست را می زند و اکثر دانشجویان صرفاً برای گرفتن مدرک به دانشگاه می آیند بیشتر اعتراضات برای کسب نمره قبولی است. از طرفی هم آموزش عالی در کیفیت آموزشی در دانشگاهها ضعیف عمل کرده است زیرا مدرکگرایی در جامعه تبدیل به عرف و حتی قانون برای استخدام در شرکتها و ... شده است. یعنی کمتر کسی پیدا میشود که به میزان تخصص و کیفیت دانشجویان و فارغالتحصیلان توجه داشته باشد. در ایران طوری القا شده که هر کسی دست به تقلب بزند موفقتر از بقیه خواهد بود. لذا از نظر وی تعجبی ندارد که دانشجو اظهار نماید که با استفاده از دروغ نمره به دست میآورد، زیرا "ما در کشور جهان سومی زندگی میکنیم. بنابراین همه چیزمان باید به یکدیگر بخورد یعنی استاد، دانشجو و دانشگاه هم در ایران از این قاعده مستثنی نیستند" (4و5).
از دیدگاه آموزشی نمرات نوعی ارزشیابی محسوب می شوند و وسیله ای برای معامله دو طرفه نیست و طبیعی است که وقتی این موضوع تعمدا نادیده گرفته شود دیگر ارزش و اعتباری برای آن سیستم باقی نخواهد ماند.در یک سیستم فاسد و معیوب نه نمره کارنامه دانشجویان واقعی است و نه نمره ارزشیابی و جایگاه استاد. در این حالت تنها بر سر معامله ای صوری و کاذب و منفعت طلبانه امر مهم آموزش و یادگیری قربانی اصلی و وجه المصالحه خواهد بود که دودش علاوه بر حیف و میل شدن بیت المال نهایتا به چشم ملت خواهد رفت. کلا چیزی به نام کنترل کیفی در آموزش عالی این کشور نیست تا عملکرد خود و جایگاه و اعتبار استاد و دانشجو و مهمتر از همه تحقق اهداف آموزشی را عیار سنجی نماید.
چه از به اصطلاح دانشگاه ناکجا آباد پشت کوه مدرک فوق لیسانس گرفته شود چه از دانشگاه تهران، همه فارغ التحصیلان به صورت درهم هستند. اگر فارغ التحصیل متکی به سهمیه و پول و پارتی و رانت و باشد صندلی های مشاور و رئیس و مدیر و معاون از قبل برایش رزرو شده است ولی اگر با بهترین رزومه علمی فاقد موارد گفته شده باشد برای استخدام دچار مشکل خواهد بود !
انصافا شرافت شغلی اتحادیه اصناف در هر شغلی از وزارتین آموزش عالی و بهداشت و دانشگاه های آزاد به مراتب بالاتر است. چون که مثلا صنف طلا و جواهر فروش همه نظارت ها و استانداردها را به کار می گیرد تا هیچ فروشنده ای طلای تقلبی را به جای طلای با عیار بالا به مردم نفروشد و به مردم هشدار می دهد که در صورت تخلف به تعزیرات گزارش کنند. حال وقتی یک شهروند جانش را به یک دکتری که از کم و کیف سواد و توانایی فنی و دانش علمی وی خبر ندارد می سپارد چرا نباید از سابقه تحصیلی و کیفیت آن دکتر خبر داشته باشد؟ چرا نباید کارنامه و ریز نمرات و سهمیه و محل تحصیل افراد را در مدرک درج کرده و به دیوار مطب و آزمایشگاه و دفتر استاد و داروخانه بزنند و مردم حق انتخاب داشته باشند که حیات و مماتشان را به چه کسی می سپارند؟ چرا با مخفی کاری و بی مسئولیتی نا مسئولین چنین بلای بزرگی که تحویل فارغ التحصیلان بی سواد و پر توقع به جامعه است بر مشکلات و معضلات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی می افزایند.
در سال های اخیر شدت بی سوادی به حدی مفتضح شده است که آمار بالای رد شدن دانشجویان مقاطع دکترای تخصصی در دروس اساسی و امتحان جامع و مشروطی های مکرر -که بعدا باید خود استاد شوند- حتی حساسیت مقام های مسئول وزارت بهداشت را نیز به دنبال نداشته است. چرا یک مسئله بسیار بدیهی مثل درس و امتحان وجه المعامله استاد و دانشجو، استاد و همکار، استاد و مدیر، استاد و رئیس، استاد و ..... بشود. چرا هر کس و ناکسی به خود این اجازه را می دهد که با شکستن شان و شخصیت خود با ترفندهای مختلف به یاری دانشجو آمده و واسطه گرفتن نمره برای وی شود.
چرا مسئولینی که خود واضع آیین نامه ها و مقررات آموزشی در دانشگاه هستند به جای حفظ استقلال آموزشی دانشگاه و احترام به رعایت اصول اولیه آموزش، خودشان نیز برای کسب نمره برای این و آن و معاملات و بده بستان هایی که با دیگران دارند وقیحانه چنین درخواست های محقرانه ای را مطرح کرده و حتی در صورت عدم اجابت از سوی بعضی از اساتید آن ها را تهدید کرده و از هیچ گونه کارشکنی برایشان نیز کوتاهی نمی کنند (6).
معلم می گوید اگر در کلاس به وظیفه شغلی و البته اخلاقی اش عمل کند، دچار مشکل می شود. از طرف دیگر بعضی از افرادی که در کسوت استادی دانشگاه هستند فاقد شانیت و صلاحیت علمی و اخلاقی برای این مقام بوده و با استفاده از اهرم ها و فشارهای مختلف به چنین موقعیت هایی دست یافته اند. این افراد چون ضعف علمی مفرط دارند فکر می کنند با بذل و بخشش نمره می توانند اعتبار و جایگاه اجتماعی بین دانشجویان کسب کنند، در صورتی که وقتی خر دانشجو از روی پل درس و استاد رد شد حتی جواب سلام این استادها را هم نمی دهند و کوس بیسوادی فرد را هم در همه جا اعلام می کنند. البته در بیشتر مواقع این طمع طلبی دو طرفه است و معمولا بحث های جنسیتی هم که پیش بیاید، ارتباطات غیر اخلاقی بیشتر شده و مابه ازای نمره به دانشجویان دختر درخواست های جنسی است که ده ها نمونه از آن در شبکه مجازی و رسانه ها آورده شده است. اساتیدی که خودشان با تلاش و پشتکار درس خوانده اند معمولا به دیگران توصیه می کنند که سخت کوش باشند و در درس و امتحان استانداردهای حداقلی را رعایت می کنند. این افراد سعی می کنند که در انتقال مفاهیم درسی حداکثر تلاش خود را به کار بسته تا انگیزه های لازم برای دانشجویان ایجاد شود. برای این اساتید نمره اعلام شده چیزی جز حق واقعی دانشجو نیست که در نزد استاد به امانت بوده و شاخصی ( البته هر چند ناکافی) از لیاقت و شایستگی دانشجو در مورد آن درس می باشد.
از طرف دیگر کاذب اساتیدی هم هستند که به جای تلاش و کوشش در انتقال مفاهیم درسی و صرف وقت برای کلاس و رعایت استانداردهای لازم، به هر طریق ممکن کلاس ها را سمبل کرده و برای اینکه دانشجویان صدایشان درنیاید با گفتن اینکه مطالب این درس به دردتان نمی خورد کیلویی بذل و بخشش نمره می کنند تا در مقابل هم از دانشجویان نمره رضایت بسیار بالا گرفته و پله های ترقی و ارتقا را چند تا یکی کرده و از نظر مسئولین هم به عنوان استاد نمونه شناخته شوند.
هنوز هستند اقلیت اساتید و دانشجویان فهیم و درستکار که نان را به نرخ روز نخورده و به دنبال آن هستند که حضور و عملکردشان در آموزش و پژوهش ثمر بخش باشد. به عنوان مثال استادی در پاسخ به این سوال که چرا به دانشجو، نمره پاسی نمیدهد (7) می گوید که در همان جلسه اول هر درس به دانشجویان میگویم نگذارند درسها روی همدیگر برای شب امتحان جمع شود. میتوانند به اتاقم بیایند و انتقاد کنند؛ پیشنهاد بدهند؛ سوال بپرسند؛ بهانه بیاورند؛ مشکلاتشان را مطرح کنند. اما بعد از امتحان، دیگر هیچ بهانهای برای کم شدن نمرهشان پذیرفته نیست ولی مصیبت نامه ها بعد از اعلام نمرات ارسال می شود. علت اصلی تلاش دانشجویان برای گرفتن نمره اضافی را باید در ضعف علمی و انگیزشی دانشجویان که ناشی از عدم کارایی و کفایت و لیاقت سیستم های تعلیم و تربیت پایه و تحصیلات عالی در کشور است دانست.
ایشان بسیار متقن و مستند دلایل خود برای ندادن نمره را فهرست می کند: عدم شایستگی علمی لازم دانشجو برای پاس کردن درس حتی اگر چندین بار درس را مردود شده باشد. رعایت حقوق عمومی و واقعی کردن معدل دانشجو، عدم امتحان گرفتن و نمره دادن به گرفتاری دانشجو و غیره. بعضی از دانشجویان در هنگام درخواست نمره استدلال میکنند که: «استاد فلانی در ترم قبل، ۸ نمره به فلانی کمک کرد یا دو نمره به همه داد و طلبکارانه می گویند شما چرا نمره نمیدهید؟! یا همکار دیگری با طرح این سوال که "اگر دانشجویی که چند سال در یک مقطع درجا میزند و مثلا چهار سال را هشت سال طی می کند و مشکلات روحی و روانی پیدا کرده، آیا استاد مجاز است به او چند نمره اضافه دهد؟ و در جواب می گوید نه! وقتی نمی تواند درس بخواند، خب باید برود سر کار دیگری. نه اینکه ما خلاف کنیم و او را هم عادت دهیم به کار خلاف! به هر حال چیز یادگرفتن فقط به مدرک داشتن نیست. او می تواند سر کار دیگر یا شغل دیگری برود و معلومات کسب کند. به هر حال استاد مجاز نیست برای اینکه ایشان درسهایش را پاس کند و به مقاطع تحصیلی بالاتری برود، نمره بی جهت بدهد. "
وجه تاثر برانگیز داستان آنجاست که زمانی این روش ها محدود بود به تعداد کمی از دانشجویان که آن ها نیز شاید می توانستند مدرک دانشگاهی را بگیرند ولی در عرصه کار تخصصی به دلیل ضعف در معدل و نمرات اکثرا به پست ها ی تخصصی نمی رسیدند و تنها دلخوشی داشتن مدرک و بهره مندی مختصر از مزایای مادی را می پذیرفتند. ولی واقعیت آن است که تقریبا همه دانشجویان بعد از یکی دو ترم می فهمند که چون اخراجی در کار نیست، درس خواندن و نخواندن در دانشگاه تفاوتی نداشته و این موضوع برای مسئولین دانشگاه بی اهمیت است. البته اگر ارزش و جایگاه نمره که به عنوان امانتی در دست ماست را دقیقا مثل ارزهای رایج قدر بدانیم و از آن حفاظت کرده و بذل و بخشش نکنیم دیگر چنین راه های خلافی جواب نخواهد داد. این سیگنال باید از مجموعه مدیریت آموزش دانشگاه به دانشجو داده شود تا متوجه باشد که دانشگاه محل درس خواندن است ( نه محل تنبلی ) و نمره سازی کاذب نه تنها نقص سواد و دانسته های فرد را جبران نمی کند بلکه بر بی انضباطی و بی مسئولیتی وی صحه گذاشته و با تکیه بر کاربرد همین منش و رفتار و شیوه تقلب و فساد وارد اجتماع می شود.
موارد زیادی از خاطرات اساتید و دانشجویان از نحوه تقاضای گرفتن نمره وجود دارد که البته در مواردی اگر چه عامیانه و مبتذل به نظر می رسد ولی چون مشکل فعلی و گریبانگیر ماست آموزنده است. قوانین و آیین نامه های آموزشی مثل قوانین رانندگی تا حدود زیادی بین المللی هستند و پر واضح است که دانشجویان در کشورهای دیگر هم تقاضای نمره داشته باشند ولی چون سیستمهای مدیریت آموزش ضوابط و نظارت های قوی و مستمر دارند که بر وظایف استاد و دانشجو اشراف دارد کمتر به صورت حالت پاتولوژیکی که در کشور ماست در می آید. از نوشتن مشکلات و لطیفه برای تغییر مود استاد در زمان تصحیح برگه امتحانی تا ضمیمه کردن عکس ام آر آی، جواب آزمایش و برگه استراحت پزشک به برگه امتحان شروع می شود تا برسد به ارسال دعوت نامه برای سفر تفریحی به کیش تا حسابی از خجالت استاد دربیایند.
جالب آنکه در بین موارد دانشجوی منصفی به دانشجویان توصیه می کند که با توجه کامل و کافی به درس و موضوعات درسی خود را درگیر ترفندهای قدیمی نکنند، چرا که به نظر وی درس خواندن بهترین راه است. متاسفانه در برخی موارد اقدامات مجرمانه از قبیل تهدید و حمله فیزیکی به استاد تا اقدام برای خودکشی نیز دیده می شود که در این مورد خاص اعتراض نادرست بقیه دانشجویان در جهت فشار بر استاد و تامین نظر دانشجو جو آموزشی را نیز آشوب زده کرده است(8).
از طرف دیگر در این بلبشوی دانشجویان هم باید انتظار داشته باشند که در قبال دریافت نمره درخواستهای نامعقول و غیر اخلاقی برخی اعضای هیئت علمی را نیز برآورده کنند تا معامله به صورت برد-برد باشد. از ترجمه مقالات علمی و نوشتن کتاب گرفته تا تایپ و دانلود فیلم که به هر میزانی که انجام شود نمره به دانشجو داده خواهد شد بدون آنکه لازم باشد زحمت خواندن درس را بکشند. در مورد دیگری دانشجویان با ارسال فایل صوتی به پایگاه مرآت (9) مدعی می شوند که استاد درس تقاضای اخذ وجه در پوشش کلاس اضافه برای دانشجویانی که نمره نگرفته اند می کند و در مقابل نمرات بالای 19 می دهد. به هر حال اوضاع و شرایط بسیار اسفباری را در حیطه آموزش عالی در تاریخ کشورمان شاهد هستیم که خودبه خود به یکی از منفورترین دوران مدرک و مدرک گرایی و مدرک فروشی و تقلب ماندگار تاریخ ایران خواهد شد.
آیا با خود اندیشیده ایم که این همه امکانات عظیم و منابع مالی نجومی آموزش عالی چه میزان باید استخراج علمی، فنی و کاربردی جدی داشته باشد و اکنون چه میزان دارد؟ واقعیت آن است که ما بعضا عادت کرده ایم که چیزی را بخواهیم ولی از لوازمش اعراض می کنیم، در نتیجه شکل و صورت برایمان اصل می شود و درون و محتوا و اساس در حاشیه قرار می گیرد و این می شود که دانشجوی اتفاقا مستعد ما برای زحمت درس و مشق بی انگیزه می شود و به مدرکی ظاهری و سطحی از دانش بسنده می کند و راه های گوناگون و کم زحمت التماس گرفتن نمره از استاد را طی می کند(10)
جالب تر از همه ارائه فرم "گدایی نمره" از سوی یک استاد است که نوعی خلاقیت محسوب می شود. .به نقل از خبرنامه دانشجویان، در اقدامی عجیب یکی از اساتید دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار پس از اینکه تعداد زیادی از دانشجویان در یکی از درس ها نمره قبولی نگرفتند اقدام به ارائه فرمی تحت عنوان «فرم درخواست متکدیانه نمره» به دانشجویان نموده است. این استاد در قسمتی از این فرم به نقل از دانشجوی متکدی نمره آورده است: "من اقرار می کنم که از یادگیری مطالب عاجزم و خداوند این توانایی را در من قرار نداده است که بتوانم با پاسخ دادن به سوالات امتحانی نمره قبولی را کسب کنم و البته با وجود این ناتوانایی و عجز به هر دلیل باید به عنوان فارغ التحصیل این رشته نیز در نهایت معرفی شوم(11) .
در آخر به منظور ساماندهی گدایی نمره و اخذ رویه واحد و اجتناب از تفاوت سلیقه اساتید در بذل و بخشش نمره پیشنهاد می شود تا واحد مددکاری نمره در معاونت آموزشی دانشگاه ها تاسیس شود تا ضمن رسیدگی به مشکلات دانشجویان و ضمن تدوین آیین نامه آن، خود معاونت نسبت به دادن نمره به دانشجویان مستحق و مستمند راسا اقدام نموده و اساتید را از این معضل قرن برهانند! همچنین از آنجا که دروس سخت و به درد نخور از دیدگاه مسئولان و دانشجویان مانع پیشرفت تحصیلی دانشجو شده و سنوات وی را زیاد می کند، شاید بهتر باشد که در صورتی که مسئولان نتوانند این دروس را از برنامه درسی این رشته ها حذف کنند، برای اضافه کردن هر 1/0 نمره مبلغی را تعیین و طبق جدولی از دانشجویان اخذ نمایند. بدین ترتیب بذل و بخشش مفتی نمره هم کمتر شده و دانشگاه ها که در اهداف آموزشی خود و تربیت نیروهای کارآمد و مسئول و متعهد مردود شده اند، در تبدیل دانشگاه به مغازه صندلی و مدرک فروشی و نیل به کسب درآمد و اهداف اقتصادی خود موفق تر عمل نموده و لااقل دکان داری و کاسبی را خواهند چسبید و گداخانه های نمره و شکار نمره مفت و مجانی هم برچیده خواهد شد.
منابع:
- خبرگزاری دانشجو - /snn.ir/fa/news/224348/گردنه-امتحانات-دانشجویی-و-کابوس-شب-امتحانیها-تصاویر
- شنبه 26 بهمن 1392 - 15:49:34 چاپ نمره کارنامه دانشآموزان واقعی نیست - http://www.ghatreh.com/news/nn18028314/
- نمره دادن بی حساب و کتاب، روش جدید مدارس افکارنیوز-بخش-اجتماعی-5/333726-نمره-دادن-بی-حساب-کتاب-روش-جدید-مدارس https://www.afkarnews.com
- https://ana.press/fa/news/5/235113/ خلاقیت-دانشجویان-در-ایام-امتحانات-از-ناخن-مصنوعی-تا-رشوه-به-مراقب
- https://www.mehrnews.com/news/2336310 و تکرار تراژدی تلخ "نمره" در دانشگاهها/ کارت زرد "نمره" در پرونده استاد
- https://jamejamonline.ir/fa/news/102881/ فقط-یک-نمره-ناپلئونی
- https://panevis.ir/1392/06/ ندادن-نمره-پاسی-به-دانشجو/ /
- https://www.khabaronline.ir/news/501670/ خودکشی-یک-دانشجو-در-مقابل-چشم-استاد-اقتصاد-دانشگاه-فرودسی-مشهد/
- http://iusnews.ir/fa/news-details/205563/ چانهزنی استاد با دانشجویان برای قبولی؛ پول بیشتری بدید نمره بالاتری بگیرید!/
- http://kurddanesh.com/news/5282/ ای که دستت می رسد نمره بده/سفارش و خواهش برای گرفتن نمره!
- http://iusnews.ir/fa/news-details/169616/ / ارائه فرم گدایی نمره از سوی یک استاد برای دانشجویان!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یکی اینکه این خشتهای کج از آموزش و پرورش شروع میشود! پس بهتر است عیب از سرچشمه درمان شود!
دیگر اینکه حساسیت نسبت به اخراج دانشجو خوب است ولیکن فقط معیار نمره نباید لحاظ شود بلکه به بها یا بهانههایی بدون ایجاد معیار جدید، در معیار نمره به حقانیت لحاظ شود!
سن دانشجو، شرایط دانشجو، قابلیتهای علمی و عملی دانشجو، نیت دانشجو از تحصیل و ... خوب است که در نظر گرفته شود! وحتی این موضوع در نظر گرفته شود که اخذ مدرک برای دانشجو برای جامعه مفید است یا مضّر؟!
دقت بفرمایید که ما در جامعه ای مدرک گرا شده و گاه در حد افراط و توهّم زده مواحه هستیم! این به معنای جواز تفریط کلاسیک علم آموزی یا از طرفی دیگر نمره بی دلیل نیست!
ادامه دارد ...
مدرک برای مجوز پارتی بازی یا کارایی؟
مدرک گاه به پدیده اخذ مجوز تبدیل شده و نه کارایی!! و گاه کارایی لحاظ نمی شود و این از اشتباهات محاسباتی نیز سرچشمه میگیرد مثلا فلانی از بیسواد تا دکتری مهندسی را به بهترین نحوه آموزش ریاضی میدهد ولی چون مدرک ریاضی ندارد و یا سوبولوف و ریمان و یا مباحث ویژه ای از ریاضی را درک نکرده چنین اجازه ای ندارد! در حالی که برای تدریس ریاضی1 تا مهندسی پیشرفته و حتی اصلاح بهینه کتب ریاضی آموزش و پرورش به امثال این مباحث نیازی نیست!!
و یا چون فلانی مدرک تأهل ندارد ... !!!! !!! !! !
آزمون استخدامی نیز پر خطا است ! !! !!! !!!!
هنجار و ناهنجاری که جابجا شوند جبران ناپذیر است.
مسئله این هست که چه موقع تغییرات بنیادی می خواهد اعمال شود!
اما از طرفی سییتم را طوری چیده اند که این استادهای واقعی را طرد می کنند به جای اینکه جذب کند.
درود بر استاد که دقیق معضل کارخانه مدرک سازی و نمره دادن های الکی را بررسی و نقد کرده است