پدری دختر خود را سر برید و قوانین کشور ما هم جزای چندانی برای او در چنته ندارد، چون طبق یک سنت بدوی، پدر صاحب خون فرزند خویش است.
بخش بزرگی از قوانین ما، قوانین بدوی هستند و محمل عقلانی و منطقی ندارند. در زبان ترکی خودمان مثل زیبایی وجود دارد:
" کور توتدوغون بوراخماز " .
جامعهی بدوی کوریست که اسیر تاریکی خویش است. تفاوت مدنیت با بدویت در این است که جامعهی مدنی اسیر سنت و تقلید نیست و منعطف است و پذیرای تغییرات لازم و عقلانی اما جامعهی بدوی جامعهایست خالی از عقلانیت و منطق و اسیر مطلق تقلید از سنت.
به جامعهی بدوی ما بسیاری از سنتهای اشتباه را به نام اسلام معرفی کردهاند در حالی که منشا واقعی بسیاری از این سنتهای بدوی، اسلام و قرآن نبوده و منشا یا منشاهای دیگری دارند که نمیشناسیم.
امیل دورکهایم جامعهی مدنی را جامعهای دارای روابط ارگانیکی معرفی میکند که در آن قوانین مشخص، مدون، منطقی و مصوب تعیین کنندهی تمامی روابط و مناسبات است.
جامعهی بدوی را نیز جامعهای دارای روابط و مناسبات مکانیکی معرفی میکند که عقلانیت و منطق و قانون در آن جایی ندارد بلکه سنتهای غیر عقلانی و اسطورهای سفت و سخت تعیین کنندهی روابط و مناسبات است و همین سنتهای بدوی اسطورهای و غیر انسانی و غیر عقلانی است که به پدر مجوز قتل فرزند میدهد.
فجایع جگرسوز از این دست چنان زیادند که جامعهی ما از آن تکان نمیخورد. تصورش هم جان و روح آدمی را میسوزاند که پدری با داس دختر خود را سر ببرد، چگونه میتوان به چنین درجهای از حیوانیت رسید؟ اما نه! حیوان به چنین رذالتی تن نمیدهد، واقعا چه موجود پلیدی است انسان!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
رومینا اشرفی متولد ۱۳۸۵ در بخش حویق از شهرستان تالش، دلباخته یکی از پسرهای همشهری شده بود، به گفته محلیها مخالفتهای شدید پدر دختر با ازدواج این دو به دلیل تفاوتهای فرهنگی، آنها را به فکر فرار از منزل واداشت. اما پیگیریهای خانوادهها به دستگیری آنها توسط پلیس منجر میشود.
پس از بازگشت رومینا به خانه، آتش خشم این به اصلاح پدر شعلهور شد تا جایی که روز یکم خرداد با خلوت کردن خانه، رومینا را به طرز فجیعی به قتل رساند.
منبع: خبرگزاری فارس
در اینکه این پدر نهایت سبعیت و درنده خویی را بجای منطق درست در پیش گرفته و باید مجازات شود شکی نیست ؛اما اکثر ما فرزندانی داریم که حتما به جان مابسته هستند و حس می کنیم کمترین ناراحتی انها را نمی توانیم تحمل کنیم .حال دختری دلباخته پسری است که از نطر اخلاقی مشکل دارد و قبل از رومینا هم دختر دیگری را از خانه پدر فراری داده است و پدر با علم به این مشکلات به خواسته غیر منطقی دخترش گوش نمی دهد و سرانجام پس از همه اتفاقات بادیدن عکسهای دخترش که از طرف پسر مثلا عاشق !!! برایش ارسال شده ، عنان خشم از دست می دهد و آنچه نباید میشود ، چندین روز است که همه برای رومینای فریب خورده دل میسوزانند و جوانک هوسبازی که به راحتی آبروی یک خانواده و جان یک دختر را به بازی گرفته را نادیده گرفته و فقط به پدر او می تازیم ایا پدر هم اکنون زندگی لذت بخشی دارد ایا برای لحظه ای فکر کرده ایم که اکنون به پدر او چه می گذرد ؟
تامل دارد. ترکیب لجاجت دوران بلوغ با
مانور وسوسه انگیز و به ظاهر پنهانی فضای
مجازی ، افسار تربیتی را از دستان والدین
ربوده است و خروج از صراط اخلاق و انسانیت بسیار سهل گردیده است.
امروز چرا تک فرزندی ؟ و دیگر خانوادهها چرا ۵ تا ۱۰ فرزند به دنیا نمی آورند؟
علاوه بر افزایش سطح سواد والدین و اشتغال آنان و شرایط سخت اقتصادی ، از دست رفتن توانایی والدین برای تربیت و هدایت و راهنمایی فرزندان نیز هست. والدین امروز مقهور پیشتازی و حاکمیت فضای مجازی هستند.
رومینا توسط همین عکس ها تهدید به همراهی با بهمن می شد و......
نمیدانم چرا به توصیه رهبر انقلاب پیرامون ضرورت برخورد سخت قانونی و اخلاقی با کسانی که تعدی به زن را حق خودشان میدانند عمل نمی شود. واقعاً مجازات ۳ تا ۱۰ سال برای قتل فرزند، با روح عدالت اسلامی سازگار است؟!