دکتر عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
پرسش کانونی در موضوع آلودگی هوا این است که آیا این پدیده تنها یک امر فنی است و یا آنکه به ظرفیت اقلیمی شهر- منطقهها نیز بستگی دارد. شهرهایی چون تهران، اصفهان، تبریز، اهواز، مشهد، شیراز، قم، کرج و سایر کلانشهرها دچار چالش امکان سکونتپذیری شدهاند.
موضوعی که زندگی مردم در کلانشهرها را در تنگنا قرار داده؛ بهویژه این روزها که با پدیده وارونگی هوا روبهرو هستیم و امکان نفسکشیدن از مردم سلب شدهاست.
شوربختانه دقیقا، در همین اوضاع و احوال صدا و سیما موضوعی با این درجه اهمیت که با زندگی میلیونها نفر ارتباط برقرار میکند را وارونه اطلاعرسانی میکند و دقیقا با ریشهیابی غلط، نتیجهگیری غلطتری میکند.
در ریشهیابی بحران آلودگی هوا، درکنار مسائل مربوط به موتورخانهها و خروجی دودکشها، کیفیت حملونقل شهری، وسایل موتوری به ویژه موتورسیکلتها، کیفیت بنزین و مسائلی از این دست که همگی واقعی هستند؛ یک دلیل عمدهتری نیز وجود دارد و آن بیتوجهی به ظرفیت اقلیمی شهرها و مناطق ایران است.
نهایتا تهران و یا هر شهر و منطقه دیگری یک ظرفیت اقلیمی دارد و توسعه آن، بهصورت بینهایت امکانپذیر نیست.
این همان موضوعی است که شهرفروشان و سیاستبازان بهازای فروش حقوق شهری این نسل و نسلهای بعدی، تلاش میکنند محبوبیت فوری کسب کنند و دهها سال حق حیات مردم کلانشهرهای ایران را با چالش روبهرو سازند.
جمعیت شهر-منطقه تهران به حدود ۱۴ میلیون نفر رسیده است. آب سدهای کرج، لتیان، لار، طالقان، ماملو به تهران منتقل میشوند تا شاید بتوان آب شرب این جمعیت تامین شود.
از این مجرا، طبیعت و زیستمحیط دشتهای اشتهارد، کرج، شهریار، طالقان، لار، جاجرود و ورامین دستخوش تحول و تخریب گسترده قرار گرفتهاند. با این وجود، هر سال در تابستان مردم با خطر کمآبی مواجه هستند.
حضرات تصور میکنند که اگر توانستند آب را به منطقهای منقل کنند، ظرفیت اقلیمی سکونتپذیری آن را هم افزایش دادهاند. حال آنکه ظرفیت اقلیمی موضوعی فراتر از تامین آب است و تابعی از سایر عوامل زیستی مناطق چون درجه حرارت، کیفیت خاک، گونههای گیاهی، زیست جانوری و مسائلی از این دست نیز هست.
از این روست که میبینیم شهرهایی چون تهران، اصفهان، تبریز، اهواز، مشهد، شیراز، قم، کرج و سایر کلانشهرها دچار چالش امکان سکونتپذیری شدهاند.
در همین ارتباط، میتوان به طرحهای پُرچالش انتقال آب از خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر به کویر مرکزی و شهرهای دور از دریا اشاره کرد. همگی این طرحها علیرغم ظاهر مردمپسندانه آنها، ظرفیت فروبردن شهرهای مقصد در بحرانهای بزرگتر اقلیمی را همچون اصفهان در بردارند.
در چنین فضایی، حضرات جشن سیاسی میگیرند که دولت با "طرح ملی مسکن" به "طرح مسکن مهر" بازگشتهاند و این کپی برابر اصل آن است. در این طرح یکبار دیگر دولت در پی افزایش ظرفیت سکونتدهی پردیس است.
شهر جدید پردیس که در هنگام تاسیس برای جمعیتی در حدود ۱۴۰هزار نفر طراحی شدهبود؛ در همان آغاز، با پدیده کمآبی روبهرو بود. پس از آن در یک تصمیم بهزعم حضرات انقلابی، دستور ساخت حدود یکصدهزار واحد مسکونی جدید در آن صادر شد. یعنی جمعیت آن به بیش از ۳۰۰ هزار نفر فزونی یافت و اکنون نیز قرار است که افزونتر شود. همین موضوع در مورد سایر شهرهای اطراف تهران مصداق دارد.
اکنون حضرات بهجای نقد این موضوع همین خبر را با آبوتاب به خیال آنکه این بازگشت به سیاست دوستان حضرات است، بازنشر میدهند.
کوتاه سخن آنکه تا چه حد باید تاسف خورد که منافع ملی و زندگی مردم، این چنین هزینه کسب محبوبیتهای زودگذر و تصفیهحسابهای سیاسی میشود و کمتر کسی با مردم صادقانه صحبت میکند.
نظرات بینندگان
کدامیک گل کاشته اید که مباهات می کنید؟
شماها وقتی دست تان از قدرت و شهرت مقام
دور می ماند، طوطی خوش سخن می شوید.
ایجاد شهرک های صنعتی و جدید اطراف و اکناف
کلان شهرها ، چند سال است که با آب و تاب
تحویل ملت بینوا داده می شود. همه شما مسببین
شرایط فعلی و مجرم هستید و باید به دلیل سومدیریت محاکمه شوید . مسئولان حال و گذشته همگی با هم. ما فرد شاخص نداریم همگی
بی نهایت منفی عمل کرده اید.
گناه می کنند و بر مشکلات مردم می افزایند.
خیانت به ملت و خدمت به خود سرلوحه مسندنشینی حضرات است!!