آیا می دانید که مدیر مخفف ۴ کلمه مردم آزار، دورو، یاوه گو و ریاکار است.
آیا می دانید که در کشور ما مدیر نه تنبیه می شود و نه برکنار می شود و فقط از سازمانی به سازمان دیگر می رود.(اصل بقای مدیران)
آیا می دانید که مدیران هوش بالایی در طراحی سیستم های خبرچینی و خبرکشی درون سازمانی دارند، مظلوم نما، بزرگ کننده مشکلات محیطی و بدل انداز هستند.
آیا می دانید خیلی از مدیران به جای مخ با مخچه فکر می کنند ؟
آیا می دانید که هر مدیر فردی نادان تر و نفهم تر از خودش را به عنوان زیردست انتخاب می کند تا نسبت به آن فرد احساس برتری کند ؟
ایا می دانید که بند فوق عامل عقب ماندگی صنایع و ناکارآمدی سازمانهاست ؟
آیا می دانید که مهمترین وظیفه یک مدیر به جان هم انداختن پرسنل یک سیستم است ؟
آیا می دانید که مدیران تعمدا" به طور مداوم از خود انرژی منفی ساطع می کنند که ظاهرا” جایی آن ها را آموزش های این چنینی می دهند تا محیط های کاری را آزار دهنده کنند ؟
آیا می دانید که مدیران خوش شان نمی آید کسی نظری بهتر از نظر مدیر ارائه دهد و اگر کسی چنین کاری را انجام دهد مورد خشم و غضب مدیر قرار می گیرد ؟
آیا می دانید مدیران جز مقدمات ناچیز از سیستم تحت امر خود هیچ اطلاعی ندارند و در عین حال همیشه طلبکار از عالم و آدم و دائما" نالان هستند ؟
آیا می دانید که بزرگترین آرزوی یک مدیر زندگی در امریکا، کانادا ، استرالیا و یا کشورهای اروپایی است؟
آیا می دانید که بزرگترین عامل ایجاد بیکاری و رکود مدیران هستند؟
آیا می دانید که مدیران از پیشرفت سازمان شان وحشت دارند و نگران وضعیت خودشان می شوند؟
آیا می دانید که مدیران هدفشان از شناخت نخبگان ایجاد مشکل و ناراحتی برای آنهاست تا در اثر ازار و اذیت ، نخبگان مجبور به ترک سیستم شوند و خیال مدیر برای باقی ماندن در پست مدیریت راحت شود ؟
آیا می دانید که بیشتر مدیران همانند دون کیشوت به هر چیزی که ببینند با چشم شک و بدبینی نگاه می کنند و اگر از یک موضوع و یا یک شخص خوش شان نیاید به آن موضوع یا شخص حمله می کنند ؟
آیا می دانید که خیلی از مدیران به دلیل ظرفیت پایین ذهنی خود، تمایل بالایی به کارهای سطحی با تعداد بسیار زیاد و ویترین چینی از این کارهای کم عمق دارند؛ لذا از پژوهش و تحقیقات، ارتباط بین صنعت و دانشگاه ، برنامه ریزی ، نظارت و پاسخگویی و مواردی از این جنس، بیزارند و هر کسی که به تحقیقات اصیل و مستند منجر به پیشرفت سازمان بپردازد چنان با کارشکنی و سنگ اندازی روبه رو می شود که از این کارش پشیمان شود؟
آیا می دانید که بیشتر مدیران کارهای بنیادین را به بهانه هایی نظیر تکراری بودن و عدم اولویت برای سازمان، نبود بودجه ، وجود محققین ارزان تر برای انجام کار و مواردی همانند، خوابانیده و مجری را منزوی و بایکوت کرده و علاوه بر اینها، چنان به حوزه مالی و حقوق و دستمزد فرد فعال در سازمان، لطمه می زنند که در معرض خطر اخراج قرار گیرد ؟
آیا می دانید که بیشتر مدیران به بهانه افزایش عملکرد سازمانی، به شدت به دنبال افزایش اختیارات سازمانی شان برای سرکوب و آزار نیروهای زیر مجموعه خود بوده و می خواهند که اختیار حقوق و مزایا و قرارداد کاری نیروها به طور مطلق در ید قدرت آنها باشد، تا هر موقع اراده کنند هرکس را که خواستند به راحتی اخراج نمایند؟
آیا می دانید که هر مدیر علی الظاهر تابع محض و بی قید و بند مقام بالادستی خود بوده و تا زمانی که جریان قدرت مقام بالادستی برقرار باشد، فرمانبرداری می کند اما با کاهش یا حذف جریان قدرت، اولین طغیان کننده بر علیه مقام بالادستی، خودش خواهد بود ؟
ایا می دانید اکثریت قریب به اتفاق مدیران توانایی سلوک واقعی شان با دیگران کم بوده و آستانه تحمل پذیری پایینی دارند، منافع فردی و برداشت های شخصی در اولویت کارشان قرار دارد، توان همسویی با برنامه های عمیق میان مدت و بلند مدت را ندارند و آمادگی عجیبی برای تامین منافع فردی حتی به قیمت نابودی سازمانی و از بین رفتن پتانسیل های نیروی انسانی سازمان در آنها دیده می شود ؟
آیا می دانید که مدیران از تحقیق، نظارت، آموزش و برنامه ریزی گریزانند و تمایل شدید به همکاری با کوتوله های سازمانی را دارند ؟
ایا می دانید که مدیران به شکل تیمی و باندی کار می کنند، تیم و باند آنها دارای سلسله مراتب مطلق (طبقه ای) است، علی الظاهر با ظاهری حق به جانب و خیرخواهانه ورود کرده و قصد اصلاح امور را دارند، انسان های دغدغه مند به نظر می رسند ، آنها مثل آهن ربا همدیگر را جذب کرده و با ساخت مجموعه الجزایر پراکنده ، مستقل و در عین حال مرتبط با یکدیگر، پهنه های ساختاری، سازمان های گوناگون و در کل عرصه نظام های اداری و مدیریتی را آلوده می نمایند.
و در آخر اینکه ایا می دانید مدیران با پسورد زیر وارد سازمان ها و صنایع می شوند:
آن کس که نداند و نداند که نداند
در پست ریاست تا ابد الدهر بماند
نظرات بینندگان