به عنوان بخشی از معلمان مدارس که در هنرستان های دولتی کار و دانش وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان گمنامی به اسم "برونسپار" از نیمه های دهه ٨٠ مشغول به خدمتیم، متن زیر را جهت اطلاع نمایندگان محترم، ارائه می نماییم.
امید است موضوع معلمان "برونسپار" هر چه سریع تر مورد توجه وکلای ملت قرار بگیرد.
معلمان برون سپار، تعدادی از جوانان ٢۵ تا ۴٠ ساله کشور می باشند که برای تدریس و آموزش دروس مهارتی در آموزش و پرورش مشغول به کار شده اند اما وزارت آموزش و پروش با انواع کم لطفی هایی که در حق این معلمان روا داشته است، موجب دلسردی و مشکلات فراوانی برای زندگی و آینده شغلی آن ها گردیده است.
* از جمله مهمترین تبعیض های صورت گرفته در حق معلمان "برونسپار" آموزش و پرورش، می توان به موارد زیر اشاره داشت:
- عدم برخورداری از حقوق عادلانه، به گونه ای که دریافتی "ماهانه" این معلمان با آن حجم از فعالیت های سنگین آموزشی-مهارتی، از حقوق یک کارگر ساده به مراتب کمتر بوده و به تعبیر خبرگزاری تسنیم، دریافتی "سالانه" یک معلم برون سپار، از یک سرایدار در مدارس نیز کمتر می باشد! در اغلب موارد، حقوق "یک سال" معلم برونسپار، به اندازه حقوق "یکماه" معلمان رسمی می باشد که این موضوع به وضوح گویای ستمی است که به ایشان وارد شده است. مهمترین وجه تمایز بین معلمان برونسپار با سایر عناوین معلمی (حق التدریس، خریدخدمات، نهضتی و حتی در کمال تعجب، "سرباز معلم") در این است که تمام این عناوین، تحت قرارداد مستقیم با خود آموزش و پرورش می باشند و در نتیجه از حمایتهای قانونی بهرهمند میباشند و امیدی برای استخدام و حل مشکلاتشان وجود دارد اما معلمان برونسپار، حتی نامی از ایشان در هیچ جایی برده نشده و نمیشود و به معنای حقیقی، گمنامترین قشر نه در آموزش و پرورش که در بین همه نهادها می باشند.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که به ازای هر ساعت تدریس دروس سنگینِ مهارتی-کارگاهی، مبلغی بین ١٣۵٠ تومان تا ٧٠٠٠تومان (و در موارد معدودی ١٠٠٠٠تومان) به معلمان برونسپار پرداخت می گردد که اگر میانگین را حساب کنیم، بین ۵٠٠۰ تا ٧٠٠٠ تومان دریافتی این معلمان به ازای هر ساعت تدریس در دروس مهارتی می باشد.
- عدم پرداخت به موقع همان حقوق بی ارزش، به طوری که گاهی بعد از چندین ماه تاخیر و یا حتی وقفههای سالانه، حقوق این معلمان پرداخت می شود و کسی به این فکر نیست که چنین معلم برون سپاری، چگونه می تواند از عهده مخارج سنگین زندگی آن هم در شرایط دشوار کنونی، برآید؟!
- عدم برخورداری از حقوق در ایام تعطیلات رسمی و غیررسمی، مانند تعطیلات دوهفتهای نوروز، تعطیلات پیش بینی نشده مانند کرونا، آلودگی هوا و... .
- عدم برخورداری از کد پرسنلی و کارت شناسایی
- عدم بهره مندی از مزایای معلمی
- عدم برخورداری از بیمه و یا برخورداری از بیمه هایی به صورت ناقص و مشکلدار
- عدم بهرهمندی از مزایا و کمک هزینههای تدریس و آموزش مجازی (اینترنت و...) همانند سایر معلمان، به طوری که در ایام تعطیلات کرونا، تمام هزینههای آموزشِ مجازی، از جیب معلمان برونسپار که پایین ترین سطح درآمد را در بین کارکنان وزارت آموزش و پرورش دارند، پرداخت شد.
- عدم برخورداری از عیدی و سایر مزایای قانونی از جمله: حق وام، اولاد، مسکن و... .
- عدم ثبت سنوات و سوابق کاری
- نبود امنیت شغلی
* در موضوع عدم تامین امنیت شغلی معلمان برونسپار، ذکر دو نکته مهم، جهت اطلاع نمایندگان محترم خالی از لطف نمی باشد:
الف) برخی معلمان برونسپار، پس از سال ها تدریس به صورت برونسپاری، اکنون به خاطر جذب نیروهای نهضتی و جایگزین شدن به جای آن ها، کنار گذاشته شده اند و هیچ شرکتی هم حاضر به عقد قرارداد با ایشان نمی باشد و تمام زحمات و سوابق کاریشان به راحتی هدر رفته است و برای آینده کاری، هیچ مدرکی جهت اثبات ندارند.
ب) به دلیل اینکه بیشتر معلمان برونسپار، جوانانی با سن بالای ٢٨ سال هستند و یا سال های جوانی خود را صرف آموزش در هنرستانهای آموزش و پرورش به صورت برونسپاری نموده اند، اکنون به علت افزایش سن، از شانس قبولی در آزمون های استخدامی هم چون ماده ٢٨ دانشگاه فرهنگیان نیز محروم مانده اند و از طرفی به خاطر تمرکز بر روی بحث آموزش به دانش آموزان، امکان مهارت آموزی و یا تکرار مهارتهای خودشان را نیز از دست داده اند و بنابراین امکان استخدام در سایر مشاغل مطابق با نیازهای بازارکار برای ایشان، تقریبا صفر شده است.
- نبود قراردادهای قانونی و معتبر، به گونه ای که با واگذاری اختیار معلمان برونسپار به شرکتهایی در خارج از آموزش و پرورش، حتی حق اعتراض نسبت به شرایط اسفناک حقوق و قرارداد نیز از ایشان سلب گردیده است و معلم برونسپار همچون ابزاری در دست شرکت های شخص ثالث می باشد.
- این موضوع تا جایی دردناک و ستمکارانه است که معلم برونسپار با چندین سال سابقه تدریس، "در صورت اعتراض به شرایط بد موجود"، حتی ممکن است به راحتی یک لیوان آب خوردن، از مجموعه کنار گذاشته شود و تمام زحمات چندساله وی پوچ شود! و هیچ پشتوانه قانونی برای چنین معلمانی وجود ندارد، زیرا به دلیل خصوصی سازی آموزش، که متاسفانه در ادوار گذشته مجلس شورای اسلامی مورد حمایت برخی نمایندگان قرار گرفت، هیچ نهادی جوابگو و حامی این معلمان مظلوم و فراموش شده نمی باشد و هر کس در اندازه توان خودش، سعی در پایمال نمودن حقوق پایه معلمان "برونسپار" دارد.
- مهمترین وجه تمایز بین معلمان برونسپار با سایر عناوین معلمی (حق التدریس، خریدخدمات، نهضتی و حتی در کمال تعجب، "سرباز معلم") در این است که تمام این عناوین، تحت قرارداد مستقیم با خود آموزش و پرورش می باشند و در نتیجه از حمایتهای قانونی بهرهمند میباشند و امیدی برای استخدام و حل مشکلاتشان وجود دارد اما معلمان برونسپار، حتی نامی از ایشان در هیچ جایی برده نشده و نمیشود و به معنای حقیقی، گمنامترین قشر نه در آموزش و پرورش که در بین همه نهادها می باشند.
- متاسفانه شرایط برونسپارها تا جایی غم انگیز است که در انواع جلسات قانونی از جمله مجلس محترم شورای اسلامی، نمایندگان برای احقاق حقوق "سرباز معلمان" تلاش هایی داشته اند اما نامی از "برونسپار" مطرح نشده است. سرباز معلمانی که صرفا برای انجام خدمت اجباری(وظیفه عمومی) در آموزش و پرورش مشغول به کار شده اند و شاید کیفیت آموزش و کار، چندان اهمیتی برایشان نداشته باشد، اما از حقوق بیشتری نسبت به معلمان "برونسپار" برخوردارند، فقط و فقط به این علت که زیرمجموعه وزارت آموزش و پرورش می باشند نه شرکت های خصوصی!
- معلمان برونسپار، بار سنگین آموزش مهارتهای بازار کار را بر دوش دارند. آموزشهایی که بدون هیچ قیاسی، جزو دشوارترین و پر استرسترین آموزشها در بین دروس موجود در آموزش و پرورش می باشند و آینده یک کشور و اقتصاد آن را رقم خواهند زد. مهارت آموزی به دانش آموزان، بارها و بارها در سخنان مسئولان سطوحِ عالی کشور از جمله فرمایشات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، تاکید گردیده است اما با این حال، به معلمان جوانی که این وظیفه سنگین را انجام می دهند، هیچ گونه توجهی حتی در اندازه یک کارگر ساده نشده است!!!
- معلمان برونسپار آموزش و پرورش، همگی جزو فارغ التحصیلان دانشگاهی می باشند که از کارشناسی تا دکترا در بین آن ها وجود دارد اما از لحاظ شأن اجتماعی و منزلت شغلی، در پایین ترین سطح ممکن قرار گرفته اند و با کمترین امید و بیشترین رنج و سختی ناشی از کار، استرس و مخارج زندگی در حال خدمت به کشور و مردم کشورشان می باشند اما از عدالت اسلامی محروم مانده اند!
* در این جا یک پرسش بسیار مهم مطرح می شود:
اگر آموزش و پرورش با کمبود شدید معلم مواجه است، چرا از توان و پتانسیل همین معلمهای برونسپار که سرشار از تجربه و مهارت تدریس در رشته های خودشان هستند، استفاده نمیکند؟
تامین معلم (هنرآموز)، برای رشته های مهارتی هنرستان های کار و دانش و فنی و حرفه ای از چه طریق دیگری امکان پذیر است؟ مگر جز این است که تاکنون از معلمان برونسپار به شیوههای ناعادلانه جهت تامین نیازهای آموزش و پرورش استفاده(و یا به تعبیر بهتر، سوء استفاده) شده است؟!
وزارت آموزش و پرورش، پس از جذب نیروهای اکثرا بی تجربه در زمینه تدریس، از طریق آزمون ماده ٢٨ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان اقدام به برگزاری دوره یکساله مهارتآموزی برای پذیرفته شدگان مینماید و سپس ایشان را استخدام می کند.
آیا نمی توان همین سیاست را برای معلمان برونسپاری که با تجربه و مهارت کافی هستند، اعمال کرد و با برگزاری دوره یکساله مهارتآموزی، این معلمان را نیز استخدام نمود؟
این چه سیاست غیراسلامی و غیرانسانی است که قصد نادیده گرفتن معلمان برونسپار و زحمات چندین ساله آن ها را دارد؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان