نمی دانم که درد سالهای رفته وحرف های ناگفته در دل و صدای مانده در گلو را چطور بیان کنم ؟
همیشه معلم را هم طراز انبیا خواندیم و جوهره کارش را عشق نامیدیم و همیشه این ادعا در حد شعار باقی ماند.
28 سال در کف کلاسهای چند پایه مناطق محروم بدونِ امکانات عاشقانه کار کردیم و امروز هم در مدارس شهری اما هنوز آن چنان تغییری در ساختار تعلیم و تربیت مشهود نیست.
به نظر بنده پیشرفتی که صورت نگرفته هیچ بلکه پس رفت های فاحشی هم داشتیم.حلقه گم شده این ساختار کجاست؟
بعد از سالیان دراز سندی تنظیم شد تحت عنوان سند تحول بنیادین که بعداز ده سال به جرات می توان گفت که هنوز سی درصد آن محقق نشده و در شش ساحت ساخته شده آن،که نگاهی عمیق به تربیت دارد متاسفانه به منابع اجرایی آن نپرداخته اند.
بنده به عنوان منتخب معلمان در شورای عالی که با رای فرهنگیان به این شورا راه یافته ام به دلیل تعهد اخلاقی که به همکاران داده ام در مدت این چهار سال در هیچ پست و منصبی منصوب نخواهم شد و همان معلم ساده ی مدرسه خواهم ماند و همواره دردهای فراوان این قشر عظیم الشان را لمس می کنم و زبان گویای همکاران در شورا خواهم بود. شاید راه طولانی ، زمان کم و فرصت ها خیلی زود از دست بروند اما مطمئنم با همدلی همکاران تا حدودی شدنی خواهد بود.
به تاریخ پانزده سال پیش شورای عالی اشاره می کنم:
با اینکه رئیس شورای عالی شخص رئیس جمهور هستند اما متاسفانه در دوران دو دولت بهار و تا به امروز در دولت تدبیر و امید هیچ کدام از روسای محترم جمهور در جلسات شورای عالی حضور پیدا نکرده اند !
سوال اینجاست که آیا ساختار تعلیم و تربیت نیاز به یک تصمیم گیری کلان و آینده نگری ندارد؟ آیا معلمان نباید به دنبال مطالبات به حق خود باشند؟
در تمام روزهایی که درگیر کرونا شده ایم تمامی دستگاه های کشوری و لشگری با عزمی تمام برای کنترل این ویروس بسیج شدند اما متاسفانه تعداد زیادی از هموطنان عزیز را از دست دادیم و هر روز هم شاهد از دست رفتن عزیزان مان هستیم.
در سالهای اخیر شاهد بروز مشکلات اجتماعی فراوان شدیم که همه اینها ریشه در بی توجهی به ساختار تعلیم و تربیت دارد.
ماجرای سحر تبرها، قتل دختران، مشکلات کودکان کار و بزهکاران اجتماعی و بسیاری دیگر هستند که ما را به دنبال حلقه گم شده تعلیم و تربیت که حاصل بی توجهی به آموزش وپرورش است می کشانند.
در حیطه ی آموزش بدون توجه به نیاز سنجی های اجتماعی متاسفانه شاهد هزاران فرد بیکار با مدارک عالیه علوم انسانی و در حیطه ی پرورش هم هر روزشاهد زیاد شدن زندان ها و ندامتگاه ها در کشور هستیم و همیشه شعار داده ایم که پیشگیری بهتر ازدرمان است اما برای تحقق این شعار ساختار تعلیم وتربیت نیازی ویژه و نگاهی نو و توجه ای تمام عیار از جانب دست اندرکاران کشور دارد.
باتوجه به آمار ۶۰ درصدی فرهنگیان و دانش آزموزان، جامعه فرهنگی می تواند در همه عرصه های کشور تاثیر گذار باشد چنانکه نتایج حاصله از بی توجهی به ساختار تعلیم وتربیت در جامعه ی کنونی قابل مشاهده است.
با توجه به رشد چشمگیر علم و تکنولوژی در جهان و تبدیل تمام دنیا به یک دهکده جهانی و جهانی شدن اطلاعات و نیاز به سواد رسانه محتوای کتب درسی ما در بسیاری از علوم پایه نیازمند بومی سازی و به روز رسانی هستند.
اکنون باید ساختار تعلیم و تربیت تجدید نظر جدی شود. برای شروع بایستی با تکیه بر سواد رسانه و رسانه ملی به پیش گیری از همه آسیب های اجتماعی و دوران پیش دبستانی پرداخت.
با توجه به محتویات رسانه ملی در حیطه های کودکان شاهد آن هستیم که اکثر کارتون های خارجی با هدف قرار دادن اصالت خانواده ها در کشورهای جهان سوم طراحی شده و همواره به مکتب های اگزیستانسیالیسم و سایر مکتب ها پرداخته شده و در عصر تکنو پولی مسئولیت ساختار تعلیم و تربیت را سخت تر می کند.
برنامه های کودکان در رسانه ملی باید همگام با محتوای کتب درسی ارائه گردد.
توسعه یک کشور در گرو توجه ویژه به ساختار تعلیم و تربیت است .
* به عنوان یک معلم روستایی از رئیس جمهور محترم تقاضا دارم که حداقل در یک سال باقیمانده از دوره ریاست جمهوری شان در شورای عالی وزارت آموزش و پرورش که مهمترین شورای سیاست گذاری ساختار تعلیم و تربیت است شرکت نمایند و برای ترمیم بهتر سند تحول بنیادین و کاری ماندگار برای تعلیم و تربیت قدمی بردارند.
* توجه ویژه به تربیت معلم ها و ایجاد دانشسرای های تربیت معلم
* توجه به اصل ۱۵ و ۳۰ قانون اساسی
* توجه به انتخاب متصدیان وزارت و سازمان ها
* توجه ویژه به شان و منزلت فرهنگیان
* استفاده از فرهنگیان برای تصمیم گیری های همه جانبه در خصوص تعلیم و تربیت :
« پارلمان فرهنگیان »
* به حداقل رساندن سیاست زدگی و سیاسی کاری در امورات اداریی
* توجه ویژه به فرهنگیان بازنشسته چرا که در بهارستان همه نماینده هایی که به پایان دوره نمایندگی می رسند باز در امر سیاست گذاری دخیل هستند. با توجه به رشد چشمگیر علم و تکنولوژی در جهان و تبدیل تمام دنیا به یک دهکده جهانی و جهانی شدن اطلاعات و نیاز به سواد رسانه محتوای کتب درسی ما در بسیاری از علوم پایه نیازمند بومی سازی و به روز رسانی هستند.
* نگاه ویژه به ایجاد بستر آموزش مجازی در کل مناطق با توجه به شرایط اقلیمی کشور، چرا که کشور ما به دلیل وسعت فراوان و تفاوت شرایط منطقه ای در طی سال تحصیلی دستخوش تعطیلی های زیادی به واسطه آلودگی هوا، سرما و برودت در مناطق سردسیر و طوفان های شن و گرد خاک در مناطق جنوبی می باشد.
* نظارت بر صندوق های بازنشستگی و صندوق های ذخیره فرهنگیان که متاسفانه در سالهای اخیر بسیاری از همکاران متضرر شدند .
توجه کافی به همکاران عزیزی که علیرغم اینکه سی سال تمام حق بیمه ناکارآمد را پرداخت کرده اند اما متاسفانه به دلیل بیماری برای مداوا متحمل هزینه های گزافی می شوند و همچنین متاسفانه برای پرداخت حقوق به حق فرهنگیان آن هم با سالها تاخیر از جمله حق ازدواج، حق فوتی و سایر مطالبات که اخیرا هم فصل دهم در مورد معلمان مورد بی مهری قرار گرفت و رتبه بندی که طرح چندین ساله و مصوب بود باز هم ناقص اجرایی شد و متاسفانه و صد حیف و افسوس که همیشه با آب و تاب در رسانه ها منتشر می شود.
ای کاش برای جامعه معلمان هم یک نظام معلمی مثل نظام مهندسی و پزشکی بود که به حق و حقوق واقعی خود می رسیدند.
با توجه به رشد تاسیس مدارس غیر انتفاعی ، مدارس تیزهوشان و خاص و تبعیض آموزشی زیاد بین طبقات اجتماعی، عدالت آموزشی کاملا زیر سوال می رود و به دنبال این تبعیض دانش آموزان مناطق محروم و کمتر توسعه یافته از دست یابی به رتبه خوب در کنکور باز می مانند.
هزینه در آموزش و پرورش سرمایه گذاری برای آینده یک کشور است.
از جناب آقای رئیس جمهور استدعا دارم برای تحقق و پیشرفت آرمان های کشور توجه خودشان را بیشتر به ساختار تعلیم و تربیت معطوف سازند.
جامعه فرهنگی همیشه حافظ سنگر علم و دانش بوده و حتی در روزهای تلخ و سخت کرونایی به جای شش ساعت تدریس شبانه روز بدون هیچ امکاناتی بر روی یخچال خانه حتی روی تخت بیمارستان و در کپرها و در کنار دانش آموزان خود بودند .
فرهنگیان همیشه و در همه ادوار حماسه سازی نموده اند ؛ هم در جنگ تحمیلی هشت ساله که آمار بالای شهدای دانش آموز و معلمان موید این مطلبند و هم بعد از انقلاب که همیشه مراسمات ملی و مذهبی را تداوم بخشیدند و درسی پنهان به نسل امروزی دادند.
یک معلم زمانی می تواند افراد متعهد تعلیم دهد که همه متولیان ذینفع در خصوص تعلیم و تربیت به تعهدات خود در قبال معلمان جامه عمل بپوشانند نه اینکه برای احقاق حق خود مجبور به تجمع در جلوی وزارت یا مجلس باشد.
اگر معلمان ،متولیان ذینفع امر تعلیم و تربیت به تعهدات خود عمل نمایند شاهد یک جامعه متعهد در همه مشاغل اعم از نظامی ، انتظامی ،پزشکی ،قضات ، خدماتی ،کسبه و بازاری و... خواهیم بود ؛ جامعه ای سرافراز و سربلند و سالم به دور از استرس و معضلات روانی و اجتماعی.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان