کودکی نامهای به خدا نوشت:
به نام خدای یکتا
«سلام ای خدای یکتا! سلام خدایی که آفریننده ی هر چیزی است! سلام خدایی که آفریننده ی خالق هستی هستی! من بیشتر از هر کسی شما را دوست دارم شما مرا با سلیقه ی خودتان آفریدید شما مرا با سلیقه ای خاص آفریدید این دست های سالم را به من هدیه کردی که با آن می توانم برایت نامه بنویسم پاهایی سالم به من دادی که می توانم راه بروم از همه مهم تر عقلی سالم در بدن من آفریدی شما بی نظیرید شما بخشنده ترینید مهربان ترینید پاک ترینید شما پدر و مادری بی نقص بر من هدیه کردید و همچنین خواهری بی نقص از شما متشکرم که جهان را آفریدی از شما متشکرم که مرا آفریدی بابت همه ی چیز هایی را که بر من هدیه کردی متشکرم از ته دلم آرزو می کنم کاش شما را می دیدم پیش بینی می کنم شما خیلی زیبا هستید فقط این سوال در ذهن من جاری است همه ی جهان را شما آفریدید چه کسی شما را آفریده همیشه یا شاید بعضی وقت هایی را که به آن فکر می کنم ذهنم را مشغول کرده.
من آرزویی دارم طولانی است اما همیشه آرزو می کنم آرزویم برآورده شود من می خواهم خانواده ام همیشه در کنار من باشند و شاد باشند در کل دنیا غمگینی وجود نداشته باشد و هیچ کس نمیرد تا دل هیچ کسی ناراحت نباشد و مرده ها هم زنده شوند دنیا پر جمعیت تر شود همه با هم فامیل باشند و یکدیگر را بشناسند در دنیا دشمنی وجود نداشته باشد و این ویروس مرگبار امروزه یا هیچ ویروس دیگری در دنیا نباشد خدایا لطفا آرزوی مرا برآورده کن.
من همیشه به شما ایمان دارم و می دانم واقعی هستی چون اگر واقعی نبودی دنیا وجود نداشت من وجود نداشتم و هیچ کس دیگری وجود نداشت قرآن واقعیت دارد شما واقعیت دارید پیامبران واقعیت دارند و همه ی یاران شما واقعیت دارند من شما را دوست دارم و می دانم که خدای مهربان همه ی بنده هایش را دوست دارد و من هم یک بنده ی خدا هستم خدایا اگر من کار بدی کرده ام مرا ببخش و دروغ و گناه هایم را ببخش من همیشه سعی می کنم کار بد نکنم اما مطمئن نیستم که کار درستی است یا نه خدایا خواهش می کنم راز من را کاری کن که مخفی بماند خدایا من از نشانه هایت به شما ایمان دارم و می دانم دویست درصد و بیشمار درصد شما واقعی هستید من می دانم حتی وقتی که الان می نویسم می دانی من دوست دارم. خدایا حتی اگر من نتوانم این نامه را به دستت برسانم می دانم که خودت پیشبینی می کنی ولی سعیم را می کنم به دستت برسانم. خدایا روز پدر را بر شما تبریک می گوی از ته قلبم دوست دارم شما بزرگ ترین پدر و بهترین پدر ما و من هستید من همیشه می دانم که پدر دنیا شمایید بیشمار دوستان دارم.
تا وقتی که پروانه ها پرواز می کنند و رود ها جاری اند و همه در صلح و سلامت اند! از طرف بنده ی خدا: -------------- تقدیم به خدای بزرگوار
باسپاس فراوان
آدرس فرستنده : کوی ------ کوچهی ----- پلاک -----
آدرس گیرنده: همه جا چون خدا همه جا هست ولی آدرسی که می دانم درست باشد آسمان هاست آسمان وسیع که آن هم خالق شماست.
پایان نامه ای که از ته دلم می نویسم
کودک نامه را که تایپ کرده بود در گروهی که معلمشان در دوران کرونا در یک شبکه پیام رسان برایشان باز کرده بود کپی پیست کرد و نوشت: «سلام، خانم معلم من هر روز داستان کوتاه می نویسم. این نامه را تازه نوشتهام.»
کودک هر روز صبح از خواب بلند میشد و اولین کارش این بود که به گروهشان سر میزد تا ببیند آیا معلم نظری درباره «نامه او به خدا» داده است یا نه. در طول روز چندین بار «آیلان» میشد و به گروه سر میزد تا ببیند معلم درباره نامه او چیزی پست کرده یا بازخوردی داده است یا نه. نامه هر روز به بالای پستها کوچ میکرد و از نظرها دور میشد ... اما معلم یا نامه را ندید یا دید و بازخورد و عکس العملی نشان نداد. کودک ناامید شد. از نامهاش پرینت گرفت و آن را با مدادرنگیهایش تزیین کرد و با دو دست کوچک خود با نخی به درخت توت حیاطشان بست تا پرندهها نامه را به خدا برسانند. شب باد شدیدی شروع به وزیدن کرد. باد نخ را پاره کرد و نامه را با خود تا اوج فلک برد. صبح فردا کودک با دیدن جای خالی نامه از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید. او از اینکه پرنده ها نامه را با خود برده بودند سراز پا نمی شناخت ...
کودک به نوشتن ادامه داد اما دیگر هیچ وقت مطلبی به گروه پست نکرد. حتی به اصرار والدین خود هم پستی نفرستاد.
همان طور که حدس زده اید سخن درباره بازخورد و فیدبک است. فیدبک جزئی جدایی ناپذیر و حیاتی از زندگی ما و آموزش شده است. بازخورد در جای جای زندگی ما مخصوصا در حیطه آموزش ساری و جاری است و با گذشت زمان اهمیت مضاعفی مخصوصا در فضای مجازی و کورسها و کلاسهای «آیلان» پیدا کرده و نقش پررنگی بازی می کند. فالو کردن و نشانههای اخم L و لبخند J و لایک سادهترین شکل از بازخورد و واکنش نشان دادن است. ممکن است یک اسمایلی ریز در یک گروه مجازی بازخوردی بزرگ محسوب شود. خبرهای روز را که در پایگاههای خبری در اینترنت میخوانی در آخرش باکس و فیلدی برای دادن کامنت و نظر وجود دارد. ما عادت کردهایم که مانند قبل در برابر اخبار منفعل نباشیم و بازخورد و عکس العمل نشان دهیم. وقتی ربات بوریس در سال 2018 در روسیه جعلی از آب درآمد و مردم متوجه شدند که یک آدم زنده در داخل ربات رفته بازخوردها و واکنشهای آنها دیدنی بود. اهمیت بازخورد و واکنش در برابر خبر یا حادثهای تا آنجا اهمیت پیدا کرده است که خبرگزاریها و پایگاههای خبری پارهای از این واکنشها و بازخوردهای مردم را که به اشتراک گذاشته میشوند به عنوان خبر منتشر میکنند.
همین جا لازم می دانم به یک تفاوت ظریف در انتشار کامنتها در وبگاهها که شاید ربطی به بحث ما نداشته باشد اما دانستنش خالی از لطف نیست اشاره کنم: معمولا در انتهای هر خبر، مطلب یا مقاله ای که در وبسایتهای داخلی یا خارجی به صورت آیلان منتشر میشود فضایی برای بازخورد و اظهار نظر و کامنت وجود دارد. برای مثال در وب سایت یاهونیوز (Yahoo! News) که از عنوان جالب واکنشها (Reactions) برای باکس کامنت خود استفاده می کند یا وب سایت روزنامه هایی مانند گاردین، رویترز یا صدای معلم و پایگاههای خبری داخلی مخصوصا وبگاههای متعدد آموزش و پرورش. این روالی معمول است اما تفاوت در این است که شما به محض اینکه کامنت و بازخوردی را در یاهونیوز یا گاردین پست می کنید همان لحظه به صورت زنده ظاهر میشود یعنی به محض اینکه روی «ارسال» کلیک میکنید کامنت شما آنجاست و ممکن است با دیگر بازدیدکنندگان از مطلب هم درباره آن به بحث بنشینید. البته ممکن است یک میانجی (Moderator) وجود داشته باشد که وظیفهاش چک کردن این کامنت ها بعد از ظاهر شدن از نظر محتوا باشد یعنی به تشخیص خود ممکن است از بین صدها کامنت یکی را حذف کند اما عملا به ندرت این اتفاق می افتد. اما در وب سایت ها و وبلاگ های داخلی مثلا وبسایت صدای معلم یا آموزش پرورش و پایگاههای خبری داخلی معمولا کامنتها و نظرات با وقفهای که ممکن است از یک ساعت تا چند روز طول بکشد و با عبور از اتاق سایه-روشن و چک پوینت منتشر میشود یا اصلا ممکن است غیرقابل انتشار تشخیص داده شوند.
یک انفولئنسر اجتماعی در انستاگرام بدون فالور و بازخورد محکوم به مرگ مجازی است. آن چه به او انرژی و نیرو میدهد واکنش و بازخورد بازدیدکنندگان است. معمولا فروشگاه های آنلاین بعد از تحویل جنس به مشتری با ارسال لینکی، از او فیدبک می خواهند یا از مشتری می خواهند با کلیک روی آیکانی که به صورت مثبت/منفی چشمک می زند فیدبک بدهد.
از طرفی یکی از معیارهای قضاوت درباره اهمیت و استقبال از خبر یا مطلبی معمولا میزان بازخوردها و واکنشهایی است که مخاطبان نشان میدهند. تولیدکننده مطلب که تصاویر و مواد و مطالب خود را به اشتراک می گذارد انرژی و نیرو و شارژ خود را از بازخورد می گیرد. توییتر و فیس بوک و مخصوصا اینستاگرام بر مدار بازخورد، فیدبک و واکنش می چرخند و شما عملا در فضای مجازی با دادن بازخورد درگیر می شوید و نقش ایفا می کنید. آن سلبریتی برای دیده شدن و دریافت واکنش چه رنج هایی که نمیکشد! به محض اینکه که بازخوردها و فالورهای شما شروع به ریزش می کند پا پس می کشید و انگیزه شما برای ادامه ضعیف می شود یا ممکن است دست به تغییرات بزنید و پلن خود را عوض کنید. بازخوردها شما را تشویق و انگیزهمند میکند که ادامه دهید.
هم اینک که در حال خواندن این مطلب هستید ممکن است وسوسه شوید و بازخورد و واکنشی برای این نوشته نشان دهید یعنی این مطلب تاثیری بر شما می گذارد و شما را وادار به بازخورد می کند به طوری که ممکن است آن را به طور کل یا بر تمرکز روی قسمت خاضی مورد قضاوت قرار دهید و متقابلا نویسنده ممکن است بارها و بارها قسمت کامنتها را چک کند تا از واکنش و بازخورد خوانندگان آگاه شود و معمولا به صورت پیش فرض این طور تلقی میشود که هر چقدر کامنت ها بیشتر باشد نشان از استقبال از مطلب است. گرچه در این مرحله فعلا از محتوای بازخورد و واکنش بحثی نمی کنیم اما فراموش نکنیم که فلسفه کلی دادن بازخورد، بهبودی و یادگیری و تعمیق و رشد است. به همین ترتیب نویسندگان مقالات و مطالب در صدای معلم مدام بر میگردند و کامنت ها و بازخورد های پست شده در مطلب خود را بازدید می کنند تا به گسترش اطلاعات و دانش خود کمک کنند و از ضعف ها و قوتهای خود آگاه شوند. فیدبک مستلزم مشاهده (Observation) در معنی علمی آن و بررسی (Exploration) است و شاید پیش نیاز آن باشد.
وقتی در یکی از مطالب خود به جای «گیومه» هنگام نقل یک سخن یا هایلایت کردن کلمه ای در همه جای مطلب از "علامت نقل قول" استفاده کرده بودم خواننده ای با هوشمندی در کامنتی این نکته را یادآور شد و نوشت که در فارسی برای نقل قول از گیومه استفاده می کنند نه علامت نقل قول. تا آن موقع از این نکته اطلاع نداشتم و تمایزی بین گیومه و نقل قول در نوشتار فارسی قائل نمی شدم.
به سخن دیگر تا حدود زیادی میتوان از کامنت ها و بازخوردها یاد گرفت که نقاط ضعف (–) و قوت (+) نوشته یا آن چه ارائه می دهیم کجاست. همیشه محتاج بازخورد هستیم! بعد از سخنرانی با حین سخنرانی در یک جلسه در قیافه حضار دقیق می شویم تا بتوانیم بازخورد حرف های خود را بسنجیم. یا ممکن است به آنها فرم نظرسنجی بدهیم یا با آنها درباره اجرای خود صحبت کنیم و نظرشان را جویا شویم. بعد از گذراندن کورس و دوره ای فرم نطرسنجی و بازخورد یا پرسشنامه در اختیار شما قرار می گیرد تا نظر خود را با نام یا ناشناس درباره نحوه اجرا، کیفیت، مدرس و لجستیک دوره مکتوب کنید. یا ممکن است فرم بازخورد را از طریق ایمیل به آدرس شما ارسال کنند تا پر کنید. چگونگی واکنش شما به اجرای یک مداح یا مرثیهسر او را سر ذوق میآورد. پس بازخورد بیشتر برای بهتر کردن است نه تخریب. اما زمانی را تجسم کنید که در گروهی که عضو هستید فیدبکی برای مطالبی که پست می کنید دریافت نمیکنید. به تدریج انگیزه شما برای ادامه و پست مطالب کم میشود و ممکن است گروه را ترک کنی. اما وقتی یک لایک یا حتی یک انگشت شست به پایین می گیری خیلی تشویق میشوی که ادامه بدی و انگیزه بیشتری پیدا میکنی. ذکر این نکته ضروری است که فیدبک دادن یا حتی فیدبک گرفتن اصول و شرایطی دارد.
اما از فضای مجازی که وارد دنیای واقعی شویم باز هم بازخورد تمام رخ خود را به ما نشان میدهد: ممکن است خانم خانه لباس جدیدش را از خیاط گرفته و تنش کرده و منتظر است تا شریک زندگی اش درباه لباس جدیدش نظر دهد. یا شوهر کت و شلوار جدیدش را پوشیده و منتظر است تا نظر همسر خود را بشنود. تجسم کنید اگر در تمام این موارد بی تفاوت باشیم و عکس العلمی نشان ندهیم! دانشآموزی که بعد از تعطیلات نوروزی کفش های نوش را پوشیده و مدرسه رفته منتظر بازخورد دوستانش است. با جست و جوی بسیار مانتویی جدید گرفتهای و انتظار داری آشنایان، همکاران و فامیل بازخورد و نظر بدهند. شام هر چه باشد خانم خانه منتظر بازخورد است. بعد از مهمانی مفصل منتظر بازخورد مهمانان هستیم. کالایی که مصرف می کنی تولیدکننده از تو بازخورد می خواهد. کفش های برادرت یا خواهرت را که برق انداخته ای منتظر بازخورد یا شاید پاداش هستی. وقتی خانه را جارو میکشی یا در تعطیلات عید خانه تکانی می کنی و شیشه ها را برق می اندازی منتظر بازخورد از اطرافیان هستی. وفتی در مجلسی با دوستان به شام دعوتید و اوقات خوشی را دارید بعد از صرف شام درباره غذای رستوران به اظهارنظر می پردازید. به طور خلاصه همه چیز را می توان از زاویه و چارچوب فیدبک دید و تحلیل کرد.
حتی رانندگان هم به حیطه بازخورد وارد شده اند. این روزها پشت شیشه بعضی خودروها، کامیونها یا بارکشها جملاتی مانند «آیا از رانندگی من راضی هستید؟» یا «رانندگی من چگونه است؟» با شماره موبایلی برای ارسال اس ام اس بازخورد خودنمایی می کند. این شماره تلفن ممکن است مال صاحب کامیون یا شرکتی که راننده برای آن کار می کند باشد. آخر بیشتر امتحانات درباره سوالات و نحوه اجرا و موارد دیگر از شما بازخورد و نظر میخواهند. در هتلی که ماندهای هنگام چک آوت منشی از تو درباره سرویس و کارکنان فیدبک میطلبد. چند روز بعد از اینکه که خودروی خود را در نمایندگی تعمیر کردی تلفنت به صدا در می آید و سوالاتی درباره نحوه ارائه خدمات، مدت زمان، رفتار تعمیرکاران و قیمت خدمات ارائه شده از شما میپرسند. بازخوردهای استفادهکنندگان از خدمات موسسات آموزشی و فرهنگی و بییندگان و خوانندگان نویسندگان و پدیدآورندگان آثار فرهنگی و سینمایی و نمایشی هم اهمیت دوچندانی دارد.
اما در دنیای تولید و مصرف بحث بازخورد تخصصی تر و بااهمیتتر می شود به طوری که شرکت ها و کارخانههای معروف افرادی را با عنوان محقق تجربیات مصرف کننده یا کاربر (UX Researcher) به استخدام خود در می آورند تا روی تجربیات، گرایشات و بازخورد مشتری ها کار کنند و سلایق و انتخابهای آنها را به تولیدکننده گزارش و منعکس کنند. متعاقبا تولیدکننده بر اساس آن تجربیات و بازخوردها تغییرات لازم را در محصولات خود اعمال میکند تا محصولات خود را به دلخواه مشتری تولید و همزمان به سود بیشتری دست یابد.
با این مقدمه طولانی قدم به حیطه فیدبک در آموزش، از نوع مجازی یا حضوری (کلاسی/فیس تو فیس) و واقعی (Actual & Virtual) می گذاریم.
قابل ذکر است که این نوشته در پی آن نیست که تاریخچه، تعریف و انواع روشهای دادن یا گرفتن فیدبک را به معلمان و مربیان یاد بدهد بلکه هدفش نشان دادن و یادآوری اهمیت و دادن نوعی هوشیاری و آگاهی در اهمیت فیدبک و تلنگری برای تفکر (Reflection) روی فیدبک های گرفته شده و استفاده از آن است، چرا که معلمان و مربیان و مدیران خود با توجه به منایع مفید و عظیم که در فضای سایبری در دسترس است میتوانند به منابع مورد نیاز دسترسی پیدا کرده و دنبال روش های علمی فیدبک دادن بروند. مضافا به این نکته هم توجه شود که با شروع جدی تدریس آنلاین و کلاس های برخط و مخصوصا در وضعیت خاضر فیدبک دادن در فضای مجازی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. برای شروع این بحث داستانها و سناریوها شاید برای ما آشنا باشد:
معلم از گلنار خواسته است که رنگ های زنگین کمان را روی تخم مرغ ها رنگ کند تا او به دانش آموزان کلاس نشان دهد. گلنار خیلی هیجانزده است و عاشق این جور کارهاست. دو روز را با عشق و علاقه ای وافر و با کمک گرفتن از ایدههای مادرش و برادرش صرف درست کردن تخم مرغ های رنگی می کند. گلنار از کارش راضی است. فیدبک مادر مثبت است. وقت تعیین شده توسط معلم روز چهارشنبه است. روز چهارشنبه سپری شده است گلنار در خانه است. مادر از دخترش سوال می کند که معلم از تخم مرغ ها خوشش آمد. گلنار بیحوصله میگوید وقت نشد معلم گفت هفته بعد بیاور. کودک فیدبک مناسب را دریافت نکرده است. مادر کار معلم را به نوعی توجیه می کند. اما معلم هفته بعد سراغی از تخم مرغ ها نمی گیرد...
دانش آموزی که با حوصلهای زیاد مدل منظومه شمسی را با دقت و وسواس زیاد با صرف وقت زیادی درست کرده است ممکن است فیدبک مناسب را از معلم را دریافت نکند و کم انگیزه شود و معلم ارزش زیادی برای کارش قائل نشود. فرزند شما یک هفته است که پروژه خود را تحویل داده است والدین سوال می کنند معلم چه گفت اما معلم هنوز بازخوردی نداده است.
هر معلمی که وارد پیشه تدریس می شود احتمالا کورسی یا واحدهایی را در موضوع فیدبک و چگونگی دادن فیدبک و آشنایی با نظریه های فیدبک میگذراند که معمولا تئوریک است. به بیان دیگر دادن بازخورد خود نیاز به آموزش و گذراندن دوره عملی و تئوریک و کسب مهارت (یاد گرفتن چیزی با تمرین) و تمرین و ممارست دارد. از طرفی فیدبک گرفتن معلم از نحوه تدریسش را هم باید به این بحث اضافه کنیم. جلو رفتن بر اساس شم خود (Intuition) ممکن است جواب ندهد. در سادهترین شکل وقتی دانشآموزی سوالی از ما در کلاس می کند بازخورد ما با توجه به اینکه درباره فیدبک یا عکس العمل در برابر سوال هنوز چیزی نمیدانیم ممکن است به این شکل باشد: «دیگه از این سوال های ساده نکنید!»، «اینو که همه می دونند!»، «بزارین درس را تمام کنم بعد به سوال شما می رسیم!»، «ببینید حتی رضا هم سوال کرد!»، «اینو که قبلا توضیح دادم حتما خواب بودی.»، «این هم شد سوال، سوال حسابی بکنید.»، «اینو که خاله من هم می دونه.» یا ارجاع سوال به دانش آموز دیگر.
اما در مقابل به این عکس العمل توجه کنید: «اتفاقا سوال خوبی کردی .....»، «رضا سوال خوبی را مطرح کرد. با هم سعی کنیم یه جواب براش پیدا کنیم.»، «سوال بسیار خوبی است.... ببین رضا ...». «دمت گرم رضا سوال هوسمندانه ای مطرح کردی ....»
ما میتوانیم روز رضا را خراب کنیم و حس پرسشگری را در او به قتل برسانیم و حتی فوبیای سوال کردن را در او تقویت کنیم یا برعکس روز او را بسازیم و با بازخورد و عکس العمل حرفه ای او را پرسشگر و انگیزهمندتر بار بیاوریم و سهمی اندک و نقشی کوچک در زیباتر کردن جهان ایفا کنیم. فراموش نکنیم که علم با پرسش کردن یاد گرفته میشود و مدرسه محلی برای سوال و اشتباه کردن و همکاری و رقابت دوستانه است. درجه و عقربه انگیزه و علاقه رضا با عکس العمل و بازخورد ما در برابر سوال بین 0 تا 180 در نوسان خواهد بود.
یا اصلا ممکن است به روش سوال و جواب (روش سقراطی) پاسخ سوال را از زبان خود دانش آموز بیرون بکشیم (Elicitation). وقتی دانش آموز خود به جواب می رسد احساس غرور می کند.
در کلاس وقتی دانش آموزی لباسی نو پوشیده ممکن است از رنگش تعریف کنی. یا مخصوصا بچه دبستانیها بعد از تعطیلات نوروزی یا بازگشایی مدارس در مهر با لباس فرم و کفش و لوازم التحریر نو به مدرسه می روند. وقتی معلم فقط با یک فیدبک و جمله کوتاه «چه خوش رنگ است» روز او را ساخته است و به تقویت ارتباط با دانش آموز کمک کرده است. البته بعضی دانش آموزان تعریف و تمجید بی مورد و اغراق شده را تشخیص می دهند. لذا باید به صورت حرفه ای و واقعی (genuine) و حساب شده فیدبک داد. از حالت چهره و حرکات چشم ابرو و دست و بدن هم برای دادن فیدبک نباید غافل شد!
شاید ارزیابیها مخصوصا ارزیابی مستمر (Formative Assessment) را هم در سطحی بتوان در زمره فیدبک و بازخوردی که معلم به دانش آموز در جهت پیشرفت او میدهد به حساب آورد.
نکته قابل توجه دیگر در بحث فیدبک این است که فیدبک مستلزم مشاهده (Observation) در معنی علمی آن و بررسی (Exploration) است و شاید پیش نیاز آن باشد. پس معلم با مشاهده به فیدبک دست میزند و به دنبالش در مرحله بعد شاید روی فیدبک خود تفکر و تامل (Reflection) کند. ممکن است فیدبک بر اساس اطلاعاتی ناقص بنا نهاده شده باشد، به مانند داستان فیل در تاریکی در دفتر سوم مثنوی معنوی که به علت مشاهده و تنها با یک حس و لمس فیل در فضای تاریک بازخوردی که مردم میدادند اگرچه اشتباه نبود اما کامل نبودند و به این خاطر نظرگاهشان مختلف شد. چرا که مشاهده تنها با یک حس یعنی لامسه به دست آمده بود. به طوری که یکی فیل را دال نام میداد و آن دیگری الف. برای همین در بحث فیدبک قبلش باید به مشاهده در معنی علمی آن یعنی استفاده از حواس پنجگانه و تفکر و نتیجه گیری سود برد. برای اینکه از کسی درباره تدریس خود فیدبک بگیرید باید فیدبک دهنده (مثلا سرگروه آموزشی درس) در کلاس درس شما بنشنید و مشاهده (دیدن + گوش دادن) و مخصوصا یادداشتبرداری کند. دانش آموزان هم به نوبه خود باید با روش دادن فیدبک درباره معلم خود آشنا باشند. برای مثال باید بدانند که در فیدبک شما به عنوان معلم نباید توسط دانش آموز موردقضاوت قرار بگیرید و نیز نباید از جملات کلی مانند «معلم به تمرینهای درس اهمیت نمی دهد!» استفاده کنند بلکه باید تمرکزشان روی فعالیتها، متدها و مواد درسی باشد.
من چگونه تدریس می کنم؟
اما یک سوال مهم همیشه جلوی چشم معلمان خودنمایی می کند: «من چگونه تدریس می کنم؟» معلم سال 30 خدمتش است اما میگوید کسی تا به حال «در» کلاسش را باز نکرده است تا چند دقیقه در کلاسش بنشیند یا از کسی بازخوردی درباره روش تدریسش در طول این 30 سال دریافت نکرده است. اگر رانندگان به راحتی بازخورد رانندگی خود را با اساماسی دریافت می کنند اما دادن بازخورد برای تدریس معلم به این سادگی نیست. چرا که دروازه کلاس درس کیپ بسته می شود و حتی مدیر هم به سختی می تواند در کلاس درس معلم ایرانی بنشیند و معمولا به علت فضای حاکم و احتیاط و مصلحتاندیشی کسی به ندرت رغبت و حق ورود به کلاس درس را پیدا میکند. حضور سرگروههای آموزشی (حتی با فرض اینکه آموزش های لازم دراین زمینه را کسب کرده اند) هم مشکلات و چالش های خود را دارد. البته پنجره وسط در کلاس تنها برای چک کردن حضور معلم است! پس عملا فیدبک تنها از طرف دانشآموزان که در جای خود اهمیت دارد درباره معلم داده میشود که ممکن است اعتبار آن هم با شک و تردید تلقی میشود. از طرفی شواهد نشان می دهد که در آموزش و پرورش بازخورد و مشاهده اهمیت و جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
نگارنده بر این عقیده است که برای باز کردن یا نیمه باز کردن در کلاس درس معلم ایرانی بهتر است با تدریس گروهی (دو نفری) شروع کرد یعنی رفتن به کلاس همدیگر به طوری که هر کس در کلاس خود معلم لید باشد و آن دیگری کمکی. همچنین دعوت از والدین دانش آموزان (هر جلسه یک والد) و صحبت و فیدبک گرفتن بعد از کلاس و برقراری ارتباط حسنه برای حضور در کلاس و حتی کمک گرفتن از آنها ممکن است راه باز شدن در کلاس معلم ایرانی را تسهیل و هموار کند.
فیدبک در فضای مجازی
بحث کلاسهای آنلاین اهمیت فیدبک را دو چندان کردهاست. معلمی که تازه شروع به برگزاری کلاسهای آنلاین کرده است شاید ایدهای از اینکه چگونه فیدبک بدهد و بحث آنلاین را چگونه هدایت کند نداشته باشد، مخصوصا وقتی موضوعی به دانش آموز می دهد وخود به عنوان میانجی (Moderator) یا تسهیل کننده (Facilitator) نقش خود را بازی می کند. ممکن است تجاربی از بحثهای داغ و نه چندان دوستانه در پیام رسانهایی مانند تلگرام یا واتساپ داشته باشد.
طرز رفتار و اصول سخن گفتن در کلاسها و کورسهای آنلاین و فضای مجازی یا رفتار شایسته در زندگی دوم (Second Life) نتیکت را به ذهن متبادر می کند. لذا قبل از ادامه بحث فیدبک در فضای سایبری ضروری است که اشاره مختصری داشته باشیم به رفتار اینترنتی مخصوصا رفتار و نزاکت دانشآموزان در فضای مجازی و چت رومها و گروهها. اصطلاح نتیکت (اینترتت + اتیکت) یا نتزاکت (اینترنت + نزاکت) به چگونگی رفتار آنلاین در اینترنت می پردازد. برای مثال چگونه دانش آموزان مخصوصا آنهایی که برای اولین بار در فضای مجازی شروع به پست مطلب می کنند و صورت معلم را نمیبینند مودبانه در فضای آنلاین یا محیط LMS (سیستم مدیریت یادگیری) با رعایت اصول ادب و نزاکت تعامل کنند یا در گروه و کلاسی آنلاین درباره مطلبی نظری را پست کنند. قانون طلایی نتزاکت می گوید که چیزی که در عالم واقعی و رو در رو به کسی نمی توانی بگویی پست نکن و همچنین قبل از پست کردن مطلبی فکر کن. استفاده به جا از ایموجیها و اسمایلی ها به عنوان ابزارهایی برای دادن فیدبک مرسوم است.
وقتی در گروه و کلاس خود یا در چت روم شبکه شاد به آنهایی که نظری را درباره سوال مطرح شده پست میکنند یک شست ببالا (Thumbs-up) یا کف (Clapping Hands) یا اوکی (OK Hand) میدهی و تقی از قلم می افتد و یا فراموش می کنی به او هم فیدبک بدهی آن وقت فاجعه رخ می دهد. نکته مهم دیگر در نتزاکت احترام به خلوت و حریم خصوصی (Privacy) دیگران است. طرفه آن که برای رفتار درست در فضای مجازی آموزش های لازم و تمرین و ممارست کافی در این بار داده شود. کم نیستند کسانی که با اصول نتزاکت آشنا هستند و در قسمت «نظر شما» در وبگاه صدای معلم با رعایت اصول نتزاکت نظر و بازخورد خود را پست میکنند یا به پست دیگران واکنش نشان میدهند. گذشته از چت ها که در زمان حال و به صورت زنده انجام می گیرد در محیط آنلاین مدت زمان دادن فیدبک یا پاسخ به پروژه ها و تکالیف باید کم و معقول باشد و در اسرع وقت انجام گیرد. منتطر گذاشتن طولانی دانش آموز برای بازحورد درباره پروژه ای که پست کرده انگیزه او را ضعیف میکند. همه ما بارها تجربه کردهایم که هنگام ارسال پیام یا مقاله به ایمیل ژورنالی وقتی بلافاصله ایمیل اعلام وصول را دریافت می کنیم چه انگیزه و شعفی به شما دست می دهد. بر عکس وقتی بعد از هفته ها جواب ایمیلی را میگیری ... نکته دیگر رعایت انصاف و عدالت و بدون تبعیض به همه فدیبک دادن است. وقتی قرار بر دادن فیدبک است به همه باید فیدبک داده شود و نمی توان گزینشی رفتار کرد. چرا که همه رفتار آنلاین ما در گروه زیر ذرهبین دانش آموزان قرار دارد. حتی تعداد کلمات اختصاص داده شده برای هر عضو هم باید مدنظر قرار گیرد.
سخن آخر
گروهی نحوه دادن بازخورد مخصوصا در فضای مجازی را نوعی هنر محسوب میکنند، اما هر چه باشد نحوه دادن فیدبک و حتی گرفتن آن نیاز به آموزش و مطالعه دارد. فیدبک درست و حرفهای جزئی جدایی ناپذیر از آموزش است. در جوامع توسعه یافته مخصوصا در کشورهایی که از آموزش و پرورش بروز و معلمان حرفهای برخوردارند فیدبک عنصری حیاتی به شمار می آید و به صورت مستمر دوره هایی تخصصی برای معلمان در این زمینه برگزار می شود.
در بحثی که از نظرتان گذشت به طور خلاصه درباره اهمیت فیدبک سخن رفت و نیز مثالهایی در این زمینه بحث شد. همانطور که اشاره شد هدف این نوشته پرداختن به تاریخچه، اصول و تئوریهای فیدبک و انواع فیدبک (مانند مثبت، منفی، سازنده، مخرب، ساندویچی...) و اصول نتراکت نبود چرا که خواننده خود به خوبی میتواند از منابع گسترده در این زمینه که در فضای مجازی در دسترس است سود ببرد. هدف تاکید بر اهمیت فیدبک و اندکی مکث روی آن مخصوصا در فضای مجازی در این دوران سخت و چالش برانگیز در آموزش و واداشتن خواننده به تلاش برای آشنایی علمی با روشهای فیدبک و دادن نوعی هشدار و آگاهی در این زمینه است.
منتظر بازخورد شما هستیم از هر نوعش.
پینوشت:
* اعتبار (credit) کلمه «نتزاکت» را باید به همکار فرهیختهام جواد فروغی بدهم که با هنرمندی آن را معادلی برای نتیکت خلقالساعه آفرید.
* نام نویسنده «نامهای به خدا» پیش نگارنده محفوظ است و نامه بدون هیچ دخل و تصرف و تصحیحی و تنها با حذف نام و آدرس نویسنده در ابتدای این مقاله آورده شده است.
* در این نوشته برای ادای احترام به آن معلمی که گفت «آیلان» به جای آنلاین در مواردی به عمد از کلمه «آیلان» به جای آنلان استفاده کردهام، باشد که این اصطلاح جا بیافتد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تا حالا کم مسخره شدیم: یه روز با ارزشیابی توسط مدیران بی سواد و بی کفایت، یه روز دیگه با آزمون های مزخرف رتبه بندی غیراستاندارد و اجباری.