5 شهریور روز بزرگداشت محمد بن زكرياي رازي (روز داروساز) است. رازی کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک)، نخستین داروهای آلکالوئیدی و نفت سفید است . جرج سارتن در کتاب تاریخ علم، رازی را پدر علم شیمی می داند. رازی اولین فیلسوف تجربی ایرانی است. برخی در ایران، به اشتباه، متکلمین را فیلسوف قلمداد می کنند و به این اعتبار رازی از معدود فیلسوفان خردگرای محض (قبل از دکارت) و یک پوزیتویست positivist تمام عیار است (حتا قبل از بیکن). رازی از اولین منادیان عقل استقرایی بوده است، همان عقلی که محمد غزالی بعدها متعرض آن شد و این روند تا به امروز که روزگار غلبه اخباری گری است، ادامه دارد.
اگرچه همگان منجمله ابن الندیم در الفهرست از تواضع ، مردمداری و خوشخوی بودن رازی گفته اند اما نگاه علمی محض رازی به وقایع و تعمیم آن به حوزه فلسفه و دین که لاجرم به انتقاد او از مبانی دینی انجامیده ، باعث شده است که جریانی در طول تاریخ وی را دهری (ملحد و ماده گرا) بداند. فارابی و شهید بلخی و ابن هیثم به همین دلیل ردیه هایی علیه وی نوشته اند و ابن سینا در موردش می گوید:«المتکلف الفضولی المتکلم بما لا یعنیه». در هرحال رازی معتقد به جدایی فلسفه و عقل از دین بوده و با انتقاد از ادیان ،آنها را ضد عقل (فأما المذهب فأنّه ممّا يحتاج فيه الي كلام يبّين به انّه عرضّ هوايي لاعقلي) می دانست .
رازی موکدانه بر جامعیت عقل تاکید و توانایی آن یادآوری می کند :«با ابزار خرد است که ساختن کشتیها و کاربردن آنها را یافتهایم، چندان که هم بدانها سرزمینهای دور دست آن سوی دریاها را درنوردیدهایم . دانش پزشکی را هم با خرد حاصل کردهایم ، که چندان صلاح و سود برای تنهای ما دارد ، و دیگر علوم و فنون که ما را بهره رساناند ، و هم بدان امور بس پیچیده و پنهان از دیده را شناختهایم ، چنان که شکل زمین و سپهر و بزرگی خور و ماه و دیگر اختران ، فواصل و حرکات آنها را دریافتهایم ، و نیز بدان خود به شناخت آفریدگار گرامی نائل شدهایم ، بر روی هم ، خرد چیزی است که اگر نبود، وضع ما همچون حال چارپایان و کودکان و دیوانگان را میمانست ». «در ری هیچ ردی از رازی نیست. انگار نه انگار که زمانی محمد بن زکریا نامی در این شهر میزیست»
رازی به سبب این افکار مورد انتقاد بوده ، ابن حزم، رازی را «جاهل خرافاتی»می نامد، موسيبنميمون (دلاله الحائرین) که فیلسوفی یهودی است افكار رازی را« هذيان»می داند، ابوريحان بيروني هم در نامه ای که به ابن سینا می نویسد در جایی به آرای رازی استناد و موجب آزردگی بوعلی می شود چنانکه بوعلی با آنکه خود پزشکی برجسته است و در نگارش «قانون» از کتاب «الحاوی» رازی استفاده زیادی کرده است، می نویسد:«گويي تو اين اعتراض را از محمدبنزكرياي رازي آن متكلف فضولي گرفتهاي كه بر الهيات شرح ها نوشت و از حد خود تجاوز كرد و نظر در شيشههاي ادرار بيماران را فرو گذاشت». (نامه دانشوران ج.1).
دوکتاب رازی که منعکس کننده افکار انتقادی اوست عبارتند از : «فیالنبوات» و«فی حیل المتنبین» که به واسطه صراحت در نفی حجیبت دین و پیامبران در بین علمای دین به نام های «نقص الادیان » و « مخاریق الانبیاء » مشهور شد و در قرون بعد به فتوای هم آنان از بین رفت (در زمان خود رازی ، سامانیان ایرانی تبار نوعی فضای تساهل و آزاد اندیشی فراهم کرده بودند) و نقل قول های به جامانده از رازی دراین حوزه، بیشتر بر اساس گفته های«ابوحاتم رازی»نویسنده کتاب«أعلام النبوه»است که با رازی مناظره های متعددی داشته.
مرحوم مرتضی مطهری با استناد به رساله :«... فی تثبیت المعاد »معتقد است که رازی معتقد به توحید و معاد بوده و چون اهل ری، به طور حتم شیعه بوده بنابراین طبیعی است که به خاطر انتقاد فارابی و ابن هیثم و ابن سینا باب انتقاد از او بازشود و در طول تاریخ علمای اهل سنت رازی را ملحد معرفی کنند با این حال همین اظهار نظر شاید این نکته رو نادیده گرفته است که حتا فردی مثل ناصر خسرو قبادیانی که شیعه اسماعيلي بوده است در کتاب «زادالمسافرین»، رازی را جاهل وغافل می داند بنابراین -به فرض شیعه بودن- نمی توان، دلیل اتهام الحاد وی را به مذهب رازی تقلیل داد .
سیدحسین نصر در جلد چهارم کتاب تاریخ ایران، محل دفن رازی را در «ری» می داند. ری اما کمترین نشانی از رازی را در خود دارد، روزنامه شهروند سال گذشته در این باره نوشت:
«در ری هیچ ردی از رازی نیست. انگار نه انگار که زمانی محمد بن زکریا نامی در این شهر میزیست».
( کانال سهند ایرانمهر )
نظرات بینندگان
ردی از هیچ اندیشمند و دانشمند فاخر
دیروز، باقی نمانده است.
گویی عامدا و جنون آمیز سعی در قیچی کردن مابین سنوات قبل ۱۳۵۵ با
سنوات بعد آن تا به امروز دارند و متاسفانه موفق هم بوده اند. با نابودی فرهنگ و ادبیات .