هر چه که پیش می رویم آموزش و پرورش میهن عزیزمان بیشتر به سقوط و نا کجا آباد نزدیک تر می شود . روند نظام آموزش و پرورش کشورمان دهه به دهه ،سال به سال و روز به روز روند انحطاطی طی نموده و هر چه بیشتر از عمر آن سپری می گردد از معیارها، تراز و استاندارهای لازم یک سازمان علمی ، فرهنگی و ارزشی که ماموریت و وظیفه ی آن تولید و تحقق سعادتمندی نوجوانان و جوانان کشور می باشد فاصله گرفته و این حالت و صفت منفی روز به روز درحالت بازتولید نابه سامانی ها وتبدیل شدن به ضد خود یعنی ضد آموزش و پرورش و ضد تعلیم و تربیت ، گوی سبقت را درحرکت به سوی انحطاط و اضمحلال ازسایر بخش ها و سازمان ها درجامعه ربوده است و علت اصلی و نهایی آن به نوع نگرش و چگونگی سیاست ورزان و تصمیم سازان درکشورمان بازمی گردد.
با سیری در گذشته ی آموزش و پرورش کشورمان و ارزیابی آن در مقطع و دوره ی کنونی وقتی جایگاه علم و دانش، معلمان و فرهنگیان ، وضعیت اخلاقی ، تربیتی و علمی دانش آموزان و خروجی نظام تعلیم و تربیت و آنچه مربوط به آموزش وپرورش می شود را به تحلیل منطقی و منصفانه می نشینیم ، تاسف و حسرت روزهای قبل و گذشته را می خوریم ؛جایگاه و موقعیت مواردی که در فوق به آنها اشاره نمودم به جای آنکه روند صعودی و تکاملی داشته باشد روند سقوط و انحطاط داشته است که بسیار نگران کننده و خطرناک می نماید.
دراین نوشته ی موجز ، قصد ندیدن تلاش و کوشش ها و زحمات وزراء محترم آموزش و پرورش بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی را نداشته ، آنان به اندازه توان و وسع فکری خود تلاش نموده اند اما چون متاسفانه آموزش و پرورش به معنی واقعی موضوع اصلی و دغدغه ی نهایی نظام سیاسی کشورمان نبوده و نمی باشد ، هریک شیوه و راهکارخود را داشته و ایدئولوژی منسجم و خط مشی واحدی را اعمال ننموده اند و وجه مشترک بازده عملکردی آنان عدم توفیق و موفقیت در عرصه ی کاری و حرفه ای آموزش و پرورش بوده است. روش های مغایر و بعضا متفاوت و متضاد با یکدیگر.
در راس بدنه وزارت آموزش پرورش شورایی است که به آن « شورای عالی آموزش و پرورش » گویند .
به واقع ، این شورا در کجای آموزش پرورش کشور قرار دارد؟
آیا تاکنون تحول جدی و اساسی و راهبردی چشمگیری را از آن دیده ایم؟
به نظر حقیر جواب دو سوال و سوالاتی ازنوع و جنس پرسش های فوق منفی است یعنی بود و نبود آن تاثیری در وضعیت آموزش و پرورش نداشته بلکه اجازه بفرمایید با جرات و شجاعت و بدون محافطه کاری اذعان نمایم که نبود آن با عملکرد این چنینی بسیار مفید فایده برای آموزش وپرورش کشورمان بوده تا بودنش در وضعیت و با عملکردی که الان شاهد و ناظر آن هستیم.
وجود ستاد و سازمانی بسیار عریض و طویل و فربه با هزینه ای بسیار و کارایی بسیار اندک در آموزش و پرورش کشورمان نه تنها فاقد کارایی بوده بلکه نظام بوروکراسی بسیار به هم تنیده ای را به وجود آورده و شکل داده است که خود مشکل و معضل بزرگی در جلوی پای آموزش وپرورش می باشد، و متاسفانه هر وزیری که آمده آن را فربه تر و حجیم تر نموده است.
به وزارتخانه ی آموزش وپرورش ، ادارات کل آن ،و به مناطق آموزشی تابع وزیر مجموعه ی آن سری بزنید با جرات این ادعای نگارنده را تایید می نمایید که با 30% کادر وپرسنل موجود درصورت توانمند بودن می توان امورستادی و پشتیبانی را در این سازمان و وزارتخانه به خوبی به انجام رسانیده و به پیش برد و هزینه های سنگین اعتباری و ریالی آن را به نفع مدارس کاست.
وجود سازمانی که متولی تالیف و چاپ ونشر کتب درسی است به واقع با عنایت به وضعیت نابه سامان محتوای کتب درسی و عدم کارایی کتاب های موجود بر رفتار و آموزش دانش آموزان به معنی واقعی ، که از ورود به بیان موارد و مصادیق ناکارآمدی آنها و سازمان مربوط در این مجمل پرهیز می نمایم.
به واقع ، یکی از عوامل به هم ریختگی در آموزش و پرورش وجود چنین سازمانی با درجه ی بوروکراتیک و عدم مفید بودن بالاست .آموزش و پرورش نباید متولی تربیت معلمان باشد این کار را باید به عهده ی دانشگاه نهاد و ساز و کارمربوط را در آنجا باید چست و جو نمود.
چرخه ی مدیریت و نخبگان درآموزش وپرورش بسیار عقیم و ایستا است و فاقد چابکی و ضرورث های لازم می باشد تا سخن ازانتخاب وزیر می شود ، نام امتحان پس داده – های ناموفق ، غیرتحول خواه و محافظه کارانی که جرات تغییرات اساسی و ریشه ای را دربدنه ی آموزش و پرورش را نداشته و دردوران خدمت خود هیچ گونه حرکت محوری و تاثیرگذاری ژرفی را از ایشان شاهد نبوده ایم را عنوان نموده و مطرح می نمایند ؛ مظفر ، نجفی، اکرمی ،حاجی ، فانی ،حاجی بابایی، غندالی ، نوید و... کسانی که در 20 سال اخیر برگرده ی آموزش و پرورش ایران عزیز سوار بوده اند اما هیچ تغییر، تحول و چاره ی اساسی را برای آموزش وپرورش درحال سقوط و معلمان شریف و مظلوم نیندیشیده و ارائه ننموده اند، پرطرفدارترین آنان آقای دکتر نجفی است که با نگاهی به برنامه ی ایشان به ادعای تلخ نگارنده اذعان می نمایید.
الان دعوا بر سر نقش وزیر در انتخابات پیش روست نه سفره و شخصیت معلم که اگر راست و اصول گرا باشد چنین می شود و اگر اصلاح طلب باشد چنان و همین یعنی از طرفی اعتراف به عدم تربیت درست فکری و سیاسی جامعه و ناکارآمدی وزراء و آموزش و پرورش گذشته است که نتوانسته اند نسل و نسل هایی فکور و اندیشمند و آدم ، خط شناس و دوست و دشمن شناس تربیت نمایند و وحدت و نگرش وحمیت ملی را شکل داده و محقق نمایند و هم توهین به شعور معلمان فرهیخته و شریف می باشد که با رفتن و آمدن یک وزیر یک جناح بر جناح دیگر غلبه نموده و می گردد و تمام انرژی و فرصت های محدود جامعه و مردم مظلوم درمباحث غیرضرور و نامفید به اصطلاح استیضاح هزینه شده و می شودد ؛ مگر معلمان دارای تشخیص و تحلیل نیستند ؟
البته که هستند ، مگر درخرداد 76 و خرداد 94آموزش وپرورش دراختیار جناح مخالف نبود که بود پس چرا نتیجه ی انتخابات بر خواست و اراده ی سلیقه ی سیاسی حاکم نبود؟ علت آن شعور سیاسی و تحلیل عمیق جامعه عموما و معلمان فرهیخته خصوصا می باشد که همه ی این شناخت و هوشمندی سیاسی به برکت اسلام عزیز و رهبری معمارکبیر انقلاب اسلامی شکل گرفته و آفریده شده است.
بنابراین فرهنگیان معزز و محترم و رئیس جمهور محبوب باید به دنبال انتخاب فرد و تیمی برای آموزش وپرورش کشور و مملکت باشند که تحول خواه ،شجاع و ساختارشکن باشند تا مسیر انحرافی آموزش وپرورش رابه مسیر و راه درست آن برگردانند ؛ امروز که رهبر معظم انقلاب به آموزش و پرورش نگاه ويژه دارند ، امروز نهاد هاي مدني به رسميت شناخته شده اند ، امروز که رسانه ها بيشتر از گذشته به آموزش و پرورش معطوف شده اند . امروز که خردمندان مجلس شوراي اسلامي به آموزش و پرورش و چالش هاي آن توجه مي کنند . امروز که ... بهترين زمان است که جهت ايجاد رنسانس در آموزش و پرورش کشور عزيزمان بپردازيم .
دايره بسته ي ارکان تصميم سازي و تصميم گيري در آموزش و پرورش را تغيير داده و با تکيه به خرد جمعي اين گروه ناکارآمد را متحول نماييم .
نظرات بینندگان
همچین کسی در 35 سال گذشته تربیت شده! اصلا پیدا میشه!
آنچه می نشود آنم آرزوست!
مطمئنا جزو اونهایی نیست که در حال حاضر تو وزارتخانه هستند.
چون آدمهایی که توانستند خودشان را تا سطح مدیریت در مناطق و اداره کل و وزارتخانه بالا بکشند، اکثرا جزو همان قماش محافظه کارهای سنت گرای سنت پرست مخالف هر گونه تحول هستند. که اگر چنین نبودند پله های ترقی را به سرعت بالا نیرفتند.
ترقیات عالم رو به بالاست
ما از بالا به پایین می ترقیم
متاسفانه مسیر ترقی در کشور ما برعکس است.
با تشکر
تربیت معلمان توسط دانشگاهها هرچند حرف بدی نیست اما مخالف نظر عده ای است که آموزش و پرورش را نظامی ارزشی می دانند و نسبت به عملکرد دانشکاهها بدبین هستند. با توجه به طیف وسیع این عده و نفوذ فراوانشان در رده های بالای مدیریتی بعید به نظر می رسد با این نظر کوچکترین همدلی نشان دهند به هرحال فضای آموزش و پرورش ایدئولوژیک است چون نظام ما ایدئولوژیک است و طبیعی است که در چنین فضای میدان برای تضارب آرا و افکار غیر همسان با اندیشه میران رده بالا بسیار تنگ باشد.
در راس بدنه وزارت آموزش پرورش شورایی است که به آن « شورای عالی آموزش و پرورش » گویند .
ه واقع ، این شورا در کجای آموزش پرورش کشور قرار دارد؟
آیا تاکنون تحول جدی و اساسی و راهبردی چشمگیری را از آن دیده ایم؟من هم به عنوان یک معلم دوست دارم پاسخ این پرسش را بدانم .
اولین قدم استیضاح فانی و بعد انتخاب وزیری پرتوان که قدرت چانه زنی بالا برای تخصیص اعتبار برای حقوق معلمان داشته باشد می باشد
به یاد داشته باشیم با توجه به اینکه مخالفان استیضاح نیز به بی کفایتی فانی پی برده اند ولی به خاطر لج با نمایندگان با این استیضاح مخالفند این طرز تفکر نشانگر عمق کینه و نفرت و پوچ بودن نظرات این قشر را نشان می دهد
وقتی پذیرفته ایم وزیری بی کفایت هست حالا به دست هر کسی که باشد رفتنش بهتر از ماندش هست چرا که با رفتنش احتمال معرفی وزیری معلم دوست و قوی همانند حاجی بابایی و یا وزیر بهداشت وجود خواهد داشت
پس راحت باش هر چه میخواهد دل تنگت بگو حد اقل عقده هات باز میشه
1- ما با فانی مخالفیم چون بی کفایت هست
2- ما با استیضاح فانی مخالفیم چون توسط نمایندگان بی کفایت عزل میشود
نتیجه : در این حالت اگر فانی بماند باز هم رای به ماندن فردی بی کفایت داده ایم
اگر فانی برود فردی بی کفایت رفته و دو حالت برای جایگزین بعدی متصور هست
حالت اول وزیر بعدی با کفایت و قوی بوده که در این حالت معلمان سود می برند
حالت دوم وزیر بعدی همانند فانی بی کفایت خواهد بود که باز هم معلمین زیان نکرده اند حداقلی وزیر جدید با علم دبر نقاط ضعف وزیر قبلی و آگاهی از خواسته های معلمان در جهت رفع مشکلات خواهد کوشید
پس با این استدلال مخالفین هم اگر به نتیجه گیری بپردازیم رفتن فانی بهتر از بودنش هست مخصوصا اینکه اکنون مجلس به شدت خواستار بهبود معیشت معلمان هست که بر فرض سیاسی بودن هم باز هم به نفع معلمان هست و باید از این فرصت به نفع معلمان استفاده گردد
بی شخصیتی هم حدی داره تا کی میخوای توهین کنی وبه به ادبی وبی سوادیت افتخار کنی .جالب با این بیسوادی دوثانیه یه بار هم با حرفهای تکراری وبی سر وتهت ارایه فضل میکنی؟!
الحق که خیلی.....
درک ،تمیز وسواد شما از سیاست به اندازه سواد نوشتاریتون قاطی پاطی ودرهم ریخته اس ولی اطمینان داشته باشید نمیتوانید این به هم ریختگی رو با نقشه وحیله وارد جمع ما کنید.
البته من از خواندن کامنتهای شما وفرهنگی 1 و معلم و مهرداد و محمود خندم میگیره البته احتمال داره شما 4 نفر یه نفر باشید که با 4تا اسم مختلف کامنت میذارید
برادر گرامی ماموریت ورسالت حضور شما در این تارنما برای خیلی ها مشخص و واضحه پس بیخودی خودت رو خسته نکن ؟!
با بهم ریختن اوضاع وشلوغ کاری به کجا میخوای برسی!؟؟؟؟؟؟؟
استاد گرانقدر جناب آقاي مرادي به نکات ارزشمندي اشاره فرموديد ، مطالب شما را مي توان فصل الخطاب اکثر منازعات بر سر استيضاح و يا عدم استيضاح دکتر فاني مي باشد . !
شما بدرستي و هوشمندانه فرموده ايد که فراموش کردن دايره بسته تصميم سازان و تصميم گيران آموزش و پرورش و در تيرس قرار دادن وزير آدرس غلط دادن است . بعبارت ديگرليست وزراي محترم آموزش و پرورش که شما يآدآور مي شويد و هر ليست ديگري که به آنها بپيوندند تا نگاه به آموزش و پرورش تغيير نکند نا کارآمد خواهند بود .! به عبارت ديگر مي فرماييد اگر نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي واقعأ به بفکر معلم ، آموزش و پرورش و تعليم و تربيت اين کشور هستند از اين دايره بسته شروع بکنند . مطالب ارزشمند شما در پايان کلام ، مکمل مقدمه آن مي باشد .! که مي فرماييد :
ادامه دارد.
" بنابراین فرهنگیان معزز و محترم و رئیس جمهور محبوب باید به دنبال انتخاب فرد و تیمی برای آموزش وپرورش کشور و مملکت باشند که تحول خواه ،شجاع و ساختارشکن باشند تا مسیر انحرافی آموزش وپرورش رابه مسیر و راه درست آن برگردانند ؛ امروز که رهبر معظم انقلاب به آموزش و پرورش نگاه ويژه دارند ، امروز نهاد هاي مدني به رسميت شناخته شده اند ، امروز که رسانه ها بيشتر از گذشته به آموزش و پرورش معطوف شده اند . امروز که خردمندان مجلس شوراي اسلامي به آموزش و پرورش و چالش هاي آن توجه مي کنند . امروز که ... بهترين زمان است که جهت ايجاد رنسانس در آموزش و پرورش کشور عزيزمان بپردازيم ."
" دايره بسته ي ارکان تصميم سازي و تصميم گيري در آموزش و پرورش را تغيير داده و با تکيه به خرد جمعي اين گروه ناکارآمد را متحول نماييم ."
ادامه دارد .
اميد است اکثريت نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي در روز چهارشنبه سوم تير ماه اسير جو سازي عده اي محدود و انگشت شمار نشده با تکيه به خرد جمعي به آموزش و پرورش و چالش هاي آن بجاي نگاه سياسي ، نگاه کارشناسي داشته باشند .!
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
به نظرتون وزیر تحمیلی بعدی چه جور آدمیه ؟عقل قبول میکنه بهتر از اینو انتخاب کنن؟
دعا بفرمایید.
موضوع این است که جریان شکل گیری تصمیم ها از پایین ، و با توجه به مسایل و نیازهای پایینی ها نیست . در مقاله قبلی آقای مرادی( فرصت سوزی و....) هم عرض کردم که مفهوم جمهوریت این است که بتوان رییس و روسا رامورد نقد قرار داد .آنها باید حیاتشان را از پایین تامین کنند و نه صرفا از بالا!!
اگر میبینیم که مدیران بر حسب وفاداری به بالایی ها ارزیابی شده و انتخاب می شوند باید برای شایسته سالاری مرثیه خواند..در مقاله فبلی چقدر از مدیر منطقه و مدیر دبیرستان نمونه دولتی شهید فرجی انتقاد شد و از رفتارهای زشت این مدیر دبیرستان و تخلف هایش صحبت شد ، اما چه کسی پاسخگو شد و میشود؟ دلیلش اینست که او وفادار ی خودش را به بالا ابراز و اثبات کند کافی است ونیازی به دیگران ندارد.
چندان متوجه نشدیم که وقتی آن زمان که داشت تلاش میشد انتخاب مدیران مدارس با توجه به نظرات معلمین صورت بگیرد چه اهداف والا و مردم سالارانه ای پشت این حرکت خوابیده بود.
آدمهای رنگارنگ ، ملون و دو رو ، در همی شرایط است که شکل می گیرندو پروار می شوند . وقتی مدیری شایسته و توانمند نبود نیاز خواهد داشت برای حفظ موقعیتش دیگرانی باشند که دایما او را تایید کنند، والبته او هم به آنها پاداش خواد داد.
به هر حل این قصه سر دراز دارد و اگر شکلگیری مسولیت ها از پایین می بود شایسته سالاری هم رنگ و روی خودش را نشان می داد و....... خیلی اتفاق های قشگتری می افتاد .جمهوریت در مفهوم مردم سالاری در دنیای کنونی بهترین و سالمترین شکل ممکن است. والبته من امیدوارم ،اما کمی صبر لازم دارد.
انشالله.
البت صحبتم بر توانمندی افراد ، متمرکز نیست ، بلکه می خواهم به ساختاری که پشت رفتارهای ما وجود دارد بپردازم. ساختاری بس مهم!!
ساختاری که ممکن است آدمها و شخصیت های منتقد بسازد و یا اینکه آدمهای بله قربانگو را پرورش دهد. ( البته نفی اراده و قابلیت های فردی افراد را هم نمی کنم)
این ساختار همان زمینه ها و مکانیسم هایی هستند که در جایی مثل مایکروسافت خلاقیت ها را می خرند و انسان های تنبل و ...... را کنار می زنند و در جایی دیگر ، زمیه ها به صورتی است که برای دلالان ، سودجویان و چطور بگویم بله قربانگوها و اینطور آدمها فضای مناسبی ایجاد کرده و..........
از فحوای کلام و صحبت برخی از همکاران عزیزم توجه به این ساختارها را کمرنگ می بینم و در مقابل تمرکز بسیار شدیدی روی شخصیت افراد وجود دارد ، در صورتی که زمینه های مورد نظر من ، به مراتب ،مهم تر و تعیین کننده تر هستند.
به آقای مرادی هم امید واریم ،
ما منتظر برکناری همین مدیر دبیرستان نمونه دولتی شهید فرجی که این همه لعن و نفرین پشتش خوابیده و یا برخورد با مدیران قلدر منشی که فقط به بالا نظر دارند ، به عنوان اقدام هایی مثبت هستیم
امیدوارم به کمک رسانه های خوب فضایی ایجاد شود که سیستم فشار از پایین هم کم کم پا به عرصه بگذارد
همکار گرامی ما خوب میدانیم که انتخاب آقای مردادی دو دلیل بیشتر نداشته :یا فشار از سازمان بالا دستی ویا استهاله ایشان ! وشایدم هر دو!!!
اما از آقای مرادی به خاطر قبول این سمت تعجب میکنم !!بخصوص بعد ان نقد طوفانو واینکه که اقبال زیادی به ایشان در اداره نیست وشاهدش هم جلسه ای است که بعد از انتصاب ایشان در اداره تشکیل شده وایشان باتاخیر رسیدند جالب اینکه رییس مودب حتی به ایشان تعارف نکر ده که بفر مایید بالای مجلس واین در حالی است که که این ادب دکتر ربوشه ستودنی است که همه را به بالای مجلس وسمت خودش فرا میخواند واین رفتار تا روزهای آخر حضور آفای راحتی در اداره هم دیده میشد.
درثانی من وشما خوب میدانیم که این پست یه پست تعارفی وتشریفاتی است وهمین امر شایبه فرمایشی بودن ان راتقویت میکند!
مگر اینکه ،،،،،،،
ایشان به اصطلاح خودمان برای پستی در آب ونمک خوابانده شده باشند!!!!!!
که البته بعید نیست وذهنها هم فقط متوحه یک پست است وبس.
حال باید منتظر بود ودید با توجه به رسالت سنگین ایشان به جهت آگاهی کامل از معضلات بغرنج منطقه ایشان بر مجموعه اثر میگذارند یا مجموعه بر ایشان ؟در چند ماه آینده آیا ما شاهد دست نوشته هایی آتشین از ایشان در نقد منطقه خواهیم بود ؟آیا ایشان تحقیقات جامعی درباب فساد وبد اخلاقی ورشوه و.....خواهند کرد؟وآیا پس از رسیدن به یقین آن را علنی خواهند نمود وبا آن مشکلات خواهند جنگید،؟
آیا اصلا از ایشان درباره منطقه 9 سازمان و....حرفی خواهیم شنید ؟!
یانه دست نوشته های ایشان از منطقه 9 بعد از این رنگ مسوولی وتوجیهی خواهد گرفت؟!آیا استهاله ایشان جواب خواهد داد؟
باید ماند ودید: هرچند هنوز تعجب میکنم که ایشان با شناختی که از رییس منطقه 9 داشتند چرا این پست را پذیرفتند چون:بزرگترین ایراد وارده بر نقد ایشان این بود که به هیچ حسن یا حرکت مثبتی در رییس وسازمان مطقه 9 اشاره نشده بود
وهضم پذیرفتن پست آنهم مشاور رییس در چنین اداره بی قانون وقاعده ای
انصاف بدهید که کمی سخت است ؟!
اما ممکن است گاهی سکوت دردناک تر از فریاد زدن باشد.
ام بعد اگر چه این روزها مد شده که در این سایت ایرادهای دستوری ونگارشی از هم بگیرند .ولی ایراد باید با سند باشد بی زحمت به خودتان زحمت بدهید ومعنی واژه استهاله را که خیلی با استحاله متفاوت است سرچ کنید البته با همه ادب و احترام میپذیرم که باید در متن به معنی این واژه اشاره میکردم تا کسانی که معنی آن را نمیدانند به اشتباه نیفتند .
برادر معزز و گرامیم: استهاله معنی قویتر ی نسبت به استحاله دارد.... به قول ما مکتب رفته ها دلایل بباید معنوی وقوی ......
با ارادت فرهنگی .
آیا برای ارزیابی افراد باید اینچنین قضاوت نمود که فلانی چقدر نزد رییس بالاییش محبوبیت دارد؟ آیا همین فرهنگی که بین ماها وجود دارد ، زمینه ساز ، و حتی تایید کننده این ساختار بیمار نیست؟ چرا نباید بپرسیم که فلانی چقدر مهارت دارد ؟ چقدر دلسوز است؟ چقدر سوا.د دارد؟ و بالاخره چقدر عمل انسانی داشته است؟ به جای اینکه دنبال این باشیم که فلانی چقدر محبوب رییس است؟
و چقدر هم ریز بین هستیم در این محبوبیت سنجی؟
آیا نباید این چرخه معیوب و دور تسلسل باطل را ابتدا در خودمان جستجوکنیم؟
با ارادت
معنی استهاله را در لغت نامه و سرچ اینترنتی نیافتم . چون کنجکاو شدم .در صورت امکان راهنمایی بفرمایید .ممنون
یا به تعبیر دیگر اجازه دادن به وقوع وادامه امری که با آن مخالفی یا به تعبیری تحمل زیرکانه مخالفان وزیر نظر داشتنشان وسعی در تضعیفشان در عین قدرت وبرتری و.....
با شرمندگی توضیحاتم اگر نا کافی است به دلیل آن است که با تکیه بر داشته های ذهنی جواب دادم وامکان مراجعه به منابع را نداشتم زحمت بکشید واژه را با تسامح ودر متون دینی سرچ کنید .
با احترام وادب.
چه وجوه مثبت وچه وجوه منفی را تواما ببیند وبازتاب دهد.
اصلا با توجه به روحیات مدیر ایشان فرصت وقدرت کافی برای تغییر وترمیم در منطقه را پیدا خواهد کرد؟
همه خوب حرف می زنند.( یابهتر است بگوییم شعار می دهند) و از این طریق زمان می خرند وتا سرت ر بچرخانی مسایل به تاریخ می پیوندند.
ااما باز هم می گوییم امیدواریم.
کتاب جامعه شناسی نخبه کشی کتاب بدی در این زمینه نیست