شیوع کروناویروس به واقع در بسیاری از ابعاد زندگی بشر در کره خاکی تحولات شگرفی را رقم زد. یکی از تحولات پیرامونی ما رسمیت پیدا کردن آموزش مجازی و شکستن قبح داشتن گوشی موبایل برای دانشآموزان است.
زمانی که آموزش و پرورش با طراحی شبکه شاد رسماً آموزش مجازی را کلید زد، برخی از دبیرانی که در سیستم آموزش حضوری با گچ و تخته سنگین و تنبل بودند، در آموزش مجازی با علاقه مندی مضاعفی دیده شدند و گاهاً ذهنیتهای کمکاری گذشته را به کل زدودند و البته عکس این موضوع نیز کاملاً سکه رایج بازار است.
در بحبوحه آموزش مجازی برخی از همکارانی که به هر دلیل تجربه چندانی از حضور در شبکه اجتماعی نداشتند، حتی در نصب اپلیکیشن شاد به مشکلات مسلسلی برخورد کرده و به دلیل فقدان آموزشهای لازم، خود و مخاطبانشان را با مشکلات عدیدهای روبهرو کردند. سیطره بینش غیرعلمی و یا سیاسی ایدئولوژیک باعث شده است تا اغلب آزمونها حول مسائل عمومی یا عقیدتی - سیاسی باشد که عمدتاً یا آزموندهندگان خود با این دست مسایل آشنایی دارند و یا اینکه در خلوت خود و در زندگی فردی نیز میتوانند آنها را پیگیری کنند و یا اصولاً دانستن آن ارتباطی با دانش و رشته تحصیلی همکاران ندارد
به هر حال سال تحصیلی گذشته با تمام نقاط قوت و ضعفش سپری شد، ولی بر اساس شواهد و قراین موجود، سال تحصیلی جدید کلاس های حضوری در اکثر نقاط کشور در محاق بوده و پرچم کلاسهای مجازی عملاً برافراشته خواهد بود.
این بدان معناست که معلمهای ما باید در فرصت تابستان خود را با فن آوریهای نوین تطبیق داده و با تولید محتوا و کسب تجربه آماده پوزیشن جدید آموزش باشند.
سؤالی که مطرح است اینست که:
«متولی آموزش معلمها و آماده کردن آنها برای کلاسهای مجازی کیست؟»
«ضمن خدمت معلمها در کجای این ماجراست؟»
بدیهی است که ساخت فیلم آموزشی، کم کردن حجم فیلم، صداگذاری روی فایلهای درسی، تولید محتوای الکترونیک، کلاس ویدئو کنفرانسی، برگزاری آزمونهای آنلاین و دهها مهارت ریز و درشت دیگر نیازمند آموزشهای تخصصی بوده و از عهده هر معلمی (به ویژه معلمهای پرسابقه) برنمیآید.
خیلی از مهارتهای عمومی و رایج در فضاهای مجازی که اکثریت دانشآموزان بر آن مسلطند برای برخی از همکاران کاری شاق و پرچالش میباشد.
امروز که دوم مرداد است، هنوز هیچ حرکت و جنبش عملی از سوی ادارات آموزش و پرورش و مشخصاً اداره ضمن خدمت ندیدهایم. البته از حق نگذریم در کانال یکی از ادارات پیام دلچسبی منتشر شده بود:
«قابل توجه کلیه مدیران محترم:
با توجه به شرایط موجود آموزش معلمان برای تدریس آنلاين امری واجب و ضروری است.
لطفاً زمان را از دست ندهید.
کارشناسی متوسطه دوره دوم نظری»
مفهوم این اطلاعیه آنست که مدیران در کنار دهها کار به جا مانده و انبوه بخشنامههای غیرضرور و با حساب خالی مدارس، باید به آموزش همکاران نیز همت گماشته و وقت را از دست ندهند!
چند سالی است که آموزش و پرورش هزینه و بار کلاسهای ضمن خدمت را به دوش معلمها انداخته و با دریافت هزینه کلاسهای مد نظرش را به شکل آزمونهای آنلاین به معلمها تحمیل میکند. جالب این که امروزه برخی از همکاران با اعلام عمومی در گروهها و کانالها به تبلیغات پرداخته و میگویند حاضرند با دریافت هزینه به جای همکاران آزمون داده و باکس دورههای ضمن خدمتشان را پر کنند! از طرفی «اکثریت قریب به اتفاق آزمونهای ضمن خدمت فرهنگیان آزمونهایی علمی تخصصی با هدف توانمندسازی همکاران در تدریس در جایگاه یک نیروی موفق مؤثر در کلاس نیست، و سیطره بینش غیرعلمی و یا سیاسی ایدئولوژیک باعث شده است تا اغلب آزمونها حول مسائل عمومی یا عقیدتی - سیاسی باشد که عمدتاً یا آزموندهندگان خود با این دست مسایل آشنایی دارند و یا اینکه در خلوت خود و در زندگی فردی نیز میتوانند آنها را پیگیری کنند و یا اصولاً دانستن آن ارتباطی با دانش و رشته تحصیلی همکاران ندارد."
نکته آخر اینکه:
نگاهی به سرفصل آزمونهای ضمن خدمت مجازی نشان از ناچیز بودن آزمونهای تخصصی و حرفهای معلمهاست. به عبارتی وقت معلمها برای خوانش مطالبی صرف میشود که در افزایش مهارتهای حرفهای و شایستگیهای شغلیشان اثری اپسیلونی دارد و عملاً نبودشان بر بودشان میچربد.
بهتر است سیاستگذاران عرصه تعلیم و تربیت و متولیان ضمن خدمت (به جای معرفی مؤسسات خصوصی برای آموزش مهارتهای کامپیوتری در سایت ltms) برای تربیت شهروند مسئول در دهکده جهانی در به روز رسانی همکاران همت گمارند.
چرا که پرورش شهروند مسئول و پرسشگر در هزاره سوم منوط به داشتن معلمانی در اشل جهانی است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اینکه مسئولان عنوان می کنند بایک گوشی هوشمند وشبکه شاد آموزش مجازی محقق شده است بیشترجنبه عوام فریبی دارد
امروز وضعیت به گونه ای است که وزیر توقع دارد معلم چنین تجهیزاتی را که قیمتی برابر با حقوق نیم سال یک معلم رسمی دارد توسط شخص معلم تهیه گردد وخود را از خرید اینگونه تجهیزات معاف کرده است البته هزینه بالای تعمیرات این تجهیزات هم وجود دارد با این اوصاف بهتر است مدارس به صورت حضوری باشد چون هم ساعت کاری مشخص وجود دارد وهم کسی متحمل چنین هزینه های گزافی نمی شود جان انسان ها همیشه بی ارزش بوده وبرای کسی اهمیتی ندارد
در تدریس به روش مدرن در نیروهای بالاتر از 20 سال دیده شد
که امروز مضحکه عام خاص شدیم در جامعه
و با سرکوفتی که ناشی از این وجود معلمین با سوتی های فراوان به همه فرهنگیان رسید هیچ وقت قابل جبران نیست
و این مشخص کرد چقدر ما در امر پژوهش و تربیت نیروی انسانی و توانمند سازی مطابق با تکنولوژی ضعیف هستیم
امروز به حدی مورد تمسخر قرار گرفتیم که هر فردعادی جامعه اجازه میده به خودش مارو زیر تیغ نقد بگیره
و با راحتی عنوان کنن معلم های حقوق کمتر از این حقشون هست