صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« خودمداری » در گفت و گوهای نفرات برتر کنکور از وطن دوستی و علاقه به حفظ " هویت" با تأسف به نهایت " منیت" رسیده است. معنویت آموزش و حقانیت علم آموزی را در دانش آموزان با استعداد نه در آموزش مجازی و نه در آموزش حضوری با رفع تکلیف کردن از وظایف اصلی به سرخوردگی نکشانیم. کارنامه های بی اعتبار مجازی ، فقط تزویر را تقویت بخشید. اعتماد به نفس کاذب ، در عده ای خودشیفتگی ایجاد کرد و اخلاق و انسانیت را با بحران مواجه کرد !

" روز جهانی معلم " و " مهارت نه گفتن " !

نرگس کارگری/ خبرنگار صدای معلم

روز جهانی معلم و تمرین مهارت های مدنی و شهروندی در معلمان  « روز جهانی معلم یک رویداد سالانه است که در ۵ اکتبر، برگزار می‌شود. این روز توسط یونسکو نامگذاری شده است.

قبل از انقلاب روز معلم در ۱۲ اردیبهشت بود و مناسبت آن، کشته شدن یکی از معلمان به نام ابوالحسن خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در تجمع اعتراض‌آمیز معلمان در میدان بهارستان بود.

ابوالحسن خانعلی معلمی ساده و معمولی و بدون گرایش حزبی بود. همه احزاب از او تجلیل کرده اند اما تاکنون هیچ حزب سیاسی ادعای وابستگی او را به خود نکرده است.

پس از این واقعه حکومت وقت برای دلجویی از معلمین روز  ۱۲ اردیبهشت را به یاد مرگ خانعلی ، روز معلم نام‌گذاری کرد.

پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ و ترور مرتضی مطهری در یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸، روز کشته شدن وی با یک روز تأخیر عنوان شد و دوازدهم اردیبهشت مجدداً به همین مناسبت به نام روز معلم نام گرفت.

پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران خبر ترور و قتل مرتضی مطهری به دست اعضای گروه فرقان (که شب قبل اتفاق افتاده بود) در ۱۲اردیبهشت منتشر شد و به همین مناسبت نیز همین روز دوباره به نام روز معلم نامگذاری گردید.

ماجرا از این قرار بود که «باشگاه مهرگان» یا همان مجمع صنفی معلمان در ۱۸ بهمن۱۳۳۹ طی قطعنامه‌ای درخواست افزایش حقوق معلمان را مطرح کرد. ریاست این باشگاه با فردی به نام محمد درخشش بود. باشگاه مهرگان در «لاله‌زار نو»، در خانه‌ای 500 متری قرار داشت.

در این قطعنامه آمده بود: «معلمین می‌گویند حقوق یک دبیر لیسانسه کمتر از حقوق یک مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است و ما خودمان مکرر نوشتیم که حقوق یک معلم کمتر از حقوق یک راننده دولتی و به مراتب کمتر از یک راننده تاکسی است. یک لیسانسه در وزارت فرهنگ ماهی ۴۰۰ تومان می‌گیرد ولی لیسانسه دیگر با همان تحصیلات و پایه معلومات در یک سازمان دولتی دیگر ۲۵۰۰ تومان دریافت می‌کند .»

در پی این قطعنامه، معلمان زیادی حمایت خود را از آن اعلام کردند.

دولت وقت در آن زمان به نخست‌وزیری جعفر شریف‌امامی تازه تشکیل شده بود. جهانشاه صالح، وزیر فرهنگ وقت، لایحه «اشل حقوقی جدید فرهنگیان» را به مجلس برده بود، اما این لایحه مورد موافقت معلمان نبود.

بنابراین، بنا به درخواست باشگاه مهرگان، معلمان از روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰دست به اعتصاب زدند و مدارس را تعطیل کردند و برای اعتراض مقابل مجلس در میدان بهارستان تجمع کردند.

مأموران نظامی شاهنشاهی برای متفرق کردن معلمان از ماشین آب‌پاش استفاده کردند، اما معلمان با اینکه خیس شده بودند، در جای خود ماندند. گفته می‌شود ردیف اول که معلمان زن بودند، بیشتر در معرض خیس شدن بودند. بنا به روایتی، در این میان، عده‌ای از معلمان برای اینکه جلوی خیس شدن همکاران خود را بگیرند، تلاش کردند، مسیر شلنگ‌های آب‌پاش را منحرف کنند. به این ترتیب درگیری بین معلمان و مأموران شدت گرفت. مأموران با تیراندازی هوایی و استفاده از باتوم می‌خواستند معلمان را متفرق کنند، اما در این وقت، سرگرد ناصر شهرستانی، رئیس کلانتری بهارستان با شلیک تیر مستقیم، موجب تحولات بیشتری در آن ایام شد. سه نفر در اثر تیراندازی مأموران و حمله با سرنیزه یا چاقو مجروح شدند و یکی از گلوله‌های شهرستانی به پیشانی معلم جوانی به نام ابوالحسن خانعلی نشست.

روز جهانی معلم و تمرین مهارت های مدنی و شهروندی در معلمان

خانعلی، اهل یکی از توابع تهران به نام کن (تهران) بود و به عنوان دبیر فلسفه و عربی در دبیرستان‌های جامی و شریف تدریس می‌کرد. خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال ۱۳۳۵به استخدام وزارت فرهنگ درآمده بود و هم‌زمان با تدریس، دوره دکترای فلسفه را در دانشگاه تهران می‌گذراند.

گفته می‌شود که جنازه خانعلی از بیمارستان بازرگان به مسجد اسکندری منتقل شد و «یک صد معلم» دور جنازه را گرفتند تا به دست حکومت نیفتد.

جعفر شریف‌ امامی در خاطرات خود نوشت: «وقتی خانعلی تیر خورد ساعت ۱۱:۳۰ شب به کاخ شاه احضار شدم. شاه گفت قرار است فردا شیطنت کنند و جنازه را راه بیندازند و شلوغ کنند». امامی به شاه وعده می‌دهد که جلوی اخلالگری را بگیرد. با وجود قول نخست‌وزیر به شاه، تشییع جنازه خانعلی در روز ۱۳ اردیبهشت به بزرگترین تظاهرات خیابانی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تبدیل شد. نه تنها معلمان که گروه‌های مختلف در تشیع جنازه او حضور یافتند و او را در ابن‌بابویه دفن کردند.

در پایان این تشیع جنازه باشکوه، قطعنامه‌ای قرائت شد که مهمترین بندهای آن، درخواست استعفای دولت شریف امامی، اجرای قطعنامه باشگاه مهرگان در مورد افزایش حقوق معلمان و مجازات قاتل خانعلی بود.

در پی این حوادث، شریف امامی روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ استعفای خود را به دربار تسلیم کرد و شاه، علی امینی را به عنوان نخست‌وزیر معرفی کرد.

معلمان همچنان به اعتصاب و تجمع مقابل مجلس ادامه می‌دادند و دانشجویان و قشرها دیگر به آن‌ها پیوسته بودند. امینی تلاش کرد اوضاع را آرام کند و به باشگاه مهرگان رفت تا با معلمان دیدار کند، به آن‌ها قول داد خواست‌هایشان عملی شود اما معلمان اعلام کردند که تا زمان اجرای مطالبات دست از اعتصاب برنمی‌دارند.

معلمان معترض در شب هفت خانعلی، روز ۱۲ اردیبهشت را « روز معلم » نامیدند: «اجتماع عمومی معلمین پایتخت در تاریخ روز ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ تصویب کردند که روز دوازدهم اردیبهشت ماه به یاد بود اعتصاب موفقیت‌آمیز معلمین ایران و شهادت معلم دانشمند مرحوم دکتر خانعلی، روز معلم اعلام گردد. در این روز همه ساله کلیه مدارس و مؤسسات فرهنگی در سرتاسر کشور تعطیل رسمی خواهد بود و مراسم خاصی اجرا خواهد گردید . »

امینی با درخشش، رئیس باشگاه مهرگان، دیدار کرد و علاوه پذیرفتن شرایط معلمان، گفت که قصد دارد بنا به درخواست معلمان، او را به عنوان وزیر فرهنگ به مجلس شورای ملی معرفی کند. سرگرد شهرستانی برکنار و تحویل دادگستری شد، هیئت دولت تصویب کرد که حقوق معلمان افزایش یابد و محمد درخشش به عنوان وزیر فرهنگ به کار مشغول شد. زمانی معلم می تواند تولید محتوا انجام دهد که خود در تألیف کتب درسی و محتوای آموزشی دستی بر آتش داشته باشد . نه اینکه حتی در تغییر تصویر یک کتاب و یا گنجاندن مهارت ها نیز از وی نظر خواهی نشود چه برسد به محتوا.

به این ترتیب، اعتصاب معلمان بعد از دوازده روز، در روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۰ پایان یافت.

هجده سال بعد مرتضی مطهری در شامگاه یازده اردیبهشت ۱۳۵۸ به دست گروه فرقان کشته شد و روز ۱۲ اردیبهشت دوباره به نام روز معلم نامگذاری شد. »

( منبع : ویکی پدیا )

با گذشت چندین تاریخ از رویدادهای تقریبا مشابه از مکافات های معلمان در این کشور،  هنوز هم مشکلات معلمان مرتفع نشده است. هنوز هم امکانات و تأمین و ترمیم جایگاه این حرفه برای معلم ناچیز و توقعات بسیار است.

در سیستم‌های آموزشی، افراد زیادی مشغول به کارند و فعالیت‌های آن‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تربیت دانش آموزان مؤثر است، اما در این میان، نقش معلمان از دیگر افراد بسیار برجسته‌تر است چرا که بیشتر اوقات را دانش آموزان زیر نظر آن‌ها سپری می‌کنند از این رو بسیاری از دانش آموزان شکل گیری شخصیت خود را مرهون معلمان خود می‌دانند در واقع معلمان معماران آینده جامعه هستند.

برخی مواقع آنقدر در تنگنای شرایط و انضمام انواع بخشنامه ها قرار می گیریم که در لابه لای این هجمه از قوانین خودساخته تصویب شده و نشده ، حقوق اصلی گُم می شود و راحت پایمال می گردد.

وقتی مجبور باشی از تمام زندگی ات بگذاری تا حرفه ای که دوست داری را حفظ کنی ، کم کم انگیزه جایش را به بی تفاوتی می دهد.

شبکه ی شاد زندگی معلمان و خانواده های صاحبِ دانش آموز را ناشاد کرده است.

اگر این شبکه در بالاترین حد از اطمینان و حداکثر سرعت در انتقال داده ها و اطلاعات آموزشی بود ، نیاز به رو در رو شدن معلم با اولیای مدرسه و دانش آموز نبود که وی را به خاطر نفعی استفاده از تعلقات شخصی اش _ گوشی و خط اختصاصی _ به مباحثه دعوت کند. والدین به خاطر کاهش سرعت شاد به مدرسه فشار می آورند و مدرسه هم به معلم.

نتیجه چنین می شود که برای حفظ  ظاهری شاد ، نصب یک یا چند نرم افزار داخلی همپای آن به معلم و حتی خانواده ها تحمیل می گردد . این گونه جز اعصاب خوردی برای معلمان  و مخاطره سلامت آنان چه می ماند. بالاخص معلمان حق التدریس که در به دری بلاتکلیفی را هم در گوشه ی قلبشان دارند.

 ننگ و عار نمی دانم که بگوییم  اکثر معلمان جز یک تلفن همراه و یک خط تلفن وسیله ی دیگری ندارند . لااقل با همین حداقل ها هم تاکنون چرخ کلاس را چرخانده اند. خیلی از خانواده ها و معلمان همین حداقل را هم در این شرایط اقتصادی ندارند.می دانم که امکانات را از تولید محتوا گرفته تا هر نوع ابزار آموزش مجازی و غیر مجازی را بایستی مدرسه در اختیار معلم قرار دهد نه معلم در اختیار مدرسه!

کار معلم تدریس، بررسی و نظارت بر دانش آموز و فعالیت های اوست. جور گروه های درسی و سازمان پژوهش را معلم نمی تواند بکشد. اگر معلمان ایران را با کشورهای توسعه یافته مقایسه می کنید ، اول باید قیاس انطباقی خود را برای آموزش و پرورش ایران و سایر کشورها بگذارید. حتی از کشورهای همسایه چون افغانستان و ترکمنستان نیز فاصله آموزش ما زیاد شده است.

نتایج حاصل از آزمون های پرلز و تیمز گویای این مطلب هست.

روز جهانی معلم و تمرین مهارت های مدنی و شهروندی در معلمان

توقع سپاسگزاری از زحمات معلم به درک شرایط او و احقاق حقوق منصفانه به بهترین نحو است . لااقل اجازه دهید در پس دستورات خارج از عرف، حقوق اصلی یک معلم به فراموشی سپرده نشود . هر چند معلمان خود مقصرند که چنین رفتارهایی با آنان صورت می گیرد. وگرنه اگر در جامعه ای معلم ارزش و جایگاه مطلوبی داشته باشد ، آن کشور از خشم ، جنگ، سوء مدیریت و حتی بیماری در امان است.

از شنبه 12 مهرماه مدارس به مدت یک هفته در اصفهان تعطیل شد .البته در شهر اصفهان از همان 15 شهریور ماه غیر حضوری بوده است. قرار نیست هیچ گاه در عمل انجام شده قرار بگیریم و در این شرایط نتوانیم تصمیم درستی را داشته باشیم و تابع توقعات بیجا به جای وظایف اصلی باشیم . به خاطر نظر اولیا و مشکلات فرزندان آنان در شاد ، معلم وظیفه اش خودکشی نیست.  امنیت اجتماعی و زندگی شخصی یک معلم هم مانند  زندگی همان والدین نمی تواند از بین برود. بی مهری ها در حق معلمان کم نیست. از جوک های ناپسند تا به سخره گرفتن زحماتشان در فضای مجازی ! بله . نیکی چو از حد بگذرد نادان خیال بد کند. همراهی بیش از اندازه با والدین این سوء تفاهم را پیش می آورد که هر چه شود باز معلم سرش جلوی ما خم خواهد بود. از افراط و تفریط باید پرهیز کرد. هر چیزی حد و اندازه دارد.

به دلیل آنکه از مدرسه شیوه نامه ی تولید محتوای اجباری برای معلم ، بخشنامه مجوز نصب نرم افزار دیگری جز شاد ( مانند ایتا) برای پشتیبانی از شاد در زمان قطعی سامانه و یا پایین بودن سرعت ، چگونگی محاسبه ی زمان  غیر موظف کار یک معلم حق التدریس در مدرسه و افزایش ساعات ارتباط با دانش آموزان در باقی مانده ی روز را خواستم ، مدیر مدرسه نامه ای به اداره زدند و مرا ناهماهنگ با برنامه های مدرسه برند خود عنوان کرده و نارضایتی خود را از بنده به خاطر کسب رضایت والدین ، صرفا به جهت مطالبه عنوان این دستورات در بخشنامه ها بیان نمودند. بهتر نبود اگر طبق بخشنامه عمل می نمایند آن را جهت تنویر افکار همکار خود نشان می دادند؟

از اداره ابلاغ حضور به کارتابل مدرسه برایم زده شدکه برای پاره ای از توضیحات به واحد آموزش ابتدایی بروم. هرچند یک روز زودتر از آن در اداره خدمت رسیدم.

خواستند توضیح دهم که مشکل چیست. گفتم قطعا باید در نامه به شما گفته باشند. الان باید به کدام مورد پاسخ دهم؟

خواستند خودم شرح ماوقع از مشکلات حال حاضر داشته باشم.

خدمتشان عرض کردم که نمی توانم بر روی گوشی شخصی ام نرم افزاری جز شاد را نصب کنم. هر چند همین نرم افزار را نیز بالاجبار نصب کرده ام. تولید محتوا وظیفه ی من نیست بلکه می توانم از محتوای تولید شده توسط گروه های درسی و تکنولوژی و پژوهش که در این حوزه می بایست فعالیت کنند در صورت انطباق با کتب درسی جدید استفاده کنم. یعنی در تدریسم از آن ها به عنوان ابزار استفاده کنم. مانند انواع وسایل کمک آموزشی که با توجه به نیاز معلم در حال حاضر در بازار هست و اغلب مدارس آن را تهیه و در دسترس معلم قرار می دهند.اگر همکاری تمایل دارد اختیاری ساعت های شبانه روزش را تماما به مدرسه اختصاص دهد و برای هر درس پاورپوینت بسازد تا برایش امتیاز محسوب شود ، او را تحسین می کنم ولی خود تمایلی به این کار ندارم. هرچند با توجه به رشته ی تحصیلی ام تسلط کامل به این موارد دارم. در ضمن عاقلانه نیست که یک نیروی حق التدریس که حقوقش از یک کارگر در اداره کار کمتر است و این ارزشیابی ها صرفا جنبه ی نمایشی برایش دارد ، تا این حد مورد بیگاری قرار بگیرد.

معلمان رسمی نیز اگر قرار باشد دو هفته بدون حقوق و بیمه فعالیت کنند و با این وضع کلاس ها را اداره کنند ، هرگز چنین خودشیرینی هایی را از خود نشان نمی دادند. جالب نیست که پشت پرده نق بزنند و در عمل کار دگر کنند. صادقانه کار کردن و شفاف عمل کردن محترمانه تر است.  مسلما تابستان برای بازآموزی و بهره مندی از روش های تدریس نوین معلمان قرار داده شده است و سه ماه تابستان را نیز برای همین به آنان حقوق پرداخت می کنند که علاوه بر بازآموزی ، سواد رسانه ای و نکات حائز اهمیت برای تدریس را مسلط شده و با برنامه هایی که واحدهای تکنولوژی و مراکز تحقیقات معلمان و سازمان پژوهش تدارک دیده اند ، راحت تر تعامل برقرار کنند. ولی نه اینکه به جای متولیان هر حوزه جبران مافات کنند و جای مشاغل دیگر را اشغال کنند.

دانش آموزان تا معلم از آنان نخواهد حتی شبکه ی آموزش را نمی بینند. سوق دادن دانش آموزان به برنامه های تهیه و تدوین شده می تواند از تلاش های یک معلم در همراهی باشد.

معلمان توانمندی های آموخته شده ی خود را باید در بیان و تفهیم مطالب و اجرای برنامه های آموزشی خود به صورت زنده به کار ببندند. یعنی اینکه از ابزارها و وسایل کمک آموزشی استفاده کنند و یادگیری را ارتقا دهند. حال که آموزش مجازی شده است ، تهیه منابع و محتوای درسی دردسری مضاعف بر دوش معلم شده که انتقاد از آن چهره ی خوشی ندارد. والدین دانش آموزان نیز خود را در جبهه ی طلبکاران می بینند و گمان می کنند باید هر چه داد بر سر بخش های مختلف جامعه دارند می توانند بر معلم ادا کنند.

آموزش و پرورش حق این را ندارد که از شرایط بحران کرونا سوء استفاده کرده و از معلمان به جای متولیان بخش های آموزشی ، تولید محتوا ، فناوری های نوین و سازندگان نرم افزارهای کمک آموزشی منطبق با کتب درسی دیگر کار بکشد.

زمانی معلم می تواند تولید محتوا انجام دهد که خود در تألیف کتب درسی و محتوای آموزشی دستی بر آتش داشته باشد . نه اینکه حتی در تغییر تصویر یک کتاب و یا گنجاندن مهارت ها نیز از وی نظر خواهی نشود چه برسد به محتوا.

روز جهانی معلم و تمرین مهارت های مدنی و شهروندی در معلمان

برای تهیه ی یک نرم افزار چون کتاب آریا در مقطع ابتدایی قطعا هزینه ای در اختیار کارگروهی قرار داده می شود که با اقتضای امکانات در دسترس این ابزار آموزشی را برای مدارس تولید کنند.

معلمان نه تنها وظیفه ی اصلی خود را فراموش کرده اند بلکه وارد حوزه ی کاری اقشار دیگر جامعه نیز شده اند.

هرچند از همین معلمان و بعضا خانواده های آنان نبوغ کارآفرینیشان رشد خواهد کرد و کم کم علاوه بر مافیای کنکور ، باعث رشد دلالان تولید محتوای درسی در قالب کاسبی در آموزش و پرورش نیز خواهند شد.

حتما کارشناسان و تحصیل کردگان مدیریت کسب و کار و کارآفرینی با زیر ساخت فناوری اطلاعات می دانند که اسم این کار نوآوری ایده های خلاق نیست. این حرکت ، برگشت به عقب و سست شدن بنیان هاست.

کسی نظارت ندارد که محتواهای آموزشی بر چه اساس و چارچوبی تهیه می شود. فقط می گویند در شرایط بحران هستیم باید بسازیم و جلو برویم. حال چه بسازیم مهم نیست. با کمی رنگ و آب و تلفیق انیمیشن و عکس در صفحات مطالب گویا می شود و تمام.

این ظلم است در حق دانش آموز و علم و دانش افزایی!

ولی وقتی کارشناسان این حوزه فعالیت می کنند و الگویی برای همگان می شود ، امکان نقد و بررسی اشکالات آن سریع تر و بهتر و عملی تر خواهد بود. در حال حاضر از بحران بحران می سازیم.

خدا را شکر تحصیل کردگان تکنولوژی آموزشی ، مدیریت برنامه های درسی ، فناوری های نوین در تدریس در کشور کم نیستند.

اگر شاد پیشنهادی برای رفع تعطیلی مدارس و آموزش بوده است ، به عینه شاهد هستیم که نه تنها چنین نشد بلکه باعث دردسرهای بسیار و افزایش خشم و به خطر افتادن سلامت روان نیز در جامعه شده است. خانواده ها را رو در روی فرزندان و کادر مدرسه را نیز روبه روی هم قرار داده است.

روز جهانی معلم و تمرین مهارت های مدنی و شهروندی در معلمان

با برقراری آموزش مجازی و نبود قوانین مشخص برای آن ، هر کسی می تواند به مجموعه قوانین خود اشاره کند.

اگر در این برهه تصمیمات شورای آموزگاران تأثیری دارد ، مدیر یک عضو از شورای مدرسه است و حداقل چندین عضو دیگر در این شورا حضور دارند. معلم هم به عنوان یک عضو می تواند آزادانه و نه باز بالاجبار نظر دهد.

دلیلی ندارد که کم کاری های آموزش و پرورش را معلمان تقبل کنند و نزاعی بین خانه و مدرسه باشند. همین که با وضع اسف بار رتبه بندی و معوقات تلمبار شده باز هم آموزش و پرورش را رها نکرده اند ، جای تقدیر دارد.

 

آیا نمایندگان مجلس، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، پزشکان و اقشار دیگر جامعه چنین کاری را برای سال های متوالی انجام می دهند؟ حاضرند برای کمک به آموزش و پرورش یک سال از حق و حقوقشان چشم پوشی کنند تا کشور پیشرفت کند؟ این حرف نمی شود که معلم شغل مهمی را بر عهده گرفته است ولی در بقیه جایگاه های اجتماعی فقط با گذشت و ایثار نشان لیاقت بگیرد. این رفتارهای سلیقه ای برازنده ی یک معلم نیست.

 

تمامی سازمان های دولتی و غیر دولتی از معلمان تشکر کنند باز هم کم است.

هرچند معلمان در هر رسته ای که هستند و بالاخص معلمان حق التدریس ، خرید خدمت و شرکتی ها اگر آگاه و بیدار بودند ، آموزش را در شکل " حضوری " پشتیبانی می کردند که بعد از پایان این بحران ها ، به جای دستمزد زحماتشان با گردن خم کرده ، چشمانی غمگین و دست از پا درازتر ، از سیستم کنار گذاشته نشوند و به راحتی به آنان بگویند که قبلا کمبود نیرو داشتیم ولی از امروز مازاد داریم و نیروهای ما از دانشگاه فرهنگیان طبق صحبت های رهبر معظم انقلاب تأمین شد. لذا تعهدی در قبال شما از ابتدا نیز نداشته ایم. مبنی بر نیاز از خدمات شما استفاده کردیم. مزدتان را هم دریافت نمودید. مجانی کار نکردید که امروز طلبکار باشید.

آن زمان است که بخشنامه های زیادی را پیش روی نیروهای حق التدریس آزاد و خرید خدمات خواهند گذاشت. فقط می گویند در شرایط بحران هستیم باید بسازیم و جلو برویم.

و همه چیز مو به مو مطابق قانون پیش خواهد رفت.

اما امروز هرچه قدر در اداره خواستار بخشنامه یا شیوه نامه یا حتی نامه ای دال بر اجبار معلم بر تولید محتوا و نصب نرم افزارهای غیر از شاد به عنوان پشتیبان شدم ، چیزی به من ارائه نشد.  آنقدر تعجب کردند که لحظاتی حس کردم ده سالی را احتمالا در این کشور نبوده ام و خبر از وقایع گذشته در این مدت ندارم.

تلاششان قابل تحسین است. شفاهی سعی بر اقناع نمودند. فقط توصیه بر تعامل در هر جمله دیده می شد. البته حق هم دارند چون چنین چیزی وجود خارجی ندارد.

ممکن است بعد از این یادداشت بخشنامه ای نیز صادر شود. خدا را چه دیدید!

جالب آن جاست که فرم های ارزیابی عملکرد آموزگاران بر طبق بخشامه های امور استخدامی تنظیم شده است و بر اساس آن برای آینده ی آنان و بود و نبودشان در سیستم و نوعی رتبه بندی سازمانی تصمیم گیری شود. ولی دستورالعملی نداریم که بگوید امکانات و بودجه مدارس بایستی صرف اجرای پروتکل های بهداشتی و بازگشایی مدارس به صورت حضوری با اطمینان خاطر به خانواده ها  به جای رعب و وحشت در آنان ، صرف تولید محتوا و در اختیار گذاشتن ابزار آموزش مناسب به معلم و تدریس بهینه باشد. بله تولید محتوا باید در اختیار معلم قرار داده شود تا وی با آموخته های خود از آن در جهت آموزش کیفی  بهره برده و بهترین راه های یادگیری مفهومی را در اختیار دانش آموزان بگذارد نه اینکه صبح تا ظهر در مدرسه ، بعدازظهر تا شب هم درگیر بازخورد ها و تا صبح فردا و حتی روزهای تعطیل برای طرح درس روزهای آتی ، گوشی به دست دور برود و پاورپوینت بسازد،  تبدیل به کلیپ نموده و با صداگذاری در اختیار گروه های درسی قرار دهد تا نامش به عنوان معلم نمونه تیک بخورد.

نوع تدریس معلم و چگونگی بیان مطلب برای یادگیری حتی بر روی همان محتوایی که ساخته می شود مهم است و اگر معلمی نتواند به خوبی درس را تفهیم کند ، هزاران نمونه محتوایی بسازد ارزش ندارد. تدریس محتوا ، بررسی و نظارت بر عملکرد دانش آموز جزء وظایف یک معلم است. حتی چارچوب های تولید محتوا قواعد خاص خود را دارد که چه بسا رعایت نکردن آن ها،  لطمه ی زیادی به یادگیری خواهد زد و این در طولانی مدت اثرات خود را خواهد گذاشت. در حال حاضر انزوای یاددهنده و یادگیرنده درد ناعلاجی ست که در نمودارهای آماری میزان باسوادی و رضایت از آموخته های فردی ، هویدا نیست.

اگر آموزش و پرورش با ایجاد ذوق و شوق در معلمان و کسب امتیاز برای ساخت تولید محتوا مسابقه ی رقابتی برگزار کرده است تا آموزش مجازی به جای آموزش حضوری رونق پیدا کند و به امری دائمی تبدیل شود . مهارت محوری و مدرسه محوری که شعار سال های خدمت مسئولین بوده است ، به دست فراموشی سپرده می شود و به زودی شاهد تعدیل نیروهای زیادی خواهیم بود. به طوری که صد معلم در کل کشور با کمترین امکانات می توانند مجموعه ی آموزش و پرورش را بچرخانند. نیاز به این همه نیروی اضافه نمی باشد و عملا کمبود نیرو نیز مرتفع می شود.

سیستم اداری در زمان های بحران سعی می کند با همه مهربان باشند. شرایط که آرام شد ، همه ی رفتارها تغییر می کند. چقدر تغییر کردن بدین شکل ناخوشایند است. خصوصا تغییراتی که احساسات و عواطف انسانی را له می کند و مهربانی و محبت را از چهره ها که هیچ ، از قلب ها می زداید. اگر قرار است خوی انسانی را فراموش کنیم ، از تغییر کردن بی جا اجتناب کنیم.

همین پدر و مادری که با غرور مدرک دکترایش را بر سر معلم می کوبد ، حاضر نیست به خاطر آینده و دلخوشی  فرزند و خانواده خویش ، سایر اقشار جامعه و حتی اولیای مدرسه دانش آموزش را درک کند . اگر همین والدین که بخشی از آن ها فرهنگیان مملکت نیز هستند، کمی دست رد به تمایلات خود می زدند و در هر مهمانی ، مسافرت و مراسمی دعوت می شدند سر از پا نمی شناختند و با آغوش باز از آن استقبال نمی کردند اکنون مدارس با شادابی و بدون نگرانی به صورت حضوری فعال بودند. همین والدین در مقابل بازگشایی مدارس هم همراه معلمان از خدا خواسته برای ماندن در خانه ، یک صدا شدند که اگر مدارس باز شود کرونا جان ما را می گیرد و ما اجازه ی ورود فرزندمان را به مدرسه نمی دهیم. بگذار بی سواد باشد ولی بهتر است که از دست برود.

ولی غافل از آنکه خیلی وقت است ، همه چیز از دست رفته است. چون آگاهی و دانایی مرده است.

روز جهانی معلم و تمرین مهارت های مدنی و شهروندی در معلمان

رفتن به مدرسه شادی بخش است. اما وقتی قرار باشد وقتت را در آن جا به بطالت بگذرانی حالتش عوض می شود. اگر قرار بود نرم افزارهای متفرقه ای جز شاد را روی گوشی ام  و با همین خط نصب کنم در خانه هم این کار مقدور بود. نیازی به کشاندن معلم به مدرسه نبود.

تهیه سیستم، خط تلفن ، خط اینترنت و هر آنچه برای آموزش مجازی نیاز است و معلم نمی تواند از وسایل شخصی اش در اختیار آموزش همگانی قرار دهد را مدرسه باید مهیا کند. حتی اگر معلم در بهترین وضعیت مالی قرار داشته باشد.

معلمان نباید خجالت زده باشند که هزینه های افزایشی و تحمیلی را که به واسطه ی دستورات و توقعات مسئولین برای آنان فهرست شده است را از خود مدرسه مطالبه کنند. مدرسه نیز باید بتواند از اداره طلب کند. بودجه ای که باید به مدارس داده شود ، می بایست صرف چنین امور آموزشی نیز بشود. ادارات در کنار آمارگیری از مبتلایان و فوتی های کرونا در بین دانش آموزان و معلمان مدرسه رأس ساعتی معین در روز ،  اندکی از انرژی خود را برای پیگیری نیازهای دانش آموزان و معلمان جویا خرج کنند. اگر بخشنامه باشد زودتر به امضای همکاران خواهد رسید و منِ معلم کتبا می نویسم که در چه شرایطی حداقل در کلاس خود قرار دارم و همان را صادقانه به شما انتقال خواهم داد.اینطور راهگشاتر است.

بسیاری از معلمان از سال گذشته و در جریان آموزش مجازی، خسارت های زیادی را برای خرابی و یا غیر قابل استفاده شدن تلفن همراه و رایانه های شخصی متحمل شدند ولی آموزش و پرورش هیچ گونه تعهدی در قبال این مسئله برای خود قائل نشد. آن قدر صحنه های دلخراشی را دیدیم که این را کسر شأن می دانم که با معلم مانند بینوایان و گدایان برخورد کردند ولی اینکه مهارت نه گفتن را بلد باشیم و به هر نوع درخواست نابه جایی محکم و قرص نه بگوییم را مایه خجالت نمی بینم.

با تحت فشار گذاشتن معلم و توهین به شعور او به خاطر رعایت حدود و وظایف مرتبط با حیطه ی شغلی اش ،  ارتقایی در توزیع افتخارات برای یک مدرسه ، اداره ، ناحیه و یا یک استان حاصل نمی شود.

تقدیرنامه های صوری در حال حاضر برای آموزش و پرورش کشور ، سودی نداشته است. حتی اگر این نشان شایستگی را وزارت به معلمی دو دستی تقدیم کند.

در حال حاضر انزوای یاددهنده و یادگیرنده درد ناعلاجی ست که در نمودارهای آماری میزان باسوادی و رضایت از آموخته های فردی ، هویدا نیست.

« خودمداری » در گفت و گوهای نفرات برتر کنکور از  وطن دوستی و علاقه به حفظ " هویت" با تأسف به نهایت " منیت" رسیده است.  معنویت آموزش و حقانیت علم آموزی را در دانش آموزان با استعداد نه در آموزش مجازی و نه در آموزش حضوری با رفع تکلیف کردن از وظایف اصلی به سرخوردگی نکشانیم. کارنامه های بی اعتبار مجازی ، فقط تزویر را تقویت بخشید. اعتماد به نفس کاذب ، در عده ای خودشیفتگی ایجاد کرد و اخلاق و انسانیت را با بحران مواجه کرد . با خودمان مهربان باشیم.

روز جهانی معلم بر معلمان آگاه بر شرایط مبارک.

روز جهانی معلم بر تمامی فرهنگیانی که به حقوق مدنی و شهروندی خود واقفند مبارک.

روز جهانی معلم بر تمامی اولیای فرهنگی آموزش و پرورش که خدمت را با ذلت ترکیب نمی کنند مبارک.


روز جهانی معلم و تمرین مهارت های مدنی و شهروندی در معلمان

پنج شنبه, 17 مهر 1399 12:40 خوانده شده: 905 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +19 -4 --
ناشناس 1399/07/17 - 13:37
از آخر متن
روز جهانی معلم بر تمامی اولیای فرهنگی آموزش و پرورش که خدمت را با ذلت ترکیب نمی کنند ........

حقیقتا شورَش را درآورده اید. هیچکس حق اهانت به ساحت
معلم را ندارد.
اگر خامه را غلاف کنید به جامعه
معلمان خدمت بزرگی می نمایید.
این جسارت نیست بلکه..........
پاسخ + 0 0 --
نرگس کارگری 1399/07/17 - 19:52
ناشناس گرامی
با سلام
شما می توانید به نفع معلمان مطلب بنویسید و حتی خودتان را به عنوان یک معلم نمونه معرفی کنید.
ولی بهتر است قبل از آنکه کسی یا جایی را تحریم کنید ابتدا خودتان را معرفی نمایید که بدانیم با کدام شهروند مسئول ایرانی رو به رو هستیم.شغلتان چیست و چگونه مطالب صدای معلم خشم شما را افزایش داده است؟
مطالبی که نوشته ام کاملا مستند است. شما اگر مستندات لازم را دارید که خلاف گفته ام برایمان ارسال کنید.
پاسخ + +19 -8 --
ناشناس 1399/07/17 - 13:52
هر چند من فقط یک معلم هستم ، اما ترجیح می دهم از امروز ، سایت صدای معلم را تحریم نموده و دیگر هرگز آن را مطالعه ننمایم.
در جایی که حرمت امام زاده نگه داشته نمی شود و با هوسرانی قلم
عده ای مخدوش می گردد، تحریم تنها
طریق عقل است.
هر نوع توجیه و پاسخ به این حرکت را
نیز تحریم می نمایم.
پاسخ + 0 0 --
احمدی 1399/07/17 - 14:19
پس برو تو امامزاده درس بده
پاسخ + 0 0 --
معلم 1399/07/17 - 14:32
این سایت در این مدت کرونا نشان داد، که هیچ ارزشی برای معلم قائل نیست. کلا چند تا مقاله با سر تیتر " طبل تعطیلی" که چونان پتکی بر سر معلم بی تقصیر فرود می آید.... حرف هم که می زنیم میگن ما سایت صنفی نیستیم و به امور معلین کاری نداریم. پس لطفا اسم سایت تون رو تغییر بدین. تا وقتی کسی در سرچ ها این سایت برایش بالا میاد به اشتباه نیفتد که به نام معلم و به کام نامعلم.
پاسخ + 0 0 --
یوسفی 1399/07/17 - 18:58
آقابا خانم ناشناس
سلام
فعلا تنها رسانه سراسری و منتقد در آموزش و پرورش و در میان جمعیت یک میلیون نفری معلمان !! همین صدای معلم است .
این رسانه تازه همیشه خودش می گوید که مرا نقد کنید و از آن استقبال هم می کند .
اگر شما حوصله نوشتن و یا نقد ندارید آن مبحث دیگری است!!!
پاسخ + 0 0 --
نرگس کارگری 1399/07/17 - 19:49
ناشناس محترم
با سلام
چنانچه یقین داشتم که شما معلم باشید حتما نقدتان می کردم که بدانید معلمان سکوتشان ننگ است.
پاسخ + 0 0 --
مدرس آزاد 1399/07/18 - 18:49
با توجّه آقا یا خانم یوسفی موافقم!

و در ضمن، نقد و بحث چه اشکال دارد؟ اینکه بگوییم که بالای چشم ابرو هست یا خیر، مشکلی دارد؟

اگر کفّار دانا یا نادان ایجاد مبحث کنند، آیا مسلمانی که مدّعی پاسخ دهی است، عاجز می‌شود؟

و ...

بار الهی !! سلام مرا به هر فردی که در رؤیای صادق بزرگواری را دید و مجوز نقد و سکوت را گرفت برسان! چه بسا که اگر صدای معلم و این سایت خفه شود، سکوتی بدتر از نقد یا نقدی سخت تر یا تلختر از جایی دیگر ایجاد شود !!

هرچند که جای بحث مطالبی در این سایت خالی است ولیکن وجود مباحث مفید بوده و مطالب این سایت خالی از اشکال و گاهاً شاید بی جهت نیست ولیکن هر حرف حساب یا ناجسابی، قابل پاسخگویی است.
پاسخ + 0 0 --
اصغر 1399/07/20 - 19:11
آقای احمدی احترام امامزاده را نگهدارید ما همه مسلمان هستیم و پیرو امامزادگان
پاسخ + +3 -22 --
احمدی 1399/07/17 - 14:20
با تشکر از خانم کارگری بابت این قلم و روشنگری ها
پاسخ + 0 0 --
نرگس کارگری 1399/07/17 - 19:46
جناب احمدی
با سلام و احترام
عشق من به این آب و خاک و بالاخص شهرم اصفهان و علاقه ام به حرفه ی معلمی باعث نمی شود که از حقوق مدنی و شهروندی دور باشم.
من آموزش و پرورش را دوست دارم و عمر و جوانی ام را در این ارگان گذاشتم. مسلما خیلی از موقعیت ها را از دست داده ام تا بتوانم بگویم ایران معلمان آگاه و ملت هوشیار می خواهد.
وظیفه ی خود می دانم که به جایی که تعلق دارم را نقد کنم.
پاسخ + +6 -13 --
زهره 1399/07/17 - 19:26
درود فراوان بر شما معلم فرهيخته كه با طرح موضوع مهارت نه گفتن معلمين به عنوان الگوي يك جامعه پرسشگري و مطالبه حقوق خود را از حقوق مسلم خود بدانند و به هر بخشنامه ي غير كارشناسي ترتيب اثر ندهند .
سپاس مجدد
پاسخ + 0 0 --
نرگس کارگری 1399/07/17 - 19:47
سرکار خانم زهره
سلام و عرض ادب
قطعا شما همکار روشنفکری هستید که مطااب را با جزییات مطلب دیده اید.
سپاس از همراهی شما
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1399/07/18 - 04:47
هرکس موافق شماست روشنفکر هست؟؟؟شما خودتان در همین صدای معلم چقدر به معلمان توهین کردید؟؟شما کی هستید که تز روشنفکری میدهید شما الان مخالف همه معلمان هستید به جز معدودی از خودتان چقدر مقاله ضد معلمان نوشتید و توهین کردید ؟ اصلا کدام روز جهانی معلم برگزار شده که شما تبریک میگویید شما که معلمان را مقصر حضوردانش آموزان میدانید از اوضاع حال خبر ندارید و پشت این رسانه مخفی شدید و مرتبا با نویسندگان خود به معلمان توهین میکنید انواع توهین های مختلف آقای سلیمان پور که مشخص است اگر معلمی بتواند حرف حق خود را به ایشان ثابت کند معجزه کرده فقط خودش را قبول دارد قبلا همراه معلمان بود در حال حاضر وضعیت فرق کرده دلیلش مشخص شاید نباشد ولی بحث نه گفتن شما یک مقاله چند دهه پیش است که برای معلمان کهنه شده است عین حزب کمونیست که متلاشی شد
پاسخ + +15 -8 --
مدرس آزاد 1399/07/18 - 18:57
دو سه خط از متن را خواندم مطالب بسیار خوبی بودند

وافعاً جای تأسف دارد که شایستگی علم معلم به داشتن سیم کارت و شایستگی موبایلش وابسته شده!

په بی هوش و بد معیار و ستمگر است آموزش و پرورش دولتی و عیردولتی!
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1399/07/18 - 22:46
شما اگر بلد نیستید با موبایل و کامپیوتر و‌علم روز استفاده کنید تقصیر بقیه چیست در ضمن مقاله را باید کامل خواند و نظر داد شما همینطور نظر میدهید آن هم در مخالفت با معلمان
پاسخ + 0 0 --
مدرس آزاد 1399/07/19 - 21:55
سلام به ناشناس
از کجا می‌دانید که از دانش برنامه نویسی کامپیوتر و علم روز و دیروز بی بهره‌ام!؟
داشتن دانش شمشیر سازی و قابلیت شمشیر زنی دلیلی بر اجرای شمشیر کشی است!؟

بار الهی!! سلام مرا به علی ابن ابیطالب(ع) برسان! هم او که شمشیر زنی بی‌نظیر بود و هنرمندانه بیش از اینکه شمشیرش بیرون از غلاف باشد درون غلاف بود !!! و ...
و بار الهی !! سلام مرا به هر استاد و دانشجویی، یا معلم و شاگردی که بدون اینکه از یکدیگر تلفنی داشته باشند، از طریق پست الکترونیک، با کیفیت درس می‌دهند و با کیفیت درس می‌خوانند؛ برسان !!
در حالی که استاد تمام مدارک دانشگاهی خود را از شریف اخذ نموده و دانشجو تعداد مدارکش از استاد بیشتر است.
شاید قصورم اینست که خداوند عمرم را فاصر کرده و فرصت کامل خواندن را ندارم !
برادر و یا خواهر محترم ناشناس!!! برای همان دو سه خط تأیید نوشتم و برای آنچه نخواندم نظری ندادم !!
پاسخ + 0 0 --
اصغر 1399/07/20 - 19:09
انشاالله سلام اولیا الهی به مدرس آزاد
پاسخ + 0 0 --
مدرس آزاد 1399/07/25 - 22:07
سلام جناب اصغر آقا و ممنون و همچنین بر شما
پاسخ + +7 0 --
ناشناس 1399/07/19 - 19:18
خودکرده را تدبیرنیست چه بگویم که نگفتنم بهتراست طاووس خواهیم وجورهندوستان نمی کشیم می سوزیم به پای عده ای که حقوق قانونی خودرا نادیده می گیرند وسرتسلیم فرود می آورند

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور