پیش بینی از مفاهیم و هم مهارت های مهم مدیریتیست . از پیش بینی برداشت های مختلفی وجود دارد . اما این نکته مهم است که برخی ها با فهم ناقصی از مهارت پیش بینی گمان می کنند به درک کاملی از آن رسیده اند و بنابراین این مفهوم و مهارت موسع در ذهن اینان بسیط و بدیهی جلوه گر می شود و سخن از بازفهمی آن را حرفی بیهوده و عجیب می پندارند و اتفاقا نقطه اصلاح و «چرخش تحول آفرین» همینجاست .
صاحب نظران علم مدیریت و برنامه ریزی و در سطحی کلانتر نظریه پردازان آینده شناسی ، پیش بینی را عنصری تعیین کننده و سرنوشت ساز در پیشرفت یک جامعه و به طور مشخص تر در توسعه و تعالی یک سازمان می دانند .
در میان همه تعریفات و با جمع بندی آنها می توان گفت ؛ پیش بینی ( prediction and forecasting ) تصویر و تخمین دقیق ؛ علمی عقلانی یک متغیر و تاثیرات آن بر سایر متغیر ها و جنبه های مختلف زندگی و نهادهای اجتماعی مرتبط با آنهاست که یکی از ارکان مهم علم آینده شناسی و آینده پژوهیست ( Futures Studies) . پس از چنین تعریف نسبتا جامعی درحدمفهومی باید به تعریف عملیاتی آن پرداخت .
باتوجه به این تعریف در می یابیم که پیش بینی یک برآورد تصادفی یا ساده نیست بلکه به خاطر محاسبات دقیق آن در بردارنده مهارت ها و هنجارهایی به نسبه پیچیده ایست که به کارگیری آن علاوه و برهوش متناسب می بایست آموزش ها و آگاهی های لازم را کسب کرد .
بنابراین پیش بینی یک عنصر مهم در برنامه ریزیست و برخی از تصمیمات مهم ناظر به آینده معطوف به آنست . جایگاه این گزاره های علمی در ذهن و زبان و تصمیم و برنامه ریزان و مسئولان آموزش و پرورش کجاست ؟!
این نکته حایز اهمیت است که پیش بینی صرفا یک فعالیت ذهنی و عقلانی نیست بلکه وقوع دقیق آن مستلزم داده ها و تحقیقات مقدماتیست . به میزانی که داده ها معتبر و قابل تعمیم باشند به همان میزان پیش بینی نیز دقیق خواهد بود .
بنابراین اگر کسی یاجمعی از پیش بینی دم زدند باید از آنها پرسید شما چه تعریفی از پیش بینی دارید ؟! و مبتنی برکدام منابع علمی مدیریت مدرن و آینده شناسی به پیش پرداخته اید؟
پس از تعریف درست و دقیق و حتی آگاهی به علم و مهارت آن ؛ آنگاه داده های مرتبط با پیش بینی اهمیت می یابد و باید از پیش بینی کننده پرسید مبنای پیش بینی شما کدام داده های گردآوری شده است ؟ در این صورت مشخص خواهدشد آنچه را که پیش بینی گفته می شود حتی در سطوح عالی تصمیم گیری تاحدقابل توجهی از علم و مهارت مرتبط با آن فاصله دارد.
پیش بینی چگونگی سال آینده تحصیلی بسیار حایز اهمیت است . گستردگی تاثیرات این پیش بینی بر تمامی ابعاد زندگی اجتماعی مردم و حتی برنامه های دولت بیانگر این اهمیت فوق العاده است . بنابراین برنامه ریزی دقیق ؛ مطمئن و شفاف سال آموزش که مبتنی بر پیش بینی عالمانه است ضرورت اساسی دارد.
بر اساس تجربه زیسته و آشنایی که از سطح مدیریت در آموزش و پرورش و ویژگی های مدیران و مدعیان آن حتی در سطوح عالی دارم ؛ نشاندهنده فاصله از بنیان های علمی و منابع و مراجع معتبر و نقایص مهارتی آنان است .
پیش بینی « مالک نظران» آموزش و پرورش نیز در همین محدوده است . آنها ضمن اینکه تعریف دقیقی از پیش بینی ندارند از داده های لازم برای برآورد و پیش بینی و تحلیل وضعیت هم برخوردار نیستند . حتی اگر علم و مهارت پیش بینی وجود داشته باشد اما بدون داده های عینی پیش بینی ناقص خواهد بود . تصمیم گیرندگان برنامه سال تحصیلی آینده باید از این داده ها و چگونگی برآورد آنها آگاهی داشته باشند وگرنه پیش بینیشان و به طبع برنامه شأن بی اساس خواهد بود .
یکی دیگر از ابعاد و اجزای پیش بینی نسبت زمانی با وضعیتی است که مورد پیش بینی واقع می شود . اینکه ما الان تاچه اندازه درموقیت زمانی پیش بینی هستیم هم از نظر عقلانی اهمیت دارد. موقعیت زمانی مناسب وضعیتی است که سازمان های مربوطه و ذینفعان و یا مردم بتوانند دراین فرصت تمهیدات و آمادگی لازم را برای مواجهه با آن وضعیت داشته باشند. این هم یکی دیگر از مشکلاتی است که هم اکنون متولیان آموزش و پرورش مبتلابه آنند و آن گونه که شایسته است بدان توجه ندارند . به عبارت دیگر ما الان کاملا درموقعیت پیش بینی نیستیم بلکه موقعیت ما الان بخشی در مرحله تصمیم گیری و مواجهه باواقعه و بخشی دروضعیت پیش بینی است .
شاید دو ماه پیش را بتوان موقعیت پیش بینی کامل قلمداد کرد ؛ چراکه تصمیماتی که از اول تیرماه گرفته می شود را در برمی گرفت . لذا نمی توان از هفته دوم تیرماه سخن از پیش بینی سال تحصیلی جدید کرد. در واقع بازگشایی مدارس با«سال جدید آموزشی» متفاوت است .
با وجودی که بازگشایی مدارس از اول مهرآغاز می شود اما «سال آموزشی» و تصمیمات مربوط به آن برای کارکنان و اولیائ از اول تیرماه شروع می شود .چراکه تصمیمات متعدد و فعالیت های اجرایی مختلفی قبل از مهرماه در خصوص سال تحصیلی جدید صورت می گیرد. این تصمیمات نه تنها مربوط به مجریان آموزش و پرورش است بلکه شامل اقدامات خانواده ها و هم چندین نهاد دیگر نیز هست .
باتوجه به تعریف علمی پیش بینی و تعریف عقلانی آن اکنون متوجه می شویم که آموزش و پرورش باید تکلیف خود و خانواده ها و سایر نهادهای مرتبط را برای سال تحصیلی جدید به طور دقیق و درست روشن نماید که با این توضیحات چنین مهمی فعلا صورت نگرفته است .
آموزش و پرورش اعلام کرده است که سال آینده مدارس سه روز حضوری و سه روز مجازی برنامه آموزشی دارند . واقعا نمیدانیم آنها این گزینه را سقف خوش بینی های خود قرار داده اند یا میانه آن . در هر دو حال این پیش بینی و برنامه برآمده از آن غیر علمی و غیر معقول است .
شاید آنها پنداشته اند وضعیت به سفید نزدیک می شود و می توان چنین برنامه ای را محقق ساخت . و احتمالا بازهم براساس پنداشته های خود گمان کرده اند که درصورت بهبود نیافتن اوضاع یک روز و اگر بدترشد دو و حتی تمام روز های مقرر را تعطیل خواهند کرد اما اینکه مبنای برنامه سقف خوش بینی باشد نشاندهنده ضعف آموزش و پرورش و حتی ستاد مدیریت بحران کرونا و وزارت بهداشت هم هست .
به نظر من آنها یک روز آموزشی را باید سقف خوش بینی های خود قرار می دادند تا اگر به احتمال ضعیف وضعیت بهتر می شد یک روز اضافه و اگر بدتر می شد همان یک روز هم تعطیل می گردید .
این برنامه از این جهت مناسب بود که اولا بیشتر به پیش بینی های علمی در رابطه با وضعیت شیوع کرونا نزدیک است و هم در تغییر و اختلال زندگی خانواده ها و معلمان و نهادهای مرتبط تاثیر چندانی ندارد . چراکه در این صورت حتی برخی خانواده ها می توانند درمورد محل سکونت و شغل خود تصمیم دیگری بگیرند.
اگر چنین باشد که اغلب هست پیش بینی نادرست یا ناقص باتوجه به دامنه گسترده تاثیرات آن نتایج و تبعات نامطلوب وسیعی رادرپی خواهد داشت. درک چنین واقعیتی ما را به بازاندیشی و بازفهمی و توانمندسازی و نظرخواهی و مشورت بیشتر با کارشناسان دراین عرصه الزام می دهد. طبیعی است هر اندازه که این بازآموزی و بازفهمی بیشتر و سریعتر صورت گیرد به همان اندازه ازتبعات و آسیب های تصمیمات باتاثیرات گسترده کاهش خواهد یافت .
باتوجه به تعریف و توصیفی که از « پیش بینی » ارایه کردیم دو اشکال عمده ازفهم این مفهوم را در ذهنیت مدیران آموزش و پرورش در خصوص بازگشایی مدارس و کیفیت و چگونگی آنرا گوشزد می کنم .
شنیده ایم که جناب وزیر به کمک مشاوران و مدیرانش براساس دسترسی اش به معدودی از یافته ها در خصوص وضعیت کرونا و تحلیل آنها طرحی برای سال آینده تحصیلی ارائه کرده اند که تاحدی دور از تحقیقات و واقعیات مرتبط با آنست .
اولا . هرگونه تصمیمی و برنامه ای برای سال تحصیلی جاری منوط است به یافته ها و دستاوردهای امیدوارکننده در جهت کاهش و یا بهبودی کامل از کرونا در جامعه. اما تحقیقات و آزمایش های موجود در خصوص ویروس کرونا مانند ویروس های مشابه نشان می دهد که این ویروس سریع السرایت حداقل تا پایان سال جاری از بین نرفته و قابل کنترل نیست .
با مراجعه به سایت ها و منابع تخصصی و موسسات معتبر علمی که نگارنده در حدکافی چنین مهمی را انجام داده ام شواهد و برآوردهای دقیق نشان می دهد که هنوز هیچ مرکز علمی نه در پیش گیری و ساخت واکسن و نه در درمان نتایج و پیشرفت های چشمگیر ؛ و امیدوارکننده ای نداشته اند.
گرچه ده ها کشور در حال شناسایی این ویروس و امکان ساخت واکسن برای آن هستند اما تاکنون کدام اخبار علمی معتبر نوید بخش این اتفاق مبارک بوده است ؟!! وانگهی اگر هم اندک گامی در این راستا برداشته شده باشد پیمودن سایر گام ها تا ساخت واکسن و آنگاه آزمون آزمایشی آن که معمولا چند ماهی طول می کشد و سپس تولید انبوه آن قطعا چندین ماه دیگر طول خواهد کشید ؛ لذا ما هنوز تا رسیدن به این قله و آرزو فاصله ها داریم .
آخرین خبرها در طی همین روزها آنست که چین ؛ آمریکا ؛ آلمان و حتی ایران موفقیت هایی در پروژه ساخت واکسن داشته اند اما این فقط آغاز راه است و تمام برآوردهای مراکز تحقیقاتی و آزمایشگاهی اعلام نتایج را اوایل سال میلادی جدید یاهمان دی ماه قرار داده اند.
اگر چنین است و عالمان پزشکی و اپیدمولوژی چنین می گویند پس جایگاه این گزاره های علمی در ذهن و زبان و تصمیم و برنامه ریزان و مسئولان آموزش و پرورش کجاست ؟!
چند روز پیش شنیدم که یکی از مشاوران اداره کل و از جمله صاحب نظران و صاحب سخنان این اداره گفته بود ما بازگشابی مدارس را در دو حالت خوش بینانه و بدبینانه پیش بینی کرده ایم .
«حالت بدبینانه» به زعم ایشان لابد همین حالت فعلیست یا شاید اندکی بهتر! و منظور عدم کشف واکسن کرونا و «حالت خوشبینانه» ! یعنی ساخت واکسن یا رشد فرهنگ مردم تا حدی که فاصله گذاری را هفتاد یا هشتاد درصد رعایت کنند تا شهری چون تهران به وضعیت سفید برسد . اما این تصویرها رویایی بیشتر نیست و درسترش آنست که حالت اول را «واقع بینی» و حالت دوم را «خوش خیالی» بنامیم.
به هرصورت حالت دوم یک رویا یا اتوپیاییست و وقوع آن نه بعید بلکه ابعد است و کدام آدم عاقل شیر پاک خورده ای هست که تصمیمات و برنامه و آینده نگریش را براساس چنین احتمال دور از واقعیتی قرار دهد ؟!
به نظر من کارشناسان و متولیان وزارت آموزش و پرورش هم خوش بینانه همین دیدگاه را دارند که منجر به ارائهی طرح حضورسه روزه دانش آموزش در مدرسه شده است . آنها تبلیغات ها یا شتاب زدگی های مراکز علمی یاشبه علمی را مبنای تصمیمات خود قرارداده اند. برهمین اساس جناب وزیر فرمودند در مناطق سفید مدارس گشوده خواهد شد . لابد جناب وزیر و هیات مشاورانشان دلشان رابه وعده های نه چندان اساس مند این مراکز خوش کرده اند.
درجواب سخنگوی اداره کل آموزش و پرورش دراین مورد نیز باید گفت : بدبینانه از نظر شما یعنی چه ؟! با وجودی که بازگشایی مدارس از اول مهرآغاز می شود اما «سال آموزشی» و تصمیمات مربوط به آن برای کارکنان و اولیائ از اول تیرماه شروع می شود .
حداقل شرایط فعلی و قابل مشاهده همان حالت بدبینانه مورد نظر شما است .حال اگر واقعیت راکتمان کنیم می شود خوشبینانه ؟!
اما درجواب جناب وزیر باید گفت ؛ اساس پیش بینی شما کدامیک از مراجع و منابع علمیست؟ و پیش بینی و برآورد شما از کدام روش و مبنای علمی و عقلانی برخوردار است ؟
آیا می دانید که برنامه سال تحصیلی و آموزشی جاری که مبتنی بردسترسی های ناقص شماست محور بسیاری جوانب زندگی اجتماعی عموم مردم و برخی نهادهاست ؟ و اگر پیش بینی و برنامه ریزی شما نادرست باشد تبعات و هزینه های اجتماعی گسترده ای دارد ؟
گرچه از نقد و تحلیل نگارنده تا این شماره فقط دو هفته می گذرد و البته شفاهی و کلامی یک ماه قبل تر از این نیز تذکر داده بودم ؛ با این وجود شاهد مصداق یافتن و به قطعی نزدیک ترشدن عدم بهبود شرایط هستیم.
لذا باز هم خیرخواهانه تذکر می دهیم تا دیر نشده منابع و مراجع علمی خود را بازخوانی نمایند و تا دیرتر نشده نسبت به تصمیمات و برنامه های خود متناسب با شرایط تجدید نظر نمایند تا اعتماد به برنامه ریزی در سطح مدیریت کلان آموزش و پرورش دچار بی اعتمادی نشود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان